هفت فیلم برای یک هفته (شماره ۳۲)

فیلم برتری

با معرفی تعدادی فیلم، هر هفته قصد داریم شما را به دنیای سینما ببریم. مجموعه ما مثل هر هفته شامل فیلم های ایرانی و چند فیلم از سینمای جهان است؛ فیلم های ایرانی مثل “آقا یوسف”، فیلم دوم “علی رفیعی” و فیلم “جیب بر خیابان جنوبی”، اثر “سیاووش اسعدی”. در بخش فیلم های خارجی این هفته، به فیلم های مطرح جهان پرداخته ایم؛ درام “برتری”، با حضور “جانی دپ”، کمدی درام سرگرم کننده “زن دیگر “، کاریکاتور خنده داری از یک انتقام فمینیستی، تریلر “پیانوی بزرگ”، درام “موهای بد حالت” و انیمیشن “شجاع”.

جیب بر خیابان جنوبی

جیب بر خیابانی

کارگردان ونویسنده: سیاوش اسعدی، بازیگران: مصطفی زمانی (کاوه)، نورا هاشمی (طلا)، بهناز جعفری (رعنا)، درام، ۹۰ دقیقه، ایران، ۲۰۱۳٫

خلاصه: “کاوه” که به جرم دزدی زندانی بوده، تازه از زندان آزاد شده و تصمیم دارد زندگی تازه ای بسازد. او در حین جستجوی خواهرش، “رعنا” به دختری به نام “طلا” بر می خورد که او هم گاهی جیب بری می کند.

“سیاووش اسعدی” بر خلاف سایر فیلم سازان جوان در این سال ها، پیش از توجه به ساختار شکنی، تجربه گرایی در فرم و روایت و ساختن فیلم هنری، تلاش کرده تا فیلم هایی با رعایت اصول کلاسیک در روایت و ساختار بسازد. فیلم هایی با ساختاری قوی که جای خالی آن ها در سینمای ایران به شدت محسوس است.

اسعدی در فیلم “جیب بر خیابان جنوبی” هم مثل فیلم “حوالی اتوبان”، روایتی خطی، سر راست و حساب شده را به تصویر کشیده است. کنتراست (تضاد) دو شخصیت اصلی فیلم، “کاوه” و “طلا” سبب ایجاد چالشی دلپذیر در فیلم شده اند.

طلا با بازی خوب “نورا هاشمی”، دختری ساده دل، احساساتی و تنها است و کاوه شخصیتی سر خورده و ناامید دارد. بخش هایی از فیلم که مربوط به برخورد این دو شخصیت است، بسیار صمیمی و طبیعی ترسیم شده اند، اما در انتها کارگردان برگ دیگری را رو می کند و در یک سوم انتهای فیلم که فرصت زیادی برای معرفی شخصیت جدیدی نمانده، معلوم می شود “رعنا”، معشوق قدیمی کاوه است و نه خواهرش.

آقا یوسف

آقا یوسف

کارگردان و نویسنده: علی رفیعی، بازیگران: مهدی هاشمی (آقا یوسف)، هانیه توسلی (رعنا)، لیلا بلوکات (عروس آقا یوسف)، درام، ۹۰ دقیقه، ایران، ۲۰۱۱٫

خلاصه: “آقا یوسف” به تازگی بازنشسته شده و باید مخارج زندگی دختر و عروسش را تامین کند، به همین دلیل پنهانی در خانه های مردم کارگری می کند و از این راه زندگی اش را می گذراند تا این که در یکی از این خانه ها اتفاقاتی می افتد، که به رابطه عاشقانه دکتری جوان و دخترش مربوط می شود.

“علی رفیعی”، کارگردان خوب تئاتر در دومین تجربه فیلم سازی خود پس از فیلم زیبای “ماهی ها عاشق می شوند”، ایده تازه ای را از نگاه پدری میان سال به تصویر کشیده است. پدری مهربان و سنتی که کارگر خانه دکتر هوس بازی است و به طور اتفاقی متوجه می شود دخترش، رعنا، معشوق دکتر است.
نقطه عطف روایت در لحظه ای اتفاق می افتد که یوسف به پیغام گیر دکتر گوش می دهد. این شروع خوبی برای ایجاد تنش و تعلیق در فیلمنامه است، اما از این به بعد حوادث پیچیده تر می شوند و گاهی منطق مشخصی ندارند.

حضور زن سرخ پوش، تمهید خوبی است که می توانست به ایجاد حال و هوای رمز آمیز در داستان کمک کند، اما در این فیلم چندان به آن پرداخته نشده و کارگردان به سرعت از آن می گذرد. فیلم با همدردی بسیار با آقا یوسف تا حدی جانب دارانه است و به او حق می دهد که به دلیل محبت زیاد پدرانه نسبت به دختر احساس مالکیت داشته باشد. هر چند گاهی هم در نقطه مقابل، داستان از نگاه رعنا روایت می شود.

