تمرین تیم ملی فوتبال ایران در برزیل-شرق پارسی

تمرین تیم ملی فوتبال ایران در برزیل-شرق پارسی

چهاردهمین دوره لیگ برتر فوتبال ایران در حالی از ۹ مرداد ماه آغاز می‌شود که هنوز سایه جنجال‌ها و رسوایی‌های لیگ سیزدهم بر سر فوتبال ایران سنگینی می کند.

پس از پایان لیگ سیزدهم و افشاگری‌های مالی، در جامعه ‌فضایی منفی علیه فوتبال ایران شکل گرفته بود، اما صدا و سیمای ایران به همراه خبرگزاری‌های این کشور به بهانه‌‌ کمک به تیم ملی فوتبال در راه جام جهانی، سعی کردند بر تمام نابسامانی‌های فوتبال این کشور سرپوش بگذارند.

لیگ سیزدهم همزمان با آغاز به کار دولت حسن روحانی شروع شد، اگرچه رای منفی چند باره مجلس شورای اسلامی به گزینه‌های پیشنهادی دولت روحانی برای وزیر ورزش، ورزش ایران را بی‌سکان کرد، با این حال فدراسیون فوتبال این کشور سرمست از راهیابی تیم ملی به جام جهانی در اوج قدرت بود.

اما، اولین رسوایی لیگ برتر پیش از آغازش رقم خورد، جایی که تیم‌های لیگ دسته اول علیه همدیگر به اتهام تبانی شکایت کردند و تیم شهرداری تبریز از مرحله پلی آف به لیگ برتر راه یافته بود، به دسته‌ اول سقوط کردهمچنین تیم یادآوران شلمچه هم به دلیل تبانی با تیم شهرداری تبریز به دسته سوم سقوط کرد. سرمربی تیم استقلال صنعتی خوزستان نیز دو سال از فعالیت در زمینه فوتبال محروم شد. جالب اینکه کمیته استیناف مجازات این تیم را تشدید کرد و شهرداری تبریز را دسته‌‌ دوم فرستاد.

با محرز شدن این تبانی‌ها، شایعات پیرامون خرید و فروش نتایج بازی‌ها در لیگ دسته اول که در چند سال گذشته مطرح شده بود،‌ قوت بیشتری گرفت. بهمن فروتن، سرمربی سابق شموشک نوشهر که هدایت این تیم را در لیگ دسته اول برعهده داشت، درباره این اتفاق به شرق پارسی گفت:‌ «تبانی در لیگ دسته اول به طور گسترده وجود دارد. زمانی که من سرمربی شموشک بودم‌ بارها به من پیشنهاد شد که کمی بازی را شل بگیریم، اما من قبول نکردم، بالای سر بازیکنانم هم می‌ایستادم که تن ندهند.»

او می‌گوید مطمئن نیست «فلان» بازیکنش که برای یک فصل فقط پنج میلیون تومان گرفته، تبانی نکرده باشد. آیا تبانی در لیگ برتر فوتبال هم اتفاق می‌افتد؟ جواب فروتن به این سوال «تقریباً نه» است، به این دلیل که بازی‌های زیره ذره‌بین رسانه‌ها است و اگر چنین اتفاقی بیافتد مشتشان باز می‌شود.

