یک معلول ذهنی در مرکز نگهداری معلولان ذهنی زیر 14 سال نارمک - عکس از ایسنا

یک معلول ذهنی در مرکز نگهداری معلولان ذهنی زیر ۱۴ سال نارمک – عکس از ایسنا

کار‌شناسان، انواع معلولیت‌ها را به چهار گروه معلولان جسمی و حرکتی، ذهنی، نابینایان و ناشنوایان تقسیم کرده‌اند. شایع‌ترین علل بروز معلولیت شامل عدم واکسیناسیون به موقع کودکان، جنگ و پیامدهای ناشی از آن، گرسنگی، بیماری‌های واگیردار، حوادث مرتبط با صنعت، کشاورزی و حمل و نقل، آلودگی محیط زیست، فشارهای عصبی وسایر مسائل روانی و اجتماعی، مصرف دارو بدون تجویز پزشک ومعالجۀ نادرست افراد آسیب دیده است.

درحال حاضرشرایط چندان مناسبی برای تحصیل آزادانه، اشتغال و بازگشت معلولان ذهنی و حرکتی در ایران به زندگی طبیعی فراهم نشده است. فعالان حقوق معلولان در ایران معتقدند تبعیض‌های فاحشی در زمینه اشتغالزایی معلولان در این کشور وجود دارد و گفته می‌شود نرخ بیکاری میان معلولان، دو برابر بیکاران عادی است.

شکایت معلولان از اجرانشدن قانون جامع حمایت از حقوق معلولان

محمد اسماعیل سعیدی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس ۱۴ آبان ماه سال گذشته در پاسخ به خبرگزاری کانون دانش آموزی(پانا) پیرامون مشکلات معلولان گفته بود: «در دیداری که با معلولان داشتیم، شکایت اصلی معلولین مبنی بر این است که چرا قانون جامع حمایت از حقوق معلولان اجرا نمی‌شود، باید مجلس به دولت یازدهم اعلام و اجبار کند تا این قانون را نیز به اجرا در آورد و در صورت اشکال به اصلاح آن بپردازد.»

ماده ۱۱۹ قانون کار به حمایت از اشتغال معلولان اشاره دارد. در شرایطی که اشتغال افراد دارای سلامت کامل با مشکلات بسیاری روبرو است، مشکلات معلولان در ایران به مراتب بیشتر است.

علی، ازبدو تولد کم توان ذهنی بوده و ساکن یکی از شهرستان‌های استان اصفهان است.
مادرش می‌گوید: «۲۷ سال است علی این گونه زندگی کرده . او قادر به حرف زدن نیست و فقط نگاه می‌کند و لبخند می‌زند.»

مادر علی با بیان اینکه اداره کل بهزیستی استان، ماهانه ۳۰ هزار تومان در اختیارم قرار می‌دهد می‌افزاید: «البته مبلغ ۴۰ هزار تومان هم یارانه دریافت می‌کنم که می‌دانید این مبلغ حتی برای تامین پول برق و آب هم کافی نیست.»

دریافت‌ گاه و بی‌گاه لباس‌های نیمدار و دست دوم، تنها کمک‌هایی هستند که مادر علی از کمیته امداد دریافت می‌کند.

علی همت محمودنژاد، رئیس جامعه معلولان ایران خردادماه سال گذشته با انتقاد از پرداخت مستمری ۴۰هزار تومانی به معلولان گفته بود: «این رقم پاسخگوی زندگی معلولان نیست و این در حالی است که معلولان را در کشور شهروند درجه دو حساب می‌کنند.»

قدرت، کارگر شالیزار، ساکن شمال ایران است. وی می‌گوید: «سال‌ها آن قدر در شالیزارهای خیس پا زدم که روماتیسم گرفتم، اما چون هزینه دوا و درمانم را نداشتم بعد از چند ماه، شکل دست‌ها و پا‌هایم تغییر کرد و خشک شدند. پارسال هم یک سکته مغزی باعث شد به کلی توان راه رفتن را از دست بدهم.»

شادی، یکی از دست اندرکاران حوزه حقوق معلولان در ایران به شرق پارسی می‌گوید: «در ایران، مراکزی هستند که تنها یک بار برای دریافت مجوز به بهزیستی مراجعه کرده‌اند و پس از آن نه بهزیستی سراغی از آنها گرفته و نه آنها به بهزیستی مراجعه کرده‌اند، نظارت درستی هم بر روند اقدامات این مراکز از سوی بهزیستی صورت نمی‌گیرد.»

۲۰ هزار معلول ذهنی بدسرپرست یا بی‌سرپرست

خبرگزاری کار ایران (ایلنا) در مهر ماه سال ۱۳۸۸ نوشته است، برپایه آمار رسمی موجود، به طور متوسط روزانه بیش از هزار و سالانه حدود ۳۵۰ هزار کودک معلول در ایران متولد می‌شوند.