برتری، Transcendence

فیلم برتری

کارگردان: والی پی فیستر، نویسنده: جک پگلن، بازیگران: جانی دپ (ویل)، ربکا هل (اولین)، پل بتانی (مکث)، درام، علمی، تخیلی، ۱۱۹ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۴٫

خلاصه: دکتر “ویل کستر”، دانشمند نابغه در زمینه هوش مصنوعی در تلاش است تا با انتقال دانش ذهن خود به کامپیوتر برای ابد زنده بماند، اما او توسط مخالفین پیشرفت علم و دانش به قتل می رسد و همسرش تلاش می کند کار نیمه تمام او را تمام کند.

فیلم های زیادی تاکنون با مضمون هوش مصنوعی و ارتباط سیستم مغزی انسان و کامپیوتر ساخته شده اند و هنوز هم این موضوع یکی ازسوژه های جذاب برای ساخت فیلم های علمی-تخیلی است. در این میان فیلم “برتری” با همین مضمون ایده ای تازه و جذاب دارد؛ ایده ای که این بار در پی پیوند بین مغز واقعی انسان و کامپیوتر است، نه صرفا ارتقاء سیستم کامپیوتری و خلق موجودی برتر با هوش مصنوعی.

در این فیلم، این مغز دکتر “کستر” است که کارآیی خارق العاده ای دارد و برای ابدی شدن به سیستم کامپیوتر منتقل می شود. حضور “جانی دپ” در نقش دکتر کستر و نوع بازی و فن بیان خاص او، نقش بسیار موثری در شکل گیری شخصیت پیچیده و جذاب مردی ابرهوشمند دارد. از سوی دیگر رابطه عاشقانه دکتر دکستر که حالا هویتی مجازی در رایانه دارد، با همسرش تا حد زیادی یادآور فیلم به یادماندنی “او” است که سال گذشته یکی از فیلم های موفق از نظر منتقدین بود.

زن دیگر، The Other Woman

زن دیگر

کارگردان: نیک کاساواتیس، فیلمنامه نویس: ملیسا استک، بازیگران: کمرون دیاز (کارلی)، لسلی مان (کیت)، نیکولاج کاستر (مارک)، کیت اپتون (امبر)، کمدی، عاشقانه، ۱۰۹ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۴٫

خلاصه: “کارلی” به طور اتفاقی می فهمد دوست پسرش، “مارک”، پنهانی ازدواج کرده است. او هنوز از این موضوع بهت زده است که متوجه حضور زن سومی در زندگی مارک می شود. سرانجام سه زن با هم آشنا شده و تصمیم می گیرند سه نفری از مارک انتقام بگیرند.

می توان از دو دیدگاه مختلف به این فیلم نگاه کرد. اگر فقط به قصد سرگرمی به دیدن این فیلم برویم، می تواند یکی از فیلم های خنده دار با رویکردی فمینیستی باشد که پر از لحظه های کمدی کلامی و بزن بکوب است که با رفاقت سه زن در برابر یک مرد شکل می گیرد. آن ها با هم تبانی می کنند تا از مردی هوس باز انتقام بگیرند و البته این انتقام تا حد افراط پیش می رود و گاهی در بعضی قسمت ها اغراق آمیز است. از این منظر این فیلم می تواند اثری سرگرم کننده باشد، اما از سوی دیگر فیلم “زن دیگر” در نقطه مقابل این گرایش فمینیستی (که البته این جا رنگ کمدی به خود گرفته است)، سه زن را نشان می دهد که تمام وقت خود را صرف توجه به یک مرد کرده اند و تمام زندگی خود را به برنامه ریزی برای انتقام، تعقیب و واکاوی زندگی یک مرد می گذرانند، به این ترتیب شاید این فیلم، کمی هم آنتی فمینیستی به نظر بیاید.

باید توجه داشت که این فیلم به دلیل های مختلف، مثل جذابیت حضور سه بازیگر زن اصلی، “کمرون دیاز”، “لسلی مان” و “کیت اپتون” و فضای سرخوشانه فیلم، از همان هفته نخست نمایش با استقبال خوبی از سوی تماشاگران روبرو شده است.

پیانوی بزرگ،Grand Piano

پیانوی بزرگ

کارگردان: یوگینو میرا، فیلمنامه نویس: دامین شازل، بازیگران: الیجا وود (سانی)، جان کیوزاک (کلم)، کری بیشه (اما)، درام، رازآمیز، ۹۰ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳٫

خلاصه: “تام” به عنوان پیانیستی مشهور، سال های متمادی تلاش می کند بر نوعی ترس به هنگام نواختن جلوی جمع غلبه کند. زمانی که به نظر می رسد تا حدی موفق شده و توانسته به مراحل بالاتری در نوازندگی برسد، در رقابتی بزرگ یکی از رقیبان او با استفاده از نقطه ضعف قدیمی تام، با پیامی تهدید آمیز او را می ترساند و او باید بتواند یا با ترس خود بجنگد یا صحنه نوازندگی را برای همیشه ترک کند.

