فیلم شبانه

فیلم شبانه

با معرفی تعدادی فیلم، هر هفته قصد داریم شما را به دنیای سینما ببریم، مجموعه ما مثل هر هفته شامل فیلم های ایرانی و چند فیلم از سینمای جهان است، فیلم های ایرانی مثل: «بیتابی بیتا»، اثری از«مهرداد فرید»، با مضمون دختران فراری، وفیلم ساختار شکن «شبانه». در بخش فیلم های خارجی این هفته، به فیلم های مطرح و درحال اکران بر پرده سینماهای جهان پرداخته ایم، فیلم «روز کارگر» با بازی زیبای «کیت وینسلت». کمدی در حال اکران «آن لحظه ناخوشایند» درباره رابطه زن و مرد از دیدگاه مردان، فیلم «عشق بی پایان»، درام جنایی پلیسی«سه روز تا کشتن» با بازی «کوین کاستنر» و انیمیشن دوست داشتنی «آقای پی بادی و شرمن».

بیتابی بیتا

بیتابی بیتا

بیتابی بیتا

کارگردان و نویسنده: مهرداد فرید، بازیگران: حامد بهداد (امیر)، الهه حصاری (بیتا)، فریبا کوثری (مادر بیتا)، ذبیح افشار (دکتر)، درام، ۹۰ دقیقه، ایران، ۲۰۱۲٫

خلاصه: «بیتا» دختر جوانی است که در مطب دندان پزشکی، به عنوان منشی کار می کند، تا این که یکی از بیماران دکتر به او تهمت دزدی می زند و او به همراه «امیر» دستیار دندان پزشک، تلاش می کنند تا از زندان رفتن بیتا جلوگیری کنند.

مهرداد فرید کارگردان فیلم «بی تابی بیتا» که پیش از فیلم سازی دستی در روزنامه نگاری و نقد سینما داشت، در ابتدای مسیر ساختن فیلم «هم خانه» ابتدا با نگاهی سخت گیرانه و منتقدانه به سراغ سوژه های اجتماعی رفت، اما پس از مدتی با ساختن فیلم های بعدی مسیر متفاوتی را پیش گرفت.

«بی تابی بیتا» را می توان بازگشت دوباره مهرداد فرید به مسیر سینمای اجتماعی دانست. بازگشتی که هنوز هم به مرحله ثبات کامل نرسیده است. در واقع مهرداد فرید با وجود ساختن پنج فیلم، هنوز هم در حال تجربه فیلم سازی است.

فیلم بی تابی بیتا با مضمون دختران فراری، فیلمی بسیار محافظه کارانه است. فرید در این فیلم هم از دختران فراری می گوید و هم نمی گوید. با این حال حسن فیلم در این است که هرگز مثل ملودرام های اشک انگیز، به ورطه اغراق و افراط نمی افتد. با این که سوژه فیلم و به خصوص شخصیت فرعی فیلم، دوست بیتا (که به علت احساس عدم امنیت از سوی ناپدری، از خانه فراری شده) به تنهایی قابلیت این را دارد که فیلم تبدیل به مانیفیستی (بیانیه ای) علیه مردان شود، اما کارگردان تنها به اشاره ای به وضعیت نا امن خانه برای دختر جوان کفایت می کند و مشکلات اجتماعی در حاشیه فیلم قرار می گیرند. انتخاب «حامد بهداد» در نقش امیر هر چند هنوز هم بازی نسبتا اغراق شده ای دارد، انتخاب خوبی است، اما به جای بازیگر نقش زن، کارگردان می توانست انتخاب بهتری داشته باشد.

شبانه

شبانه

شبانه

کارگردان و نویسنده: امید بنکدار، کیوان علی محمدی، بازیگران: هدیه تهرانی (شبنم)، کوروش تهامی (کیا)، ستاره اسکندری (ساناز)، درام، ۹۰ دقیقه، ایران، ۲۰۱۰٫

خلاصه: «شبنم» به همراه دو دوستش «ساناز» و«خاطره» به مهمانی شبانه ای می روند. در طی مهمانی او با شنیدن خبر ناگواری درباره برادرش و برای فراموش کردن، قرص اکس مصرف می کند، اما در ادامه حوادث دیگری پیش می آید.

»فیلم شبانه» در زمان ساخت، به عنوان اثری عجیب با سوژه ای کاملا نامتعارف، سال ها اجازه اکران عمومی نداشت. سوژه ای که در آن سال ها هیچ کس جرات نداشت درباره آن فیلمی بسازد. این فیلم پارتی مختلطی را به تصویر می کشد که در آن به سبک فیلم های غیر ایرانی، به فرم سینمای تجربی، مواد مخدر و قرص اکس مصرف می شود. با این که فیلم به دلیل نوآوری سازندگان آن در جشنواره فجر مورد استقبال قرار گرفت، اما پنج سال طول کشید تا مجوز اکران بسیار محدود برای آن صادر شود؛ پنج سالی که در طی آن فیلم های بسیاری ساخته و اکران شد و زمانی به این فیلم اجازه اکران داده شد که سوژه آن دیگر تازگی زمان ساخت را نداشت.

