قطر در حال رشد بدون توقف

قطر در حال رشد بدون توقف

امیر قطر در سر سودای چه دارد؟ رویاهای بزرگ او چه زمانی محقق می شوند؟ حمد بن خلیفه آل ثانی که در سال ۱۹۹۵ با کودتا در غیاب پدر که در سوییس بسر می برد، زمام امور را برعهده گرفت، سالهاست در حال صرف هزینه برای تحقق رویاهای بلندپروازانه خود در اقصی نقاط دنیا می باشد. آیا تحقق این رویاها امیر را به اوج می رساند یا متاثر از سیاستهای جاه طلبانه خود به پایان نزدیک می کند؟ افلاطون در تغبیر قابل تاملی می گوید: گاه شتاب زیاد، سیاستمدار را دیرتر به مقصد می رساند! ایا این تعبیر افلاطون در مورد امیر قطر صادق است؟

قطر یکی از امیرنشین های واقع درشبه جزیره عربستان است که در ۳ سپتامبر ۱۹۷۱ به استقلال رسید. جمعیت این کشور ذره ای ۱٬۸۵۳٬۵۶۳ نفر است و بیش از دوسوم جمعیت آن را غیرقطری‌ها تشکیل می‌دهند. این کشور مدتهاست سعی دارد تاریخ، جمعیت کم و مساحت جغرافیایی کوچک خود را به یمن درآمد هنگفت ناشی از نفت و گاز، با سیاست های بلندپروازانه در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، ورزشی، رسانه ای، حمل و نقل و… جبران کند. از همین رو برای همه این حوزه‌ها برنامه ریزی کرده است.

قطر که با تحولات جدید در کشورهای عربی ، مدافع حقوق بشر، دمکراسی و آزادی بیان در دیگر کشورها شده، فاقد بسیاری از بدیهی ترین پیش نیازهای دمکراسی و حقوق بشر در کشور خود است. هرچند امیر قطر در هراس از انقلابهای منطقه ، بالاخره پس از سالها حکومت، از برگزاری اولین انتخابات پارلمانی در سال ۲۰۱۳ خبر داده است، ولی نشانه های بی اعتنایی به حداقل آزادیها در این کشور کم نیست. از نداشتن کمترین حقوق سندیکایی، سیاسی یا اجتماعی برای کارگران مهاجر که بخش اعظم جمعیت این کشور را تشکیل می دهند، تا نبود آزادیهای سیاسی شهروندان قطری. نمونه آن را در حکم حبس ابد دادگاهی در قطر برای “محمد بن راشد العجمی” به اتهام تحرکات علیه رژیم که به اعتقاد برخی قصیده وی در نقد امیر قطر در سال دوهزار و ده و به اعتقاد جمعی دیگر قصیده الیاسمین در وصف انقلاب تونس و ابراز امیدواری برای تحقق انقلاب در کشورهای عربی عامل بازداشت وی بوده است، سیاست های دوگانه قطر را بیش از پیش آشکار ساخته است.

از جمله اقدامات امیر قطر برای رسیدن به رویاهای بی پایان او، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

رسانه‌ای قدرتمندتر از قطر

یکی از اقدامات اساسی قطر تاسیس شبکه الجزیره بود که پخش برنامه خود را از اواخر سال ۱۹۹۶ آغاز کرد و اواخر سال ۲۰۰۱ با پخش سخنرانی ویدئویی رهبران القاعده جهانی شد. این تلویزیون که از آزادی کاملی در بیان مسایل مختلف برخوردار است، از قضاوت و انتقاد نسبت به سیاست های داخلی منع شده است. الجزیره به جز متهم بودن به عدم پوشش تحولات داخلی قطر، بخاطرنحوه پوشش تحولات برخی کشورها از جمله بحرین و نقض بی طرفی در رابطه با اوضاع سوریه مورد اعتراض قرار گرفته است.