“پیانوی بزرگ” آمیزه زیبا و دلهره آوری از موسیقی و تصویر است. تصویری از جدال دائمی یک پیانیست با نیروی ترسی که مدام او را فلج می کند و او باید بین ترس و نوازندگی یکی را انتخاب کند. کارگردان در تصویر کردن این چالش دشوار تنها به نمایش ترس “تام” اکتفا نمی کند، بلکه با طراحی فضایی دلهره آور به همراه موزیک وشریک کردن مخاطب در این ترس، تریلری (فیلم مهیج) می سازد که ترس و دلهره و تعلیق در فضای آن جریان دارد و تماشاگر همراه تام باید این مسیر پردلهره را پشت سر گذاشته و مانند او با آن روبرو شود، رنگ بندی تصویرها، زاویه دوربین، کادربندی ها و تصویرهای سایه دار وتیره، ترکیب بندی خاصی را می سازند که کاملا در راستای مضمون فیلم حرکت می کند.

می توان گفت این فیلم، علاوه بر این که اثری خوش ساخت و سرگرم کننده است در ساختار و مضمون ادای دینی به سینمای وحشت و دلهره هیچکاک است.

موهای بد حالت، Bad hair

موهای بدحالت

کارگردان و فیلمنامه نویس: ماریانا راندن، بازیگران: بتو بنیتس (ال جف)، سامانتا کستیلو (مارتا)، ساموئل لانگ (جونیور)، درام، ۹۳ دقیقه، ونزوئلا، ۲۰۱۴٫

خلاصه: “جونیور” پسری ۹ ساله، وسواس عجیبی نسبت به ظاهر خود دارد. او مدام در حال صاف کردن موهایش و آراستن خود است، وسواس جونیور سبب می شود مادر او که هوموفوبیا (هراس داشتن از هم جنس گرایی) دارد، درباره آینده و شرایط پسرش نگران باشد.

“ماریانا راندن”، کارگردان اهل ونزوئلا که بیشتر با این فیلم شناخته می شود، موفق شده داستانی بسیار کوتاه و ایده ای تک خطی را با فضاسازی ویژه داستان های آمریکای لاتین بسط دهد. فضایی که از همان پلان های ابتدای فیلم یادآور حال و هوای نوستالژیک رئالیسم جادویی به سبک رمان های “گابریل گارسیا مارکز” است.

توجه شدید “جونیور” به ظاهرش سبب می شود مادرش نسبت به هم جنس گرا بودن پسرک مشکوک شود. کارگردان با الهام از افسانه های آمریکای لاتین که به دفعات در کتاب “صد سال تنهایی” تکرار شده اند، افکار مادر را تصویر می کند؛ به خصوص در سکانسی که مادر مشکوک است که فرزندش دم دارد و لابد او مرتکب گناهی شده است و به این دلیل فرزندی عجیب، هم جنس گرا و غیر طبیعی دارد.
آمیختن فضای افسانه ای رئالیسم جادویی با ایده ای مد روز مثل پرداختن به هم جنس گرایی سبب شده این فیلم در فستیوال های مختلف با نقدهای مثبتی از سوی منتقدین روبرو شود.

شجاع، Brave

شجاع

کارگردانان: مارک اندروز، برندا چپمن، استیو پرسل، فیلمنامه نویسان: مارک اندروز، برندا چپمن، صداپیشگان: کلی مک دونالد (مریدا)، بیلی کانلی (فرگوس)، اما تامپسون (الینور)، انیمیشن، ماجراجویانه، کمدی، ۹۳ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۲٫

خلاصه: شاهزاده “مریدا” دختر سرکشی است که نمی خواهد در قید و بند ازدواج قرار بگیرد، اما سرانجام مادرش او را مجبور به ازدواج می کند. مریدا مراسم را به هم زده و به دنبال سرنوشتش، حباب های آبی را دنبال می کند که او را به خانه جادوگر می برد.

“شجاع”، محصول مشترک پیکسار و دیزنی، با ایده ای تازه دخترکی را به تصویر می کشد که شبیه هیچ کدام از شاهزاده خانم های معروف فیلم های انیمیشن نیست.

او دخترکی جسور و سرکش است که به جای آداب و رسوم دلبری و مناسبات اشرافی به تیر اندازی و اسب سواری علاقه مند است. همین خصوصیات در طراحی ظاهر و تصویر مریدا هم استفاده شده؛ موهایی سرخ، مجعد، سرکش و آشفته که کاراکتری پر انرژی و نا آرام را تصویر می کنند که نقطه مقابل کارکترهای سانتیمانتال و ظریف انیمیشن های دیزنی با موهایی صاف و لطیف، چهره ای آرام و لباسی آراسته مثل زیبای خفته، سپید برفی و سیندرلا هستند. در واقع این بار این کمپانی ها شخصیتی را طراحی کرده اند که شاید جذابیت های به روزتری برای مخاطبان داشته باشد.

الهام طهماسبی:
Related Post