article

تا زمان نگاشتن این مقاله، قیمت نفت زیان بزرگی متحمل شده است و تقریباً به پنجاه درصد قیمت خود در پنج ماه گذشته کاهش یافته است.
شکی نیست کاهش قیمت یکی از کالاهای حیاتی که بودجه برخی کشورها بطور کامل به آن وابسته است یاد آور سقوط قیمت نفت در گذشته و رنج و محنتی که شهروندان این کشورها بر اثر آن متحمل شدند می باشد. وخامت قیمت نفت، اگر سقوط نباشد، تمام مسائل سیاسی دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد. مصرف کنندگان منابع انرژی پس از اینکه قیمت بالای نفت در سالهای گذشته آنها را سوزانده بود اینک سود کرده اند و کشورهای تولید کننده در حالیکه شاهد کاهش روزانه درآمدهای پیش بینی شده خود هستند در حال ضرر هستند. بدیهی است هیچکدام از کشورهای تولید کننده تمایلی به ادامه کاهش قیمتها ندارند، و بطور قطع هیچ کس انتظار ندارد که قیمت بالای نفت برای سالهای پی در پی و تا ابد ادامه داشته باشد. چه بخواهیم چه نخواهیم چرخه قیمت باید بگردد و کاهش قیمت به هر حال خواهد آمد و اگر امروز این کاهش اتفاق نیفتد در آینده نزدیک کاهش قیمتها شدیدتر خواهد بود.
نه عربستان سعودی که بزرگترین صادر کننده نفت اوپک است و نه هیچ کس دیگری، نمی توانند مسیر روشنی برای قیمت نفت ترسیم کنند. گذشته از گمانه زنی ها و تجزیه وتحلیلها یا حتی بیانیه های رسمی مانند بیانیه روحانی که پشت پرده کاهش قیمت نفت را توطئه ای سیاسی می پندارد، اما ریاض می کوشد تا منافع سیاسی را با سیاست نفتی قاطی نکند، چرا که این یک عمل کاملاً تجاری است و دلایل کاهش قیمتها صرفاً اقتصادی است و دلایل گوناگونی دارد، مهمترین آنها ضعف رشد اقتصاد جهانی ، افزایش عرضه جهانی بویژه از ایالات متحده آمریکا و همچنین متلاشی شدن عوامل سیاسی در عراق و اوکراین است. حتی اگر فرض کنیم کشورهای عضو اوپک در جلسه ماه گذشته خود کاهش دسته جمعی تولید را تصویب کردند، گذشته از آن کشورهای تولید کننده دیگری مانند روسیه، مکزیک، نروژ، قزاقستان و غیره که عضو اوپک نیستند را نمی توان به این تصویب نامه پایبند کرد. و به یاد داشته باشیم که در اینجا عدم تولید به معنی جبران تنها بخشی از کاهش قیمتها است.

با پیش بینی کاهش قیمتها در ماههای آینده، اگر تقاضای جهانی افزایش یابد و موجودی به همان اندازه باقی بماند، دولت عربستان سعودی باید بطور واضح و روشن استراتژی خود را برای سال آینده ۲۰۱۵ اعلام کند و اینکه چگونه با کاهش مداوم قیمت نفت کنار خواهد آمد ؟ و چه گونه با پروژه های دولتی تأیید شده از قبل که هزینه بالغ بر ۵۱۹ میلیارد ریالی آنها در بانک مرکزی نگهداری میشود برخورد خواهد کرد؟ و همچنان که استاد عبدالرحمن الراشد در اینجا نوشته است، بودجه آتی خود در را بر پایه قیمت بشکه ای چند تنظیم خواهد کرد؟ بر اساس چه معیارهایی از ذخایر بزرگ انباشته شده که برای این روزهای دشوار در نظر گرفته شده بودند استفاده خواهد کرد؟ مجموعه ای از پرسشها و چالشها پیش روی همه کشورهای حوزه خلیج فارس قرار دارد که باید برای شهروندان خود آنها را روشن کنند.
اگر کاهش قیمت نفت بد است ولی اجتناب ناپذیر است، و نحوه مقابله با این بدی در دست دولتها است و از شفافیت با شهروندان گریزی نیست.
عربستان سعودی و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس در ساخت یک مدل اقتصادی خاص خودشان و به دور از وابستگی به ذخایر نفتی تأخیر کردند. و با وجود تمام تضمینها و وعده ها و برنامه های پنج ساله که دود شده و به هوا رفتند و بیانیه های سالیانه بودجه عمومی دولت، هنوز هم نفت، عملاً در رأس درآمدهای دولت قرار دارد، و بخش خصوصی همچنان از دستیابی به نقش خود دور است در حالیکه دولت به تنهایی موتور اصلی اقتصاد است.

این دستور العمل بزرگتر از این است که دولت از آن ضرر ببیند، و بزرگتر از آن است که خود دولت از آن حمایت کند… تصورش را بکنید؟!