اخیرا شبکه تلویزیونی الجزیره قطر، با پرداخت ۵۰۰ میلیون دلار ، تلویزیون آمریکایی «کارنت تی وی» را هم خریده و به این ترتیب به میلیون ها بیننده جدید دسترسی یافته است. این اقدام گامی در جهت نفوذ به بازار آمریکا است. این رقم در شرایطی که بسیاری از شبکه های تلویزیونی در حال کوچک کردن خود هستند، رقم قابل توجهی است.

در آرزوی المپیک

مسئولین قطری مبالغ هنگفتی را برای نیل به اهداف ورزشی خود صرف کرده اند. تلاش برای کسب میزبانی المپیک یکی از مهمترین سیاستهای ورزشی این کشور است. یکی از مسئولین قطری گفته است: «مهمتر است که شما در کمیته بین المللی المپیک (CIO) به رسمیت شناخته شده باشید تا در سازمان ملل متحد چون همگان به تصمیمات (CIO) احترام می گذراند.»

دبیرکل کمیته المپیک قطرهم معتقد است: «سرانجام یک روز میزبانی المپیک را به دست خواهیم آورد. ما تا کنون دو بار برای میزبانی بازی های المپیک تلاش کرده ایم و همچنان به تلاش خود ادامه خواهیم داد و از تلاش خود دست نخواهیم کشید. این تلاش ها بخشی از دیدگاه ما برای تبدیل قطر به مرکزی ورزشی در جهان است.»

قطر همچنین میزبان مسابقه های جام جهانی فوتبال دوهزار و بیست و دو خواهد بود. این کشور فوتبالیست های مشهوری که سالهای آخر فعالیت ورزشی شان را می گذرانند، با پرداخت دستمزدهای قابل توجهی جذب کرده است.
یکی از پروژه های دیگر قطر در این حوزه مطرح کردن بیشتر کشور در سطح جهانی است. درج مطلب و گزارش پیرامون قطر در مطبوعات ورزشی یکی از سیاست های این کشور بوده است.

بدنبال جایگاه فرهنگی

قطریها که سالهاست درتلاشند درزمینه های مختلف سیاسی و اقتصادی با صرف هزینه های هنگفت، نام کشورشان را به نوعی مطرح کنند، از مباحث فرهنگی و هنری هم غفلت نکرده اند و این برنامه ها و طرح های فرهنگی هنری با صرف هزینه های میلیاردی در حال اجراست. برآوردها حاکی از آن است که قطر بیست و پنج میلیارد دلار در طرحهای فرهنگی و هنری سرمایه گذاری کرده تا همزمان با میزبانی جام جهانی فوتبال، برای خود درعرصه های فرهنگی نیز جایگاهی پیدا کند.

اشتهای سیری ناپذیر اقتصادی

ورود به بازار سرمایه گذاری اروپا و امریکا یکی از دلمشغولیهای اصلی قطر است. امیر قطر که عطش سیری ناپذیری در زمینه سرمایه گذاری دارد، در سالهای گذشته اقدامات قابل توجهی در این زمینه انجام داده است. خبرگزاری رویترز نوشته است: قطر در دوازده ماه اخیر بزرگترین خریدار دولتی املاک در اروپا بوده و سه و نیم میلیارد یورو (معادل چهار میلیارد و سیصد میلیون دلار) در هشت معامله از جمله خرید دهکده المپیک لندن و یک مرکز خرید در خیابان شانزلیزه پاریس هزینه کرده است.

