غسان شربل سردبیر روزنامه الشرق الاوسط

غسان شربل
سردبیر روزنامه الشرق الاوسط

نقش کشورهای عربی در منطقه همواره در صدر گفت و گوهای پادشاه عربستان سعودی و رئیس جمهور مصر قرار داشته است. البته، این امر کاملا طبیعی است؛ چه اینکه عربستان سعودی و مصر دو تکیه گاه ضروری برای فعال سازی نقش کشورهای عربی هستند. این دو کشور به دنبال دیدارهای راهبردی دو جانبه همچون لوکوموتیو پرشتابی در مسیر اقدام مشترک عربی حرکت می کنند. فارغ از تفاوت شرایط اما این تقریبا مشابه وضعیت لوکوموتیو اقدام اروپایی آلمان و فرانسه است. البته، گفتنی است که رابطه میان برلین و پاریس مبتنی بر دیدگاه های کاملا یکسان نیست بلکه بر اساس دیدگاه های مشترک درباره چالش های اصلی در حوزه امنیت و سیاست و اقتصاد تنظیم شده است.

فهرست مسائل چالش آفرین بر سر میز گفت و گوهای عربستان سعودی و مصر شناخته شده است؛ تروریسم که نیروهای تاریک اندیش نماینده آن هستند و “داعش”  در صدر این گروه ها قرار دارد. مورد دیگر همان بی ثباتی است. دگرگونی های گسترده ای که به وسیله رویکرد صدور انقلاب ایجاد شده منشآ این بی ثباتی است. ایران فارغ از به قدرت رسیدن رئیس جمهور لبخند زنان یا رئیس جمهور مشت گره کرده همواره سیاست صدور انقلاب را در پیش گرفته است. چالش بعدی، ادامه سیاست های شهرک سازی توسط اسرائیل و به بن بست رسیدن است. در این میان، نباید نقش عوامل دیگری را که در کم رنگ شدن نقش آفرینی کشورهای عربی در منطقه مؤثرند نادیده گرفت. عواملی همچون سیاست های شکست خورده ای که افزایش فقر و سرخوردگی و فراگیر شدن حالت شکست و اشتیاق به گذشته را به دنبال داشته است.

حالا، اما تحولی بارز و سرنوشت ساز صورت گرفته که در این گفت و گوها به ناگزیر به آن توجه و چالش ها با توجه به آن بررسی شدند. دولت دونالد ترامپ در عرض بیش از صد روز از به قدرت رسیدن چهره آمریکا و گفتمان بین المللی را تغییر داد. دولت آمریکا در بازگرداندن اعتبار خود موفق عمل کرد. آمریکا قدرت تصمیم گیری را دوباره به دست آورده و توانمندی های عظیم آمریکا را در اختیار دیپلماسی قرار داد. هدف آمریکا، مهار کشورهایی است که ضمن بر هم زدن توازنات منطقه ای و مرزهای بین المللی شروط لازم برای برقراری صلح و ثبات در جهان را رعایت نمی کنند.

اظهارات کلیه ارکان دولت جدید آمریکا و دید و بازدیدهایشان بیانگر این مطلب است که استنباط دولت کنونی و دولت اوباما در آمریکا از وضعیت نابسامانی گسترده و تمام عیار در خاورمیانه با یکدیگر تفاوت چشمگیری دارند. این تفاوت دیدگاه ها به ویژه در خصوص اقدامات کودتاگونه ایران در منطقه بسیار به چشم می خورد. در مقابل، بازدید مقام های عربستان سعودی و مصر از واشنگتن نشان می دهد که دو کشور بر این اعتقادند که ترامپ “همان رئیس جمهوری است که آمریکا را در مسیر درست قرار خواهد داد” و اینکه ترامپ در مدت زمان کوتاهی توانست به قول شاهزاده محمد بن سلمان جانشین ولیعهد عربستان سعودی در گفت و گو با “واشنگتن پست” “تمامی هم پیمانی های آمریکا و متحدان سنتی اش را به همان روال قبلی سابق برگرداند”.

بنابراین، ما با دولتی در آمریکا روبرو هستیم که ایران را مقصر اصلی بی ثباتی در منطقه می داند. دولتی که ابراز تمایل کرده تا از نزدیک با عربستان سعودی و مصر و کشورهای عربی معتدل در حوزه مبارزه با تروریسم و فرونشاندن جنگ افروزی های منطقه وارد عمل شود و گویا دولت آمریکا به دقت به گفته های مهمانان عرب ترامپ در خصوص سوریه و یمن و شهرک نشینی و مسائل دیگر گوش داده است.