مرتضی خطیبیان، رئیس هیات مدیره انجمن حمایت از معلولان ذهنی آذرماه سال ۹۲ در گفت‌و‌گو با روزنامه ایران، با اعلام این نکته که روند رو به رشد معلولیت نیاز به بررسی و ریشه یابی دارد گفته بود: «هر ساله ما شاهد رشد ۱۰درصدی اعضای انجمن هستیم که نگران کننده است و شاید یکی از دلایل افزایش آنها در جامعه، قصور علم پزشکی است که به موقع درمان صورت نمی‌گیرد. از طرفی سهل‌انگاری پدر و مادر‌ها موجب آسیب‌پذیر‌تر شدن فرزندان معلول می‌شود.»

آذر ماه سال ۱۳۹۱ نیز خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به نقل از یحیی سخنگویی، معاون توانبخشی سازمان بهزیستی ایران نوشت: «مهم‌ترین مشکل فعلی سازمان، وجود ۲۰ هزار نفر معلول ذهنی است که بیشتر آنها مجهول الهویه، بدسرپرست یا بی‌سرپرست هستند.»

به گفته این مقام مسئول در سازمان بهزیستی ایران، فقط ۱۶۰۰ معلول جسمی و ذهنی از این سازمان خدمات دریافت می‌کنند.»

روزنامه بهار نیز در گزارشی در سال ۹۱ به این موضوع پرداخته و نوشته است: «براساس آمار رسمی حدود ۱۱۵‌هزار کودک معلول در مدارس استثنایی ایران که زیر نظر سازمان آموزش‌وپرورش استثنایی اداره می‌شوند تحصیل می‌کنند.»

به نوشته این روزنامه، «تقریباً یک‌صد‌هزار کودک با درجه معلولیت کمتر هم در مدارس عادی درس می‌خوانند. واژه کودکان استثنایی، کودکان کم‌توان ذهنی، نابینا، ناشنوا، ناسازگار، معلولان جسمی حرکتی و ناتوان را در یادگیری خاص و… دربر می‌گیرد.»

تارنمای “جام جم آنلاین” نیز با اشاره به سرشمارى سال ۱۳۶۵ می‌نویسد که تعداد افراد معلول برپایه تعریف آن زمان، که تنها دربرگیرنده افراد نابینا و ناشنواى کامل و قطع نخاع بود و معلولیت‌هاى ذهنى دیده نشده بود، ۴۵۶ هزار نفر عنوان شد. در سال ۱۳۷۵ تعداد افراد معلول ۴۷۹ هزار نفر اعلام شد.

بنابراین گزارش، پیش‌بینی می‌شود در سال ۱۴۰۴ شمار معلولان در ایران به ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر افزایش ‌یابد.

خبرگزاری ایرنا، دی ماه ۱۳۹۱ به نقل از رئیس جامعه معلولان ایران، هزینه نگهداری ماهانه هر معلول را معادل یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان اعلام کرده و نوشته بود، این مبلغ نیز صرف تامین نیازهای اولیه معلولان و خرید وسایل کمک توانبخشی می‌شود.

حمل و نقل عمومی برای معلولان غیرقابل استفاده است

مشکل رفت و آمد در معابر یکی از بزرگ‌ترین مشکلات معلولان در ایران است که سد راه حضور آنها در جامعه شده است.

بر اساس ماده ۲ قانون جامع حمایت از حقوق معلولان، ‌تمامی وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها و موسسات و شرکت‌های دولتی و نهادهای عمومی و انقلابی موظفند در طراحی، تولید و احداث ساختمان‌ها و اماکن عمومی و معابر و وسایل خدماتی به نحوی عمل کنند که امکان دسترسی و بهره‌مندی از آن‌ها برای معلولان همچون افراد عادی فراهم شود.

با این وجود هم چنان، شرایط ورود معلولان به ساختمان‌ها و معابر عمومی نظیر مترو، اتوبوس و غیره به آسانی فراهم نشده است.

سارا یک دانشجوی معلول ساکن کرمانشاه است که می‌گوید: «راه رفتن در خیابان فقط درصد کوچکی از مشکلات بی شمار معلولان است.» تنها کمکی که سارا از اداره بهزیستی استان دریافت کرده یک دستگاه ویلچیر است که به قول خودش بعد از کلی رفت و آمد و دوندگی موفق شده از بهزیستی دریافت کند.

