ساختمان انجمن حکمت و فلسفه ایران - عکس از شرق پارسی

ساختمان انجمن حکمت و فلسفه ایران – عکس از شرق پارسی

مکانی که امروز با عنوان مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران شناخته می شود، شاهد پنهان و گویایی است از وضعیت و سرنوشت فلسفه در ایران. این مکان در زمانی تاسیس شد که وضعیت فلسفه در ایران در آستانه تحولات و رویارویی های جدی فکری بود. از یک سو فلسفه های غربی که با ترجمه دکارت و به واسطه محمد علی فروغی به ایران آمده بود بیشتر ترویج پیدا کرد و از سوی دیگر حامیان و مروجان فلسفه اسلامی هنوز در حجره های سنتی خود نسخه خطی و چاپ سنگی از فیلسوفی در دست داشتند و همان را به شاگردان و مریدان با آدابی خاص آموزش می دادند.

سالهای پنجاه را در ایران باید به جد سالهای گفتگو و برخورد سنت و مدرنتیه در ایران محسوب کرد. چرا که در این سالها نحله های فکری و سنتی از هر سوی محافل فکری و دانشگاهی را محل تاخت و تاز خود قرار داده بودند. گزارش حاضر در نظر دارد نگاهی هر چند در حد و طاقت مؤلف به نحوه شکل گیری این انجمن و تاریخچه حضور بیش از سه دهه این انجمن تا زمان حاضر داشته باشد. البته باید متذکر شد که در تهیه این گزارش، دکتر سید حسین نصر نیز برخی از موارد را برای “شرق پارسی” تشریح کردند.

سید حسین نصر، بنیناگذار انجمن حکمت و فلسفه ایران

سید حسین نصر، بنیناگذار انجمن حکمت و فلسفه ایران

در پی عضویت دکتر نصر در مؤسسه بین المللی فلسفه که در فرانسه استقرار دارد، ریموند کلیبانسکی، فیلسوف اروپایی تبار که در آن زمان رئیس این مؤسسه بود ضمن اعلام خبر برگزیده شدن دکتر نصر به وی پیشنهاد کرد که چرا چیزی شبیه این مؤسسه که در فرانسه هست در ایران تاسیس نمی کنید. پس از این پیشنهاد بود که وی به ایران آمد و با دکتر نصر و بسیاری از استادان فلسفه مقدمات همایشی بین المللی درباره فلسفه را در مشهد پایه گذاری کردند و پس از برگزاری موفقیت آمیز این همایش و در پی رایزنی هایی که با ملکه صورت گرفته بود و همین طور افزایش بهای پول نفت، دکتر نصر با مشورت کسانی چون سید جلال الدین آشتیانی، عبدالله انتظام، مرتضی مطهری، یحیی مهدوی، محمود شهابی، مهدی محقق و همین طور هانری کربن مقدمات تاسیس این انجمن را فراهم کرد. آیین نامه داخلی و اساسنامه مؤسسه هم تنظیم شد و محمود شهابی پیشنهاد کرد که باید نام این انجمن را مانند انجمنهای سلطنتی بریتانیا، سوئد و جاهای دیگر انجمن سلطنتی فلسفه بگذاریم.

نصر در این باره نیز با کربن مشورت کرد و او گفت که در آلمان پیش از جنگ جهانی اول که به صورت امپراتوری اداره می شد انجمن شاهنشاهی فلسفه آلمان وجود داشت و باید این مؤسسه را نیز انجمن شاهنشاهی فلسفه ایران نامگذاری کنید. بدین ترتیب ایده تاسیس این انجمن با همین عنوان و با ریاست دکتر نصر شکل گرفت. دکتر نصر که سخت علاقمند فضاهای سنتی ایرانی بود به دنبال زمین یا خانه ای می گشت که تبلور فضای سنتی و ایرانی باشد لذا منزل قدیمی لقمان الملک را در نزدکی چهار راه پهلوی سابق (چهار راه ولی عصر فعلی) خریداری و آن را نوسازی کرد.

