نیروهای لباس شخصی دختری که در میدان تقسیم در تظاهرات ضددولتی شرکت کرده بود را دستگیر کردند. عکس از گتی ایمجز – ۲۹ ژوئن ۲۰۱۳

نیروهای لباس شخصی دختری که در میدان تقسیم در تظاهرات ضددولتی شرکت کرده بود را دستگیر کردند. عکس از گتی ایمجز – ۲۹ ژوئن ۲۰۱۳

زمانی که اردوغان درمیان طرفدارانش گفت: “دوست و دشمن بدانند که ترکیه فقط میدان تقسیم نیست” از یک جهت سخن درستی گفت. چون بافت جمعیتی مناطق مختلف ترکیه و تنوع آن به گونه ایست که نمی شود حکم عامی در رابطه با اعتراضات این کشور داد. البته تلقی و تعبیر وی از اعتراض کنندگان به عنوان “خائنان داخلی” وتوصیف رسانه‌های پوشش دهنده به عنوان “حامیان خارجی آنها” او را در کنار حکام دیگر منطقه قرار داد و نگاه وی را نسبت به مخالفین روشن تر ساخت.

روزهاست پارک گزی در محاصر کامل پلیس ترکیه با نوار زردی از خیابان های اطراف جدا شده است و نیروهای ویژه پلیس از ورود مردم به پارک جلوگیری می کنند.

هرچند به ظاهر میدان تقسیم و خیابان‌های اطراف پارک آرام است و از تظاهرات روزهای قبل اثری نیست، پرچم ترکیه و تصویر بزرگ آتاتورک در گوشه خیابان از ساختمانی چند طبقه آویزان است، ولی حضور نیروهای ضدشورش پلیس با لباس های تیره رنگ که در دسته های ده دوازده تایی در اطراف میدان در ترددند؛ به میدان، پارک و خیابان های اطراف جلوه ای نظامی و امنیتی داده است.

از پارک به سمت میدان تقسیم همچنان حضور این نیروها پر رنگ است. اگرچه اردوغان در آخرین هشدار خود از پدر و مادرها خواسته بود فرزندان خود را از این میدان جمع کرده و به خانه‌هایشان بازگردانند، ولی این نهایتا مشت آهنین بود که توانست کار خود را بکند نه تلاش پدر و مادرها. اردوغان در تجمع هوادارانش با لحنی شدید گفته بود: “از شما می خواهم از پارک گزی خارج شوید در غیر این صورت، من خودم شخصا شما را از آنجا بیرون خواهم راند.”

نتیجه آنکه گاز اشک آور و لوله های آب پاش کار خود را کرد و پلیس بر این منطقه مسلط شد.

به سمت خیابان استقلال که مسیر خود را منحرف می کنم، زندگی شکل و رنگ دیگری به خود می‌گیرد. گویی در یکی از خیابان‌های اروپا قدم می زنم. از قیافه ها، لباس ها و آرایش های متنوع گرفته تا صدای تند و بلند موسیقی های زنده غربی که از پنجره های باز بارهای خیابان خوانندگانش به چشم می خورد و صدایشان به گوش می رسد. در کنار خیابان نیز هر چند قدم یا یکی در حال نواختن یک ساز موسیقی و خواندن آوازی به سبک های مختلف اعم از ترکی و غربی است، یا جمعی اندک بساطی پهن کرده اند و در حمایت یا اعتراض به دولت اردوغان مشتری جمع می کنند.

خیابان استقلال نمادی از آن تنوع و توسعه ای است که اردوغان در تلاش بر نشان دادن آن به جهان بود و شاید نمی دانست پارکی در نزدیکی همین خیابان در مدتی کوتاه می تواند این نماد و نشانه را هدف قرار دهد و تمام آرزوهای او را بر باد دهد.

