تازه ترین حمله اسراییل به نوار غزه بیش از 160 کشته به جا گذاشت. 158 فلسطینی و 5 اسراییلی در این درگیریها کشته شدند.

تازه ترین حمله اسراییل به نوار غزه بیش از ۱۶۰ کشته به جا گذاشت. ۱۵۸ فلسطینی و ۵ اسراییلی در این درگیریها کشته شدند.

ترور احمد جعبری، فرمانده کل گردانهای قسام در غزه توسط اسراییل و پس از آن تبادل راکت و موشک بین اسراییل و حماس باعث شد پس از مدت‌ها موضوع فلسطین بار دیگر در صدر عناوین خبری و توجه سیاستمداران و رسانه‌ها قرار گیرد و توجهات از اوضاع داخلی کشورهای عربی که از آغاز تغییرات در جهان عرب به آنها معطوف شده بود، دوباره به زخم کهنه فلسطین – اسراییل برگردد و این سوال مطرح شود که اسراییل در حمله به غزه چه هدف یا اهدافی را دنبال می‌کند؟ آیا این اقدام پاسخی به برخی نیازهای داخلی سران این رژیم است یا طرحی ماجراجویانه برای اقدامات گسترده‌تر خارجی؟ این سوالی است که از منظرهای مختلف می‌توان به آن پرداخت و بدون شک هرکدام از این پیش فرض‌ها می توانند در جای خود مورد توجه قرار گیرند.

این نوشتار در صدد ریشه یابی این مسئله از نگاه طرف‌های درگیر در قضیه است.

ارزیابی فلسطینی ها

فلسیطینی ها متحدا با محکوم کردن ترور جعبری و حمله اسراییل به غزه، به عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی پیرامون این اقدام اسراییل اشاره کردند.

محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در تبیین علت حمله اسراییل به دو عامل مهم سیاسی اشاره می کند:

اول: اسرائیل طرحی برای ضربه زدن به برنامه ملی فلسطینی ها دارد و آن ایجاد مانع در مقابل تلاش‌های فلسطینی‌ها به منظور ارتقای وضعیت خود در سازمان ملل است.. همه این اقدامات، برای مقابله با تلاش های تشکیلات خودگردان فلسطین در سازمان ملل برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین است… ما را تهدید می کنند که اگر به سازمان ملل متحد بروید، با چنین اقداماتی روبرو خواهید شد، اسرائیل در برابر دستیابی ما به عضویت در سازمان ملل متحد سنگ اندازی می کند.
دوم: اسرائیل برای تحکیم شکاف و دودستگی میان دو سوی وطن(کرانه باختری و نوار غزه) تلاش می کند.

خالد مشعل، رییس دفتر سیاسی حماس هم در کنفرانس مطبوعاتی خود در تحلیل دلایل حمله اسراییل چند موضوع مهم دیگر را ذکر می کند:

اول: اسراییل در نظر داشت تا سلاح و قدرت سیستم دفاع موشکی (گنبد آهنین) خود را بیازماید .
دوم: به لحاظ اقتصادی برای آن بازاریابی کند.
سوم: خیال خود را مطمئن سازد که سلاح های غزه محدود است.
چهارم: مصر جدید را امتحان کند .

شخصیت های فلسطینی دیگر به اهداف سیاسی متفاوتی اشاره کرده ، معتقدند اسرائیل به دنبال آن است که با حمله به نوار غزه اهداف سیاسی خود را به دست آورد.

اولا ۲۲ ژانویه انتخابات اسرائیل برگزار می شود. بنابراین کسب رای در انتخابات آینده مهمترین دلیل رهبران اسرائیل برای ترور و حمله بود. به نظر می رسد بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل که خود را برای شرکت در انتخابات آماده می‌کند، برای بالابردن شانس انتخاب دوباره خود به غزه حمله کرده است.

دوما برای منحرف کردن اذهان مردم اسراییل از مشکلات عدیده اقتصادی است. بسیاری از مردم نتانیاهو و سیاست های اقتصادی او را مسئول افزایش فقر و محرومیت در اسرائیل می دانند. با این حمله نه فقط نتانیاهو می خواست خود را به عنوان قهرمانی معرفی کند که یکی از دشمنان سرسخت اسرائیل را به قتل رسانده ، بعدا با حملات متقابل حماس به شهرهای اسراییل نیز، همدلی مردم را به خود جلب می کرد، ضمنا مشکلات عدیده اقتصادی که دولت نتانیاهو با آن دست به گریبان است نیز لااقل تا زمان انتخابات به فراموشی سپرده می شد.

