اهمیت معلمی آن جایی است که مستقیما با کودکان و نوجوانان سروکار دارد

اهمیت معلمی آن جایی است که مستقیما با کودکان و نوجوانان سروکار دارد

دوازدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴، «ابوالحسن خانعلی» دبیر فلسفه و عربی دبیرستان «جامی» در جریان تجمع صنفی اعتراضی آرام معلمان در میدان بهارستان تهران به ضرب گلوله یک مامور شهربانی به قتل رسید؛ و به دنبال آن این روز در ایران «روز معلم» نام گرفت.

اما درست هفده سال بعد، شب یازدهم اردیبهشت، آیت‌الله مرتضی مطهری، مدرس دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران، به دست گروه «فرقان» از گروه‌های تندروی اسلامی وقت کشته شد؛ از آن زمان تا کنون، جمهوری اسلامی ایران، با نادیده گرفتن یک روز، روز معلم را به نام او مصادره کرده است.

مرتضی مطهری که در ادبیات جمهوری اسلامی از وی به عنوان «معلم شهید» نیز یاد می‌شود تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی یک روحانی نه-چندان-معروف ساکن در منطقه مرفه نشین قلهک در شمال تهران بود و در «انجمن سلطنتی فلسفه» نیز عضویت داشت؛ وی که در پی سقوط نظام پادشاهی به عضویت شورای عالی انقلاب درآمد، به فاصله چند ماه بعد از مرگش، از جانب آیت‌الله خمینی «پاره تن اسلام» شد و «حاصل عمر» نام گرفت.

از آن سال تاکنون در ایران، هرسال از روز ۱۲ اردیبهشت به مدت یک هفته مراسم گرامیداشت هفته معلم برگزار می شود و در آن مقامات حکومتی در گفتار خود به تجلیل از مقام معلم می‌پردازند.

آموزش و پرورش می تواند سرنوشت ها را تغییر دهد

آموزش و پرورش می تواند سرنوشت ها را تغییر دهد


اما علی رغم تاکیدی که جمهوری اسلامی ایران برای مقام معلمی قائل است، فرهنگیان ایران از وضعیت اقتصادی و اجتماعی خود در مقایسه با موقعیت سایر کارمندان و کارکنان حقوق بگیر راضی نیستند.

در اوائل دهه ۸۰ شمسی جمعی از معلمان تهرانی در اعتراض به پایین بودن مطالبات مزدی خود در حوالی نهاد ریاست جمهوری در میدان و خیابان پاستور تهران تجمعی اعتراضی برگزار کردند که با مداخله نیروی انتظامی به درگیری و ضرب و شتم تجمع کنندگان منجر شد. در جریان این برخورد معلمان معترض در واکنش به برخورد عوامل نیروی انتظامی و تحت تاثیر قرار دادن آنها شعار می دادند: «نیروی انتظامی تو هم شاگرد مایی…».

این درگیری در نهایت منجر به شکل‌گیری یک گروه سیاسی به نام «آبادگران» شد؛ گروهی که با گرایش‌های سنتی متمایل به محافظه‌کاران و اصلوگرایان توانست در رقابت با جریان‌های اصلاح طلب از انتخابت دومین شورای اسلامی شهر تهران و هفتمین مجلس شورای اسلامی پیروز میدان شود. از جمله چهره‌های شاخص این گروه در مجلس شورای اسلامی، «غلامعلی حداد عادل» رئیس وقت فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و پدر عروس آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی بود که گفته می‌شد به دلیل داشتن پیشینه معلمی توانست آرای سرگردان فرهنگیان تهرانی را به نفع گروه سیاسی خود جمع کند. به دنبال تصاحب اکثریت کرسی‌های مجلس هفتم شورای اسلامی از سوی گروه آبادگران، برای نخسین بار فراکسیون معلمان و فرهنگیان در بدو تشکیل مجلس جدید تاسیس شد. در آن زمان نقش تاثیرگذار فراکسیون فرهنگیان و معلمان مجلس هفتم شورای اسلامی بر تصویب طرح‌ها و لوایح مرتبط با جامعه فرهنگیان و آموزگاران آنقدر تاثیرگذار بود که سایر گروه‌های اجتماعی از جمله کارگران را بر آن داشت تا با الگوبرداری از ساختار گروه سیاسی آبادگران برای تصاحب کرسی‌های قدرت برنامه‌ریزی کنند.

