با شکار لحظه‌های ناب، جوایز بین‌المللی گوناگونی درو کرد

قاهره: نادیه عبدالحلیم

به تصویرکشیدن حیات وحش صحرا، جهانی سراسر هیجان، دلهره و خطرکردن است. عکاس خود را در قلب طبیعتی بکر و سراسر زیبایی دست نخورده می‌بیند، با آن پاکی دلربا و شکوهی که در جزئیاتش نهفته است. با آن خطرها و موجودات عجیب و گوناگون. همچنین عکاسی که همیشه به طور غیرعادی به طبیعت نزدیک می‌شود، چاره‌ای ندارد جز اینکه از قبل برای سوژه‌هایش در محیط طبیعی برنامه ریزی کند و نزدیک‌ترین نقطه به آن را انتخاب کند بدون آنکه آزاری به آن برساند یا خود را به خطر بیاندارد.
زندگی صحرا علیرغم جذابیت‌هایش برای عکاسی، اما موفق نمی‌شود همه عکاسان را به خود جذب کند. عده معدودی در جهان به این سمت کشیده می‌شوند و احمد سالم رجب عکاس مصری یکی از آنهاست. کسی که زندگی صحرا را با دوربینش مستند کرده است.
احمد در گفت‌وگو با الشرق الاوسط از آغاز کارش می‌گوید: «وقتی پدرم سال ۱۹۹۱ برایم دوربین میکانیکی خرید، با دنیای تصویر آشنا شدم. بعد از آن میان انواع دوربین‌ها و عکاسی چرخیدم و علاقه‌ام تغییر کرد تا به این سطح حرفه‌ای در زمینه زندگی صحرایی رسیدم که در نهایت عاشقش شدم. علاقه‌ام به این دنیا از آنجا شروع شد که می‌دیدم وقتی پدرم صدای پرنده‌ای می‌شنید، نام محلی‌اش را برایم می‌گفت. شروع کردم به جست‌وجوی حقیقت علمی زندگی پرندگان و حیوانات. توی دنیای مجازی دنبال می‌کردم و بعد رسیدم به دنیای باز صحرا تا در مصر و خلیج روزها سپری کنم. حدود ۱۶ جایزه جهانی گرفتم و در بسیاری از جشنواره‌ها شرکت کردم. در مسابقات عکس زندگی صحرا و پرندگان فعال بودم. جدیدترین جایزه‌ای که دریافت کردم، پنجمین دوره جایزه طلایی مونته نگرو در سال۲۰۱۷ بود. همچنین جایزه طلایی کرواسی و صربستان در سال ۲۰۱۸٫ علاوه بر اینها جایزه هیئت داوران مسابقه عکاسی از پرندگان ۲۰۱۸ لندن را دریافت کردم».
به نظر او موفق شدن به گرفتن عکس خوب از زندگی در صحرا بسیار دشوار است و نیازمند مطالعه و مهارت و استعداد بالاست.
به گفته احمد «یکی از سخت‌ترین انواع عکاسی است به دلیل مخاطراتی که ارتباط مستقیم با حیوانات دارد. چاره‌ای نداریم جز اینکه خوب مطالعه کنیم پیش از آنکه بخواهیم به سمت‌شان برویم. اما در عین حال عکاس در نهایت به انسان‌ها چیزهایی را نشان می‌دهد که در زندگی عادی قادر به دیدنش نیستند. او ناقل زیبایی‌های خلقت خداست».
این عکاس دنیای صحرا از خاطراتش می‌گوید: «یکی از تجارب سختی که داشتم و هرگز فراموشش نمی‌کنم زمانی بود که در صحرای کویت به یک عقاب افریقایی برخوردم. درجه حرارت بسیار بالا بود و عقاب گرسنه و تشنه. توی شنزار دنبال آبی می‌گشت تا بنوشد و به راهش به سمت مرکز افریقا ادامه دهد. وقتی همه این را دیدم تصمیم گرفتم کمکش کنم. آرام روی شن‌های داغ به سمتش خزیدم. حدود ۳۰ متر رفتم و در یک متری‌اش رسیدم. سرم را به دستم تکیه دادم و صورتم را به سمت پایین گرفتم تا نفسی تازه کنم و مانع سوختن دست‌ و پاهایم بشوم و او را فراری ندهم و پرواز کند. شک نداشتم اگر به راهش ادامه می‌داد می‌مرد. شیشه آب کوچکی بیرون آوردم و آرام ریختم تا ببیند. و همین طور هم شد. سرش را زیر شیشه گرفت و آب نوشید. نگاهی به من انداخت گفتی می‌خواست از من تشکر کند. من هم تعدادی عکس از فاصله بسیار نزدیک از او گرفتم. انگار با آن عکس‌های بی نظیر به من پاداشی داد. یکی از آن عکس‌ها برنده جایزه طلایی مسابقه عکس صربستان و نقره ایتالیا شد».