حاشیه‌ دیگر لیگ برتر سیزدهم بازگرداندن دو بازیکن ملی‌پوش از لیگ امارات بود. جواد نکونام، کاپیتان تیم ملی ایران که پیشنهاد مالی خوبی از باشگاه شارجه امارات دریافت کرده است و تقریبا قرار‌دادش در حال نهایی شدن بود ،‌ در آخرین لحظات با دریافت مبلغ دو میلیارد تومان در استقلال ماند. داستان ا‌ز این قرار بود که امارات فصل گذشته لیگش را خلیج‌عربی نامید که با اعتراض ایرانیان رو برو شد. بنابراین بازی بازیکنان ایرانی در لیگی به این اسم برای ایرانی‌ها قابل قبول نبود. نکونام در ایران ماند، ‌اما کار فریدون خلعتبری بسیار دشوار بود،‌ چون او پیش از این با تیم ‌عجمان قراردادی دو ساله بسته بود و قانوناً نمی‌توانست در این تیم بازی نکند. پس از کش و قوس‌های فراوان تیم ‌عجمان برای صدور رضایتنامه خلعتبری مبلغ یک میلیون دلار را تعیین کرد تا تیم پرسپولیس به کمک حسین هدایتی، معروف به عابر بانک به صورت قسطی این مبلغ را بپردازد و خلعتبری در پرسپولیس توپ بزند. هرچند حالا دیگر محمد رویانیان، مدیرعامل سابق پرسپولیس رفته است و کسی پرداخت قسط آخر بدهی به ‌عجمان را به گردن نمی‌گیرد.

محمدرویانیان و پورشه‌های بی‌سند

سال گذشته در لیگ فصل ۹۲-۹۳ هجری خورشیدی قانون سقف قرارداد که در لیگ یازدهم وضع شده بود، ‌لغو شد و تیم‌های منعی در پرداخت هر مقدار پول به بازیکنان نداشتند. به غیر از تیم‌های متمولی‌ مثل سپاهان اصفهان و تراکتورسازی تبریز، دو تیم پرطرفداراستقلال و پرسپولیس‌ هم برای اینکه از قافله عقب نمانند بی ‌آن‌ که آهی در بساط داشته باشند با ستاره‌های فوتبال قراردادهای میلیاردی بستند. علی فتح الله‌زاده و محمد رویانیان، مدیران عامل استقلال و پرسپولیس برای کسب رضایت هواداران قراردادهای نسیه‌ای با بازیکنان امضا کردند که پرداخت مبالغ آن موکول به دریافت کمک دولت بود. در این بین سردار رویانیان که پیش از این در دولت احمدی نژاد، ریاست ستاد مدیریت حمل و نقل سوخت ایران را برعهده داشت، در یک معامله‌ی پنهانی با دولت، امتیاز ورود خودروهای گران‌قیمت خارجی را با حداقل تعرفه‌‌ گمرکی به دست آورد و یکی یک پورشه زیر پای ستاره‌ها تیمش گذاشت. پورشه قرار بود بخشی از قرارداد بازیکنان باشد. به طور مثال بازیکنی که قرارداد یک میلیاردی داشت، یک پورشه به ارزش ۵۰۰ میلیون تومان دریافت می‌کرد و قرار شد بقیه ‌طلبش را در طول فصل از باشگاه بگیرد. ماجرای پورشه‌ها و نتایج نه‌ چندان خوب این تیم در ابتدای فصل تا جایی بالا گرفت که بعضی بازیکنان با آژانس بر سر تمرین‌ حاضر می‌شدند.

در این روزها رویانیان و فتح‌الله زاده در همه برنامه ورزشی ظاهر می‌شدند و با قاطعیت می‌گفتند نه تنها طلب بازیکنان را می‌پردازند، بلکه باشگاه خود را به سود هم می‌رسانند. اما هفته‌های پایانی لیگ برتر چیز دیگری را نشان داد. رویانیان و مرد شماره یک او روی نیمکت پرسپولیس یعنی سعید شیرینی توی هر جیبی دست بردند، ‌دست خالی برگشتند. کار به اعتصاب بازیکنان رسید. در اردوگاه استقلال هم اوضاع بهتر از این نبود. مصاحبه‌های متوالی بازیکنان علیه باشگاه‌ها و اصرار بر دریافت پول و تهدید باشگاه سبب شد نوعی بدبینی بر فوتبال ایران حاکم شود و مردم این کشور از فوتبال دلزده شدند. در بهمن ماه گذشته بود که شایعه بازداشت محمد رویانیان، به اتهام تخلفات اقتصادی شنیده شد،‌ باشگاه این شایعه را تکذیب کرد، اما در نهایت تایید شد. خبر آزادی وی با وثیقه ۱۰ میلیاردی روزنامه قانون را به تعطیلی کشاند. اما بازیکنان پرسپولیس بازندگان اصلی این اتفاقات بودند، آن‌ها پورشه‌هایی داشتند که سند مالکیت نداشت .طبیعی بود که آن‌ها برای حل این مشکل بخواهند پورشه‌های‌شان را برگردانند و پولش را بگیرند اما رویانیان دیگر مدیرعامل پرسپولیس نبود!

