Categories: دیدگاه

مکین، ظریف و عربستان سعودی

از چپ به راست: یوکیا آمانو دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران، و کارل بیلت وزیر امور خارجه سوئد در کنفرانس امنیت مونیخ در آلمان حضور یافتند. عکس از آزانس عکس خبری اروپایی – ۲ فوریه ۲۰۱۴

در یک جلسه گفتگوی مشترک در حاشیه کنفرانس امنیت مونیخ میان وزیر امور خارجه آمریکا جان کری و وزیر دفاع چاک هیگل، مقامات آمریکایی از دولت پرزیدنت اوباما در برابر ادعاهایی مبنی بر عقب نشینی آمریکا از مواضع آن کشور دفاع کردند.

جان کری خاطرنشان کرد: «ما از هیچ جایی عقب نشینی نکردیم… ما فقط بر اساس موافقت نامه های سابق از عراق وافغانستان عقب نشینی کردیم.. ما نقل مکان می کنیم … ما با اماراتی ها و سعودی ها و با توجه به انتقال قدرت در مصر، با مصری ها همکاری می کنیم.»

هیگل اما فراتر از آن رفت و گفت: «آمریکا امروز حضور فعال تری در جاهای بسیاری دارد، شاید حضوری بیشتر از هر وقت دیگری. ما با شیوه های متفاوتی دست به چنین کاری می زنیم. این همان چیزی است که من پیشتر گفته بودم و جان هم درباره آن حرف زده بود – ظرفیت سازی برای شرکایمان و همکاری نزدیک تر با آنان آنان را قادر خواهد کرد فعالتر باشند و ما هم خلاقیت بیشتری در این تدابیر به خرج می دهیم.»

چکیده اظهارات دو وزیر آمریکایی این است که دولت پرزیدنت اوباما از رویکرد نظامی به دیپلماسی روی آورده است.

آیا چنین بحثی قانع کننده است؟ سناتور جان مک کین نه تنها قانع نشده بلکه با رد چنین دلیلی گفته “واقعیت این است که ما در حال عقب نشینی هستیم.. ما هم پیمانان خود در منطقه را ناامید کردیم وآنها را به سمتی هدایت کردیم که راه خود را پیش بگیرند.. خدا را شکر که در حالی که گفتگوهای ژنو به شکست منجر شد دوستان ما در عربستان از مخالفان حکومت سوریه پشتیبانی کردند.»

مک کین احساس می کند که حکومت اوباما بیش از حد به ایران در خصوص تعهداتش به توافقنامه هسته ای خوش بین است، برای اثبات چنین امری همین کافی است که به تاریخ سرشار از حیله و فریب رژیم نگاهی بیندازیم.

با این وجود، هشدارهای مک کین تاکنون نتیجه ای نداده است. کسی که دیدارهای جانبی میان کری و محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران را دنبال کرده باشد متوجه می شود که دولت آمریکا نه تنها در قبال ایران بیش از حد خوشبین است بلکه دلیلی برای این امر دارد. یک تحلیل رایج می گوید که پرزیدنت اوباما خواستار گشایشی دیپلماتیک با ایران است، شبیه همان کاری که پرزیدنت ریچارد نیکسون در سال ۱۹۷۲ با چین انجام داد. به ویژه آن که آمریکا در چند پرونده جهانی عقب نشینی کرده و اعتماد به نفس آمریکاییان نسبت به سیاست خارجی شان پایین آمده است.

برخی بر این باورند که اوباما می داند نمی توان برنامه اتمی ایران را با هیچ راهی جز اعمال زور متوقف کرد، و البته این گزینه به سبب مخالفت مردم با جنگ های جدید، بعید می نماید. لذا اوباما امیدوار است نرمش در قبال ایران، برنامه هسته ای این کشور را که تا کنون به مرحله پیشرفته غنی سازی اورانیوم رسیده متوقف سازد، که در این صورت پاداش ایران، ورود به باشگاه اتمی خواهد بود. به عبارتی، همان گونه که دولت نیکسون کوشید تایوان را به عنوان بخشی از چین به رسمیت بشناسد، دولت کنونی آمریکا نیز امیدوار است روابط خصمانه میان دو کشور با شناسایی – ضمنی و نه مستقیم – حق ایران در فناوری هسته ای، بی توجه به هدف های آن برنامه، تغییر دهد.

