مسیری که مقتدی صدر در آن قدم برداشت

یوسف الدینی

نویسنده سعودی

همزمان با سرنگونی نظام صدام حسین و پیامدهای ژرف آن در منطقه و پررنگ شدن حضور ایران و ترکیه در منطقه و فاصله گرفتن حکومت های عربی از عراق نگرانی های سیاسی به چند دلیل افزایش یافته است. نحوه تعامل قدرت های جهانی با مساله عراق و تغییر مفهوم دولت و فروپاشی نهادها و مطرح کردن راهکارهای ناقص و شتابزده در تعامل با تحول سیاسی در عراق توسط یاران و اعوان گروه های اپوزیسیونی که با رژیم ایران در ارتباط هستند و شکل گیری دموکراسی ویترینی متکی به فرقه گرایی مایه نگرانی شده است. در ابتدا گمان می رفت این رویکرد واکنشی است و جنبه استراتژیک ندارد. اما به هر حال، این تعامل منجر به بدتر شدن اوضاع و مانع بهبود شرایط شد. البته، کشورهای عربی در مرحله تحول در نظام سیاسی تجاربی از این دست را پشت سر گذاشته اند.

بغداد سالیان سال است که از محیط عربی فاصله گرفته است، آنهم در شرایطی که بحران ها شدت گرفته و کار سیاسی تعطیل و خشونت گرایی و منطق گروه های شبه نظامی و تروریسم حکمفرما شده است. در این میان، «داعش» سربرآورد و پیچیدگی های مناسبات سیاسی در عراق و ایجاد فرمولی برای توافق بر سر بازسازی کشور و تقسیم قدرت دو چندان شد. ناگفته نماند که کشورهای همسایه و در صدر آنها عربستان سعودی تلاش های قابل ملاحظه ای برای ارتباط با نخبگان سیاسی در عراق به کار گرفتند.

در هفته های گذشته شاهد سیگنال های مثبت و امیدوار کننده در ارتباط با آغاز مرحله نوینی بودیم. عربستان سعودی که پیشتر از ائتلاف جهانی ضد «داعش» حمایت و پیام تبریک به سران عراق برای پیروزی در موصل ارسال کرده بود اقدام به گشودن فصل جدیدی از روابط دو جانبه نمود. این گام در سطح روابط بین دو کشور و حجم نمایندگی سیاسی و باز شدن مرزها و به دنبال آن سفر تاریخی مقتدی صدر یکی از رهبران شیعه در عراق انجام شد. دفتر صدر طی بیانیه ای اعلام کرد «ما این دیدار را به فال نیک گرفته و آن را برای روابط عربستان سعودی و عراق مثبت ارزیابی می کنیم و امیدواریم که سرآغازی برای کاهش تنش های فرقه ای در منطقه عربی و اسلامی باشد.»

ریاض از همان ابتدا و خیلی زود متوجه شد که زمان ایجاد مناسبات عمیق با نخبگان سیاسی عراق فرا رسیده است. چنین رابطه ای می تواند ظرفیت های لازم برای شکل گیری طرح دولت نوین و توانا در حل منازعات قومی و فرقه ای ایجاد کند. عربستان سعودی تلاش های جدی در این زمینه انجام داد که با دیدار مرحوم ملک عبد الله و شاخص ترین چهره های سیاسی عراق در ریاض در آوریل ۲۰۰۲ میلادی آغاز شد. بعد از آن، دیدارهای گوناگونی بین مقام های عربستان سعودی با مسعود بارزانی رئیس دولت اقلیم کردستان و جلال طالبانی رئیس جمهور پیشین عراق و عمار حکیم رئیس سابق مجلس اعلای اسلامی عراق و هیاتی از جریان صدر صورت گرفت.