«امید بنکدار» و «کیوان علی محمدی» هنگام ساخت فیلم شبانه فیلم سازهای جوانی بودند که از سینمای کوتاه و مستند به عرصه فیلم سازی بلند آمدند و با همان بلند پروازی شروع به ساختن فیلم هایی کردند که برای سینمای ایران تازگی داشت. فیلم هایی مثل «شبانه روز» و شبانه که در آن رد پای آثار فیلم سازان بزرگ دنیا را می توان دید. شبانه فیلمی برآمده از دنیای پر رمز و راز و ساختارشکنانه فیلم های تجربی است. کلاژی تصویری که روایت در آن سهم چندانی ندارد. از روایت و داستان تنها سر نخ هایی به تماشاگر داده می شود و او باید به کمک تصویرهای زیبای فیلم و تخیل خود، روایت را بسازد.

ساختار و دکوپاژ سکانس های مختلف فیلم، ادای دینی به بسیاری از فیلم های تاریخ سینما است و در بسیاری از آن ها رد پایی از سینمای هیچکاک، لینچ و سینمای نوگرا و تجربی را می توان یافت.

https://www.youtube.com/watch?v=1UxT9vCqPHc

روز کارگر The Labor Day

روز کارگر

روز کارگر

کارگردان: جیسن رایت من، فیلم نامه نویسان: جیسن رایت من، جویس مینارد، بازیگران: کیت وینسلت (آدل)، جاش برولن (فرانک)، گتلین گریفیث (هنری)، درام، ۱۱۱ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۳٫

خلاصه: «آدل» و پسر ۱۳ ساله اش «هنری» با هم زندگی می کنند. آدل به شدت افسرده و تنها است. در تعصیلات روز کارگر، آن ها به مردی زخمی بر می خورند که در حال فرار از دست پلیس است. آدل به مرد کمک می کند و او را به خانه می برد، اما پس از مدتی احساس می کند به مرد فراری علاقه مند شده است.

فیلم «روز کارگر» اقتباسی دقیق و وفادارانه از رمانی نوشته «جویس مینارد» معشوقه سابق نویسنده نامدار «سالینجر» است. در واقع «جیسن رایت»، برای به تصویر کشیدن این رمان ریسک بزرگی را پذیرفته است، چرا که شخصیت اصلی رمان، «آدل»، زنی به شدت کم حرف و درون گرا است و آن چه او را به مخاطب معرفی می کند، صرفا نمایش گذشته او یا تفسیر کامل مشکلات او در دیالوگ ها نیست، بلکه مشکلات، خصوصیات و گذشته او که در رمان به دقت شرح داده شده اند، در فیلم باید به کمک بازی متقابل بازیگران، به خصوص بازیگر نقش آدل و «هنری» و روابط آن ها نشان داده شوند؛ کاری که به طور معمول بسیار پیچیده است.

گام سخت تر بعدی، شکل دادن و ترتیب دادن موقعیتی منطقی و معقول است که در آن زنی به شدت آسیب دیده، نا امید و بدبین، دوباره بتواند به مردی اعتماد کند و به او علاقه مند شود. این موقعیت هم مانند طراحی شخصیت ها موقعیت پیچیده و عجیبی است که به سختی می توان در چنین موقعیتی اعتماد ایجاد کرد. مردی که قرار است به زندگی آدل پا بگذارد، متهمی فراری است که پلیس به دنبال او است.
شرح گذشته زندگی «فرانک» و سوء تفاهمی که سبب محکومیت او شده است، در زمان کوتاه فیلم در مقایسه با رمان، به تنهایی کافی نیست تا تماشاگر را متقاعد کند، اما مهارت کارگردان و بازی بی نظیر «کیت وینسلت» و سایر بازیگران سبب شده اند نه تنها این موقعیت پیچیده، باورپذیر از کار در آمده، بلکه بسیار هم تاثیر گذار است و با این وصف می توان این فیلم را یکی از بهترین فیلم های رمانتیک سال ۲۰۱۴ نامید.

http://www.youtube.com/watch?v=0y_DSgGjml8

عشق بی پایان،Endless Love

عشق بی پایان

عشق بی پایان

کارگردان: شنا فست، فیلم نامه نویسان: شنا فست، جاشوآ سفرن، بازیگران: الکس پتیفر (دیوید الیوت)، گابریلا وایلد (جید باترفیلد)، بروس گرین وود (هیو باترفیلد)، درام عاشقانه، ۱۰۴ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۴٫

خلاصه: دختر و پسر جوانی با برخوردی اتفاقی، به هم علاقه مند می شوند، به دلیل مخالف خانواده هایشان، پسر تلاش می کند فاصله خود را از دخترحفظ کند، اما دختر برای گذشتن از این فاصله، بی پرواتر از پیش رفتار می کند تا این که به تدریج همه چیز برای هر دو پیچیده تر می شود.