هانری کربن در حال سخنرانی در انجمن حکمت و فلسفه

هانری کربن در حال سخنرانی در انجمن حکمت و فلسفه

دکتر نصر درباره این مکان می گوید: ما در مرکز تهران فضای گسترده ای را ویژه مطالعات و تحقیقات فلسفی پدید آوردیم. باید می دیدید که آنجا پس از پایان مرمت چقدر زیبا شده بود. استاد کاران اصفهانی اندرون آن را با کاشی آبی پوشاندند و حتی مبلمان با طراحی ویژه ای نیز برای آن سفارش دادیم. خواسته من این بود که فضایی واقعا ایرانی باشد. فضای اصیل ایرانی که در آن به پژوهش و بحث درباره فلسفه می پردازیم.

انجمن حکمت و فلسفه سرانجام در تاریخ سیزدهم دی ماه ۱۳۵۳ به منظور بهتر شناختن و شناساندن و ترویج و گسترش میراث فلسفی و فکری ایران در دوران اسلامی و قبل از اسلام در داخل و خارج از کشور و نیز آشنا ساختن هر چه بیشتر ایرانیان با سنن فکری و فلسفی تمدنهای دیگر شرق و غرب و تطبیق و مقایسه مکتبهای مختلف فلسفی شروع به کار کرد.

فعالیت انجمن را می توان به عنوان نقطه عطفی در تاریخ فلسفه معاصر ایران دانست. این انجمن توانست طی فعالیت کوتاه خود البته قبل از انقلاب، محلی برای حضور فیلسوفانی باشد که تا آن زمان سابقه ای از حضور آنان در تاریخ فلسفه در ایران نبود. در این ایام افرادی همچون هانری کربن حضور داشتند. او توانست در این مدت ضمن آشنایی بیشتر با دیگر متفکران ایرانی گفتگوهای مفصلی را درباه شیعه با علامه طباطبایی انجام دهد که این گفتگوها بعدا به صورت کتابی منتشر شد.

کربن که بسیار علاقمند به سهروردی بود با همکاری دکتر نصر مجموعه مصنفات شیخ اشراق را منتشر کرد. نگاه و تامل کربن به فلسفه ایرانی راهی را گشود که توانست به مباحث فلسفه تطبیقی ختم شود. فلسفه تطبیقی کربن با محوریت پدیدار شناسی بعدها منجر به انتشار آثاری مانند اسلام ایرانی شد که امروزه یکی از مهمترین آثاری است که در زمینه اسلام در ایران به خصوص حضور تشیع می توان مشاهده کرد.

توشیهیکو ایزوتسو، فیلسوف ژاپنی و اولین مترجم قرآن به زبان ژاپنی

توشیهیکو ایزوتسو، فیلسوف ژاپنی و اولین مترجم قرآن به زبان ژاپنی

همچنین حضور پروفسور ایزوتسو نیز که با مدد مهدی محقق به ایران آمده بود زمینه ای شد که ایزوتسو مدتی را در این انجمن به تدریس درباره عرفان اسلامی با تاکید بر آرای ابن عربی و همچنین ذن پرداخت. ایزوتسو در این ایام مشغول ترجمه آثاری از غزالی و ملاصدرا به ژاپنی نیز بود. همکاری سید جلال الدین آشتیانی با کربن در راه انتشار منتخبات آثار فلسفی حکمای الهی در این انجمن نضج گرفت. انتشار آثار فلسفی و حکمی که تا پیش از این چنین آثاری در دسترس نبود یکی از کارهای مهمی بود که این انجمن آن را پایه گذاری کرد.

انتشار مجله “جاویدان خرد” را نیز می توان به عنوان یکی از اقدامات مهم این انجمن دانست. تا قبل از انتشار این نشریه هیچ نشریه ای که به موضوعات فلسفه و حکمت به صورت اختصاصی پرداخته شود نداشتیم. این نشریه که به زبان فارسی، انگلیسی و آلمانی و فرانسوی در شمارگان ۳۰۰۰ نسخه منتشر می شد توانست طی مدت کوتاهی که پنج شماره از آن منتشر شد در محافل بین المللی فلسفه به طور جدی طرح گردد البته نخست وزیر وقت نیز موافق کرده بود که از هر شماره پانصد عنوان را برای کشورهای آسیایی و آفریقایی بفرستد.

