فیلم خون آشامان

فیلم خون آشامان

با معرفی تعدادی فیلم، هر هفته قصد داریم شما را به دنیای سینما ببریم. مجموعه ما مثل هر هفته شامل فیلم های ایرانی و چند فیلم از سینمای جهان است، فیلم های ایرانی مثل: “طبقه حساس”، فیلمی کمدی درباره مردی متعصب و مذهبی افراطی و فیلم “به خاطر پونه”، روایتی دیگر از زن و شوهرهای ایرانی. در بخش فیلم های خارجی این هفته، به فیلم های مطرح جهان پرداخته ایم، درام به یادماندنی “مرد راه آهن”، داستانی که خاطره فراموش نشدنی فیلم “پل رودخانه کوآی” را زنده می کند، روایت واقعی و عاشقانه “سوگند”، درام “پناهگاه امن”، فیلم پر فروش “آکادمی خون آشامان” و انیمیشن “عملیات آجیل”.

طبقه حساس

طبقه حساس

طبقه حساس

کارگردان: کمال تبریزی، فیلمنامه نویس: پیمان قاسم خانی، بازیگران: رضا عطاران (کمالی)، پانته آ بهرام (فروغ)، پیمان قاسم خانی (محتشم)، درام، ۹۰ دقیقه، ایران، ۲۰۱۳٫

خلاصه: مردی متعصب پس از فوت ناگهانی همسرش، قبر دو طبقه ای خریده و تصمیم دارد طبقه دوم آن را برای خودش نگه دارد، اما پس از مدتی که سر مزار می رود متوجه می شود، مردی غریبه به اشتباه در طبقه دوم قبر به خاک سپرده شده است.

کمال تبریزی بیش از هر فیلمی با “مارمولک” شناخته می شود، “مارمولک” و پیش از آن “لیلی با من است” تجربه های موفقی در ژانر سینمای کمدی ایران بودند؛ فیلم هایی که با مضمون های ممنوعه در سینمای ایران شوخی کردند، مضامینی مثل، جنگ ایران و عراق در لیلی با من است و یا شخصیت روحانی در فیلم مارمولک.

این بار هم تبریزی در “طبقه حساس” در امتداد دو فیلم قبلی، تلاش کرده است کاریکاتوری از تعصب کور مذهبی را در قامت کاراکتری به نام “کمالی” به تصویر بکشد. حضور پیمان قاسم خانی در این کار، به عنوان فیلمنامه نویس، مانند فیلم مارمولک، از نکات مثبتی است که مخاطب را به جنبه طنازانه فیلم امیدوار می کند. در این فیلم، کمال تبریزی با دستمایه قرار دادن سوژه ای اغراق آمیز، شخصیت مردی را به تصویر می کشد که با تعصب کور خود نسبت به همسرش، به همه چیز با دیدی جنسی نگاه می کند و این دیدگاه آن قدر عمیق است که حتی با مرگ همسرش هم از بین نمی رود. او مدام در حال تصور همسرش در بهشت با مردی غریبه است که به اشتباه در طبقه دوم قبر به خاک سپرده شده است.

هر چند سوژه فیلم قرار است موضوعی طنز آمیز را به تصویر بکشد، اما کمالی نمونه ای از شخصیت های واقعی است که از بردن نام کوچک همسرشان در برابر شخص سوم واهمه دارند. از این رو شاید بتوان این فیلم را فراتر از از جنبه کمدی آن، در زمره سینمای منتقد اجتماعی نیز محسوب کرد.

به خاطر پونه

به خاطر پونه

به خاطر پونه

کارگردان و نویسنده: هاتف علی مردانی، بازیگران: فرهاد اصلانی (حمید)، هانیه توسلی (پونه)، ترلان پروانه (رویا)، درام، ۹۰ دقیقه، ایران، ۲۰۱۳٫

خلاصه: “حمید” و “پونه”، زن و شوهری هستند که به دلیل اختلاف فرهنگی دائم مشکل دارند، حمید گاه گاه مواد مخدر مصرف کرده و مدام در حال ترک است. ازسوی دیگر او به شدت نسبت به همسرش متعصب است و همین باعث اختلاف بیشتر آن دو می شود.

کارگردان “به خاطر پونه” تا حدی توانسته عشقی بی تناسب و دردسرساز را به تصویر بکشد؛ عشقی که به ازدواجی اشتباه ختم شده است. “به خاطر پونه” فیلم متوسطی است که از پس روایت داستان خود بر آمده است، هر چند نمی توان گفت فیلم روایت یا ساختار ویژه ای دارد.

