مرسی (راست) طنطاوی (چپ)

مرسی (راست) طنطاوی (چپ)

روز یکشنبه دوازده اوت رئیس جمهوری مصر در اقدامی ناگهانی، بدنبال اتفاقات صحرای سینا که منجر به کشته شدن شانزده مرزبان مصری شد، و به فاصله چند ساعت پس از دیدار یکروزه امیر قطر از قاهره، تعدادی از فرماندهان ارشد ارتش را برکنار و همزمان اقدام به لغو متمم قانون اساسی که چند ماه پیش توسط شورای نظامی این کشور تصویب شده بود، نمود. تصمیم حقیقتا انقلابی مرسی، عملا منجر به منتفی شدن اختیارات گسترده شورای نظامی مصر و اختیارات بی سابقه نهاد نظامی می شود که به نیروهای مسلح حق می داد که در واقع نهاد قانون گذاری کشور باشد و بودجه دولت و کشور را تصویب کند.

متمم قانون اساسی، پس از دور نخست انتخابات ریاست جمهوری مصر و توسط شورای نظامی حاکم بر مصر تصویب شده بود و بر اساس آن اکثر اختیارات رییس جمهور و اختیار قانونگذاری به نظامیان محول می‌شد. مرسی همچنین در کنار دو اقدام یاد شده، محمود مکی رئیس پیشین دادگاه استیناف را به عنوان معاون و قائم مقام خود انتخاب کرد.

اقدام مرسی در برکناری محمد حسین طنطاوی فرمانده کل نیروهای مسلح و وزیر دفاع این کشور و نیز سامی عنان رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح، چند روز پس از برکناری رئیس سازمان اطلاعات مصر، استاندار و رئیس سازمان امنیتی استان شمال سینا ، هرچند حیرت مردم و ناظران را در مصر و خارج از این کشور برانگیخت و این سوال را ایجاد کرد که با توجه به اینکه دولت مصر جدیدا تشکیل و طنطاوی مجددا بعنوان وزیر دفاع انتخاب شده بود، دلیل این برکناری چیست؟ و چه ضرورتی به انتخاب وی بود که در مدت ده روز برکنار شود؟ البته بر کناری نظامیانی که سالیان سال در مصدر قدرت بودند و با دولت مبارک هم ارتباط نزدیکی داشتند توسط غالب شخصیت ها و جریانهای سیاسی مهم مصر مورد استقبال و حمایت قرار گرفت و اقدامی در جهت اهداف انقلاب مصر و امتداد انقلاب ۲۵ ژانویه تلقی شد. مرسی با این اقدامات علاوه بر ریاست جمهوری، ریاست شورای قانون اساسی را نیز برعهده گرفت.

واکاوی دلایل اقدام مرسی

رییس جمهور مصر در سخنرانی در مرکز الازهر به مناسبت شب قدر از برکناری فرماندهان ارشد ارتش دفاع کرد و گفت:” این تصمیمات علیه شخص یا افراد خاصی اتخاذ نشده است و من قصد نداشتم نهادها و موسسات را در تنگنا قرار دهم بلکه هدفم تقویت نیروهای مسلح برای حمایت از مرزها بوده است و در واقع تصمیمات مذکور از این جهت اتخاذ شده است که وظیفه ارتش باید حمایت از مرزها باشد.”

این اظهارات را می توان در این عبارت خلاصه کرد که ارتش باید ایفای نقش سیاسی را کنار بگذارد و به پادگانها برگردد و به نقش نظامی خود یعنی حفظ ثبات و امنیت بپردازد و اتفاقات سینا این فرصت استثنایی را به مرسی داد که بتواند به همین بهانه، زمینه را برای محدود کردن نقش نظامی ها در عرصه سیاسی فراهم آورد.

با سقوط مبارک دو مولفه اصلی قدرت در مصر عبارتند از ارتش که نماد حفظ وضع موجود و حاکمیت طی چند دهه گذشته است و نیروهای جدید از سوی دیگر که شامل نیروهایی با گستره وسیع از گرایشات اسلامی تا سکولار خواهان تغییرند. ازین رو به نظر می رسد تحولات یک سال و نیم گذشته مصر محصول تعامل یا تقابل این دو مولفه قدرت در صحنه داخلی مصر بوده است و عملا ارتش به دلایل متعدد با ایفای نقش حداکثری در همه عرصه ها دست بالاتری داشته است.

ارتش؛ نهاد محور ی قدرت برای چند دهه

ارتش از دوران کودتای افسران آزاد به رهبری ناصر تا تحولات اخیر نهاد اصلی و موثر قدرت در مصر بوده است.
در پی سقوط مبارک، شورائی شامل فرماندهان ارتش، بر اساس آخرین فرمان مبارک به عنوان رییس جمهور، زمام امور را در دست گرفت و نظامیان نقش محوری را در صحنه سیاسی در دوره انتقالی برعهده گرفتند.