سازمان بازرسی ایران که پیش از این به پرونده رویانیان در ستاد سوخت پرداخته بود، پرونده تخلفات مالی در باشگاه پرسپولیس را به جریان انداخت. مشابه این اتفاق مدتی بعد در باشگاه استقلال رخ داد. امیر رضا خادم، قهرمان اسبق کشتی جهان از سوی وزارت ورزش ایران، مسوول بررسی بدهی‌های دو باشگاه استقلال و پرسپولیس شد و حسابداران وزارت ورزش ایران اعلام کردند که پرسپولیس ۷۰ میلیارد تومان بدهی دارد که ۵۰ میلیارد آن متعلق به دوره مدیریت ۲۸ ماهه محمد رویانیان است و بدهی استقلال ۴۵ میلیارد تومان برآورد شد که ۳۶ میلیارد آن به دوره مدیریت فتح‌الله زاده مربوط می‌شود. خادم به عنوان نماینده وزارت ورزش، فروردین ماه سال جاری شمشیر را برای مدیران استقلال و پرسپولیس از رو بست و به رسانه‌ها گفت آن‌ها اجازه هزینه کردن این مبلغ را نداشتند. خادم گفت که وزارت ورزش در اولین فرصت هیات مدیره دو تیم را انتخاب می‌کند. او با تاکید بر اینکه این دو باشگاه سال آینده به بخش خصوصی واگذار می‌شوند، گفت که وزارت ورزش هیچ بودجه‌ای برای کمک به استقلال و پرسپولیس ندارد.

خادم در حالی چنین سخنانی را به زبان آورد که معلوم نیست چطور وزارت ورزش حق انتخاب هیات مدیره و مدیرعامل این دو باشگاه را برای خود محفوظ می‌داند، اما از بار مسئولیت مالی شانه خالی می‌کند.

ماجرای خصوصی‌سازی دو تیم استقلال و پرسپولیس نیز آن‌قدر تکراری شده که کسی حوصله شنیدنش را ندارد. از یک دهه پیش گفته می‌شود که این دو باشگاه سال آینده واگذار می‌شوند، اما اتفاقی نمی‌افتد. واقعیت این است که دولت احکومت ز پتانسیل اجتماعی هواداران این دو تیم هراس دارد و می‌ترسد کنترل این پتانسیل را از دست بدهد.

غش ‌کردن داور و کارت به کارت

داوری در تمام دوره‌های لیگ برتر فوتبال ایران دردسرساز بوده است و باعث شده داورانی به خاطر فشار تماشاگران و مدیران تیم‌ها عطای داوری را به لقایش ببخشند. آخرین مورد آن در فصل گذشته اتفاق افتاد که مجید مظفری‌زاده، داور بین‌المللی فوتبال ایران با دنیای داوری خداحافظی کرد.

