عنوان: نبیل العربی، رئیس اتحادیه عرب (خالد دسوکی/AFP/Getty Images)

عنوان: نبیل العربی، رئیس اتحادیه عرب (خالد دسوکی/AFP/Getty Images)

نبیل العربی که مدت‌ها به عنوان یک وکیل بین المللی و کارمند دولتی در وزارت امور خارجی مصر فعالیت داشت، سمت وزیر امور خارجی در نخستین کابینه پس از سقوط مبارک در سال ۲۰۱۱ را پذیرفت. اما سه ماه بعد، به عنوان رئیس اتحادیه عرب برگزیده شد. اکنون و در پی بحران سوریه، برای نیروهایی که وی را به ریاست اتحادیه عرب برگزیدند، محرز گردیده است که وی در سمت جدید خود ناموفق عمل کرده است.

العربی که در سال ۱۹۳۵ در قاهره متولد شد، در اوایل دهه ۱۹۵۰ تحصلات خود در زمینه وکالت را آغاز و در سال ۱۹۵۵ از دانشگاه قاهره فارغ التحصیل و سال بعد وارد وزارت امور خارجی شد. وی در آمریکا به تحصیلات خود ادامه داده و در سال ۱۹۶۹ با مدرک کارشناسی ارشد حقوق بین الملل از دانشگاه نیویورک فارغ التحصیل شد و در سال ۱۹۷۱ نیز مدرک دکترای خود را از همین دانشگاه گرفت. سپس ضمن فعالیت به عنوان مشاور حقوقی وزارت امور خارجی، مدتی به عنوان سفیر مصر در هند خدمت می‌کرد.

العربی یکی از اعضای هیئت مذاکرات پیمان کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل بود و پس از آن به عنوان نماینده مصر در سازمان ملل برگزیده شد. وی به عنوان قاضی دیوان داوری بین المللی نیز فعالیت داشت که در سال ۲۰۰۶ از این سمت استعفا داد. وی به عنوان قاضی دادگاه بین المللی لاهه نیز فعالیت داشته است.

ورود العربی به بهار عربی با عضویت وی در شورای موسوم به “شورای عقلا” شکل گرفت که گروهی متشکل از ۳۰ تن یا بیشتر از افراد با تحصیلات عالیه، متخصصین فناوری، کارشناسان تجاری و وکلا بود و تلاش داشت میان معترضین اشغال کننده میدان التحریر و دولت مبارک میانجیگری کند. طبق گزارشات موجود، وقتی در مارس ۲۰۱۱، کابینه متهم به نزدیکی و ارتباط نزدیک به مبارک شده بود، وی انتخاب بسیاری از انقلابیون برای وزیر امور خارجی بود تا جایگزین احمد ابوالغیط شود که عامه مردم از وی ناراضی بودند.

العربی پیشتر در ماه فوریه با اظهار ضرورت افزایش شفافیت، استقلال بیشتر سیستم قضایی و تفکیک قدرت میان شاخه‌های مختلف دولت، خواستار اصلاحات در مصر شده بود.

انتقادات وی از مواضع اسرائیلی به محبوبیت وی دامن زده بود، ولواینکه وی کماکان مصرانه تاکید داشت معاهده صلحی که خود نیز در مذاکرات مربوطه در دهه ۱۹۷۰ سهیم بود، می‌بایست کمامان معتبر شمرده شده و به قوت خود باقی باشد. در مقابل، وی با اظهار اینکه اسرائیل به تعهدات خود با فلسطین در موعد مقرر عمل نکرده است، به انتقاد از اسرائیل پرداخت و اعتراضات به مشارکت حماس در دولت غزه را رد کرده است.

متعاقب انتخاب به عنوان وزیر امور خارجی، العربی به یک رشته اقدامات دست زد که با اقبال عمومی مواجه شد. نخست، وی اعلام کرد دولت جدید مصر سیاست مبارک در قبال غزه را در پیش خواهد گرفت و گذرگاه رفح را باز خواهد کرد و از تصمیم خود جهت بازدید از سرزمین‌های اشغالی خبر داد. سپس، در ماه آوریل توافقات میان دو جناح فلسطینی فتح و حماس در قاهره را به پیش برد، دو جناحی که بعد از “منازعه غزه” در سال ۲۰۰۷ که در پی پیروزی حماس در انتخابات ۲۰۰۶ به وقوع پیوسته بود، دچار اختلافات شدید شده بودند. وی همچنین پیشنهاد برقراری مجدد روابط دیپلماتیک با ایران پس از دو دهه را نیز مطرح ساخت.

با این حال، تنها سه ماه پس از در دست گرفتن وزارت خارجه توسط العربی، رئیس اتحادیه عرب، عمر موسی از مقام خود با هدف شرکت در انتخابات ریاست جمهوری مصر استعفا کرد. انتخاب العربی پس از زد و بندهای دیپلماتیک در آخرین لحظه که سبب شد وی متعاقب کناره گیری نامزد قطر در آخرین لحظات به عنوان تنها نامزد احراز این سمت باقی بماند، تعجب برخی ناظران را برانگیخت.

وی هم اینک با چالشی روبرو است که می تواند تمامی دستاوردهای سابق وی را تحت الشعاع قرار دهد: تلاش جهت ترسیم مسیری جدید پیش روی اتحادیه در میان بحران سوریه. با همراهی و حمایت کشورهای عضو که مایلند تصویر سازمان به عنوان یک باشگاه ناکارآمد برای پیشبرد اهداف مستبدین را از اذهان پاک کنند، وی بارها عنوان کرده که مایل است طی روند رسیدگی به جدیدترین و احتمالا بزرگترین بحران بهار عربی، اتحادیه عرب را به عنوان نیرویی فعال و تاثیرگذار در عصر جدید وارد صحنه نماید.

حتی برای کسی که مذاکرات صلح بین اسرائیل و مصر را با موفقیت پیش برده است، این می تواند ماموریتی غیرممکن باشد. درحالیکه هم اسرائیل و هم مصر تحت فشار آمریکا به دنبال دستیبابی به توافقی که منافع هر دو طرف را تامین نماید می باشند، العربی اکنون خود را در سناریویی “دو سر باخت” می‌بیند: گرفتار شده در میان رژیم پارانویایی سوریه که هر نوع درخواست اصلاحات را دسیسه خارجی جهت سرنگونی خود می‌داند و اپوزیسیونی که اقدامات میانجیگرایانه اتحادیه جهت دستیابی به توافقی صلح آمیز را معامله‌ای جهت حفظ اسد در راس قدرت می‌داند. تقاضای برخی کشورهای عضو نظیر قطر جهت دست زدن به اقدامات شدیدتر و اعمال فشار برای پایان دادن به خشونت‌ها نیز کار وی را آسانتر نکرده است. چنین موقعیتی که موثر بودن یک راه حل دیپلماتیک غیرممکن می‌نماید، ضربه مهلکی به شمار می‌رود به ویژه به شخصی که خبره و متخصص در مذاکرات است و عمر خود را در جهان دیپلماسی و داوری گذرانده است.

هر چه اوضاع سوریه وخیم‌تر می‌شود، العربی خود را بیشتر در معرض فشارهایی که قادر به کنترل آن‌ها نیست، می‌یابد، اما تنها گذر زمان است که نشان خواهد داد آیا وی قادر به حفظ سمت و اعتبار خود خواهد بود یا خیر. علیرغم دهه‌ها فعالیت به عنوان یک دیپلمات، این اقدامات جاری و آتی وی خواهند بود که تعیین کننده صلاحیت و شایستگی وی و نحوه قضاوت آیندگان درباره وی خواهند بود.