تحلیل دیگری هم نسبت به وضعیت گرایش پرسرعت به سوی ایران می گوید که اوباما می خواهد پرونده ایران را به بعد از انتخابات میان دوره ای کنگره در نوامبر آینده موکول سازد، زیرا در این مرحله هیچ رغبتی از سوی دموکرات ها برای مطرح کردن پرونده هسته ای ایران وجود ندارد. این تصور نیز وجود دارد که در سال های اخیر مسایل خارجی، انرژی دولت آمریکا را بیش از هر دوره دیگری گرفته است. این در حالی است که تمرکز کابینه می بایست بر مسایل داخلی چون اقتصاد متمرکز می شد. ادامه رویارویی تند با ایران – در جبهه سوریه – می تواند آمریکاییان را بار دیگر در باتلاق منطقه غرق بکشد.

دلایل هر چه باشد، ایرانیان از آن چه که رخ داده خوشحالند. کافی است تا با وزیر خارجه ایران و هیات همراه اش صحبت شد تا دریافت که برای اولین بار پس از اجرای تحریم های بانکی از دو سال پیش، فرصتی برای تنفس ایران ایجاد شده است.و همچنین پس از صدور قطعنامه ۱۸۰۳ و ممنوعیت سفر برخی از مسوولان پرونده هسته ای ایران، این اولین بار است که اعتماد به دیپلماسی ایران بازگشت. اکنون مذاکره کننده ایرانی حس می کند که از موضع قدرت سخن می گویند، به ویژه آن که هنگامی که آنان خود را آماده می کردند گام های بعدی گفتگوها را بردارند، گشایش و تعلیق برخی از تحریم ها نگرانی ایرانیان را ایجاد نکرد.

ظریف در سخنانش درباره اتمام تعهدات ایران در مرحله اول اعتماد به نفس بالایی داشت، و به مخاطبان خود گفت که با جان کری در باره گام های آینده صحبت کرده است. همانطور که او کنار وزیر خارجه سوئد و کریستوفر مورفی سناتور دموکرات طرفدار سیاست های اوباما نسبت به ایران نشسته بود، دلیلی هم برای این اعتماد به نفس داشت. ظریف فرصت را از دست نداد و به تغییر در مواضع برخی از کشورهای منطقه و خلیج در قبال ایران اشاره کرد و ابراز امیدواری کرد به عربستان سعودی سفر کند.

از وزیر خارجه ایران در باره آن چه می خواهد با خود به عربستان سعودی ببرد پرسیدم، گفت: «چند ماه پیش از تمایلم برای سفر به عربستان سعودی سخن گفتم و هنوز هم منتظرم این سفر صورت بگیرد. ما مصالح بسیاری داریم که می توانیم در باره اش صحبت کنیم. ما نمی خواهیم با عربستان سعودی رقابت کنیم. بلکه می خواهیم با گفتگوی میان دو کشور امنیت را در منطقه مستقر کنیم.»

روشن است که آن چه از سفر وزیر خارجه ایران به عربستان جلوگیری می کند، نبود توافق سعودی ها نیست – ابتکار وی مورد استقبال هم قرار گرفته بود – اما تا کنون نبود آمادگی از سوی طرف ایرانی برای بحث درباره دلیل اصلی اختلاف نظر ها باعث تعویق در این سفر شد.

عادل الطریفی: عادل الطریفی سردبیر الشرق الاوسط و المجله است. وی کارشناس امور خاورمیانه است و پژوهش‌های وی با تمرکز ویژه‌ روی روابط ایران و عربستان، روابط بین‌الملل و سیاست خارجی در کشورهای خاورمیانه صورت می‌گیرند. آقای الطریفی دکترای روابط بین‌الملل خود را از دانشگاه اقتصاد و علوم سیاسی لندن دریافت کرده است.
Related Post