لندن:عضوان الاحمری

یک روزنامه نگار همیشه به دنبال مصاحبه با ستاره ها و چهره های سرشناس است چه برسد به اینکه این دیدار با کسی مثل لاری کینگ مجری معروفی باشد که در گفت وگو و مصاحبه با ستاره ها تبحر خاصی دارد.

لاری کینگ ۸۱ ساله چندی پیش شصت و یکمین سالگرد آغاز به کار بی وقفه اش در رادیو و تلویزیون را جشن گرفت. اما تجربه فعالیت رسانه ای کینگ را نمی توان در چند جمله خلاصه کرد. لاری کینگ در مصاحبه با الشرق الاوسط از خود می گوید. متن این گفت و گو در زیر آمده است:

شما بیش از ۶۰ سال فعالیت رسانه ای می کنید و اول مه هم شصت و یکمین سالگرد آغاز به کار در رسانه را جشن گرفتید. چه احساسی دارید؟


اصلا فکرش را هم نمی کردم که فعالیتم را این همه سال ادامه بدهم. در سال ۲۰۱۰ تصمیم گرفتم بازنشسته بشم اما بعدش برنامه سی ان ان را آغاز کردیم که بیش از ۶ سال ادامه دارد. من کارم را دوست دارم و سوال کردن را دوست دارم و همین باعث شده تا کارم را ادامه بدهم. اصلا فکرش را هم نمی کردم که تا ۶۱ سالگی مجری برنامه های تلویزیونی باشم.

اگر می شد برگردید به عقب آیا دوباره دنبال کار رسانه می رفتید یا در حوزه دیگری فعالیت می کردید؟


اگر زمان به عقب برمی گشت باز هم می رفتم دنبال کار رسانه ای. اما اگر دنبال این کار نمی رفتم شاید نقش های کمدی بازی می کردم. البته من هراز گاهی استند آپ کمدی بازی می کنم. اما کار اصلی من همان کار رسانه ای است. باور کنید هیچ چیزی برای من به اندازه ارتباط با مردم و مطرح کردن سوال های گوناگون و مورد توجه مردم ارزش ندارد.

آیابه نظر شما اهل رسانه اصلا میتوانند روزی بازنشسته بشوند؟

خیلی دشوار است که از کار رسانه ای بازنشسته بشوید. من به رسانه به عنوان یک شغل نگاه نمی کنم. من کارم را دوست دارم. گفت و گو با مردم را دوست دارم. اهل رسانه نباید بپرسند کی بازنشسته می شوند چون نمی توانند از کارشان کنار بکشند.

حالا برگردیم به آغاز فعالیتتان در رسانه. بدترین خاطره شما در رادیو یا تلویزیون چیست؟


نخستین روز کار در رایو خیلی ترسیده بودم. نمی دانستم چه بگویم. استرس داشتم. همواره علاقمند به کار در رادیو بودم اما در آن روز به خصوص نمی توانستم حرف بزنم. مدیر رادیو آمد و درباره اهمیت ارتباط صحبت کرد و بعد هم میکروفون را روشن کردم. به شنوندگان گفتم که چقدر استرس دارم. از آن لحظه به بعد استرسم رفع شد و اعتماد به نفس پیدا کردم. همین لحظه اول بدترین لحظه بود.

شما به عنوان مجری با مهمانان فراوانی دیدار کردید. چه کسانی میهمان ویژه شما بودند ؟

نمی توان به مهمان خاصی اشاره کرد اما می توان از نام های معروفی مثل فرانک سیناترا و مارلون براندو و مارتین لوتر کینگ و نلسون ماندلا یاد کرد به خصوص سیناترا و براندو.

مهمانان سیاسی چطور؟


با روسای جمهور و نخست وزیر و رهبران کشورهای مختلفی مثل فرانسه و آلمان و انگلیس و مکزیک و آمریکای جنوبی مصاحبه کردم. البته فهرست مصاحبه شونده ها خیلی طولانی است.