این فیلم تنها فیلمی معمولی است که روایتی روزمره از ماجراهای هزاران زوج ایرانی را بدون اوج و فرود خاصی نشان می دهد. ایده اولیه و پنهان کاری های کاراکتر “پونه” می توانست تبدیل به طرح روایی پیچیده تری شود که طبعا اوج و فرود بیشتری در فیلم ایجاد می کرد. هر چند هر دو بازیگر اصلی در ایفای نقششان و ایجاد فضایی پر تنش و واقعی موفق عمل کرده اند، اما کارگردان چندان به شخصیت ها و احساسات آن ها نزدیک نمی شود.

گلایه های واقعی هر دو شخصیت در پشت بهانه گیری ها و دعواهای لجبازانه پنهان شده و پر رنگی اختلافات آن ها، تفاوت های فرهنگی عمیق دو زوج است. از سوی دیگر کارگردان با موضوع دور شدن پونه از حمید و خیانت احتمالی او بسیار با احتیاط برخورد می کند و تنها در پایان فیلم است که تصمیم پونه آشکار می شود، اما نحوه این آشکارسازی هم به شدت ناگهانی است و پیش از آن در فیلمنامه نشانه یا ردپایی دیده نمی شود.

https://www.youtube.com/watch?v=bpREJHfbquU

مرد راه آهن، The Railway Man

مرد راه آهن

مرد راه آهن

کارگردان: جاناتان تپلیتزکی، فیلمنامه نویسان: فرانک کاترل بویس، اندی پترسن، بازیگران: نیکول کیدمن (پاتریشیا والاس)، کالین فرث (اریک لومکس)، جرمی ارواین (جوانی اریک لومکس)، درام، بیوگرافی، ۱۱۶ دقیقه، انگلیس،استرالیا، ۲۰۱۳٫

خلاصه: اریک لومکس، افسری انگلیسی در جنگ جهانی دوم است. او در سنگاپور توسط نیروهای ژاپنی دستگیر شده و به کمپ فرستاده می شود. در آن جا او شکنجه شده و مجبور به کار اجباری در راه آهن می شود. سال ها پس از پایان جنگ، اریک که همچنان از آسیب های روحی ناشی از زمان جنگ رنج می کشد، او به همراه همسرش “پتی” و نزدیک ترین دوستش “فاینلی” تصمیم می گیرند یکی از افسران ژاپنی که اریک را شکنجه کرده بود، پیدا کنند تا اریک با روبرو شدن با او بتواند از فشار رنج و نفرت ناشی از خاطرات جنگ رها شود.

“مرد راه آهن” یکی از دیگر فیلم های درگیر کننده ای است که بر اساس خاطرات واقعی “اریک لومکس”، سرباز جنگ جهانی دوم، نوشته شده است. فیلم با فصل رمانتیک آشنایی اریک و پتی آغاز می شود و به تدریج به مرور خاطرات دردناک جنگ می رسد، اما بخش عمده فیلم مثل روندی درمانی است که به بیرون ریزی رنج سرکوب شده ناشی از شکنجه های زمان جنگ بر روح اریک می پردازد؛ رنجی که پس از گذشت سال ها هنوز زنده است و اریک را از درون شکنجه می کند.

بیست دقیقه ابتدای فیلم، آغازی دلنشین و عاشقانه است که از هر نظر کامل و بی نقص به نظر می رسد؛ مردی باهوش، حساس و خوش صحبت و زنی جذاب. لحظات رمانتیک فیلم وجه دیگری از شخصیت اریک لومکس را در کنار پتی به نمایش می گذارند، بخشی که به تدریج با ورود به قسمت دوم داستان آشکارتر می شود. کارگردان در پرداخت رابطه عاشقانه و نمایش رنج اریک در کنار این رابطه کاملا موفق عمل کرده است. به خصوص که مخاطب می داند با داستانی واقعی سر و کار دارد.

تماشاگر همراه اریک در لحظات مربوط به جنگ رنج می کشد و در پروسه ای شبیه روند نمایش درمانی (دراماتراپی) در نیمه دوم روایت با جستجو و یافتن عامل اصلی این رنج ها و روبرو شدن با او، تماشاگر هم به نوعی کاتارسیس (بیرون ریزی رنج) به حس انتقام و آرامش دست می یابد. پروسه ای که با کمال ظرافت توسط کارگردان و فیلمنامه نویسان اجرا شده و در کمتر فیلمی تا به حال چنین موفق عمل کرده است.