زمانی که نتانیاهو دستور حمله به غزه را صادر کرد هدفش این بود که با وارد کردن غزه به مبارزات انتخاباتی اسراییل از آن به نفع خود استفاده کند؛ موضوعی که رقبایش بعنوان نقطه ضعف او( مشکلات اقتصادی) انتقاد می کردند سبب شد او هم نقطه ضعف رقیب یعنی شکست های اسراییل در جنگ سی و سه روزه لبنان و بیست و دو روزه غزه را با پیروزی در نبرد جدید غزه جبران کند و از آن به عنوان برگ برنده در انتخابات آتی استفاده نماید.

اسراییلی ها چه می گویند

این عبارت که اسراییل برای بقای خود و دفاع از شهروندانش می‌جنگد، همواره مهمترین ادعای مقامات اسراییلی برای حمله به اهداف فلسطینی بوده است. اسراییل “مقاومت “را مهمترین دشمن خود می داند و سالیان سال اساسی ترین راه اسراییل برای مقابله با آن ترور رهبران فلسطین در نقاط مختلف جهان و حمله به مناطقی که تلقی مقاومت از آن نقاط را دارد، بوده است.

از بین بردن زیر ساختهای اقتصادی، اداری، نظامی و تسلیحاتی حماس یکی از اهداف مهم اعلام شده رسمی در حملات اخیر از سوی اسراییل بوده است. ایلی یشای، وزیر امور داخلی و معاون نخست وزیر اسراییل در گفتگو با رادیو اسراییل تاکید کرده باید همه زیر ساخت های غزه را نابود کرد و این شهر را به قرون وسطی برگرداند. ..با ویران کردن زیر ساخت های شبکه های آبرسانی، برق، راه و ارتباطات در نوار غزه، باید این شهر را به قرون وسطی برگرداند و تا مدتی طولانی آرامش برقرار کرد…ساکنان تل آویو بعد از اینکه هدف حملات موشکی فلسطینی ها قرار گرفتند دیگر از من انتقاد نخواهند کرد.

از نگاه اسراییل ترور الجعبری و در پی آن حمله به غزه، نه فقط ترور یک رهبر فلسطینی، بلکه از یکسو هدف گیری کسی بود که حماس را مجهز به سلاحهایی برای هدف قرار دادن قلب تل‌آویو و بیت‌المقدس کرده و از سوی دیگر نابود کردن توان نظامی، سیاسی و زرادخانه حماس در غزه بود. هرچند برخی از مقامات اسراییلی این حملات را به منزله حمله به پایگاههای ایران تلقی کردند و بعضی دست گرمی برای حمله آینده به ایران.

اظهارات جاناتان ساکس، خاخام ارشد یهودیان انگلیس شاید یکی از دلایل عمده پس ذهن رهبران اسراییل در حمله اخیر به غزه بود. لرد جاناتان ساکس در برنامه شبکه چهار رادیو انگلیس، زمانی که فکر می‌کرد برنامه بی‌بی‌سی زنده نیست، در پاسخ به این سوال که نظرش در مورد درگیری‌ های اسرائیل و غزه چیست، می گوید: “فکر می‌کنم قطعا این همان کاری است که باید با ایران هم انجام شود.” البته او در ادامه از همه می خواهد برای پایان درگیری‌ها در غزه دعا کنند و می گوید هیچ کس از این درگیریها سود نمی برد.

در تایید این مدعا، می توان به اخبار و گزارشهای نشریات اسراییلی در طی روزهای اخیر اشاره کرد. بعنوان نمونه هاآرتص در گزارشی مدعی شد اسرائیل از طریق حمله به غزه در صدد محدود کردن قدرت ایران است. البته برخی رسانه ها نیز این حمله را در جهت آماده سازی و دست گرمی برای حمله بزرگتر به ایران تلقی کردند. از جمله اقداماتی که اسراییل مدتهاست تلاش می کند به نمایش بگذارد، ادعای توان حمله به ایران است. از آنجا که موضع نتانیاهو به دلایل مختلف از جمله شکست در قمار بر روی رامنی در انتخابات امریکا و کنار رفتن ژنرالهای طرفدار جنگ با ایران در امریکا همچون پترایوس، برای پیشبرد جنگ با ایران تضعیف شده‌، به دیگر گزینه‌ها در غزه متوسل شد. پیش ازین در اواخر اکتبر مجتمع تولید اسلحه یرموک در جنوب سودان هدف حمله اسراییل قرار گرفت. اعلام شده بود این مجتمع زیر نظر سپاه فعالیت می کند و سلاح مورد نیاز مقاومت را فراهم می سازد. البته بعضی نیز بر این باورند اسراییل اهدافی را در غزه بمباران کرد که در صورت حمله نظامی اسراییل به ایران، می توانست در حمایت از ایران، بر علیه اسراییل به عملیات متقابل اقدام کند.

بعد از جنگ سی و سه روزه با لبنان، استراتژی اصلی اسراییل بازسازی افسانه شکست ناپذیری خود بود. حمله به جعبری و مردم غزه پس از حمله به مجتمع یرموک در سودان را می توان در همین چارچوب تلقی کرد.