بی‌شک مهمترین اتفاق داوری لیگ ایران قبل در هفته سیزدهم رخ داد جایی که در دقایق اول بازی سپاهان و پرسپولیس در اصفهان، محسن قهرمانی خطای مسلم مهاجم سپاهان روی مدافع پرسپولیس را ضربه پنالتی به سوی سپاهان اعلام کرد تا علی دایی ، سرمربی پرسپولیس در کنفرانس خبری بعد از بازی،‌ محسن قهرمانی داور دیدار را متهم به «غش‌کردن به طرف سپاهان» کند و خواستار رسیدگی به پرونده‌ قهرمانی شود. بررسی پرونده محسن قهرمانی خبر ازجابه جایی پول به شیوه کارت به کارت می‌داد. او در کمیته‌ تخلفات اخلاق حرفه‌ای هشت ماه از حضور در تمام میادین فوتبال محروم شد. حکم مرتضی کریمی، داور سابق فوتبال نیز محرومیت از هرگونه فعالیت‌ فوتبال به مدت ده سال بود. در حکم منتشر شده محرومیت‌هایی متوجه عواملی از باشگاه‌های راه‌آهن، ذوب آهن و نفتون تهران شد تا مشخص شود دامنه‌‌ تبانی و تخلفات‌ داوری بسیار گسترده‌تر از آن است که تنها محدود به بازی سپاهان – پرسپولیس باقی بماند.

بهمن فروتن که از چند سال پیش درباره فساد در داوری هشدار داده بود در این زمینه به شرق پارسی گفت: «فوتبال در جهان یک صنعت است،‌ هر جایی پول باشد، فساد هم هست. پس تبانی فقط منحصر به ایران نمی‌شود. حتی در سطح اول فوتبال جهان در آلمان نیز تبانی داوری اتفاق افتاد، اما در آنجا داور متخلف را مادام‌العمر محروم می‌کنند، در ایران داوری را که در چندین و چند بازی تخلف کرده،‌ فقط هشت ماه محروم می‌کنند.»

فروتن ‌ توجیه فدراسیون برای عدم پیگیری موضوع به دلیل در پیش بودن جام جهانی را غیرقابل دانست و گفت: «در سال ۲۰۰۶ یک روز پیش از برگزاری فینال جام جهانی بین ایتالیا و فرانسه، فدراسیون فوتبال ایتالیا با احکام جداگانه‌ای تیم قدرتمند یوونتوس را راهی دست دوم می‌کند و از تیم آث‌ ‌میلان ۱۱ امتیاز کم می‌کند. اما ایتالیا در فینال فرانسه را برد و قهرمان جهان شد. اتفاقاً همین توجیهات است که کار را خراب می‌کند.»

لیگ چهاردم؛ آرامش در راه است؟

چهارمین دوره لیگ برتر فوتبال در شرایطی از نهم مرداد آغاز می‌شود که برای پیشگیری از حاشیه‌ها وزارت ورزش ایران وارد عمل شده و از فدراسیون فوتبال این کشور خواست تا تیم‌ها هزینه‌هایشان را کاهش دهند. اعلام شد که سقف هزینه‌ کرد تیم‌های لیگ برتر باید کمتر از ۱۵ میلیارد تومان و برای تیم‌هایی که در جام باشگاه‌های آسیا بازی می‌کنند ۱۸ میلیارد تومان باشد. همچنین باشگاه‌ها موظف شدند فهرست قرارداد بازیکنانشان را اعلام کنند. اما، آیا وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال در فوتبال حرفه‌ای چنین اختیاری دارند؟ قطعاً نه. نه فدراسیون و نه وزارت ورزش در هیچ کجای جهان در مورد هزینه‌‌ تیم‌های لیگ برتر اعلام نظر نمی‌کنند. برای مثال در لیگ برتر انگلیس که لیگ ایران از آن الگو گرفته شده فدراسیون نمی‌تواند بگوید که منچستر یونایتد حق ندارد بیش از ۱۰۰ میلیون پوند خرج بازیکنانش کند.

از طرف دیگر افشای مبلغ قرارداد بازیکنان آن هم به طور رسمی و از سوی باشگاه اقدامی کاملاً غیرحرفه‌ای است. در فوتبال دنیا میزان دستمزدها در حد گمانه‌زنی‌ها رسانه‌ها باقی می‌ماند و باشگاه‌ها و بازیکنان تنها موظفند مفاد قراردادشان را به اداره مالیات ارائه کنند.