سینمای امروز آمریکا به شدت به ادبیات وفادار است و این وفاداری تنها منحصر به اقتباس از رمان های نامدار و بزرگ نیست و حتی می تواند شامل فیلم های سرگرم کننده ای مثل «عشق بی پایان» هم باشد.

این فیلم اقتباسی از رمانی به همین نام «نوشته اسکات اسپنسر» است. رمانی که یک بار دیگر درسال ۱۹۸۱، موضوع فیلمی به همین نام شد. عده ای فیلم حاضر را به نوعی بازسازی فیلم موفق قبلی می دانند.

عشق بی پایان تنها روایت عاشقانه کلیشه ای از عشق پسر فقیر و دختر پول دار نیست؛ اگر چه تم اولیه فیلم با چنین مضمونی آغاز می شود، اما رفته رفته با پیشرفت روایت نمایش رابطه ای صمیمانه و معصومانه روند کلیشه ای فیلم را متفاوت می کند. آن چه که تا حدی فیلم را از کلیشه و تکراری شدن نجات داده است، شخصیت پردازی دو کاراکتر اصلی است.

فیلم به تبع رمان به شخصیت ها و افکارشان بیشتر نزدیک می شود تا نمایش صرفا روابط عاشقانه معمول این سبک فیلم ها و دو شخصیت اصلی فیلم بیش از آن که رومئو و ژولیتی هیجان زده باشند، بزرگسالانی هستند که بالغانه تر رفتار می کنند، اما با این همه نمی توان منکر شد که ساختار روایت فیلم تا حدی قدیمی است و شاید بهتر بود کارگردان کمی از رمان فاصله می گرفت و فیلم را در زمان فعلی و حال و هوای امروزی می ساخت.

آن لحظه ناخوشایند، That Awkward Moment

آن لحظه ناخوشایند

آن لحظه ناخوشایند

کارگردان و نویسنده: تام گورمکن، بازیگران: زک افران (جیسن)، مایلز تلر (دنیل)، میشل جوردن (مایکی)، ایموژن پوتز (الی)، کمدی، عاشقانه، ۹۴ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۴٫

خلاصه: سه مرد جوان و سه دوست بسیار صمیمی که نمی خواهند رابطه ای جدی و ادامه دار با زن ها داشته باشند، با اتفاقی روبرو می شوند که نمی دانند چطور باید با آن برخورد کنند.

سوژه فیلم به تنهایی پتانسیل کافی برای پروراندن قصه ای کمیک و پر ماجرا را دارد. سوژه ای که به اندازه تاریخ قدمت دارد وطرح آن،هنوز هم می تواند به عنوان مشکلی عمومی در روابط بین زن و مرد جذاب باشد.

فیلم های متفاوتی در ورژن های متفاوتی با این تم ساخته شده است، اما این بار کارگردان فیلم «آن لحظه ناخوشایند» با نگاهی کمدی و از دیدگاه و منطق سه مرد جوان این سوژه را به تصویر کشیده است.

مردهای این فیلم از جدی شدن رابطه با زن ها می ترسند و نمی دانند در هر رابطه وقتی به لحظه ای رسیدند که باید به طرف مقابل در مورد شکل و چارچوب رابطه پاسخگو باشند، باید چه تصمیمی بگیرند. این ماجرا ادامه پیدا می کند تا آن ها مقابل احساسی به نام عشق قرار می گیرند، چیزی که همه قرادادهای ذهنی قبلی را پیچیده می کند.

تضاد موقعیت مردهای جوانی که با هزار ترفند از پذیرفتن رابطه ای جدی، فرار می کرده اند با موقعیت فعلی، لحظات شاد و خنده داری را می سازد، لحظاتی که در عین کمدی بودن، گاهی تا حد زیادی احساساتی و رمانتیک است.

به رغم این که کارگردان جوان این فیلم در بسیاری از سکانس ها، از الگو برداری کلیشه ای از کمدی رمانتیک هایی از این دست ابایی ندارد، باز هم تماشای فیلم می تواند تجربه خوشایندی باشد.

