هماهنگی و پوشش قطری-ترکی در خصوص ضدیت با پادشاهی عربی سعودی بسیار عیان بود و برای فهم آن نیاز به هوش فراوانی نیست؛ طوری که تقسیم کار توافقی میان آن دو کاملاً محرض بود: ترکیه معلوماتی را فاش می‌کرد و قطر به وسیله موتور رسانه ای خود، شبکه الجزیره، انتشار آن را بر عهده می‌گرفت. البته رسانه‌های دیگری نیز که تشنه چنین موضوعاتی هستند درگیر این قضیه شدند و برای دروغ پردازی وارد عمل شدند.
ترکیه منبع اطلاعات بود و قطر منبع مال و ثروت برای انتشار آن اطلاعات. آنها در طول یک ماه و نیم درصدد بودند برخی اهداف بلند پروازانه را از این هجمه تحقق بخشند اما ثابت شد که تلاش آنان بی فرجام بود و با شکست مواجه شد. همه تلاش‌های قطر و ترکیه برای گرم نگه داشتن قضیه خاشقجی بی‌حاصل ماند و مشاهده شد که چگونه سفر ولی عهد سعودی به امارات و مصر و… و آنگاه به آرژانتین نتیجه بخش بود و تمام آن تلاش‌های سیاه نمایی هیچ تأثیری در استقبال از ولی عهد توسط روسای بزرگ جهان نداشت.
در این بحران قطر تمام تلاش‌های خود را در کار کرد تا به پادشاهی عربی سعودی ضربه بزند. می‌پندارم پس از این تلاش‌های بیهوده دیگر کسی جرات نکند برای قطر میانجی گری کند تا بحران خود با خلیج را حل کند. بحران قطر با خلیج پس از قضیه خاشقجی وارد مرحله جدیدی شد که باعث شد عمق بحران افزایش یابد. از این رو کشورهای خلیج به صراحت اعلام کردند که شرط‌های سیزده‌گانه که بر قطر لازم است برای حل بحران آنها را اجرا کند، همچنان باقی است و هیچ گونه تغییر موضع یا تساهلی با قطر صورت نگرفته‌است. این قطر بود که به دور خود یک دیوار بزرگ کشیده و در دشمنی با خلیج عمل می‌کند.
طنز اینکه ترکیه منبع عمده اطلاعات قطر در قضیه خاشقجی راه‌های بازگشت به سعودی را ویران نکرد و برای بازیابی روابط با آن راه‌هایی را در نظر گرفته بود، زیرا ترکیه به خوبی اهمیت و حجم پادشاهی عربی سعودی را می‌داند. برای مثال ترکیه یکبار تهدید می‌کرد و باری دیگر موضع مسالمت آمیز اتحاذ می‌کرد: مولود چاوش اغلو یکبار از ضرورت بین‌المللی شدن قضیه خاشقجی می‌گفت و بار دیگر بیان می‌کرد که روابط سعودی و ترکیه تحت تأثیر قضیه خاشقجی قرار نخواهد گرفت.
دست کم ترکیه با وجود این برنامه خبیثِ خود راه‌هایی را برای اعاده روابط با سعودی در نظر گرفته‌است. زیرا ترکیه درصدد بود در صورتی که این برنامه اهداف خود را متحقق نکند به برقراری روابط با سعودی اقدام کند؛ و این است سیاست و سیاست ورزی؛ زیرا سیاست این است که همه ورق های خود را در یک قمار نبازی؛ و همیشه راهی برای بازگشت در نظر بگیری. اما سادگی سیاست قطر این بود که تمام راه‌های بازگشت را ویران کند و تمام داشته‌های خود را در یک قمار ببازد.
این بحران به سر آمد و قطر مانند یک نقطه کوچک در یک جزیره شناور است و از مجموعه خلیجی کاملاً دور گشته‌است. در حالی که ترکیه هنوز در حال مانور دادن است و نمی‌خواهد ضرر و زیان بیند.