شما با ۶۰ هزار نفر گفت و گو کردید. با چه کسی دوست داشتید مصاحبه کنید اما نشد؟


فیدل کاسترو. فکر می کردم که در جریان سفر چند سال پیش به کوبا می توانم با او دیدار کنم اما نشد. کاسترو ۶۰ سال رهبر کوبا بود. جدای از دیدگاه سیاسی او اما گفت و گو با کاسترو می توانست جالب باشد.
اگر به شما بگویند که برای آخرین بار دوست دارید با چه کسی مصاحبه کنید چه کسی را انتخاب می کنید؟
امیدوارم که آنقدر زنده بمانم تا بتوانم با «رئیس جمهوری که هنوز به دنیا نیامده» مصاحبه کنم. می خواهم با آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان مصاحبه کنم. او خانم مقتدر و دارای شخصیتی قوی در اروپا است. ترزا مه نخست وزیر انگلیس و امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه هم در این لیست قرار دارند.

آیا کسی به شما در تهیه سوال ها کمک می کند؟


نه کسی کمک نمی کند. من همه سوال ها را تهیه می کنم. یک تیم کاری خوب هم دارم که اطلاعات مهمی درباره افراد مختلف ارائه می کند. مهم ترین نکته در مصاحبه گوش کردن به پاسخ ها است چرا که ممکن است سوال های تازه ای پیش روی شما قرار دهند
.


شما با شبکه تلویزیونی راشا تودی هم همکاری کردید چرا اصلا به این شبکه رفتید؟


من به راشا تودی نرفتم. آنها قراردادی با اورا تی وی بستند ومن هم سهامی در این شرکت دارم. آنها برنامه من را پخش می کنند اما در آن دخالت نمی کنند. این برنامه از روسیه و پوتین انتقاد می کند اما آنها سانسور نمی کنند.


آیا تا حالا وادار به گفتن چیزی بر خلاف میل یا دیدگاه سیاسی تان چه در سی ان ان یا قبل از آن شده اید؟

نه. اصلا. البته من از این لحاظ خوش شانس هستم چرا که هیچ وقت کسی به من نگفته این کار را انجام بده یا این کار را انجام نده.

نظرتان درباره کار رسانه ای در حال حاضر و اصطلاح «اخبار دروغ» چیست؟


نمی دانم این اصطلاح از کجا آمده است. من خیلی وقته که توی کار رسانه ای هستم و اصطلاح اخبار دروغ به گوشم نخورده. برخی شبکه ها مثل FOX و MSNBCگاهی مبالغه می کنند اما تا حالا ندیدم اخبار دروغ پخش کنند. حالا شاید فلان شبکه گاهی از سیاست بی طرفانه فاصله بگیرد اما شبکه های حرفه ای و معروف اخبار دروغ پخش نمی کنند.

آیا به نظرتان شبکه های اجتماعی عامل تضعیف رسانه های گروهی هستند یا اینکه همدیگر را تکمیل می کنند؟


کاربران شبکه های اجتماعی در مورد مسائل گوناگون نظر می دهند و اطلاع رسانی می کنند. من چندان به این شبکه ها توجه نمی کنم. البته بعضی افراد کمتر شناخته شده هم دیدگاه های خوبی دارند که در این شبکه ها منتشر می شود. اما من شبکه های تلویزیونی مهم و برجسته مثل «سی بی اس» و «ان بی سی» و «ای بی سی» را دنبال می کنم. رسانه ها و مطبوعات بسیاری مثل «نیویورک تایمز» و «لس آنجلس تایمز»‌و «واشنگتن پست» و «بی بی سی» و غیره حرفه ای کار می کنند و من کارشان را دوست دارم. رسانه ها در کل حال و روز خوبی دارند. حالا مطبوعات و کتاب در آمریکا  در حال ناپدید شدن هستند چرا که دیگر همه چیز آنلاین قابل دسترس است. دنیا در حال تغییر است.

