در سال ۲۰۱۱ اتحادیه عرب مقرر کرد که نشست اقتصادی اجتماعی آینده در لبنان برگزار شود. آن زمان لبنانی‌ها، اعم از رئیس‌جمهور و نهادهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی، به این تصمیم بسیار مفتخر بودند. هیچ‌کس جز رژیم سوریه از این تصمیم ناراحت نبودند و در آن برهه تظاهرات مردم سوریه تازه بالیدن گرفته بود. رئیس‌جمهور وقت لبنان، میشیل سلیمان، که از پیامدهای این مسئله نگران بود، اعلام کرد که لبنان سیاست بی‌طرفی را دنبال خواهد کرد؛ و نشست سران را در راستای حمایت از اقتصاد لبنان، که نشانه بحران در آن پیدا شده‌بود، قلمداد کرد. البته رئیس‌جمهور وقت به‌من گفته بود که این نشست به‌مثابه توجه کشورهای عربی به لبنان است و همیشه این توجه از دهه چهل و پنجاه و در سال ۲۰۰۶ و بازسازی لبنان، از سوی کشورهای عربی به لبنان صورت می‌گرفت.
طی هفته‌های پیش رئیس پارلمان لبنان، نبیه بری، اعلام کرد که به دو دلیل مخالف برگزاری این نشست در لبنان است: یکی اینکه در لبنان حکومت هنوز تشکیل نشده‌است، و دیگر اینکه رژیم سوریه به این نشست دعوت نشده‌است. پس از این گفته‌ها نهاد ریاست جمهوری پاسخ داد که حکومت کنونی می‌تواند تمام کارها و مقدمات لازم برای برگزاری این نشست را به‌بهترین شکل انجام دهد و در خصوص دعوت از رژیم سوریه نیز عنوان کرد که مسئله دعوت یا عدم دعوت نظام بشار اسد به این نشست در حیطه صلاحیت اتحادیه عرب است و این نشست نمی‌تواند تصمیم قانونی در این مسئله بگیرد. از این رو برای منع برگزاری این نشست، نیاز به دلایل دیگری پیدا شد که این بار مذهب وشیعیان را وارد بازی کرد: دعوت از مسئولین لیبی که علی‌رغم داشتن اطلاعات از قصه ربودن موسی صدر، آن را کتمان می‌کنند توهین به ملت لبنان است! در همین راستا مجلس اسلامی شیعی تشکیل جلسه داد و از پیامدهای سخت این دعوت (نه بر علیه لیبی بلکه بر علیه رئیس‌جمهور لبنان) هشدار داد. درست همزمان با این تهدید رئیس پارلمان لبنان، لیبی‌ها در پاسخ بیان می‌کردند که نظام کنونی یک نظام انقلابی است که بر ضد قذافی قیام کرده و ارتباطی با آن رژیم و قضیه صدر ندارد. شبه‌نظامیان «جنبش امل» در راه فرودگاه تظاهرات کردند و در محل برگزاری این نشست هجوم آوردند و پرچم کشور لیبی را از آن‌جا پائین آوردند؛ و در مقابل لیبی‌ها نیز به سفارت لبنان در طرابلس هجوم آوردند و پرچم لبنان را از آن پائین کشیدند!
مسلئه شگفت‌آور نخست این است که کسی که برای انجام چنین اعمالی تلاش کرد یکی از پایه‌های نظامی سیاسی کنونی لبنان است و به‌جای اینکه از راه‌های قانونی وارد عمل شود شبه‌نظامیان را به‌کار برد و برای ارعاب پایتخت افراد مسلح و موتورسیکلت و عرضه اندام را به‌کار برد. این‌ها به اشغال پایتخت رو آوردند و درست مانند «اسرائیل» وارد عمل شدند.
مسئله شگفت دیگر این است که نیروهای نظامی و ارتش لبنان برای منع پائین آوردن پرچم لیبی وارد عمل نشدند و از این فراتر این است که هیچ‌یک از دولت‌مردان لبنان به‌جز وزیر خارجه برای ارتکاب این اعمال شبه نظامی و بی‌قانونی محرز ابراز تاسف نکردند. منظورم از دولت‌مردان، گروه سیاسی نخست‌وزیر لبنانی است که به‌عنوان تنها گروه سیاسی واقع در جبهه عربی به شمار می‌آید.
هدف این اعمال رئیس پارلمان تا قبل از برپایی این نشست چیست؟ هدف این است که موجب نارضایی رئیس‌جمهور فراهم آید و نخست‌وزیر مأمور تشکیل دولت به اختلافات علنی و درگیرهای رسمی کشیده شود: رئیس‌جمهور می‌خواهد یازده وزیر بر سر کار آید و حزب و نبیه بری می‌خواهند که یک وزیر سنی از بلوک آنان بر سر کار آید. دلیل واقعی مخالفت با برگزاری این نشست این است که یک نشست عربی است و از نظر ایران هیچ فرد یا بلوک عربی مشروعی به‌جز بشار اسد وجود ندارد. برگزاری این نشست در لبنان به معنای حمایت از آن و دفاع از هویت آن و پشتیبانی از اقتصاد آن است و ایستادگی در برابر نمایندگان و شرارت‌های بشار اسد است. در بیروت نیز وزیر خارجه آمریکا ایران و حزب‌الله را تهدید کرد و اعلام کرد که تنها نیروی نظامی مشروع ارتش لبنان است و ایالات متحده آمریکا آمادگی دارد ارتش لبنان را حمایت نظامی و مالی کند.