حالا شاهزاده محمد سلمان مسئولیت سنگین گسترش امنیت و ثبات در منطقه را از طریق مشارکت دوباره در بررسی و حل مسائل منطقه ای بر عهده گرفته است. این مشارکت بر پایه نگرش تازه و عقلانی در راستای دربر گرفتن کشور عراق با کلیه گروه های جمعیتی گوناگونش و فاصله گرفتن این کشور عربی از قمار رژیم حاکم در تهران استوار است. رژیم ایران با یک تصور اشتباه و جسورانه وزن عربستان سعودی در منطقه را نادیده گرفت. این رویکرد در دوره مالکی آغاز شد. دولت مالکی کوشید تا به بهانه مبارزه با تروریسم «داعشی» از کارت فرقه گرایی استفاده کند. این مساله مایه نگرانی سعودی ها و جهان شده بود. مساله مهم از منظر عربستان سعودی قرارگرفتن دوباره کشور عربی عراق در جایگاه طبیعی خود در منطقه است. بنابر این، عربستان حمایت خود را از علاوی با گرایش شیعی سکولار اعلام کرد. جریان سنی عراق که علاوی آن را هدایت می کند موفق به تصاحب ۹۱ کرسی از ۳۲۵ کرسی پارلمان شد. در واقع حمایت سعودی از علاوی خط بطلانی بر ادعاهای مطرح شده درباره رویکرد فرقه ای عربستان کشید.

بی گمان این سفر به دنبال وقوع تحولات مهمی در منطقه انجام می شود. مهم ترین این تحولات روی کار آمدن دولت تازه در آمریکا است که رویکرد متفاوتی در خصوص ایران درپیش گرفت و کوشید تا در کنار پرونده هسته ای و پیچیدگی هایش بال های ایران در منطقه را قیچی کند. بی تردید، عراق تاثیرپذیرترین کشور در این استراتژی تازه بود. در اینجا می توان به سفر تاریخی نخست وزیر عراق حیدر عبادی به عربستان سعودی قبل از سفر مقتدی صدر اشاره کرد. این نخستین سفر عبادی بعد از آغاز به کار در اواخر ۲۰۱۴ بود. عبادی و ملک سلمان خادم حرمین شریفین درباره گسترش همکاری و هماهنگی در همه زمینه ها گفت و گو کردند. این مذاکرات بیانگر رویکرد سیاسی جدید و گشایش سیاسی در روابط و در عین حال نشانگر شجاعت سیاسی مقتدی صدر بود. موضع گیری صدر شاید بر آینده سیاسی وی در انتخابات ۲۰۱۸ تاثیر داشته باشد و علاوه بر این می تواند درهای بازگشت عراق به تنوع و گوناگونی جمعیتی را بگشاید. عراق چهارمین کشور پرجمعیت خاورمیانه و پنجمین دارنده ذخایر نفتی در جهان است.

حفظ ساختار دولت در عراق کار دشواری است اما غیر ممکن نیست. این کار تنها با سیاست درهای باز به روی همسایگان و جامعه جهانی امکانپذیر است. کشورهای همجوار عراق هم باید درک ژرفی از آرایش گروه های سیاسی این کشور و به خصوص اپوزیسیون داشته باشند و همچنین پیامدهای فروپاشی دولت را مد نظر قرار دهند. بعد از بهار عرب، کشورها درک متقابلی از شرایط یکدیگر ندارند. این مساله در کشورهای دارای تنوع نژادی و مذهبی و گرایشات سیاسی و ترکیب جمعیتی پیچیده به عامل تهدید بدل شده و چشم انداز تیره ای در آنها ترسیم می کند. اینکه منطق یک دولت به سطح بیهوده گری گروه های شبه نظامی تنزل پیدا کند و آزمندی های اپوزیسیون دولت را به تعطیلی بکشاند کار چندان دشواری نیست.
 حمایت از گروه های میانه رو در عراق در راس اولویت های عربستان سعودی در این مرحله قرار دارد. به ویژه اینکه این باور در اذهان نیروهای سیاسی عراق از جمله شیعیان میانه رو همچون عبادی یا نیروهای سیاسی موثر مثل مقتدی صدر تثبیت شده که تسلط شبه نظامیان مورد حمایت حاکمان ایران بر عراق به معنی پایان کثرت گرایی و استقلال سیاسی یا مذهبی است. عراق با پرونده پیچیده مرحله بعد از سید سیستانی روبرو است. مساله دیگر چشم انداز مساله کردها بعد از نقش آفرینی موثر در نبرد با «داعش» و آینده نیروهای سنی است که باید به حقوق خود از نظر میزان مشارکت موثر سیاسی برسند. ایجاد راهکار برای این چالش ها مانع بازگشت «تروریسم» از درب های پشتی و نابودی تفاوت ها و تکثرها می شود. بی گمان تقدیر و آینده عراق با همین کثرت گرایی رقم خورده است.

یوسف الدینی:
Related Post