بی تردید خاورمیانه صحنه درگیری شدیدی است که در نهایت تصویر این منطقه را در چندین دهه آینده ترسیم می کند. کسانی که خواهان رفتن پای میز مذاکره هستند باید با در دست داشتن برگ های برنده ای که در اختیار دارند خود را برای جلسه مذاکرات آماده کنند. با توجه به تحولات داخلی و خارجی آرایش نیروها و نقش آفرینی ها در حال شکل گیری است.

میزان نقش آفرینی بستگی به جمعیت کشورها یا قدرتمندی ارتش ها ندارد. آن دوران به سر رسیده است؛ چرا که در دنیای جدید نقش آفرینی از شروط تازه ای برخوردار است. شرط هایی همچون اقتصاد سالم و پیشبرد توسعه و انسجام اجتماعی و مشارکت نسل های جدید در ساختن آینده کشورها لازم و ضروری است. مدیریت سیاست ها مبتنی بر حساب و کتاب آماری دقیق و پاکدستی و شایسته سالاری و ارزیابی مستمر و بازخواست است.

می توان گفت عربستان سعودی در حال آماده شدن برای ایفای نقش محوری مورد انتظار است. آنچه در عرض دو سال گذشته آشکار شده این است که مسئولان این کشور تصوری از چشم انداز آن در سال های آینده دارند؛ به ویژه در حوزه اقتصاد و کنار آمدن با تغییرات حاصل شده در اقتصاد جهانی. این کشور همچنین، راهنمایی در راستای تنظیم روابط بر پایه منافع متقابل و شراکت های گوناگون در اختیار دارد. عربستان سعودی برنامه ای در دست دارد که به واسطه آن، جوانان کشور به عنوان ستون فقرات و اهرم اساسی در کارزار توسعه و بازپروری جامعه به منظور مقابله با چالش های تازه نقش آفرینی خواهند کرد. دستورهای پادشاهی که پیش از دیدار سران عربستان سعودی و مصر صادر شد کاملا شفاف و روشن به این مساله پرداخته است.
از سوی دیگر، مصر هم در حال بازپروری برای ورود به مرحله پیش رو است. مصر  در حالیکه نبردی علیه تروریسم را آغاز کرده اما از شرایط اقتصادی دشوار خود غافل نمانده است. اقدامات تروریستی در واقع ثبات و وحدت و نقش مصر را هدف گرفته اند. مصر می کوشد تا با سرکشیدن داروی تلخ در راستای کاهش فقر و بیکاری قدم برداشته و جان تازه ای به اقتصاد ببخشد. معرکه اقتصادی مصر را نمی توان از نبرد این کشور علیه اندیشه هایی جدا کرد که کمر به سربه نیست کردن شهرهای مصر و بازگرداندن این کشور به عصر غارنشینی بسته اند.

نظامیان راه دیگری به جز مقابله با تروریسم ندارند. همچنین باید به فکر توسعه بود، این روند عوامل سرخوردگی و یاس را از میان برمی دارد. باید دانشجویان در دانشگاه ها با دنیای انقلاب های مستمر در حوزه فناوری ارتباط پیدا کنند. باید نهادهایی ایجاد کرد که زندگی در سایه حاکمیت قانون را تضمین و از همه شهروندان بدون هیچ تبعیضی حمایت کنند. نقش آفرینی از آموزش و فضای باز و برنامه ریزی و نظارت بر ساز وکارهای اجرایی آغاز می شود.

احیای دوباره حضور کشورهای عربی در منطقه بدون بازگرداندن نقش آنها امکانپذیر نخواهد بود. کشورهای عربی نمی توانند نقش از دست رفته خود را بازیابند مگر اینکه از حالت جمود و انتظار و گریه و زاری و اشتیاق به دوران گذشته خارج شوند. نقش آفرینی تنها با کوشش و دانش و آگاهی میسر می شود. آینده با عدد و آمار و نه توهمات رقم می خورد. نقش آفرینی عربستان سعودی و مصر بر تکیه گاه های ثابت و معاصر و ساز و کارهای ثابت برای همکاری قرار دارد. این پروسه منجر به ایجاد توازن در اقلیم و کاهش نقش آفرینی نیروهای غیر عربی خواهد شد.