بر اساس ماده ۷ قانون جامع حمایت از حقوق معلولان، مدیریت هر سازمان و اداره‌ دولتی در ایران موظف است سه درصد از میزان استخدامی‌های خود را به افراد معلول اختصاص دهد اما این قانون در هیچ یک از موارد استخدامی‌ها اجرا نشده است.

یک معلول ذهنی از توابع بشاگرد- عکس از فارس

یک معلول ذهنی از توابع بشاگرد- عکس از فارس

کاظم نظم ده، معاون پیشگیری و فرهنگی سازمان بهزیستی کشور در این باره به خبرگزاری مهر گفته است: «قانون استخدام سه درصدی معلولین مشکلی از اشتغال معلولین در کشور را مرتفع نمی‌کند. در سنوات جاری تأکید بسیاری بر این قانون شده و تقریبا اجرا می‌شود اما اگر ۱۰۰درصد هم اجرا شود مشکل اشتغال معلولین را حل نخواهد کرد چراکه استخدام دولتی محدود بوده و کار‌ها به سمت بخش خصوصی رفته است.»

کمبود غذاهای مقوی و مراکز نگهداری غیراستاندارد

معلولان ذهنی به خاطر بروز مشکلات مختلف هنگام غذاخوردن و نیز به دلیل داروهایی که استفاده می‌کنند در معرض کمبودهای تغذیه‌ای قرار دارند. این افراد، معمولاً دارای مشکلات تغذیه‌ای شامل مشکل در جویدن، بلعیدن، مکیدن و کنترل زبان و نیز دچار فساد دندانی هستند.
بیشتر آنها مشکلات مختلفی در زمینه کنترل وزن دارند و از اضافه وزن رنج می‌برند.

شادی یکی از دست اندرکاران حقوق معلولان ساکن ایران در این زمینه به شرق پارسی می‌گوید: «در مراکز نگهداری از معلولان جسمی و ذهنی دولتی به دلیل کمبود بودجه مشکل کمبود غذاهای مقوی و دارای گوشت بسیار مشهود است.»

تارنمای روزنامه شرق، در گزارشی در آبان ماه سال ۹۲ با اشاره به وضعیت موسسه خیریه نگهداری و توانبخشی معلولان ذهنی امید سروستان، که از سال ۷۷ در نزدیکی شیراز احداث شده نوشته است: «از نظر جیره غذایی وضعیت تغدیه این معلولان حداقلی است و اثری از میوه و سبزی در وعده‌های غذایی آن‌ها دیده نمی‌شود. شنیده شده که مدت‌ها به این معلولان سیب‌زمینی و لوبیا داده می‌شده و بر اساس مشاهدات یکی از پرسنل وقتی یک خیر، عدس پلو به این مرکز آورده است همه ذوق‌زده شده‌اند.»

مریم، یکی از اعضای انجمن حمایت از معلولان جسمی در مورد وضعیت معلولان جسمی به شرق پارسی می‌گوید: «شرایط نگهداری معلولان جسمی که در مراکز و پانسیون‌های دولتی یا خصوصی نگهداری می‌شوند به مراتب بهتر از معلولان ذهنی است چون دست کم این افراد قادر به انجام بخشی از کارهای خود هستند.»

به گفته این کار‌شناس، تقریبا افراد تحصیل کرده و متخصص در این مراکز جذب می‌شوند اما در مراکز مربوط به بخش خصوصی به ویژه در شهرستان‌ها این گونه نیست.

شادی تاکید می‌کند که در شهرستان‌ها برای نمونه معلولان جسمی به جای مراکز استاندارد در خانه‌هایی بعضاً قدیمی نگهداری می‌شوند به طوری که معلولان در این خانه‌ها به ویژه برای رفتن به دستشویی مجبور به بالارفتن از پله هستند یا همین طور برای رفتن به اتاق فیزیوتراپی نیز باید از تعداد زیادی پله بالا و پایین بروند.

براثر بی توجهی و سوءمدیریت مسئولان در برخی موارد، حوادثی برای معلولان ذهنی و جسمی رخ داده است.

در سال ۱۳۹۲ خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در گزارشی از جان باختن ۱۵ کودک در مرکز نگهداری معلولان جسمی و ذهنی نارمک تهران براثر سهل‌انگاری و بی‌دقتی خبرداد، حادثه‌ای که مدیران بهزیستی آن را امری طبیعی دانسته بودند. دی ماه سال ۱۳۹۰ نیز در پی وقوع آتش سوزی در مرکز خصوصی نگهداری معلولان ذهنی دخترانه بالای ۱۴ سال آل یاسین بوشهر، سه تن جان خود را از دست دادند.