غیرحرفه‌ای‌ترین لیگ حرفه‌ای!

لیگ برتر فوتبال ایران را می‌توان غیرحرفه‌ای ترین لیگی در دنیای فوتبال دانست که عنوان حرفه‌ای را یدک می‌کشد. برگزاری چنین لیگی جز در آسیا و در ایران در جایی دیگرامکانپذیر است.

براساس قوانین فیفا در لیگ حرفه‌ای، باشگاه‌ها نباید متعلق به دولت باشند،‌ دولت حق ورود به فوتبال را ندارد، اما اکثریت قریب به اتفاق تیم‌های لیگ برتر به نوعی از جیب دولت هزینه می‌کنند. وقتی هم کنفدراسیون فوتبال آسیا اجرای این اصل را از فدراسیون فوتبال ایران خواست،‌ فوتبال ایران به راحتی قانون را دور زد. برای مثال باشگاه نفت تهران که متعلق به وزارت نفت ایران است، پس از اجبار خصوصی‌شدن تیم‌ها، به عنوان شرکتی خصوصی ثبت شد، اما همچنان هزینه‌اش را وزارت نفت پرداخت می‌کند. بقیه تیم‌ها نیز هر یک به یکی از وزارتخانه‌های ایران تعلق دارند. به همین دلیل تراز مالی تیم‌ها هر سال منفی است.

به عبارت دیگر در این تیم‌ها فقط هزینه می‌شود و کمتر درآمدی در کار است؛ چون همه دور سفره‌ دولت نشسته اند و هر یک به سهم خود سود می‌برند. در حالی که در لیگ‌های حرفه‌ای دنیا حتی اگر تیم قهرمان تراز مالی منفی داشته باشد از سوی فدراسیون فوتبال و اتحادیه لیگ به چند دسته پایین‌تر سقوط می‌کند، اتفاقی که چند سال پیش برای تیم مطرح فیورنتینا افتاد و این تیم به دلیل تراز مالی منفی به دسته سوم سقوط کرد.

از سوی دیگر در لیگ حرفه‌ای فوتبال هیچ شخصیت حقیقی یا حقوقی نمی‌تواند مالک دو تیم باشد. البته این اصل آن‌قدر بدیهی است که در مسابقات محلی هم رعایت می‌شود، اما در لیگ برتر فوتبال ایران، وزارت ورزش این کشور همزمان مالک هر دو تیم استقلال و پرسپولیس است. حالا درست است احتمال تبانی دو تیم پرطرفدار پایتخت به نفع همدیگر چیزی نزدیک به صفر است، اما تیم‌های فولاد اهواز، فولاد مبارکه سپاهان و گسترش فولاد چطور؟ آیا بازی پایانی لیگ گذشته بین فولاد اهواز و گسترش فولاد در تبریز که به قهرمانی تیم شایسته اهوازی انجامید، عاری از هرگونه زدوبندی بود؟ چرا محسن فروزان، دروازه‌بان گسترش فولاد پس از بازی ازاینکه بازیکنانشان مردانه بازی نکردند انتقاد کرد؟ البته تقصیر هرگونه روابط غیرقانونی احتمالی در این زمینه، بر گردن فدراسیون فوتبال ایران است که اجازه داده چند تیم با یک مالک در کنار دیگر تیم‌ها رقابت کنند.

چهاردهمین دوره لیگ برتر فوتبال ایران ۹ مردادماه آغاز می‌شود؛ فدراسیون فوتبال می‌تواند همچون قبل سروته قضایا را جوری هم بیاورد و کنفدراسیون فوتبال آسیا را راضی کند، اما خود مسئولان فوتبال ایران که می‌دانند این فوتبال هیچ کجایش حرفه‌ای نیست.