آیا فکر می کنید مطبوعات در حال ناپدید شدن هستند؟

من مطبوعات را دوست دارم و امیدوارم که چنین چیزی پیش نیاید. چندین سال ستون نویس USA TODAY و MIAMI HERALD بودم برای همین خیلی ناراحتم که فرزندانمان دیگر روزنامه نمی خوانند. بچه های من نوجوان هستند. آنها روزنامه نمی خوانند همه اطلاعاتشان را از روبایل یا تلویزیون کسب می کنند. اما نمی توان جلوی پیشرفت تکنولوژی را گرفت. امروز شما در روزنامه اخباری را مطالعه می کنی که روز قبل آنها را شنیده ای و این ناراحت کننده است.

سی.ان.ان ۷۰سالگی لاری گینگ را در سال ۲۰۰۳ میان خانواده وخبرنگاران نامدار نانسی گریس ومایک والاس جشن گرفت (گتی)

 

جری ساینفیلد مهمان یکی از برنامه های شما بود. چرا توی آن برنامه ناراحت و خشمگین شد؟


من درباره دلایل توقف برنامه تلویزیونی اش پرسیدم. خب من اشتباه کردم. اصلا برنامه اش را ندیده بودم چرا که همزمان با برنامه من پخش می شد. بعد از سی ان ان شروع کردم به دنبال کردن برنامه ساینفیلد و چند سالی است که این برنامه را نگاه می کنم. برنامه خیلی خوبی است و الان دلیل موفقیتش را می فهمم. بعد از آن من و ساینفیلد با هم دوست شدیم و در فیلم او The Bee Movie بازی کردم. اتفاقا او یک بار دیگر هم مهمان برنامه ام بود.


گفته می شود لاری کینگ از مهمانانش «سوالات سخت» نمی پرسد و وسط حرفشان هم نمی پرد. لاری کینگ سوال می پرسد و پاپیچشان نمی شود و به آنها فرصت می دهد تا به راحتی حرف بزنند. نظرتان در این باره چیست؟


من دوست ندارم وسط حرف کسی بپرم. اما از سوال کردن هم نمی ترسم. سوال هایم را متفاوت تر از بقیه مطرح می کنم. سوال هایی می پرسم که با مهمانانم در نیفتم. به هر حال برنامه من بیشتر یک برنامه سرگرمی است تا گفت و گوی جدی. من همیشه به هدف مورد نظرم می رسم.

پس چرا چنین چیزی درباره شما گفته می شود؟


نمی دانم. نمی توانم بفهمم چرا چنین چیزی می گویند. شاید دلیلش حسادت باشد. سوال هایی خوبی در برنامه هایم مطرح می کنم و خوب هم به پاسخ مهمانان گوش می کنم. شنونده خوبی هستم. من روزنامه نگارم و می خواهم از همه چیز سر دربیاورم. نمی توانم به مردم بگویم باید از این خوششان بیاید یا از این بدشان بیاید. من به سبک خودم برنامه ام را تهیه می کنم و کارم را دوست دارم. مخاطبان هم یا از من خوششان می آید یا خوششان نمی آید. اگر یکی از برنامه هایم را ببینید چیزهای زیادی یاد می گیرید.


چرا لاری کینگ شبیه همکارانش نیست؟ چرا شما معروف تر از بقیه اید؟


حالا نمی دانم که من با بقیه فرق دارم یا نه. من در برنامه هایم خودم هستم. چند سال پیش یکی به من گفت «تنها راز این کار این است که هیچ رازی در کار نیست. فقط خودت باشمن هیچ وقت تظاهر نمی کنم. نمی دانم چطور کار می کنم. من کار در رادیو و تلویزیون و روزنامه را دوست دارم. دوست دارم با بقیه ارتباط برقرار کنم. اگر شما از کار من خوشتان نمی آید نمی توانم شما را مجبور کنم که کارهایم را دوست داشته باشید.


