مواضع سیاسی مهم‌ترین شاعر جهان عربی چیست؟

آدونیس در فرانسه

آدونیس آتش عصیانگری را بر آب ترجیح می‌دهد و می‌خواهد همواره با نور به جنگ ظلمت رود:

«می‌خواهم پیوسته
تبعیدی آزادی بمانم»

آری، آدونیس هیچ وقت حاضر به مصالحه نشده است؛ در همه این سال‌ها مخالف جدی حزب بعث بوده و هرگز با حافظ اسد یا خلفش بشار اسد ملاقات نکرده است.

مهم‌ترین شاعر زنده عرب، که بارها اسمش به عنوان نامزد دریافت جایزه ادبی نوبل مطرح شده، اکنون نیز در عین انتقاد از دیکتاتوری حاکم بر سوریه به وقایعی که در این کشور در حال رخ دادن است می‌تازد. از سویی به بشار اسد پیشنهاد کناره‌گیری از قدرت کناره‌گیری را مطرح کند و از سوی دیگر، انقلاب‌های عرب را به یک شورش تشبیه می‌کند و می‌گوید: «آنچه در جهان عرب می‌گذرد، شورش است نه انقلاب و در هیچ تظاهراتی که از مسجد آغاز شود، شرکت نخواهم کرد.»

همچنان که آذر ماه سال ۱۳۸۴ وقتی به ایران آمد در کنفرانسی مطبوعاتی که به افتخار او برگزار شده بود در پاسخ به این سوال که چه دینی دارد، بی‌پروا گفت: «من به دین مشخصی پایبند نیستم اما به معتقدان دین‌های مختلف احترام می‌گذارم.»

شاید به همین دلیل آدونیس دیگر به ایران دعوت نشد.

این شاعر سوری، در عین حمایت از مبارزه با حکومت اسد، روش انقلابی‌ها را نمی‌پسندد و می‌گوید هرچند با انقلابیون هستم اما به زبان آنها سخن نمی‌گویم. همین اظهارنظرهااست که آدونیس را از بسیاری روشنفکران دنیای عرب متفاوت و متمایز می‌کند.

جایی که نوال سعداوی مصری، بزرگترین فمینیست عرب، انقلاب کشورش را به رسمیت شناخت و پس از سالها تبعید با سقوط حسنی مبارک بلافاصله به مردم کشورش پیوست و به مصر بازگشت، آدونیس اما می‌گوید که اگر اسلامگرایان در انتخابات سوریه پیروز شوند، با آنها هم به مخالفت برخواهد خواست.

«علی احمد سعید اسبر» معروف به «آدونیس»، همیشه مبدع و خلاق و جریان ساز بوده است؛ نه فقط با شعرهایش بلکه همچنین با اقدامات و نظریاتش در زمینه‌های مختلف. اما این موضع‌گیری‌ها در عالم سیاست و در کشورهای عربی، خیلی‌ها را شگفت‌زده، ناامید و حتی خشمگین کرده است.

آدونیس در نامه‌ سرگشاده‌ای که ماه ژوئیه سال گذشته خطاب به بشار اسد، در روزنامه السفیر لبنان منتشر کرد، بر دو موضوع «آزادی» و «حقوق بشر» تأکید کرده بود.این شاعر با اشاره به سایه سنگین پیوستگی دین و سیاست در سوریه، گفت که حزب بعث هم در تجربه تاریخی خود اختلاط دین و سیاست را تغییر نداد و برعکس بر استفاده از ابزار و روش‌های دیگر، این دو را بیشتر ترکیب کرد.

به اعتقاد آدونیس انقلاب‌ها نباید رنگ و بوی اسلامگرایی داشته باشند، همچنین از نظر او اسلام مدرن وجود خارجی ندارد و یک انقلاب واقعی در جهان عرب تنها بر اساس لائیسیته استوار خواهد بود. اما آدونیس تیغ تیز انتقادش را تنها به سوی اسلامگرایان یا حکومت‌های دیکتاتور عرب نمی‌گیرد، حتی غربی‌ها، به ویژه فرانسوی‌ها نیز که بیست سالی می‌شود میزبان او هستند از انتقادات تند و بی‌پرده او در امان نیستند.

به تازگی آدونیس در انتقادی شدید از فرانسه، دولت این کشور را متهم کرده که با پشتیبانی از بنیادگراترین و ارتجاعی‌ترین جنبش‌ها در جهان عرب، به آرمان‌ها و اصول انقلاب فرانسه خیانت می‌کند. از نظر آدونیس، فرانسه به جای تلاش در راستای پشتیبانی از جریان‌های سکولار، دموکراتیک و کثرت‌گرا، به نام حقوق بشر از تمامی جنبش‌های بنیادگرا و ارتجاعی در کشورهای عربی حمایت می‌کند.

آدونیس گفته است: «اگر انگیزه فرانسه دفاع از حقوق بشر است، فرصت‌ها برای دفاع از آن در جهان عرب کم نیست و برخی از کشورهای عربی هنوز دارای یک قانون اساسی هم نیستند.» از سویی آدونیس به شدت مخالف دخالت کشورهای خارجی در حل مشکلات کشورهای عربی ا‌ست و گفته است: «اگر غرب واقعا بر دفاع از حقوق بشر پافشاری می‌کند و برای آن حرص می‌خورد باید قبل از هر چیز به دفاع از حقوق فلسطینی‌ها برخیزد. آن دسته از کشورهای عربی که حرف از مداخله خارجی می‌زنند به هیچ‌وجه خیرخواه و منطقی نیستند.»

این شاعر حتی در این زمینه شعر سروده است. آدونیس این شعر را در سال ۲۰۰۳ وقتی که حمله‌ نظامی آمریکا به عراق آغاز شد، سرود:

«قهوه را کنار بگذار
و چیز دیگری بنوش
و گوش بسپار به آن‌چه اشغال‌گران می‌گویند:
با کمک آسمان
جنگی آشتی‌ساز بر پا می‌کنیم
آب زندگی را از کرانه‌های هادسون و تایمز می‌بریم
تا در دجله و فرات جاری شود»

اما آدونیس روشنفکر و فعال سیاسی بیش از همه خود را شاعر می‌داند و حتی در موضع‌گیری‌های سیاسی‌اش تاکید می‌کند که من شاعرم و شاید به همین دلیل هم نظرمتفاوتی دارم. برای او شعر همواره ادبیات محض بوده است و جایی گفته بود که دین من ادبیات است.

او معتقد است که شعر نمی‌تواند در حد یک ابزار در خدمت نظامی سیاسی تنزل پیدا کند، چون مولد آرمان‌های بزرگ، شعرهای بزرگ بوده است.

هرچند خودش در یکی از شعرهایش می‌گوید:

«کمتر پیش می‌آید که ما حقیقت را
جز از لبانی که مرده است بپذیریم.»

مصطفی خلجی: مصطفی خلجی دانش‌آموخته ادبیات فرانسه در دانشگاه شهید بهشتی (ملی ایران)، روزنامه‌نگاری در مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها، و زبان عربی در مؤسسه بورقیبه تونس است. او پس از ویراستاری چند کتاب در سال 1380 حرفه‌ خود را با روزنامه‌نگاری در حوزه فرهنگ برای رسانه‌های فارسی‌زبان داخل و خارج ایران ادامه داد. خلجی اکنون ساکن فرانسه و به ادامه تحصیل مشغول است. خلجی در حال حاضر وبلاگ ضمیمه را به روز می‌کند.