سه روز تا کشتن،۳Days To Kill

سه روز تا کشتن

سه روز تا کشتن

کارگردان: مک جی، فیلم نامه نویسان: لوک بسون، ادی هسک، بازیگران: کوین کاستنر (اتان رنر)، امبر هرد (ویوی دلی)، هیلی استینفلد (زویی رنر)، درام، جنایی، ۱۱۷ دقیقه، آمریکا، فرانسه، ۲۰۱۴٫

خلاصه: «اتان رنر» مامور سی آی ای، به خاطر حفظ جان خانواده اش، مدت ها از آن ها دور بوده و حالا در روزهای پایانی عمرش تصمیم می گیرد، دوباره به خانواده و دخترش نزدیک شود.

فیلم اکشن «سه روز تا کشتن» محصول مشترک آمریکا و فرانسه، با تصویرهای خوش آب و رنگ و حضور دو بازیگر محبوب «استیو مک کویین» و «امبرهرد»، یکی از فیلم هایی است که این روزها بر پرده سینما های دنیا است.

این فیلم ملغمه آشکاری از سلیقه فرانسوی و آمریکایی در ساختن فیلمی پر فروش است. ستاره محور بودن، انتخاب سوژه ای درباره مامور مخفی آمریکایی، صحنه های تعقیب و گریز پلیسی، حضوربازیگر زنی با آرایش اغراق آمیز که ظاهرش شبیه زنان فم فتال (اغواگر) فیلم های آمریکایی اس،ت به علاوه اخلاق گرایی به سبک آمریکایی و بازگشت به خانواده، عناصر آشنای سینمای پر فروش آمریکا است.

از سوی دیگر نیمه فرانسوی فیلم را در بخش مربوط به خانواده و مشکلات «زویی» دختر «اتان» می توان دید و همین طور انتخاب پاریس به عنوان لوکیشن فیلم؛ هر چند انتخاب این شهر برای این منظور کمی عجیب و نامتعارف به نظر می رسد و به خصوص انتخاب محله های لوکس و آرام توریستی برای نمایش تعقیب و گریز پلیسی و اسلحه کشیدن ها، آن هم در راهروهای تنگ و تاریک مترو پاریس.

کاراکتر «کوین کاستنر» در این فیلم یادآور کاراکتر محبوب فیلم «بادیگارد» در کنار «ویتنی هیوستون» است که برای علاقه مندان به این فیلم حال و هوایی نوستالژیک می سازد.

آقای پی بادی و شرمن، Mr.Peabody & Sherman

آقای پیدی و شرمن

آقای پیدی و شرمن

کارگردان: راب منکاف، فیلم نامه نویسان: جی وارد، کرگ رایت، صدا پیشگان: تای بورل (آقای پی بادی)، مکس چارلز (شرمن)، استفان کولبرت (پل پترسن)، انیمیشن، ماجراجویانه،کمدی، ۹۲ دقیقه، آمریکا، ۲۰۱۴٫

خلاصه: «آقای پی بادی» باهوش ترین موجود دنیا، سگی است که توسط «شرمن» تربیت شده است. شرمن در اولین روز سال تحصیلی جدید با همکلاسی اش «پنی پترسن» دچار مشکل می شود و آقای پی بادی و شرمن با استفاده از اختراع سفر در زمان سعی می کنند پنی را تحت تاثیر قرار دهند.

انیمیشن «آقای پی بادی و شرمن» محصول اخیر کمپانی دریم وورکز است و بر اساس سریال معروف تلویزیونی در سال ۱۹۶۰، به نام «نمایش راکی و بالوینکل» ساخته شده است. بر خلاف داستان یک خطی این فیلم تنها قصه مشکلات «شرمن» در مدرسه نیست، بلکه تم اصلی آن سفر در زمان و اتفاقاتی است که در طی این سفر پیش می آید.

«راب منکاف» خالق انیمیشن مشهور «شیرشاه» با استفاده از ماشین زمان و سفر به گذشته لحظاتی دیدنی خلق کرده است؛ لحظاتی که صرف نظر از خلاقیت در طراحی های سه بعدی آن در بعضی قسمت ها شبیه شوخی های با مزه با اتفاقات یا آثاری تاریخی است.

در این فیلم ما به مصر قدیم می رویم. تماشای کاراکترهای مصر قدیم و تصرف در اتفاقات گذشته توسط آقای پی بادی، گاهی فضایی سورئال می سازد. به همراه کاراکترها به درون اسب تروا سر می کشیم؛ اسبی پر از سرباز در جنگی تاریخی که به عنوان هدیه به دشمن داده شد و باعث شکست دشمن شد. در قسمتی دیگر دلیل لبخند کم رنگ مونالیزا را کشف می کنیم و همه این اتفاقات با شوخی و لحظات کمیک آمیخته است. ازسوی دیگر تنوع رنگ آمیزی ها، ریتم تند تصاویر و موسیقی در این فیلم هم،می تواند مخاطبین در گروه های سنی مختلف را به خود جذب کند.