غرب و حق دفاع از خود اسراییل

حق دفاع از خود یکی از دلایلی است که متحدان غربی اسراییل از جمله امریکا و سایر کشورهای غربی در رابطه با حملات اسراییل همواره بدان اشاره داشته اند. البته شاید گفتگوها و پیامهای محرمانه واشنگتن و سایر متحدین غربی به نتانیاهو با آنچه که در ملا عام منتشر می‌شود، متفاوت باشد.

رئیس جمهور آمریکا در پی حوادث اخیر، ضمن اینکه اعلام کرد از حق اسرائیل برای دفاع از خود پشتیبانی کامل می‌کند و از شبه‌نظامیان فلسطینی خواست، به منظور کمک به روند صلح به حمله به خاک اسرائیل از غزه پایان دهند، گفت:”هیچ کشوری در دنیا تحمل نخواهد کرد که شهروندانش از خارج از مرزها مورد حمله قرار گیرند”.

کشورهای اروپایی هم با ادبیات مشترک اعلام کرده اند اسرائیل حق دارد تا از خود و شهروندانش علیه موشک‌هایی که از غزه شلیک می‌شوند، دفاع کند.

کاترین اشتون، رییس دیپلماسی اتحادیه اروپا نیز با صدور بیانیه ای گفت: “اسراییل از حق دفاع از اهالی خود در برابر چنین حملاتی برخوردار است. من اسراییل را به متناسب کردن پاسخ خود فرا می خوانم”.

البته افرادی مثل نوام چامسکی، منتقد سیاستهای امریکا که می گویند تا” زمانی که اسرائیل در سرزمینهای اشغالی به سر می برد نمی تواند ادعا کند که از خود دفاع می کند. آنها به شیوه ای از خود دفاع می کنند که هر اشغالگر نظامی باید در برابر مردمی که آنها را سرکوب می کند، چنین کند… شما نمی توانید سرزمین کسی را که اشغال کرده ای، بهانه دفاع از خود بیاورید. این دفاع نیست، شما می توانید آن را آنچه که خود دوست دارید، بنامید، نه دفاع از خود” کم نیستند، ولی صدایشان انعکاسی در رسانه ها و سیاستهای حاکم بر دنیا پیدا نمی کند.

آنچه گفته نشد

تلاش برای تعطیل ساختن بخش نظامی حماس و محدود کردن آن به گروهی خنثی با اهداف صرفا سیاسی، مثل حرکتی که در رابطه با ساف سالها قبل انجام شد، یکی از پیش فرضهای قابل بررسی در رابطه با اقدام اخیر اسراییل است. اسراییل با حمله به غزه قصد از بین بردن توان نظامی و زرادخانه موشکی حماس را داشت . شاید بتوان سفر امیر قطر به غزه و وعده های داده شده چند روز قبل از حملات اخیر را در همین رابطه تفسیر کرد. برای این منظور نیاز به حذف فیزیکی چهره های شاخص نظامی مثل جعبری بود.

البته ترور رهبران فلسطینی بدست اسراییل سیاست جدیدی نیست. ترور چهره هایی چون ابوجهاد ، شیخ یاسین، رنتیسی، فتحی شقاقی و مسمویت عرفات در کارنامه ترورهای اسراییل ثبت است. ترور فرمانده گردان قسام در ادامه سایر ترورهای هدفمند قبل و با هدف تسهیل هدف پیش گفته بود.

به رغم رنجی که مردم فلسطین و غزه در این سالها بخصوص روزهای اخیر برده اند، برای نخستین بارهراس در قلب تل آویو و دیگر شهرهای اسراییل از پرتاب موشکهای دوربرد حماس و فرار اسراییلی ها به پناهگاهها به چشم می خورد. تصاویری که از وحشت برخی وزرای این رژیم به سبب شلیک موشکهای مقاومت فلسطین در پناه دیوارها منتشر شده، گویای این موضوع است. گویی پس از سالها در تاریخ درگیری های فلسطین و اسراییل، مردم و مقامات اسراییل مزه وحشتی که سران این رژیم متوجه مردم فلسطین کرده اند، را از نزدیک لمس می کنند و این امری مهم در تاریخ درگیری‌های اسرائیل – فلسطین است که شهروندان اسراییلی متوجه شوند امنیت آنها در گرو امنیت فلسطینی ها با داشتن وطنی برای خود با کلیه حقوق مشروع شهروندی و بازگشت آوارگان فلسطینی به وطن است، نه در گرو تحمیل جنگ و ترور و کشتار مردم بی گناه فلسطین و رهبران فلسطینی.

آتش بس منعقده در هشتمین روز حمله ا به غزه بین اسراییل و حماس باید مقدمه اقدامات جهانی و منطقه ای برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین برای دفاع از حقوق مردم فلسطین شود.