ارتش مصر بزرگ‌ترین ارتش در قاره آفریقا و جهان عرب است. ارتش مصر قبل از انقلاب اخیر، به جز نقش نظامی، کارکرد مالی و اقتصادی نیز داشت و مالک موسسات، کارخانه ها و شرکت‌های متعددی است که به تولید انواع کالاها و محصولات می‌پردازد و زمینه ساز اشتغال برای خیل کثیری از مصریها بوده و هست، ضمن اینکه بزرگ‌ترین زمیندار در بخش عمومی کشور محسوب می شود. براوردها در مورد میزان فعالیت های اقتصادی ارتش متفاوت است ولی گفته می شود در حال حاضر ارتش مصر در چهار بخش صنایع نظامی، صنایع غیرنظامی، کشاورزی و زیرساخت‌های کشور نقشی اساسی برعهده دارد.

عبدالله الاشعل، یکی از نامزدهای انتخابات اخیر ریاست جمهوری میزان حضور ارتش در اقتصاد را بالغ بر ۴۰ درصد اقتصاد مصر دانسته، می گوید وضعیت اقتصادی در داخل ارتش، آن را به دولت دیگری در داخل دولت تبدیل کرده است. بنابراین، ما عملاً کشوری داریم که مصر نامیده می شود، و یک حکومت واقعی به نام ارتش. از این رو، این غده سرطانی باید برداشته شود. در غیر این صورت فکر نمی کنم دمکراسی بتواند برقرار شود.

ارتش مصر در انقلاب اخیر، برخلاف نیروهای پلیسی و امنیتی، از اعمال خشونت علیه مردم خودداری نمود و همین امر بر محبوبیت ارتش در میان مردم افزود. شعار «الجیش و الشعب ید وحده» میزان علاقه و اهتمام نیروهای خواهان تغییر به ارتش را نشان می‌داد.

تحولات یک سال و نیم گذشته موجب شد که ارتش مصر به عنوان یک نهاد قدرتمند که پیش ازین بر عرصه های مختلف قدرت اعم از نظامی ،مالی و اقتصادی عمده‌ای تسلط داشت، بر امور سیاسی نیز سیطره پیدا کند و نقش مهمی را در دوره انتقالی حکومت و پس از آن، در صحنه سیاسی و روند تحولات این کشور ایفا نماید. به این ترتیب ارتش مصر در سال ٢٠١١ سوار برموج اعتراضات مردمی قدرت را عملا در دست گرفت. برگزاری سه انتخابات در مصر بعد از انقلاب از جمله اقدامات مهم نظامیان بود، که البته برای تضمین قدرت خود در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری دست به تصویب متمم قانون اساسی و همچنین انحلال پارلمان مصر زد.

ارتش در صدد بود با مدیریت دقیق صحنه سیاسی تلاش کند حال که مجلس در اختیار طرفداران گرایش اسلامی قرار گرفته، قوه مجریه بویژه کرسی ریاست جمهوری در اختیار آنها نباشد و زمانیکه موفق به این امر نشد بدنبال محدود کردن اختیارات رییس جمهور برامد.

شورای نظامی مصر در روزهای برگزاری انتخابات اعلام کرده بود که برنده انتخابات هرکس که باشد فقط تا زمان تدوین قانون اساسی جدید مصر، رئیس جمهور مصر است.

ژنرال طنطاوی یک ماه پیش نیز پس از ملاقات با وزیر خارجه امریکا ، از موضع قدرت برتر در صحنه سیاسی مصر گفته بود که به یک “گروه خاص” اجازه نمی دهد که بر کشور مسلط شوند.

روشن است که منظور ژنرال ازین اظهارات نقش اخوان المسلمین در عرصه قدرت در مصر بود. اخوان المسلمین با حضور مقتدرانه خود در یک سال و نیم اخیر در عرصه سیاسی مصر،عملا نقش انحصاری و برتر ارتش را یه چالش طلبیده ، به یکی از رقبای اصلی ارتش تبدیل شد. البته اخوان با درک نقش محوری ارتش در معادلات قدرت در مصر سعی کرد با تدبیر سیاست های خود را پیش ببرد و در جهت تقابل با ارتش عمل نکند.

به رغم شور و نشاطی که اقدامات اخیر مرسی ایجاد کرده، این سوال وجود دارد که آیا دادگاه قانون اساسی می تواند مثل بازگشایی پارلمان بر خلاف دستور دادگاه قانون اساسی، این بار هم مانعی بر سر راه اقدامات رییس جمهور مصر به وجود آورد؟ شاید بتوان موضع امریکا را تا حدودی به عنوان ایجاد کننده زمینه مساعد در تصمیم گیری مرسی در نظر گرفت. وزیر خارجه امریکا اظهار داشت: از تصمیم محمد مرسی شگفت زده شده است، اما موقعیت او را درک می کند. شاید هم تمام توجهات به سوریه چنین فضا و فرصتی برای مرسی ایجاد کرده تا از آب گل آلود منطقه، ماهی مراد را صید کند.آیا مصر به عنوان سرزمین شگفتی ها، شگفتی های تازه ای را بروز خواهد داد؟ باید در انتظار روزهای آینده نشست و دید آیا با این اقدامات رییس جمهور، ارتش عرصه سیاست را به رییس جمهور واگذار کرده، برای ایفای نقش نظامی خود به پادگانها بر می گردد؟