نگاه‌های سرد و بی‌توجهی به معلولان ذهنی

فربد فدایی، متخصص اعصاب و روان و استادیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی درباره معلولان ذهنی به تارنمای جام جم آنلاین گفته است: «زمانی که این افراد وارد مرحله بلوغ می‌شوند، نمی‌دانند تمایل جنسی خودشان را چکار کنند این خطر همیشه برای آن‌ها وجود دارد که مورد سوءاستفاده جنسی قرار بگیرند بعضی از دختران عقب مانده ذهنی اغفال می‌شوند و مشکلات زیادی برایشان پیش می‌آید و باید خانواده‌ها به این مشکلات توجه داشته باشند.»

سجاد، مسئول فضای سبز یکی از مراکز نگهداری از معلولان ذهنی در شیراز است که در این زمینه به شرق پارسی می‌گوید: «در حالی که سازمان بهزیستی بودجه هنگفتی دارد به این مرکز هیچ کمکی نمی‌کند. به آن‌ها قول داده‌اند که یارانه کودکان عقب مانده ذهنی این مرکز را پرداخت می‌کنند ولی تا به حال هیچ کمکی نکرده‌اند.»

وی با بیان اینکه پدرومادر برخی از کودکان و معلولان ذهنی ساکن این مرکز از دنیا رفته‌اند و بی‌سرپرست هستند می‌افزاید: «معلوم نیست چه آینده‌ای در انتظار این افراد است. بیشتر آنها نمی‌توانند کاری بکنند و اگر برادرو خواهرشان آنها را ترک کنند یا آنها را نیز از دست بدهند، آواره کوچه و خیابان می‌شوند.»

فاطمه یکی از کسانی است که در یک مرکز خصوصی نگهداری از معلولان ذهنی در اصفهان کار می‌کند. وی می‌گوید: «در ساعت‌هایی که خانواده‌ها به ملاقات معلولان ذهنی می‌آیند، مسئولان و پرستاران مراکز نگهداری از معلولان ذهنی این مرکز وانمود می‌کنند که به این افراد، توجه ویژه‌ای دارند اما به محض اینکه خانواده‌ها مرکز را ترک می‌کنند معلولان ذهنی این مرکز به حال خود‌‌ رها می‌شوند.»

محمد، یکی از پرستاران مراکز دولتی نگهداری از معلولان ذهنی نیز می‌گوید: «خانواده‌های افراد معلول ذهنی که دارای خانواده‌های پولدار هستند معمولا یا خیلی دیر به دیر به فرزندان یا خواهر و برادرهای معلول خود سر می‌زنند یا اصلا به دیدنشان نمی‌روند. در این گونه موارد، برخی از پرستاران و سرایدارانی که موظف به تمیز کردن این افراد هستند از نبود ملاقات کننده سوءاستفاده می‌کنند و در مواقعی که معلولان خود را کثیف می‌کنند آن‌ها را کتک می‌زنند و بعضاً آن‌ها را به این دلیل که کنترل ادرار و مدفوع ندارند و خود را کثیف می‌کنند با شلنگ شستشو می‌کنند، بدون اینکه کسی ناظر بر کارهای آن‌ها باشد.»

در اغلب موارد، عدم رویارویی پدرومادر‌ها با مشکلات فرزند معلولشان و از سوی دیگر رفتار‌ها و نگاه‌های سردو آزاردهنده چامعه به معلولان ذهنی منجر به کاهش انگیزه و توان آنها می‌شود.

هاشم حسینی شهیدی» مدیر عامل انجمن معلولان ایران ۱۲ آذرماه سال گذشته در گفت‌و‌گو با تارنمای قانون گفته بود: «در اداره سرشماری هم مانند بسیاری دیگر از ادارات، جایی برای شناسایی معلولان و نوع معلولیت آن‌ها وجود ندارد.»

به گفته وی، بسیاری از خانواده‌ها، به ویژه در مناطق محروم ایران، از اینکه فرزند معلولشان، به ویژه دختران، وارد جامعه شوند، هراس و واهمه دارند. بار‌ها دیده شده است که این خانوده‌ها در سرشماری‌های خانه به خانه‌ای که انجام می‌شود هیچ صحبتی از حضور فرزند معلول خود نمی‌کنند. این افراد نه تنها در ارتباط با تحصیل از سوی خانواده منع می‌شوند بلکه گاهی حتی اجازه بیرون آمدن از خانه را هم ندارند.

هم اکنون، شمار فراوانی از جمعیت معلولان فراموش شده ذهنی و جسمی ایران بدون آنکه زیر چتر حمایتی هیچ گونه نهاد یا سازمانی باشند در گوشه‌ای از شهر‌ها و روستاهای دور افتاده زندگی می‌کنند. در شرایطی که نه برنامه آموزشی و بهداشتی استانداردی به خود دیده‌اند و نه امیدی برای بازگشت به زندگی عادی دارند.