دونالد ترامپ رییس جمهور ایران

دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا

امل عبد العزیز الهزانی- نویسنده سعودی

نمایندگان هفتاد کشور و نهاد بین المللی در کنفرانس پاریس برای ایجاد راهکاری برای تشکیل دو کشور فلسطین و اسرائیل شرکت کردند. این نشست یک گام پیش دستانه قبل از مراسم تحلیف دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب آمریکا در بیستم ژانویه محسوب می شود. مساله فلسطین که بر اثر طوفان انقلاب های منطقه عربی از آغاز سال ۲۰۱۱ در آستانه فراموشی بود حالا با افزایش نگرانی ها درباره جهت گیری های رئیس جمهور جدید آمریکا که به حمایت واضح از اسرائیل معروف است دوباره جان گرفته است. دیوید فریدمن، یکی از حامیان اقتصادی اسرائیل به تازگی از سوی ترامپ به عنوان سفیر آمریکا در تل آبیب معرفی شده است. شاید لازم است در این رابطه به ضرب المثل معروف آمریکایی “چیزها آنطور که به نظر می آیند نیستند” رجوع کنیم تا بلکه مسائل روشن تر شوند. باراک اوباما، رئیس جمهوری که خود را برای رفتن آماده می کند، یک ماه پیش، از مخالفت با قطعنامه شورای امنیت در محکومیت احداث شهرک های اسرائیلی در کرانه باختری خودداری نمود ونتانیاهو نخست وزیر اسرائیل موضع آمریکا را خصومت ورزی شخصی اوباما خواند. حالا که ما در آستانه گشودن صفحه جدیدی با یک ابرقدرت هستیم باید این واقعیت را یادآور شد که به دنبال ملاقات بی حاصل نتانیاهو و عباس در واشنگتن که با حضور ملک عبد الله ثانی و حسنی مبارک رئیس جمهور اسبق مصر صورت گرفت روند صلح در دوره اوباما از سپتامبر ۲۰۱۰ به کما رفت. این در حالیست که اوباما به عنوان رئیس جمهور جدید و صاحب نفوذ آمریکا در آن زمان وعده های رویایی به فلسطینی ها داد. ضمنا، اکثریت مجلس نمایندگان و سنا هم از حزب دموکرات بودند. اما، دولت اوباما، در واقع کاری از پیش نبرد و حتی به اندازه یک گام نمادین هم در راستای حل این منازعه حرکت نکرد. خودداری از وتوی محکوم کردن شهرک سازی یک اقدام استثنایی بود اما همین عامل، انگیزه ای برای برگزاری نشست اخیر پاریس شد. به هر حال، اوباما دوباره درصدد کسب رضایت نتانیاهو برآمد و قرارداد بزرگ ترین بسته حمایت اقتصادی در تاریخ اسرائیل را امضا کرد.

در این راستا، لازم است به چندین متغیر مهم توجه نمود. البته، مهم ترین متغیر رسیدن دونالد ترامپ به کاخ سفید نیست. ترامپ یکی از کسانی است که باید با این متغیرها تعامل کند. یکی از آنها، راهکار تشکیل دو کشور است که مورد حمایت بیشتر کشورهای جهان از جمله کشورهای اورپایی موثر است. گرچه نشست پاریس با همان عبارت های تکراری به پایان رسید اما بر این نکته تاکید کرد که موضع جهانی در جهت از سرگیری مذاکرات مستقیم میان دو طرف منازعه برای رسیدن به راهکار تشکیل دو کشور و محکومیت شهرک سازی و پرهیز از پذیرفتن مسائل بسیار حساس همچون پیشنهاد انتقال سفارت آمریکا از تل أبیب به قدس به عنوان نشانه به رسمیت شناختن تلویحی قدس به عنوان پایتخت اسرائیل حرکت می کند. ارائه پیشنهادهایی از این دست منجر به تحریک افکار عمومی در کشورهای عربی و هراس از ترامپ می شود و معمولا تنها مصرف انتخاباتی داشته و تاریخ مصرف آن بعد از انتخابات می گذرد. چنین پیشنهادی اما، این بار با هدف ابراز حمایت نامحدود از اسرائیل صورت گرفته؛ اسرائیلی که هنوز که هنوز است در برابر مخالفت جهانیان با شهرک سازی مقاومت می کند. اسرائیل، همچنین در صورت تغییر پایتخت، قادر به تحمل واکنش های گسترده و غیرقابل پیش بینی جهانیان نخواهد بود.