بر اساس گزارش شرکت رویال کاپیتال آنالیتیکس، در بین کل سرمایه گذاران در بخش املاک اروپا، قطر بعد از شرکت سرمایه گذاری بلاکستون که چهار میلیارد یورو در نوزده معامله برای خرید ساختمان های اداری و واحدهای صنعتی در اروپا هزینه کرده است، در جایگاه دوم قرار می گیرد. قطر از سال دوهزارو هفت، پنج میلیارد و هفتصد میلیون یورو برای خرید املاک در اروپا سرمایه گذاری کرده که هشتاد درصد این املاک در لندن و پاریس بوده است. قطر هزینه ساخت برج شارد را که بلندترین آسمان خراش در کشورهای عضو اتحادیه اروپا محسوب می شود و ماه گذشته در لندن افتتاح شد، پرداخته است. قطر مالک فروشگاه زنجیره ای هارودز است و بیست و هفت درصد سهام شرکت سونگبرد استینس را در اختیار دارد که مالک بخش اعظم محله مالی «کناری وورف» در لندن است. قطر همچنین بخشی از سهام شرکت های مختلف از جمله شرکت خودروسازی آلمانی پورشه و بانک بارکلیز و شرکت کالاهای لوکس ال.وی.ام.اچ را خریده است. این کشور توانست ساختمان تاریخی «ویرژین» در خیابان شانزلیزه پاریس را به قیمت نیم میلیارد یورو خریداری کند. این چهارمین سرمایه گذاری بزرگ قطر در پاریس در ۱۰ سال گذشته است. قطر در سال ۲۰۰۸ نیز مرکز کنفرانس‌های بین المللی در خیابان کلبر را به قیمت ۴۰۰ میلیون یورو خریداری کرد. این کشور همچنین هتل رویال مونسو در خیابان فوش و ساختمانی بسیار مجلل در میدان وندوم را نیز خریداری کرده است.

سازمان سرمایه گذاری قطر ۲ / ۵ درصد از سهام شرکت معروف جواهرات “تیفانی” آمریکا را خریداری کرد. همچنین دارنده هفده درصد از سهام شرکت خودروسازی فولکس واگن” آلمان و یک درصد از سهام شرکت “ال وی ام اچ” فرانسه است .

فعال در منطقه

ورود فعال به صحنه رویدادهای کشورهای عربی سالهاست مورد توجه سیاستمداران قطری قرار دارد و محدود به تحولات دوسال اخیر نیست. این کشور کوچک، اما جاه طلب، خواستار جایگاهی متمایز و ممتاز در جهان اسلام و در بین کشورهای عربی است؛ مثلا محلی بعنوان مرکز دیپلماسی منطقه ای.

برخی معتقدند قطر با اعمال دیپلماسی اقتصادی، تلاش می کند با حمایت از جریان‌های مخالف در کشورهای عربی، و کمک های سخاوتمندانه برای بقدرت رسیدن جریان اسلامی از حامیان اخوان المسلمین در این کشورها، عملا بر مشکلات داخلی خود سرپوش گذارد. حضور و فعالیت دهها رهبر اخوان المسلمین از کشورهای مختلف عربی در دوحه، برگزاری بسیاری از نشست ها ی این گروه در قطر و به کار گیری تعدادی از اعضای این گروه در تلویزیون الجزیره نشانه پیوند تنگاتنگ این گروه و این کشور است.

هرچند حمد بن خلیفه آل ثانی مدعی شده قطر در هیچ کشور دیگری چه عربی و یا غیر عربی، به دنبال اهداف سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی نیست، و فقط در حال حمایت از ملتهای مظلوم منطقه است، ولی واقعیات متفاوت از ادعاهای امیر است و برخی معتقدند بهترست امیر نیم نگاهی به سکنه کشور خود نیز داشته باشد. به نظر می رسد خصوصا در دو سال گذشته قطری ها از خلأ ایجاد شده ناشی از خیزشهای مردم در کشورهای عربی با اعمال دیپلماسی رسانه ای خود ( الجزیره) از فضای موجود در راستای اهداف بلندپروازانه اش حداکثر استفاده را برده است. تحولات در کشورهای عربی، درحالیکه نگرانی کشورهای بزرگتر عربی را موجب شده، برای قطر فرصتی طلایی برای خودنمایی بیشتر بوده است.