سوگند، The Vow

سوگند

سوگند

کارگردان: مایکل ساکسی، فیلمنامه نویسان: جیسن کتیمز، ابی کوهن، بازیگران: ریچل مک آدام (پیج)، چنینگ تیتم (لئو)، سم نیل (بیل)، درام، عاشقانه، ۱۰۴ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۲٫

خلاصه: “پیج” زن جوانی است که در اثر تصادف شدیدی به کما می رود، وقتی به هوش می آید، همه چیز را فراموش کرده است و حتی شوهرش را به خاطر نمی آورد. “لئو” پس از ۴ سال ازدواج از نو تلاش می کند تا علاقه پیج را به خود جلب کند.

سکانس افتتاحیه فیلم و صحنه تصادف ناگهانی شروع تکان دهنده داستانی واقعی است که بر اساس زندگی واقعی “کیم” و “کریکت کارپپنتر” نوشته شده است.

کارگردان به زیبایی در همان دقایق اولیه فیلم به شکلی کاملا مختصر و گویا در چند نما رابطه عاشقانه زوج جوانی را نشان می دهد و بلافاصله صحنه تصادف را ترسیم می کند. سپس دوربین از ماشین و صحنه تصادف دور می شود و همه این ها بدون اتلاف وقت، هم زمان با نمایش تیتراژ روی تصویر اتفاق می افتد. پس از این صحنه کلیدی که از روایتی خطی جدا شده و اول فیلم قرار گرفته است، فیلم به داستان آشنایی این زوج و حوادث قبل و بعد از تصادف می پردازد.

می توان گفت فیلم “سوگند” بدون اغراق و هیاهوی زیاد، یکی از عاشقانه های خوش ساخت و دلنشین سال های اخیر است. رفت و برگشت های متعدد زمانی و بازنمایی درست و اصولی روایت سبب شده، ریتم داستان تا انتها حفظ شود. واقعی بودن داستان با شیرینی بازی بازیگران آن، رابطه صمیمانه این زوج را کاملا طبیعی و به دور از اغراق فیلم های رمانتیک تصویرکرده است. شاید بشود گفت همه چیز در این فیلم برای شکل گرفتن فیلمی دوست داشتنی و تماشاگر پسند مهیا است.

پناهگاه امن، Safe Haven

پناهگاه امن

پناهگاه امن

کارگردان: لس هالستروم، فیلمنامه نویسان: دنا استیونس، گیج لانسکی، بازیگران: جولین هاف (کتی)، کوبی اسمالدر (جو)، جاش دوهامل (الکس)، درام، عاشقانه، ۱۱۵ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳٫

خلاصه: “کتی” زن جوانی با گذشته ای مرموز برای زندگی به کارولینای شمالی می رود؛ آن جا با مردی برخورد می کند که به او علاقه مند می شود. حضور این مرد در زندگی کتی سبب می شود تا با گذشته تاریک و رازهایش روبرو شود.

“پناهگاه امن” مثل بیشتر فیلم های پر مخاطب این سال ها بر اساس رمانی پرفروش به همین نام ساخته شده است. این رمان نوشته “نیکولاس اسپارکز” رمان نویس مشهوری است که اغلب آثارش تاکنون توسط سینماگران مختلف تبدیل به فیلم شده اند. لس هالستروم از همان آغاز تکلیف خود را با تماشاگران روشن می کند، به این معنی که او قصد نداشته شاهکار بسازد.

پناهگاه امن تنها یک فیلم سرگرم کننده و تا حدی غیر قابل پیش بینی است که از جنبه های مختلف می تواند تماشاگر را راضی کند. ماجرای عاشقانه لطیف، تصویرهای کارت پستالی، بازیگران جذاب و روایتی که گره ها و فراز و فرودهای کافی برای ایجاد تعلیق دارد.

فیلم کاملا مطابق رمان است و از این نظر برای کسانی که رمان را خوانده اند، می تواند بازتولید تصویر جذابی باشد، اما برای کسانی که از داستان فیلم بی خبر هستند، اتفاقات آرام و مغازله ها و تمام این تصویرهای دلنشین در فیلم، بر خلاف فیلم های معمول در این سبک، به پایان خوش ملودراماتیک ختم نمی شود و آن چه که ممکن است مخاطب را شوکه کند، پایان تراژیک و غافلگیر کننده این روایت رمانتیک است.