همچنین می توان به یکی از روشهای آموزشی که این انجمن آن را پیشه خود ساخت و امروز نیز بر همین سیاق حرکت می کند، اشاره کرد. این انجمن با تشکیل کلاسهای آزاد، که همه بر اساس قرائت و تفسیر متون اصیل فکری و فلسفی اداره می شد شاگردان خوبی را در این حوزه پروراند. در حال حاضر هر یک از این شاگردان خود استاد برجسته ای هستند. برنامه آموزشی این کلاسهای بدین گونه بود: اصول فلسفه تطبیقی به زبان انگلیسی و متون عرفانی فصول الحکم ابن عربی توسط پروفسور ایزوتسو ارائه می شد. متون فلسفی ایرانی، شرح هدایه ملاصدرا توسط دکتر زریاب خویی و شواهد الربوبیه توسط دکتر جواد مصلح و شرح گلشن راز توسط دکتر نصر ارائه می شد. مرحوم هانری کربن حکمت عرشیه ملاصدرا را به عربی و فرانسوی و دکتر پرویز مروج مکاتب فلسفی معاصر آمریکا را تدریس می کرد.

پروفسور توشیو کورودا تاریخ تفکر ژاپنی را برای دانشجویان تدریس می کرد. اگر چه باید به دو کلاس دیگر دکتر نصر هم اشاره کرد که یکی درباره تصوف و دیگری درباره سنت فلسفه اسلامی در ایران بود. این شیوه تدریس را می توان گامی دیگر در راه اشاعه تفکرات فلسفی در میان عموم مردم دانست. کسانی که امکان حضور در دانشگاه را نداشتند از طریق این کلاسها توانستند با آرای فلسفی آشنا شوند. همین طور این مکان، فضایی برای گفتگوهای آزاد برای فیلسوفان شد که آرای خود را عرضه کنند.

نصر، ایزوتسو، کربن و مهدودی دامغانی در این تصویر دیده می شوند

نصر، ایزوتسو، کربن و مهدودی دامغانی در این تصویر دیده می شوند

در کنار کلاسهای آموزشی می بایست به سخنرانی هایی مانند پروفسور بروس بی لاورنس، استاد دانشگاه دوک آمریکا و علیگره هندوستان، پروفسور هیوستون اسمیت، استاد فلسفه و ادیان تطبیقی دانشگاه سیراکیوز و استاد ام آی تی، پروفسور ویکتور دانر، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه ایندیانا، پروفسور هانری کربن، استاد دانشگاه سوربون، پروفسور پرویز مروج و دکتر داریوش صفوت اشاره کرد.

همچنین در آن ایام “کنگره بین المللی فلسفه” با همکاری انجمن فلسفه ایران و مؤسسه مطالعات فلسفی و علوم اسلامی آمریکا در دانشگاه شهر نیویورک برگزار شد. در این کنگره گروه زیادی از متفکران و فلاسفه برجسته از بسیاری از کشورهای جهان شرکت داشتند و در زمینه مسائل مختلف فکری و فلسفی به ایراد سخنرانی پرداختند. چون این کنگره در سطح وسیعی برگزار شده بود، امکان مناسبی فراهم شد تا ضمن معرفی فعالیت های علمی و فلسفی انجمن به جهانیان، در راه تحقق یکی از هدفهای انجمن که شناساندن میراث فکری و فلسفی ایرانی است گامی اساسی برداشته شود.

همچنین در سمینار “فلسفه توسعه و شهر سازی” که با همکاری انجمن فلسفه ایران و انجمن ایران و آمریکا در تهران برگزار شد گروهی از متفکران و مجریان برجسته امور شهری و مسائل اجتماعی و فلسفی ایران و چند تن از متخصصان شهر سازی و مسائل شهری آمریکا شرکت داشتند. سخنرانان ایرانی این سمینار دکتر نصر و دکتر احسان نراقی بودند که به تشریح مفهوم توسعه با توجه به معیارهای فلسفی و فرهنگی جامعه ایرانی پرداختند. آنگاه رابرتسون شهرساز معروف آمریکایی و مشاور طرح عباس آباد و پروفسور یلوی ساکر فیلسوف و متفکر آمریکایی عقاید خود را درباره مسائل مورد بحث ایراد کردند. همچنین در آن ایام سمیناری با موضوع طب سنتی در جهان امروز در شیراز برگزار شد که پزشکان و فیلسوفانی از هند، ژاپن، لبنان، پاکستان و آمریکا در آن شرکت داشتند.

