پخش سخنرانی حسن نصرالله در بین طرفداران حزب الله در لبنان-رویترز

پخش سخنرانی حسن نصرالله در بین طرفداران حزب الله در لبنان-رویترز

مشکل داستان خروج حسن نصر الله و تکرار ناسزا گویی و حملات او بر ضد عربستان و کشورهای خلیج نیست؛ چرا که از زمان آغاز «طوفان قاطع» این موضوع برای نصر الله عادت شده است. مشکل این است که تلوزیون رسمی لبنان در این ناسزاگویی و حملات رسانه ای به طور بی سابقه ای شرکت کرد. و مصاحبه ای که تلوزیون دولتی سوریه انجام داده بود را پخش کرد و پس از آن وزیر امور رسانه ای لبنان به یک عذر خواهی گذرا بسنده کرد و وعده انجام «تحقیقات داخلی» را داد. این نشان می دهد که عکس العمل رسمی لبنان تاکنون در دایره سخن است و گامی در راستای برداشتن تأثیر منفی ناسزا گویی نصرالله بر روابط عربستان- لبنان برنداشت.

اختلافی در این نیست که در همه کشورهای جهان هنگامی که تلوزیون رسمی نظری را پخش می کند، بیان گر دیدگاه رسمی دولت است. درست است کسانی که در زمینه رسانه ای فعالیت دارند به خوبی می دانند که اشتباه کردن امکان پذیر است. و اگر این ناسزا گویی ها از زبان شخصیتی غیر از نصر الله صادر می شد، می شد گفت که خطایی رخ داده یا سوء تفاهم پیش آمده است. اما اینکه از شخصی که نماینده و وکیل مدافع رژیم ایران است گفته شود، کسی که ناسزا گویی های او از زمان آغاز «طوفان قاطع» افزایش یافته، و گویی وزیر امور رسانه ای ایران و یا سخنگوی رسمی دولت ایران است، سپس مصاحبه او به طور کامل و بدون دخالت هیچ یک از مقامات و مسؤلان لبنانی پخش شود، به نظر می رسد این کار دارای یک پیام سیاسی است نه رسانه ای؛ پیامی که حکومت لبنان آن را در لفافه برای حکومت عربستان فرستاد.

غیر قابل قبول است که تلوزیون رسمی لبنان به گونه ای ظاهر شود که طرفدار منافع ایران، آن هم به حساب منافع لبنان دیده شود. جدا از عذرخواهی وزیر رسانه ای لبنان، که گویی پاشیدن خاکستر در چشم است، صائب دیاب مدیر اخبار و برنامه های سیاسی در «تلوزیون لبنان» را دیدیم که اظهار می کند «تلوزیون لبنان برای همه لبنانی ها است و به بیطرفی و ایجاد توازن بین همه جناح های لبنانی و همه رهبران و سران لبنان متعهد است و هدف آن بالا بردن جایگاه لبنان است». دیاب از این امر اظهار تعجب می کند که: « وقتی که آنها طبق روال طبیعی اقدام به پخش اخبار و برنامه هایی از تلوزیون سوریه می کنند، پس چرا این امر مجاز است ولی پخش مصاحبه سید حسن نصر الله ممنوع است؟».

وزیر عذر خواهی می کند و متعهد می شود که «تحقیقات داخلی» صورت خواهد گرفت، در حالی که مسؤلان واقعی اساساً ایرادی در این کار نمی بینند.

عربستان و کشورهای خلیج، به طور روزانه، در معرض حملات منظم از منابر رسانه ای لبنان قرار می گیرند، این حملات که از شبکه های تلوزیونی و روزنامه ها و پایگاههای خبری اینترنتی و رسیدن آنها به تلوزیون رسمی، امری پیش بینی شده است و تعجب آور نیست. البته نه به این علت که ایران از طریق نماینده رسمی خود یعنی حزب الله اهرم های کنترل این کشور را در دست دارد و آن را اداره می کند، و نه به این دلیل که احزابی که مواضع ملی آنها قبلاً واضح بود ولی به علت از دست دادن قدرت رویارویی با گسترش نفوذایران، از مواضع خود عقب نشینی کردند. بلکه برای این است که متأسفانه، کسانی هستند که قدر دان موضع گیری های سیاسی و اقتصادی کشورهای خلیج، که در جهت منافع لبنان است، نیستند و افزایش توهین ها و اتهامات به کشورهای خلیجی را امری عادی می پندارند.

«فارس های لبنانی» حمله بی سابقه ای را بر ضد عربستان و کشورهای خلیج آغاز کرده اند. این ها، هر چقدر هم که تعدادشان در دوره اخیر افزایش یافته است، مواضع و دیدگاه ها و زبان دشمن ستیزی آنها مفهوم است. اما «عرب های لبنانی» که ایران در آن ها نفوذ نکرده ، و ضمناً آنها لبنانی های شیعه و سنی و مسیحی و دروز و از همه طوایف لبنان هستند، نیز نقش متناقضی دارند. و صدای آنها مانند گذشته بلند نیست تا بتوانند جلوی گسترش و نفوذ فارس ها را در دل دولت لبنان بگیرند. نفوذی که از زمانی آغاز شد که ایران موفق به صادر کردن انقلاب خود به لبنان شد.