قصه ها

قصه ها

با معرفی تعدادی فیلم، هر هفته قصد داریم شما را به دنیای سینما ببریم. مجموعه ما مثل هر هفته شامل فیلم های ایرانی و چند فیلم از سینمای جهان است؛ فیلم های ایرانی مثل: “قصه ها” فیلم دیگری از آثار ماندگار “بنی اعتماد” و فیلم “کلاس هنرپیشگی”، اثر “داوود نژاد”. در بخش فیلم های خارجی این هفته به فیلم های مطرح جهان پرداخته ایم؛ کمدی درام “نفرت وعاشقی “، فیلم “روز عضو گیری”، فیلم “نسبت خونی”، درام اجتماعی “پناهم بده” و انیمیشن ” پرندگان آزاد”.

قصه ها

قصه ها

قصه ها

کارگردان: رخشان بنی اعتماد، فیلمنامه نویسان: رخشان بنی اعتماد، فرید مصطفوی، بازیگران: گلاب آدینه (طوبی)، مهراوه شریفی نیا (معصومه)، باران کوثری (سارا)، درام، ۹۰ دقیقه، ایران، ۲۰۱۳٫

خلاصه: مروری بر فیلم های گذشته “رخشان بنی اعتماد” از خلال نمایش زندگی هفت نفر از کاراکترهای فیلم های قدیمی او در زمان حال.

فیلم توقیف شده “قصه ها” با عجیب ترین پروانه نمایش صادر شده، یکی از فیلم هایی بود که مدتی تکلیف آن برای اکران روشن نبود و فیلم اجازه نمایش در داخل و خارج ایران را نداشت.

با نمایش فیلم در جشنواره فجر ایران، این فیلم با استقبال بسیاری از سوی تماشاگران روبرو شد. نکته جذاب فیلم، “ایده رخشان بنی اعتماد” در به تصویر کشیدن آینده بعضی از کاراکترهای فیلم های او است. این فیلم روایت هفت قصه از هفت شخصیت فیلم های ماندگار “بنی اعتماد” است؛ با این ترفند هنرمندانه آینده شخصیت های فیلم هایی مثل گیلانه، خون بازی، زیر پوست شهر و.. تصویر شده اند.

همانند سایر فیلم های بنی اعتماد، این فیلم روایتی جسورانه، صریح و بی پرده از زندگی مردمی است که زیر پوست شهر، با مشکلات مختلف مالی، اجتماعی و فرهنگی دست به گریبان هستند. فیلم روایتی واقعی از دردهای مردم ایران است که بنی اعتماد آن را مستند گونه، مانند مستند به یادماندنی “حیاط خلوت خانه خورشید”، به تصویر کشیده است.

کلاس هنرپیشگی

کلاس هنرپیشگی

کلاس هنرپیشگی

کارگردان ونویسنده: علیرضا داوود نژاد، بازیگران: احترام السادات حبیبیان، رضا داوود نژاد، محمدرضا داوود نژاد، زهرا داوود نژاد، درام، ۹۰ دقیقه، ایران، ۲۰۱۲٫

خلاصه: در حاشیه دعوایی خانوادگی بر سر ارث و میراث، ماجرایی عاشقانه شکل می گیرد. ماجرایی که در آن دو نفر یکی فقیر و دیگری پولدار، عاشق یک دختر هستند.

مدت ها است که “علیرضا داوود نژاد” با ترکیب زندگی واقعی و فیلم و به کارگیری اعضای خانواده اش در نقش های اصلی، فیلم هایی می سازد که بیشتر از این که فیلم باشد، شبیه زندگی روزمره است؛روشی که سبب شده نوعی صمیمیت و سادگی در سراسر فیلم های او دیده شود. در این فیلم هم، او تمام اعضای خانواده اش را جمع کرده و کلاس درس هنرپیشگی برگزار کرده است. به رغم این که این بار هم شاهد همان فضای گرم خانوادگی هستیم، اما این بار بخش عمده ای از روابط به شکلی پر تنش در بستر این خانواده به تصویر کشیده شده است. همه اعضای خانواده در حال کشمکشی پایان ناپذیر و واقعی بر سر موضوع ارث و میراث هستند و این روند تا پایان فیلم ادامه دارد.

در این فیلم هم “مامان آتی”، پیرزن پولداری است که مدام در حال جنگ و ستیز با فرزندانش است. از سوی دیگر ماجرای عاشقانه “علی” و “نیکی” دنبال می شود که در بطن خانواده شکل می گیرد. در واقع برای لحظاتی احساس نمی کنیم در حال تماشای فیلم هستیم، بلکه انگار به تماشای گرفتاری های یک خانواده نشسته ایم.

ماجرای علی و نیکی که بسیار ساده و صمیمانه به تصویر کشیده شده است، به راحتی با ورود کاراکتر” کوشان” به سمت نابودی می رود و در واقع مساله مالی و پولی محور این فیلم خانوادگی داوود نژاد است که تمام روابط انسانی را تحت الشعاع قرار داده است.