به هر ترتیب، انجمن حکمت و فلسفه ایران با تمام فراز و نشیبهایی که طی حضورش قبل از انقلاب طی کرده بود، توانسته بود همایشهایی را نیز برگزار کند که در نوع خود قابل توجه است. اما با تمام این توصیفات، عملکرد این انجمن را که طی مدت کوتاهی حضور داشت را به سادگی نقد و بررسی نمود اما راه کارها و شیوه های پژوهشی و آموزشی آن هنوز هم به عنوان یک متد مورد توجه قرار دارد. این انجمن سرانجام با شکل گیری انقلاب تعطیل شد. زمانی که نصر در لندن برای حضور در همایشی به سر می برد جریان انقلاب با پیروزی خود به مرحله جدیدی از تاریخ ایران رسید و نصر نیز پس از آن نتوانست به ایران بازگردد. بنابراین این انجمن دوره ای دیگر از تاریخ خود را تجربه کرد. گویا طی مدت انقلاب انجمن مورد تعرض قرار گرفت و برخی از اسناد و مدارک و کتابهای آن نیز از بین رفت.

با روی کار آمدن دولت موقت مهندس بازرگان طی حکمی مهدی چهل تنی را به مدیرت این انجمن منصوب کرد. گویا در همان زمانها بود که نام انجمن نیز تغییر کرد و به انجمن فلسفه و حکمت اسلامی مبدل شد. چهل تنی در آن زمان برخی از کتابهای منتشر نشده را منتشر کرد و شماره ای دیگر از جاویدان خرد را نیز به چاپ سپرد. در سال ۶۱ مجددا کلاسهای فلسفه دایر شد و فضای کشور که به مباحث فلسفه اسلامی نیازمند بود با سخنرانی استادانی همچون استاد حائری یزدی، علامه جعفری، سید جعفر سجادی و احمد فردید و افراد جوانی همچون صدوقی سها رونق گرفت. این افراد طی سخنرانی هایشان جانی دوباره به انجمن دادند اما طی این مدت برنامه خاص و یا یک هدف منظم که سامان دهنده باشد جریان نداشت.

غلامرضا اعوانی. وی سالها ریاست انجمن حکمت و فلسفه را بر عهده داشت تا اینکه در مرداد ماه 1390 توسط وزیر دولت احمدی نژاد با ارسال یک فکس برکنار شد

غلامرضا اعوانی. وی سالها ریاست انجمن حکمت و فلسفه را بر عهده داشت تا اینکه در مرداد ماه ۱۳۹۰ توسط وزیر دولت احمدی نژاد با ارسال یک فکس برکنار شد

می توان به جلسات مرحوم حائری یزدی اشاره کرد که طی این مدت به مباحث فلسفه اسلامی پرداخت و کتابهای مانند هرم هستی و کاووشهای عقل نظری و عملی منتشر شد. اگر اهتمام خانم دکتر اعوانی بر پیاده کردن سخنرانی های دکتر حائری یزدی و ویرایش و انتشار آنان نبود قطعا این سخنرانی ها هم مانند دیگر سخنرانان به ورطه فراموشی سپرده می شد.

اما در سال ۶۳ بر این انجمن اتفاق دیگری رخ داد و آن طرح ادغام کلیه موسسات فرهنگی قبل از انقلاب بود. این اقدام باعث شد که تا سالها انجمن محو گردد. در این طرح کلیه موسسات که شامل ۱۳ مؤسسه بود زیر نظر وزارت علوم و مؤسسه مطالعات فرهنگی – که بعدها و البته هم اکنون نیز با عنوان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی – قرار گرفتند. در آن زمان یکی از مهندسینی که زمانی در انجمن اسلامی دانشجویان خارج از کشور بود به نام مقدس را به سمت سرپرستی اسن مؤسسه برگزیدند. این مؤسسه طی این مدت البته افراد دیگری را نیز در کارنامه خود تجربه کرد اما دیگر فضای رقابت علمی و فرهنگی و فلسفی در آن از بین رفت. در این ایام انجمن دیگر کارایی تولید اندیشه و فکر فلسفی خود را از دست داد و عملا کتاب و نشریه که مهمترین دستاورد هر مکان فرهنگی است دیگر منتشر نشد.

البته در این مدت انجمن تبدیل به پناهگاهی برای کسانی شد که از کتابخانه انجمن برای مطالعات خود استفاده می کردند افرادی مانند خرمشاهی و فانی و حتی سروش نیز از این فضا در جهت فعالیتهای شخصی استفاده می کردند. تنها بودجه ای که به این انجمن اختصاص داشت ۲۵ هزار تومانی بود که برای کتابخانه پرداخت می کردند. البته گه گاه سخنرانی هایی نیز صورت می گرفت، اما بدون هدف و نظمی که می بایست یک مؤسسه علمی از آن برخوردار باشد بود. گویی تمام دستها به یکدیگر سپرده شده بودند که این انجمن تعطیل شود و یا تبدیل به مهد کودک دانشگاه تهران شود.