از طریق دوستی، با جمعی از منتقدان سیاست‌های اردوغان در یکی از کافه‌های خیابان استقلال قرار گفتگو گذاشته ام. حاصل گفتگوهای چند ساعته نشانه آن است که گروهی از مردم ترکیه معتقدند دوران اردوغان بعد از ده سال حکومت داری به سر آمده است.

یک زن میانسال به نگارنده می گوید: «اعتراضات هفته های اخیر نشان داد که اردوغان مورد تایید ملت نیست. اردوغان فردی انحصارطلب، مستبد و خودرای است. تظاهرات شهرهای مختلف درپی سرکوب مخالفان، گسترش یافت و اگر دولت با درایت با این اعتراضات برخورد می کرد به نقاط دیگر توسعه نمی یافت و بدون تنش و خونریزی متوقف می شد.»

یکی از فعالان فیسبوک با اشاره به تلاش دولت ترکیه در تعقیب فعالان شبکه‌های اجتماعی و افرادی که در فیسبوک مردم را دعوت به تظاهرات می کردند، این اقدام دولت را فاقد وجاهت قانونی می داند. او با انتقاد از توصیف شبکه اجتماعی به بیماری “وبا” توسط اردوغان، می گوید: «دولت ترکیه از شبکه های اجتماعی گوگل، فیسبوک و توییتر خواسته اطلاعات کاربران خود را در اختیار نهادهای اطلاعاتی قرار دهد. علت این امر نقش آنها در اطلاع رسانی و پرکردن نقش کمرنگ رسانه های دیگر است.»

جوان دیگری با اشاره به سیاست های دولت اردوغان در قبال کردها و سوریه به اعتراض های اخیرعلیه سیاست های داخلی و خارجی رجب طیب اردوغان پرداخته، و با تاکید بر سیاست های نسنجیده دولت ترکیه در این رابطه معتقد است: «آینده ای مشابه سوریه می تواند ترکیه را تهدید کند. همچنان که سرسختی و بی تدبیری و سیاست های نادرست داخلی و خارجی محمد مرسی، رییس جمهور مصر را سرنگون کرد.»

یک دانشجوی جامعه شناسی هم می گوید اتفاقات یک ماه اخیر دولت اردوغان را با بزرگترین چالش خود در سال های اخیر مواجه کرد و باعث شد میراث ده ساله وی و اعتبار ترکیه را بطور جدی خدشه دار کند و حیثیت بین المللی این کشور را به مخاطره اندازد. سرکوب های اخیر و اظهارات اردوغان در مقابل معترضان و “هوچی” دانستن آنها در یک مرحله و “تروریست” خواندن معترضان در یک مرحله دیگر مشابه ادعاهای همه دیکتاتورهایی است که تاکنون با امواج مخالف خود مواجه شده است.

زن جوانی که خود را خبرنگار معرفی می کند می گوید: «سرکوبها، فضای بسته و اظهارات اردوغان با ادعاهای دولت مبنی بر اصلاحات دموکراتیک و آزادی بیان در این کشور متناسب نیست. او معتقد است ترکیه در ماه های باقی مانده تا انتخابات آتی، شاهد برگزاری اعتراضات به شیوه های مختلف خواهد بود.»

یک پیرمرد ترک که در میز کنار ما نشسته است و جسته گریخته گوشه هایی از صحبت های ما را می شنود می گوید: «اردوغان در بین ترکها جدایی انداخت. سیاستی که شاهان و روسای جمهور مادام العمربرای ادامه حضور در قدرت به کار می برند. ولی این بازیها قدیمی شده است.»

آنچه روشن است اعتبار ترکیه به عنوان یک مدل موفق از دولتمداری اسلامگرا بعد از اتفاقات پارک گزی نه فقط در میان غربی ها، بلکه در جوامع اسلامی که این کشور را به رواداری، مدارا و احترام به فرایند دمکراتیک می شناختند، خدشه دار شده است. کسانی که این کشور را به عنوان مدلی موفق در قبال مدل هایی دیگر از اسلام حکومتی در ایران و عربستان برمی شمردند، توجیه روشنی ارائه نداده‌اند.