شهر قم یکی از بزرگترین پایگاه روحانیان شیعه به شمار به می‌رود

شهر قم یکی از بزرگترین پایگاه روحانیان شیعه به شمار به می‌رود

حوزه علمیه نجف و حوزه علمیه قم دو کانون اصلی روحانیون شیعی هستند؛ یکی در عراق و دیگری در ایران. ارتباط این دو حوزه یک ارتباط سنتی است و دهه ها است که ادامه دارد. دو حوزه ای که بر یکدیگر تاثیر می گذارند و از یکدیگر تاثیر می پذیرند.

از نظر قدمت، حوزه نجف به عنوان یک حوزه هزار ساله شناخته می شود، اما حوزه علمیه قم جوانتر است و فعال شدن آن به دوره سلطنت رضا شاه پهلوی در ایران بر می گردد، اگر چه قبل از آن نیز محلی برای دروس مذهبی بوده است. شکل گیری حوزه علمیه قم تا حدودی ناشی از مهاجرت علمای مذهبی از نجف و سایر شهرها به قم بوده است. از طرف دیگر علمای ایرانی و عراقی طی سالیان و بنا به دلایل علمی یا سیاسی و اجتماعی مهاجرت های متقابلی به نجف و قم داشته اند. در دوران انقلاب مشروطیت در ایران، نجف میزبان شماری از علمای ایرانی بود و نظریات برخی از علمای ایرانی مقیم نجف در تشکل دهی نظری و سیاسی تحولات ایران موثر بود. در دوران سلطنت رضا شاه پهلوی نیز هنگامی که فشارها بر روحانیون تشدید شد، علمای ایرانی به عراق بازگشتند.

نجف در دوران تبعید آیت الله خمینی از سوی حکومت شاهنشاهی ایران نیز به مدت ۱۴ سال میزبان آیت الله خمینی بود. به طور متقابلی شهرهای مذهبی ایران از جمله مشهد و قم طی سالیان متمادی میزبان علمای عراقی بوده اند. پس از پیروزی انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ بسیاری از علمای شیعی عراق که تحت فشار حکومت صدام حسین قرار گرفته بودند به ایران مهاجرت کردند و حتی اقدام به تشکیل گروه ها و تشکل های سیاسی کردند. مهمترین این تشکل ها مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق بود که برادران حکیم یعنی محمد باقر و عبدالعزیز حکیم اداره آن را برعهده داشتند و محمود شاهرودی رییس بعدی قوه قضاییه ایران نیز در اوایل از سخنگویان آن به شمار می رفت. آنها امیدوار بودند که به تأسی از انقلاب اسلامی و تحت تاثیر روحانیون قم نوعی انقلاب اسلامی در عراق و علیه حکومت صدام حسین ایجاد کنند. محمد جواد اکبرین از فارغ التحصیلان حوزه علمیه قم و پژوهشگر دینی که هم اکنون در پاریس اقامت دارد، معتقد است در ابتدای انقلاب ایران این تصور وجود داشت که حوزه نجف به لحاظ سیاسی تحت تاثیر حوزه علمیه قم قرار بگیرد.

محمد جواد اکبرین در این باره به شرق پارسى می گوید: «در یک دوره، قم در برابر نجف داراى نوعى اتوریته (تسلط) معنوى و سیاسى شده بود و این مى توانست باعث شود که در تحولات عراق هم تاثیر خاص خود را داشته باشد، اما با درگذشت چند مرجع سنتى در قم و غلبه سنگین سیاست بر هواى فقاهت ماجرا تغییر کرد.»

در واقع به نظر می رسد به تدریج از میزان تاثیر گذاری حوزه علمیه قم بر حوزه علمیه نجف کاسته شد و روز به روز کمتر شد.

محمد جواد اکبرین معتقد است که این امر دلایل سیاسی داشته است و می گوید: «الان نجف، قم را به صورت یک ذخیره علمى گرانبها در علوم اسلامى مى بیند، اما آن را یک تجربه سیاسىِ شکست خورده مى داند و در نتیجه نگاهش تنها به آیت الله سیستانى و نزدیکان او است.»