آنچه در پی می آید، نگاهی گذرا به برخی تلاشهای منطقه ای قطر در قالب “دیپلماسی اقتصادی” در کشورهای متاثر از خیزش عربی دارد:

مصر: در روزهای نخست انتخاب محمد مرسی به ریاست جمهوری، امیر قطر به مصر سفر کرد و جهت حمایت از اقتصاد مصر مبلغ دو میلیارد دلار به این کشور کمک مالی داد. همچنین دولت قطر در مدت پنج سال آینده به میزان هجده میلیارد دلار در این کشور سرمایه گذاری خواهد کرد.

در هفته ای که گذشت، حمد بن جاسم نخست وزیر قطر گفت کشورش حجم کمک‌های مالی به مصر را از دو و نیم میلیارد دلار به پنج میلیارد دلار رساند که از این میزان چهار میلیارد دلار به عنوان ودیعه در بانک مرکزی و یک میلیارد دلار نیز به عنوان هدیه خواهد بود. حجم مبالغ به ودیعه گذاشته شده دو برابر شد که این اقدام به دستور امیر قطر و در راستای کمک به دوستان در مصر است.

فلسطین: امیر قطر دو ماه و نیم پیش( اوایل آبان ماه )بعنوان اولین رییس کشور عربی راهی غزه شد. از امیر قطر هم در سطح مردمی و هم در سطح دولتی استقبال بسیار خوبی بعمل آمد، منتها این سوال مطرح شد که هدف ازین سفر در این مقطع چه بود؟ محاصره غزه که امر جدیدی نبود.

برخی تلاش قطر برای نزدیک شدن بیشتر به اخوان المسلمین را علت اصلی این سفر عنوان می کنند. همچنین گفته شد این سفر با هدف متقاعد کردن سران حماس برای انتقال دفتر سیاسی این گروه از دمشق به دوحه بوده است. امیر قطر با ورود به نوار غزه، یک پروژه سرمایه گذاری دویست و پنجاه و چهار میلیون دلاری را برای بازسازی این منطقه افتتاح کرد. همچنین قرار شد هزار خانه برای اقشار کم درآمد و فقیر در منطقه خان یونس در جنوب نوار غزه احداث کند.

سوریه: حمد بن جاسم آل ثانی اواخر فوریه سال قبل در سفری رسمی به نروژ، از کشورهای دنیا خواسته بود مخالفان سوریه را تسلیح کنند. امیر قطر هم در مجمع عمومی سازمان ملل خواستار حمله نظامی به این کشور شد و برای تسریع در براندازی نظام سوریه، مخالفین مسلح در این کشور را مورد حمایت مالی و لجستیک قرار داد. نشست مخالفان در دوحه تشکیل شد و در بیانیه پایانی این نشست، با هر گونه اقدام مسالمت آمیز برای پایان بحران سوریه مخالفت و از کشورهای مختلف درخواست شد از مخالفان حمایت نظامی کنند. موفقیت قطر در گردهم آوردن مخالفین سوری و تشکیل ائتلاف مخالفان که مورد شناسایی بسیاری کشورها قرار گرفت، در شرایطی که مخالفان سوری پیش ازین نتوانسته بودند در نشست های خود در استانبول و کشورهای اروپایی توفیقی کسب کنند، قابل توجه بود.

عراق: قطر از جمله کشورهایی است که با کمک های فراوان و دامن زدن به اختلافات طایفه ای و مذهبی درعراق سعی کرده مشکل ایجاد کند. قطر به همراه برخی کشورهای عربی و ترکیه از طرح خاورمیانه جدید و تضعیف هلال شیعی حمایت می کنند. برخی منابع با تاکید برخشنودی دولت قطر از حوادث اخیر عراق ، اعلام کردند دوحه معتقد است حوادث عراق برای ایجاد تغییرات گسترده در منطقه دربهترین زمان ممکن شکل گرفته است.