نفرت و عاشقی، Hateship, Loveship

عشق و نفرت

عشق و نفرت

کارگردان: لیزا جانسون، فیلمنامه نویس: مارک پواریه، بازیگران: کریستن وایگ (جوانا)، گای پیرس (کن)، هیلی استینفلد (سابیتا)، درام، ۱۰۴ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۴٫

خلاصه: پدر “سابیتا” در حال ترک مواد مخدر است. سابیتا که دختری نوجوان با سرکشی های دوره نوجوانی است، به شکلی اتفاقی متوجه رابطه عاشقانه پرستارش با پدرش می شود.

کمدی درام “عاشقی و نفرت” بر اساس داستان کوتاهی نوشته “آلیس مونرو” ساخته شده است و روایت آن شباهت زیادی به حال و هوای داستان های” ا هنری” دارد.

کارگردان ” لیزا جانسون” کاملا تلاش کرده تا فیلم را به دور از الگوهای معمول چنین فیلم هایی، بسازد. ساختار فیلم ساختاری اغراق آمیز و پر زرق و برق نیست. جانسون با استفاده از ساختاری ساده، درامی کمیک و عاشقانه را روایت می کند و در آن از حداقل موسیقی بهره می گیرد. موسیقی فیلم تنها منحصر به آهنگ هایی است که برای لحظاتی از رادیو پخش می شوند. بازی ها شباهتی به درام هایی با این مضمون ندارند. بازی “جوانا” قهرمان فیلم بسیار ساده و صمیمی است و یکی از نقاط قوت فیلم محسوب می شود. بازی او بسیار منعطف است و از زنی عاشق و فداکار تا پرستاری ساده در نوسان است.

روز عضو گیری،Draft Day

روز عضوگیری

روز عضوگیری

کارگردان: ایوان ریتمن، فیلمنامه نویسان: اسکات راثمن، راجیو جوزف، بازیگران: کوین کاستنر (سانی)، چادویک بوسمن (فور)، جنیفر گارتر (الی)، درام، ورزشی، ۱۰۹ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۴٫

خلاصه: به “سانی” سرپرست تیم فوتبال فرصت دوباره ای داده شده تا پس از شکست های پی در پی تیمش را دوباره و به دقت انتخاب کند.

” روز عضو گیری” روایتی پر هیجان برای علاقه مندان به فوتبال و پشت صحنه آن است؛ روایتی که لحظه به لحظه با شکل گیری تیم فوتبال و لحظات پر استرس انتخاب بازیکن و قواعد داد و ستد ورزشی سپری می شود.

این فیلم در ساختار و در مضمون، شباهت بسیار زیادی با “مانی بال” با بازی “براد پیت” دارد؛ فیلمی که تقریبا با همین موضوع سر و کار داشت. این فیلم همانند فیلم مانی بال، شخصیت محوری سرپرست تیم فوتبال، “سانی” با بازی “کوین کاستنر” است. فیلم علاوه بر ماجرا محور بودن به نوعی شخصیت محور نیز هست. بر خلاف مانی بال، داستان این فیلم در کنار فوتبال به روابط عاطفی هم می پردازد؛ چیزی که جای آن در فیلم کاملا مردانه مانی بال خالی بود. در کنار شرح وقایع مختلف درباره فوتبال و تب و تاب بازی ها، خرید و فروش بازیکن ها، رابطه عاشقانه لطیف بین سانی و الی، یکی دیگر از مواردی است که فیلم را جذاب و شخصیت سانی را عمیق تر به تصویر می کشد.

نسبت خونی، Blood Ties

نسبت خونی

نسبت خونی

کارگردان: گیوم کنت، فیلمنامه نویسان: گیوم کنت، جیمز گری، بازیگران: کلایو اوئن (کریس)، بیلی کروداپ (فرانک)، ماریون کوتیارد ( مونیکا)، درام، جنایی، ۱۲۷ دقیقه، آمریکا، فرانسه، ۲۰۱۳٫

خلاصه: ” کریس” و “فرانک” دو برادر اهل بروکلین، از همان دوران کودکی با هم تفاوت های زیادی داشته اند. در سال ۱۹۷۴، کریس پنجاه و پنج ساله به تازگی از زندان آزاد شده، در حالی که فرانک، پلیسی موفق با آینده ای روشن است. فرانک تلاش می کند فرصتی دوباره به برادر داده و با پیدا کردن شغل و ارتباط با همسر کریس به او کمک کند، اما کریس دوباره به سمت کارهای خلاف می رود.