در واقع از جمله دلایلی که باعث شده حوزه علمیه نجف در سال های اخیر قوت و نفوذ بیشتری به دست آورد جایگاه آیت الله علی سیستانی بوده است. محمد جواد اکبرین معتقد است درگذشت شماری از مراجع تقلید سنتی در قم و سیاسی تر شدن حوزه علمیه قم دلیل اصلی این تغییر وضعیت باشد. به اعتقاد وی «آیت الله سیستانى تنها کسى است که چنین جایگاهى را دارد و پس از او نه نجفى ها منتظر تعیین مرجع از قم مى مانند (زیرا اصلا به کسى در قم اعتماد و اعتقاد ندارند) و نه خودشان کسى را دارند که منزلت و کاریزماى آقاى سیستانى را داشته باشد و این وضعیت، عراق را از چنین پشتوانه اى خالى مى کند و اگر تا قبل از مرگ آیت الله سیستانى، بحران جارى از طرق دیگرى مهار نشود اوضاع به مراتب بدتر خواهد شد.»

البته در کنار این مساله می توان به این موضوع اشاره کرد که ویژگی های فردی آیت الله سیستانی و نفوذ گسترده وی در تحولات عراق باعث شده تا نقش سیاسی و اجتماعی وی به یکی از نمادهای سیاسی- اجتماعی عراق معاصر تبدیل شود. در حالی که در دو دهه قبل مراجع و روحانیون قم نقشی تاثیرگذار برای خود در قبال حوزه نجف قایل بودند، ولی در شرایط کنونی بسیاری از مراجع تقلید و روحانیون ارشد مقیم قم سیادت و محوریت و مرکزیت آیت الله سیستانی را در نجف به رسمیت شناخته و آن را تایید می کنند و حتی شیعیان عراق را به ضرورت اجرای دستورات وی توصیه می کنند. چنین جایگاهی حتی باعث شده تا در سال های اخیر آیت الله سیستانی به عنوان یک مرجع تقلید نو اندیش و به روز که تحولات منطقه و جهان را پی گیری می کند محل توجه و رجوع برخی از روشنفکران مذهبی و محافل مذهبی سنتی و نو اندیش ایرانی نیز قرار بگیرد. یک دلیل دیگر توجه بیشتر شیعیان عراقی و ایرانی به آیت الله سیستانی کاهش نقش تاثیر گذاری خانواده حکیم در تحولات عراق پس از کشته شدن محمد باقر حکیم در یک حمله مسلحانه و درگذشت عبدالعزیز حکیم در پی بیماری بوده است به نحوی که عمار حکیم فرزند عبدالعزیز حکیم و رهبر جدید مجلس اعلا نتوانسته است نفوذ مذهبی و سیاسی عمو و پدر خود را بدست آورد.

البته همزمان با کاهش نفوذ خانواده حکیم در معادلات سیاسی عراق نقش سیاسی برخی چهره های سیاسی- مذهبی نجف مانند مقتدی صدر که فرزند محمد صادق صدر از مراجع تقلید دوران صدام حسین است، افزایش یافته است. مقتدی صدر که از رابطه سیاسی گسترده ای با ایران برخوردار است در گذشته در مواردی با ایران خصومت ورزیده و در مواردی متحد نزدیک تهران بوده است. او اخیرا اعلام کرده که از سیاست کناره می گیرد و در قم مستقر می شود. مقتدی صدر اکنون از جایگاه مذهبی بالایی برخوردار نیست، ولی از نظر سیاسی و نظامی یک بازیگر جدی در عراق به شمار می رود. برخی معتقد هستند که در صورت درگذشت آیت الله سیستانی که هم اکنون ٨۴ سال دارد، ممکن است بار دیگر نوعی رقابت بین قم و نجف برای گرفتن سهم بیشتری از مرجعیت دینی شیعیان رخ دهد. از سوی دیگر، برخی دیگر معتقد هستند که با توجه به رقابت های سنتی نجف و قم و نیز نگرش های ملی در عراق و ایران نه حوزه نجف و نه حوزه قم حتی در صورت درگذشت آیت الله سیستانی یا مراجع کنونی مقیم قم شاهد شکل گیری نوعی از مرجعیت عام شیعیان در نجف یا قم نخواهد بود به ویژه آنکه هم اکنون در نجف و قم نیز مراجع دیگری وجود دارند که خود را در موقعیت برتری می دانند چه رسد به آنکه این رقابت در سطح دو کشور و دو حوزه قدیمی رخ دهد که همواره رقابتی در نوع تفکر و سنت های درسی و مدرسه ای و مذهبی با یکدیگر داشته اند.