تونس: در جریان برخی اعتراضهای مردم و احزاب تونسی، دوحه به ایفای نقش منفی در حیات سیاسی تونس و تزریق پول برای تحقق اهداف قطر در این کشور متهم شده است. تونسی ها معتقدند که امیر قطر سعی دارد با عرضه کمک های هنگفت مالی به صورت طرح های تجاری یا سازندگی، رهبران تونسی را فریب دهد، آنها این اقدامات را تلاشی از سوی قطر برای سوء استفاده از انقلاب تونس و دور زدن اهداف انقلاب های عربی تلقی کرده اند.

برخی از احزاب این کشور تصمیم امیر قطر برای سفر به تونس وحضور در جلسه افتتاحیه مجلس موسسان تونس را مداخله خارجی در امور تونس دانستند. همچنین بعضی منابع دیپلماتیک عربی تأکید کردند، قطر پشت پرده تعیین “رفیق عبدالسلام” که پیش از این در شبکه الجزیره قطرکار می کرد، بعنوان وزیر امورخارجه در دولت جدید تونس قرار دارد و تعیین وی با درخواست دولت قطر و با هماهنگی با “راشد الغنوشی” رییس جنبش النهضه صورت گرفته است. عبدالسلام در اظهاراتی مطبوعاتی تأکید کرده است که دولت قطر هیچ نقشی در تعیین او نداشته است.

لیبی: قطر اولین کشور عربی بود که شورای انتقالی لیبی را به رسمیت شناخت، همراه نیروهای ناتو در اعمال منطقه پرواز ممنوع شرکت کرد، مبلغ زیادی برای تجهیز مخالفین صرف کرد، افسران مجرب به لیبی گسیل نمود، دهها ملیون دلار کمک به مخالفین نمود، چهار پرواز هفتگی به طرابلس راه اندازی کرد… پس از سرنگونی قذافی نیز دیپلماسی اقتصادی قطر در لیبی حرف اول را می زند.

رئیس شورای ملی انتقالی لیبی از حمایت دو میلیارد دلاری قطر از انقلاب این کشور خبر داد. عبدالجلیل همچنین تاکید کرد: هیچ لیبیایی به قطر سفر نکرد مگر آنکه به وی مقداری پول داده شد. هر کس به نقش قطر در این خصوص بی‌توجهی کند فردی قدرنشناس به شمار می‌آید.

عبدالجلیل همچنین برای نخستین بار اعلام کرد که طرح آزادسازی طرابلس پایتخت لیبی در کشور قطر تدوین شده بود.

یمن: علی عبدالله صالح در روزهای آغازین شروع اعتراض ها ی مردمی که منجر به استعفای وی شد ، قطر را به بی ثباتی در یمن از طریق تزریق میلیونها دلار پول به گروههای سیاسی متهم کرد و گفت: قطر کشور کوچکی است که می خواهد تبدیل به کشور بزرگی شود و اموال بسیار زیادی در اختیار دارد و نمی داند با این امکانات خود چه کار کند.ˈ از قطر برای تزریق میلیونها دلار پول به یمن قدردانی می کنیم، اما این پولها با هدف ایجاد هرج و مرج در یمن است.

از آنچه برشمرده شد، می توان تا حدودی اولا به گستره وسیع بلندپروازیهای قطر واقف شد و از سویی دریافت که این کشور با شناخت دقیق تهدیدها و مزیت های نسبی خود در منطقه و جهان سعی کرده نقیصه اصلی اش که ناشی از نداشتن تاریخی غنی و افتخارآمیز، احاطه توسط بازیگران قدرتمند منطقه ای، جمعیت کم و وسعتی محدود و ذره ای است با دیپلماسی اقتصادی، رسانه ای(الجزیره) و سیاسی خود بعنوان مرکزی برای رایزنی و حل و فصل مناقشات منطقه ای و بین المللی جبران کند.