اما زمزمه های شکل گیری دوباره انجمن از زمان محمود بروجردی، داماد امام خمینی که اخیرا نیز متولی مرکز گفتگوی تمدنها بود، آغاز شد. البته با تلاشهای افرادی همچون دکتر اعوانی، اعتماد، موحد، احمد احمدی، سروش و دیگران این کار تسریع شد.

دکتر غلامرضا اعوانی طی رایزنی هایی که در زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی انجام داد توانست استقلال این مؤسسه را به دست آورد به طوری که این مؤسسه با حکم وزیر وقت علوم از پژوهشگاه مطالعات علوم انسانی که ریاست آن بر عهده دکتر گلشنی بود جدا شد. اگر چه دکتر گلشنی از این بابت مکدر شده بود اما این مؤسسه توانست در سال ۱۳۸۱ با عنوان مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با ۶ گروه پژوهشی کار خود را آغاز کند. همچنین با حضور سید محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت، در تاریخ ۲۷ آبان ۸۳ این مؤسسه به طور رسمی کار خود را آغاز کرد.

مجله جاویدان خرد که تا در دوره ریاست سید حسین نصر 5 شماره آن به زبانهای فارسی، انگلیسی، عربی و فرانسوی منتشر شد

مجله جاویدان خرد که تا در دوره ریاست سید حسین نصر ۵ شماره آن به زبانهای فارسی، انگلیسی، عربی و فرانسوی منتشر شد

فعالیتهای مؤسسه در شش حوزه تعریف شده است و هر کدام از حوزه ها مدیر گروهی دارد. فلسفه غرب به مدیرت دکتر غلامرضا اعوانی، فلسفه اسلامی به مدیریت دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، کلام به مدیریت دکتر مصطفی محقق داماد، فلسفه علم به مدیرت دکتر شاپور اعتماد، ادیان و عرفان به مدیریت دکتر شهرام پازوکی و منطق به مدیریت دکتر موحد که هر کدام از حوزه ها کارشناسانی را نیز در زیر مجموعه خود دارد.

با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد در سال ۸۴ تحولات جدی در کشور رخ داد. وضعیت فلسفه نیز در این میان بی نصیب نماند و دکتر غلامرضا اعوانی نیز در اواسط مرداد ماه سال ۹۰ به شیوه متداول این چند ساله که مدیران را تغییر می دادند، با حکم کامران دانشجو وزیر علوم از ریاست مؤسسه برکنار شد. دانشجو طی حکمی حجت الاسلام خسروپناه را به ریاست این مؤسسه انتخاب کرد. دانشجو در حکم رییس جدید انجمن خواستار “اهتمام در حفظ بیت المال و اعمال سیاست های موثر به منظور صرفه جویی در هزینه های غیر ضروری و تقویت نظم و انضباط اداری و تربیت پژوهشگرانی شد که بینش ارزشی و نگرشی معنوی داشته و خدمتگزار باشند”.

با تایید این حکم دکتر اعوانی از مؤسسه رفت. در همان روزها اعتراضات زیادی به این حکم شد اما به قول آن مثل معروف، آب از جوی رفته را دوباره نمی شود به آن جوی بازگرداند. خسروپناه طی این مدت تمام تلاشش را در جهت تدوین فلسفه ای بر اساس آرمانهای اسلامی و ضد روشنفکری گمارد. او بیشتر دلباخته نظریه ای به نام “فلسفه فلسفه اسلامی” است که خود مبدع آن است. اما این تلاشها چندان به ثمر ننشت و همراهی نکردن بسیاری از نخبگان علم و عمل در ایران و همینطور جریانهای فکری ممتاز، این تلاشها را با مسیری پر از سنگلاخ مواجه ساخت.

این روزهای انجمن در فضای زرد پاییزی چندان سبز نیست و هر کسی در گوشه ای سرگرم فعالیتهایی است که روزی آن طرح و ایده ها می توانست برای جذب عقلانیت ایرانی و اسلامی مفید واقع شود.