این فیلم اقتباسی از رمانی فرانسوی به همین نام، نوشته “برونو و میشل پاپت” است. فضای فیلم یادآور داستان های پلیسی دهه هفتاد است و توسط کارگردانی فرانسوی ساخته شده است. در عین حال “گیوم کنت” فیلم را ادای دینی به آثار فیلمساز معاصر آمریکایی “جیمز گری” می داند.

ساختار فیلم ترکیبی از زیبایی شناسی فرانسوی و آمریکایی است؛ موسیقی ملایم، تصویرهای خوش ساخت و رابطه های احساساتی، سبب شده اند که با فیلمی کلیشه ای در ژانر پلیسی روبرو نباشیم.
شخصیت های فیلم به خصوص شخصیت فرانک، شباهت زیادی به شخصیت های فیلم “شب مال ما است” ساخته جیمز گری دارند؛ با لهجه ای غلیظ و نحوه جویده جویده ادا کردن کلمات که پیش از آن که شبیه حرف زدن نیویورکی ها باشد، شبیه لهجه اهالی شیکاگو است.

بازیگران فیلم، انتخاب های خوبی هستند که بخش زیادی از جذابیت فیلم مدیون حضور آن ها است؛ “کاریون کوتیارد” با لهجه خاص و نوع بازی ماندگارش، “میلا کونیس” و “کلایو اوئن”، هرسه نقش موثری در شکل گیری روایت دارند.

پناهم بده، Gimme Shelter

پناهم بده

پناهم بده

کارگردان و نویسنده: ران کراوس، بازیگران: ونسا هاجنز (اگنس)، روزاریو داوسون (جون)، برندان فریزر (تام)، درام، ۱۰۱ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳٫

خلاصه: “اگنس” دختری نوجوان است که ناخواسته باردار شده و مادرمعتادش با او بدرفتاری می کند. او به پدر ثروتمندش پناه می آورد، اما پدر هم حاضر به کمک کردن به او نیست. آگنس به ناچار در خیابان و بدون سر پناه می ماند تا این که کمکی از سوی فردی غریبه روزنه امیدی برای نجات او می شود.

“پناهم بده” با نوشتاری روی متن آغاز می شود که فیلم را بر اساس داستانی واقعی معرفی می کند و سرانجام در پایان فیلم تصویر بازیگر فیلم “ونسا” در کنار تصویر “کاراکتر” حقیقی قرار می گیرد. همین نکته بیش از هر چیزی سبب می شود هر فیلمی به عنوان داستانی واقعی، تاثیر عمیقی بر مخاطب داشته باشد.

“ونسا ” برای بازی در این نقش موهای خود را کوتاه و پانزده پوند به وزن خود اضافه کرد تا بتواند بیشتر به کاراکتر اصلی، “اگنس”، نزدیک شود. تغییر چهره ونسا هاجنز از چهره ای همیشه شیک به دختری بی سرپناه و خیابان خواب در این فیلم، بیشتر از هر چیزی باعث توجه تماشاگران به این فیلم شد و او توانست قابلیت های متفاوت خود را در بازیگری به نمایش بگذارد. پناهم بده در راستای جلوگیری از رواج سقط جنین در بخش هایی از روایت به نظر کلیشه ای می آید، به خصوص پایان خوش فیلم و اگر نوشتار اول فیلم که آن را بر اساس داستانی واقعی توصیف می کند نبود، شاید به سختی می شد بخش هایی از روایت را باور کرد.

پرندگان آزاد، Free Birds

پرندگان آزاد

پرندگان آزاد

کارگردان: جیمی هیوارد، فیلمنامه نویسان: جیمی هیوارد ، اسکات موسیر، صداپیشگان: وودی هارلسون (جیک)، اوئن ویلسون (رجی)، امی پوهلر (جنی)، انیمیشن، ماجراجویانه، کمدی، ۹۱ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳٫

خلاصه: دو بوقلمون که همیشه مخالف همدیگر هستند باید با همدیگر ماموریت مهمی را انجام دهند. آن دو باید به زمان گذشته سفر کنند و مانع از رسم پختن بوقلمون در مراسم عید شکرگزاری شوند.

ایده ای خلاق فیلم، در سفر به گذشته و به هم زدن رسمی دیرینه توسط دو بوقلمون، به تنهایی ایده جالبی است که می تواند بستر اتفاقات فانتزی و خلاقی باشد. از سوی دیگر انتخاب دو کاراکتر متضاد برای شروع این داستان، سبب شکل گیری تضادها و اختلافات کمدی شده است. ساختار این انیمیشن ساده تر از طرح های کمپانی پیکسار است و نسبت به سایر تولیدات این کمپانی، چندان ساختار شگفت آوری نیست. با این وجود، طراحی دو شخصیت فانتزی، خنده دار و ماجراجویی آن ها در سفر به قرن ۱۸، تغییر آداب وسنت خوردن بوقلمون و تبلیغ گیاه خواری، ایده های تازه ای است که کمتر در سینمای انیمیشن به کار گرفته شده اند.