انسان و غربت جان
رم – موسی الخمیسی
نمایشگاه مهم ترین آثار مجسمه سازی و نقاشی و عکاسی آلبرتو جاکومتی (۱۹۰۱-۱۹۶۶) (۱۲۸۰-۱۳۴۴) هنرمند سوئیسی ایتالیایی در موزه هنرهای معاصر شهر میلان ایتالیا آغاز به کار کرد و تا نیمه مارس (اواخر اسفند) ادامه دارد.
در نیمه قرن بیستم که عرصه هنری دستخوش تحول و رونق شد کارهای جاکومتی تجلی سبک سوررئالیستی بود. آثار هنری او بر پایه فاصله بین دنیای خارجی و کار هنری به عنوان بازتاب کننده تجربه درونی هنرمند شکل گرفتند.
در حالیکه گروهی از منتقدان از جاکومتی به عنوان آخرین مجسمه ساز سبک کلاسیک یاد می کنند برخی دیگر او را همچون برخی هم عصرانش یعنی هنری مور از انگلیس و کالدر از آمریکا به عنوان یکی از چهره های پیشرو تجددگرا در مجسمه سازی معرفی می کنند.
جاکومتی در منطقه ایتالیایی زبان سوئیس به دنیا آمد اما فعالیت حرفه ای در عرصه نقاشی و تندیس سازی را در پاریس آغاز کرد و با چهره های برجسته ادبی و هنری مثل آندره برتون و ژان پل سارتر و ژان ژنه و روژه گارودی و ساموئل بکت و میشل لیریس و رنه شار و غیره نشست و برخاست کرد.
جاکومتی در بیست سالگی به پاریس رفت و در آنجا به تحصیل پرداخت. اما بعد از مدتی از دانشگاه و محافل آکادمیک برید و فضای جنگ و کابوس و فجایع آن و مرگ بر آثارش سایه افکند. او مجسمه هایش را با دست و پا و بدن دراز می ساخت که بیشتر به اسکلت و آدم های مسخ شده شباهت داشتند. مجسمه های جاکومتی تجلی گر واقعی نگرش پوچ گرایی او درباره مرگ حتمی و پوچ انگاری زندگی بودند. در واقع، پوچ گرایی نگرش غالب در آن برهه تاریخی بود.
جاکومتی درباره سوژه تنهایی در همه تندیس هایش می گوید «روزی چشمم به گوشه ای از یک جنگل بزرگ افتاد. درختان سربریده و عریان همچون افرادی بودند که در جاده ای ایستاده اند… گویی که با هم گپ می زدند. جاکومتی چند سال بعد یعنی در سال ۱۹۵۱ (۱۳۲۹) تندیسی به نام «جنگل» ساخت.
این اثر را همراه یکی دیگر از کارهایش جمع و آنها را یکجا عرضه کرد».
می توان گفت خلا و تنهایی و فضا و فاصله از عوامل اصلی موثر ساخت تندیس های جاکومتی هستند. این عوامل همان موارد محدودیت ساز جهان و مردم به شمار می روند.