اما شما یکی از مشهورترین گویندگان رادیو هم هستید. چرا این لقب باز به شما داده شده؟


خیلی به این سوال فکر کردم. شاید به این دلیل که من تظاهر نمی کنم که از قشر نخبگان و فرهیختگان هستم و پروپاگاندای خاصی هم ندارم. من کنجکاو هستم. دوست دارم سوال های کوتاه بپرسم. مغرور نیستم. سوال های مورد نظر مردم را مطرح می کنم و پاسخ سوال هایم را می شنوم. این همین کاری است که در طول این سال ها انجام می دهم.
اگر بگویم من از گفت و گو با همهچه رئیس جمهور و چه مردم کوچه و خیابانلذت می برم مبالغه نکرده ام. دوست دارم به داستان و ماجراهای بقیه گوش بدهم و از آنها سوال بپرسم. نکته اصلی همین است: من سوال های ساده ای را مطرح می کنم که مردم عادی خواهان شنیدن پاسخشان هستند.

نظرتان درباره گفت و گوی محمد بن سلمان ولیعهد سعودی با برنامه «۶۰ دقیقه» شبکه تلویزیونی سی بی اس چیست؟


بله. عالی بود. من واقعا به اقدامات او علاقمند هستم. او در حال تغییر کشورش است. تحولات بزرگی در سعودی در راه هستند یعنی تغییرات بی سابقه ای که تا حالا در این کشور روی نداده است.


آیا فکر می کنید که روزی با شاهزاده محمد مصاحبه می کنید؟


این اتفاق خیلی خوبی خواهد بود. دوست دارم با ملک سلمان پادشاه سعودی و شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد گفت و گو کنم. امیدوارم که بتوانم این کار را انجام بدهم. تغییرات پرشتابی در سعودی در حال جریان است.. این هم یک انقلاب است. من از افرادی که رهبر تغییر یا تحول می شوند خوشم می آید و شاهزاده محمد بن سلمان همین کار را انجام می دهد. برای او آرزوی موفقیت می کنم.


توصیه تان به اهل رسانه و کسانی که دوست دارند مثل شما باشند چیست؟


خودتان باشید و تظاهر نکنید. تسلیم نشوید. اگر شما را متقاعد کنند که به هدفتان نمی رسید شما به هدفتان نخواهید رسید. اگر اراده کنید به هدفتان می رسید. جوانان با استعداد همواره جایی در کار رسانه دارند. اگر اراده کنید و شایستگی دارید این فرصت را از دست نمی دهید.

اگر اجازه بدهید چند تا سوال خصوصی مطرح کنم.


بفرمایید


شما به بیماری قلب و قند در سال ۱۹۸۷ و سرطان پروستات در سال ۱۹۹۹ مبتلا شدید. یک عمل جراحی سرطان ریه داشتید. این بیماری ها چه تاثیری بر روی کار شما داشته است؟ شما همیشه درباره ترس از مرگ حرف می زنید.

این تجربه ها باعث شد تا من شیوه زندگی سالمی دنبال کنم. رفتارهای غذایی و برخی رفتارهایم را تعدیل کنم. سیگار کشیدن را کنار گذاشتم. سعی می کنم غذای سالم بخورم و به سلامتی جسم و عقلم توجه کنم.

من بر اثر این بیماری ها مرتب به پزشک مراجعه می کنم و معاینه های پزشکی مستمر برای من بسیار مهم هستند. تشخیص زودهنگام و درمان سرطان ریه ام هم به دلیل همین معاینه ها بود.
حالا من از وضع سلامت خودم آگاه تر هستم البته وسواسی نیستم.
طرفداران پر و پا قرص لاری کینگ دوست دارند درباره زندگی روزمره و غذا و سریال و سرگرمی مورد علاقه شما بیشتر بدانند. یعنی چیزهایی که رسانه ها به آنها اشاره ای نمی کنند.
صبح زود بیدار می شوم. صبحانه را با دوستانم می خورم. شام را هم با آنها می خورم و درباره سیاست و ورزش و اخبار گوناگون صحبت می کنیم. در روز ۵ روزنامه می خوانم و بعد برای ضبط برنامه به استدیو می روم و کارم عصر تمام می شود.
برنامه های خبری و ورزشی را دوست دارم. همیشه در حال یاد گرفتن هستم. همیشه مطالعه می کنم. سینما رفتن را دوست دارم. به استادیوم برای تماشای مسابقات بیس بال می روم و تیم محبوب فرزندانم را تشویق می کنم. کیک لیمویی را دوست دارم.