با این حال دولت و مجلس همچنان در رسیدگی به وضعیت استخدامی بیش از شش هزار معلم حق التدریسی و شرکتی که هم اکنون در مقاطع مختلف مشغول به تدریس هستند معطل مانده‌اند. برگزاری آزمون‌های ادواری برای تبدیل وضعیت استخدامی معلمانی که هم اکنون بصورت حق‌التدریسی و شرکتی در مدارس و موسسات آموزشی تدریس می‌کنند از یکسو و مصوبات متعدد دولت و مجلس مبنی بر چگونگی استخدام معلمان جدید همگی در تضاد با یکدیگر باعث سردرگمی بیشتر معلمانی شده است که هر از چندگاهی در اعتراض به بلاتکلیفی خود در مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی واقع در میدان بهارستان تجمع می‌کنند.

این بلاتکلیفی و سرگردانی همچنین گریبانگیر دانشجویان کنونی مراکز تربیت معلمی که قرار است تا چهار سال دیگر فارغ‌التحصیل شوند نیز خواهد بود؛ چرا که طبق مصوبه اخیر مجلس استخدام تمامی دانش‌آموختگان رشته‌های معلمی در آموزش و پرورش امکان پذیر نخواهد بود.

حمیدرضا حاجی‌بابایی، وزیر کنونی آموزش و پرورش که خود در زمان حضور در مجلس شورای اسلامی از منتقدان سرسخت وزارت آموزش پرورش بود؛ در حالی از عملکرد دولت در ساماندهی وضعیت استخدامی و معیشتی معلمان دفاع می کند که نظر سنجی‌های انجام شده از ادامه نارضایتی معلمان خبر می‌دهد که پایگاه اطلاع‌رسانی خبر آنلاین از رسانه های نزدیک به علی لاریجانی رئیس کنونی مجلس، سال گذشته از خوانندگان فرهنگی خود در مورد عملکرد وزیر آموزش و پرورش نظر خواهی کرد؛ نتیجه این نظر خواهی که در قالب گزارشی کوتاه منتشر شد نشان می‌دهد که فرهنگیان و معلمان نظری برخلاف نظر آقای وزیر دارند.

بیشتر معلمان جامعه امروز ایران از وضعیت خود به هیچ وجه راضی نیستند. پایین بودن سطح درآمد و شرایط کلافه کننده تدریس در مدارس و موسسات دولتی باعث شده است تا غالب معلمان و مدرسان به جای بازپروری دانسته‌های خود در کلاسها و موسسات خصوصی تدریس کنند.

صرف نظر از ناتوانی دولت و مجلس در رسیدگی به وضعیت معیشتی و شغلی معلمان، حاکمیت جمهوری اسلامی با معلمان و فرهنگیان نیز مانند سایر گروه‌های اجتماعی برخوردهای سیاسی و امنیتی داشته است.

به گزارش کمیته گزاشگران حقوق بشر، مهدی فرحی شاندیز، عبدالرضا قنبری، رسول بداغی، محمد داوری، عبدالله مومنی و علی پورسلیمان از جمله معلمانی هستند که به دلیل پیگیری مطالبات صنفی هم اکنون در حبس هستند.

در میان بازداشت‌شدگان معلم، وضعیت عبدالرضا قنبری، فردی که به دلیل شرکت در اعتراضات عاشورای ۱۳۸۸ از سوی دستگاه قضایی به اعدام محکوم شده، تداعی‌گر وضعیت فرزاد کمانگر معلم کردتباری است که در آخرین روز از هفته معلم سال ۸۹ در زندان اوین اعدام شد.

دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران، این دو نفر را به داشتن ارتباط با گروه‌های مخالف برانداز متهم کرده است، اتهامی که صحت آن از منظر اشخاص بی‌طرف با تردید و ابهام مواجه است.

هرچند از منظر ادبیات جمهوری اسلامی، معلمی و آموزگاری «شغل انبیا» محسوب می‌شود، اما حاکمیت نه توانایی تأمین معاش معلمان را دارد و نه عملکرد آنها را در خارج از چارچوب‌های مورد تایید شده خود تاب می‌‌آورد.