متغیر دیگری که بر اثر مرور زمان شکل گرفته و بیشتر از فشارهای سیاسی و مذاکره، بر حضور اسرائیل در کرانه باختری تاثیر خواهد گذاشت عامل جمعیتی است. ما شاهد رشد سریع جمعیتی فلسطینی ها نسبت به اسرائیلی ها هستیم که شامل هم فلسطینی های ساکن اسرائیل و هم فلسطینی های ساکن کرانه باختری می شود. ۱٫۵ تا ۸ درصد جمعیت ۸ میلیونی اسرائیل را فلسطینی ها تشکیل می دهند. بنا بر پیش بینی ها، جمعیت فلسطینی های کرانه باختری به ۳ میلیون نفر تا سال ۲۰۲۰ می رسد.

متاسفانه، مساله شهرک سازی عامل تعویق ده ساله مذاکرات بوده است. فارغ از اینکه شهرک سازی اسرائیل اقدامی غیر قانونی به شمار می رود اما این امر، دلیلی قابل توجیه برای متوقف شدن مذاکرات نیست. برخی از ملی گرایان در کشورهای عربی می گویند که دولت اسرائیل در راستای ایجاد فرصت های شغلی به احداث شهرک های صنعتی برای شهرک نشینان روی آورده و به اشغال زمین های سرشار از منابع طبیعی و دارای آثار تاریخی می پردازد. با وجود همه این حرف ها، اما در واقع، چنانچه دولت اسرائیل به راهکار تشکیل دو کشور تن ندهد شهرک های اسرائیل با تهدید وجودی روبرو خواهند شد. هر چقدر که شرایط تغییر کند اما حضور اسرائیلی ها تنها با راهکار تشکیل دو کشور از مشروعیت برخوردار می شود. شهرک سازی به تنهایی برای شهروند اسرائیلی امنیت نمی آورد؛ چرا که وی همواره در معرض خطر از سوی دشمنانش است که میان آنها زندگی می کند. رشد سریع جمعیت فلسطین، شهرک های اسرائیل و ساکنان آنها را در کام خود فرو خواهد برد و این مساله برای کلیه دولت های اسرائیل دردسر ساز و به معضلی غیر قابل حل تبدیل می شود. در چنین شرایطی، هیچ رئیس جمهوری در آمریکا هر چقدر هم که با دوستان اسرائیلی خود همراه و همدل باشد قادر به ایجاد راهکارهای غیر ممکن نخواهد بود. بی گمان، اما، کلیه روسای جمهوری آمریکا، از جمله دونالد ترامپ، می توانند در راستای احیای روند صلح و بستر سازی برای ایجاد ثبات حقیقی عمل کنند. دونالد ترامپ از کلیه ابزارهای ممکن برای عملی کردن این گام برخوردار است، چه او رابطه خوبی با نخست وزیر اسرائیل و احزاب راستگرا دارد. ترامپ همچنین همراهی اکثریت کنگره و حمایت کشورهای اروپایی و عربی را هم دارد. کما اینکه، کشورهای عربی بر مبنای طرح عربی آماده به رسمیت شناختن اسرائیل تا مرزهای ۱۹۶۷ هستند.

آمادگی بی سابقه کشورهای عربی و اروپایی برای حمایت از راهکار تشکیل دو کشور در بالاترین سطح قرار دارد. همه حس می کنند فیصله دادن به این منازعه به دلایل غیر موجه به عقب افتاده است. اکنون، شرایط برای آغاز مذاکرات مستقیم و جدی زیر نظر یک سیاستمدار مقتدر و باجرات مهیا است، سیاستمداری که شاید با وجود لحن تقابلی نشان دهد که مرد صلح است. چنین اتفاقی در ارتباط با اوباما نیز افتاد. اوباما با وجود اینکه برنده جایزه صلح نوبل است اما توان برقراری صلح در منطقه را نداشت و این نکته غافلگیر کننده بود. حالا، شاید ترامپ هم ما را طور دیگری غافلگیر کند.

ترامپ در حوزه شغلی خود مرد بسیار موفقی است و این مایه خوش بینی من است. او کارنامه درخشان و سابقه طولانی در کسب دستاوردها و عبور از موانع و مشکلات دارد. آدم های موفق تن به شکست نمی دهند و حاضر نیستند شکست بخورند مگر اینکه مجبور شوند. همه این عوامل باعث می شود که همه انتظار روز بیستم ژانویه را برای آغاز مسیر کنکاش این شخصیت سرکش بکشند