آکادمی خون آشامان،Vampire Academy

آکادمی خون آشامان

آکادمی خون آشامان

کارگردان: مارک واترز، فیلمنامه نویسان: ریچل مید، دنیل واترز، بازیگران: زویی دوچ (رز)، لوسی فرای (لیزا)، دنیلا کازلوفسکی (دیمیتری)، دامینیک شروود (کریستین)، اکشن، کمدی، فانتزی، ۱۰۴ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۴٫

خلاصه: “رز” دختری ۱۷ ساله و متعلق به گروه دمپایرها است. دمپایرها گروهی نیمه انسان، نیمه خون آشام هستند و وظیفه مراقبت و نگهبانی از ومپایرها (خون آشامان) را به عهده دارند. رز هم نگهبان و بادیگارد “لیزا”، خون آشامی آرام و مخفی، در برابر استراگرها (خون آشامان خطرناک) است.
فیلم “آکادمی خون آشامان”، اقتباسی کاملا وفادارانه از رمانی پر فروش و به همین نام نوشته “ریچل مید” در سال ۲۰۰۷ است. سازندگان فیلم پس از ارزیابی موفقیت این رمان تصمیم به ساخت فیلمی بر اساس آن گرفتند. این فیلم هم مانند رمان با وجود بازیگرانی محبوب رده سنی نوجوان ها، فیلمی کاملا نوجوان پسند است که طرفدارانش فارغ از هر نوع فلسفه ای مانند فیلم موفق “گرگ و میش” به آن علاقه دارند.

زیر ژانر فیلم های خون آشامان، معمولا فرمول های مشخصی برای جذب مخاطبین خاص خود دارند، مخاطبینی که در درجه اول باید به مضمون این فیلم ها و تا حدودی فیلم های ژانر وحشت علاقه مند باشند. شاید متفاوت ترین نمونه این فیلم ها را بتوان فیلم “تنها عاشقان زنده می مانند”، اثر “جیم جارموش” دانست.

در فیلم آکادمی خون آشامان در نماهای مختلفی می توان ردپای فیلم هایی مثل “هری پاتر” و “گرگ و میش ” را دید. حال و هوای فیلم هم به تناسب تاثیر از فیلم های دیگر مدام متغیر است، گاهی به سمت فیلم های عاشقانه می رود، گاهی تبدیل به صحنه رزمی بین خون آشامان می شود و گاهی هم مانند نماهایی که “ناتالی” با بازی “سارا هایلند” به عنوان خون آشامی ساده لوح و مهربان در آن بازی می کند، تبدیل به صحنه های کمیک می شود.

عملیات آجیل، The Nut Job

کارگردان: پیتر لپنیوتس، فیلمنامه نویسان: پیتر لپنیوتس، لورن کمرون، صداپیشگان: ویل آرنت (سرلی)، براندن فریزر (گریسون)، لیام نیسون (ریکون)، انیمیشن، ماجراجویانه، کمدی، ۸۵ دقیقه، کانادا، آمریکا، ۲۰۱۴٫

خلاصه: در سال ۱۹۵۹ در شهر افسانه ای اکنون تعدادی از حیوانات ساکن شهر تصمیم می گیرند در درخت بزرگی در پارک آزادی برای زمستان غذا ذخیره کنند. سنجاب زیرکی به نام “سرلی” به همراه دوستش، عملیاتی را برنامه ریزی می کنند تا برای به دست آوردن فندق و بادام به این انبار دستبرد بزنند.

انیمیشن “عملیات آجیل” کمدی دوست داشتنی به سبک اسلپ استیک (بزن و بکوب) است که در آن در پلان های مختلفی رد پای آثار محبوبی مثل “باگزبانی”، “موش آشپز” و “تام و جری” را می توان دید. این شباهت گاهی شامل شکل و شمایل کاراکترها است و گاهی به ماجراها و شیطنت های کاراکترهای اصلی بر می گردد.

تفاوت آشکار این انیمیشن با انیمیشن های دیگر این است که چندان در پی پند دادن های اخلاقی و در قید بد جلوه دادن عمل دستبرد زدن نیست. سازندگان آن بیشتر مخاطبین را افراد بالغی تصویر کرده اند که نیازی به نصیحت های اخلاقی موجود در بعضی انیمیشن های آمریکایی ندارند و آن چه که برایشان مهم است، روایت داستانی شیطنت آمیز با ایجاد لحظه های کمیک و خنده داری است که هر چند گاهی در بسیاری دیگر از انیمیشن ها دیده ایم. با این وجود تماشای این فیلم می تواند سرگرم کننده باشد. از سوی دیگر صدا و اجرای هنرمندانه بازیگرانی مثل “لیام نیسون” و “ویل آرنت” در ایجاد اتمسفر کمدی فیلم و ارتباط شخصیت ها با مخاطب نقشی کلیدی دارند.