سید محمد صادق خرازی سفیر ایران در سازمان ملل متحد (۱۹۸۹ تا ۱۹۹۵) و کشور فرانسه (۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶) و مشاور ارشد محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری وی بوده است.

سید محمد صادق خرازی سفیر ایران در سازمان ملل متحد (۱۹۸۹ تا ۱۹۹۵) و کشور فرانسه (۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶) و مشاور ارشد محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری وی بوده است.



صادق خرازی دیپلمات نام آشنای ایران در گفتگوی اختصاصی با شرق پارسی به بیان دیدگاههای خود پرداخت. خزاری در دولت هاشمی رفسنجانی و به مدت شش سال معاون نماینده ایران در سازمان ملل و سپس در دور اول دولت محمد خاتمی معاون آموزش و پژوهش وزات امور خارجه ایران و در سه سال آخر دولت هشتم به عنوان سفیر ایران در پاریس مشغول به فعالیت بود. او اکنون مشاور محمد خاتمی و مدیر وبسایت “ایران دیپلماسی” است.

همزمان با تلاش های ایران برای برقراری روابط با ایالات متحده و پیام های مثبتی که تهران و واشنگتن برای یکدیگر می فرستند، صادق خرازی در گفتگو با شرق پارسی گفت: ” ایران و آمریکا نزدیکترین کشورها به همدیگر برای تامین منافع مشترک و رفع تهدید های مشترک در منطقه هستند.”

شرق پارسی: رهبرایران آیت الله خامنه ای از “نرمش قهرمانانه ” سخن به میان آورده و تقریبا دو ماه پیش هم ایشان در سخنانی گفته بود که “اگر لجبازی های امریکایی ها نبود موضوع هسته ای به راحتی قابل حل شدن بود” آیا ایران مصمم شده است تا روابط خود را با آمریکا و غرب گسترش دهد؟

صادق خرازی: مناسبات خارجی ایران تابعی از رفتار متقابل خواهد بود، اینکه متهم می کردند و می کنند که ایران مصمم به تنظیم مناسبات و توسعه مناسباتش نیست همیشه در محافل سیاسی دنیا و داخل کشور مورد مباحثه و مناقشه بوده. سخنان آیت الله خامنه ای هم مبتنی بر یک استراتژی تازه نیست بلکه بر اساس یک فهم تازه است. اینکه اگر کسانی فکر می کنند ایران آماده حل و فصل مسائل نیست، بدانند ایران این آمادگی را دارد، منتها با درک و فهم متقابل. مناسبات خارجی رفتاری است از درک و فهم متقابل.

پرسش: دامنه این گسترش روابط تا کجا پیش خواهد رفت؟

بستگی به طرف مقابل دارد؛ اگر آنها فهمی تازه از مناسبات ایران داشته باشند و انعطاف از خود نشان دهند و بتوانند منافع ایران را به رسمیت بشناسند، ایران هیچ محدودیتی برای ارتقای روابط خود با کشورهای دنیا ندارد به جز با اسرائیل.

پرسش: فکر میکنید ایران چگونه در این میدان وارد شده است؟ با کارتهایی در دست و از موضع اعتماد به نفس یا آنگونه که برخی رسانه های غربی می گویند به خاطر نگرانی از تاثیر تحریم ها و اماده ارائه امتیازهایی به غرب؟

این بزرگترین اشتباه استراتژیک است اگر کسانی تصور کنند که ایران در واقع به دلیل فقر امکانات و بحران ها در حال باز کردن درهای خود است. این یک خطای استراتژیک است. ایران در دوران جدید می خواهد مناسبات خود را توسعه دهد یک فهم متقابل را می خواهد ایجاد کند اینگونه نیست که ایران از سرناچاری بخواهد روابط خود را توسعه بدهد.

ایران دوره سختی ها و تلخی ها را گذرانده، حتی برخی تصور دارند که اتفاقا ایران در محدودیت ها دوران بلوغ و خودکفایی خود را گذراند، مثلا در دوران جنگ، زمانی که با تحریم امکانات پشتیبانی روبه رو شدیم بزرگترین توفیقات و امکانات تکنولوژیک را به دست آوردیم. در ماجرای هسته ای هم همین گونه، وقتی دنیا به ما امکانات نداد وقتی آلمانی ها ، فرانسوی ها و آمریکایی ها زیر قرار دادهای خود زدند و عقب کشیدند ایران ناچار بود و نیاز به انرژی پاک داشت و ناچار بود برای عقب نماندن از قافله پیشرفت بشری به سراغ این کار برود. عده ای معتقدند که اتفاقا تحریم ها بستری مبارک و امری مغتنم برای پیشرفت کشور است.

اما عده ای دیگر اینگونه فکر نمی کنند. ایران کشوری بسیار مهم، دارای تاثیرات بین المللی و منطقه ای است. ایران باید ظرفیت بین المللی و جهانی خود را به کار بگیرد و این ظرفیت بین المللی و منطقه ای ایران منوط به این است که مسائل ایران هم در یک سبد متقابل مورد ارزیابی و بازنگری قرار بگیرد.

فصل جدیدی آغاز شده است این فصل تازه در صورتی به نتیجه می رسد که طرف مقابل هم فهم جدیدی را در قبال ایران داشته باشد و تصور نکند این “نرمش قهرمانانه” ایرانی ها به معنای واگذاری و یا نفی حقوق مردم ایران است. نرمش قهرمانانه از ارعاب نیست از ترمینولوژی نیست، بلکه از متودولوژی است.

ایران می گوید من نرمش قهرمانانه می کنم، یک امتیاز می دهم دو امتیاز می گیرم، می گوید قائل به مذاکره و گفتگو هستم. بالاخره در هر مذاکره ای شما ناچار هستید چیزی دهید و چیزی بگیرید برخی ها فکر می کنند ایران می خواهد از منافع خود و یا از سیاست های قبلی و یا منافع ملی خود بگذرد، این تفسیر اشتباه است. نرمش قهرمانانه مفهومی ایجابی دارد و به معنای وانهادن منافع ملی ایران نیست. هنجار ها می تواند تغییر کند اما ترمینولوژی نمی تواند تغییر کند.

پرسش: گفتید که در مذاکره بالاخره چیزی داده می شود و چیزی گرفته می شد، ایران اکنون چه چیز می تواند بدهد و اینکه کشورهای غربی انتظار دارند که ایران چه امتیازی بدهد؟

کسانی که مذاکره می کنند اختیارات کامل را برای بده بستان ها دارند. آنها در یک سبد خاص می توانند تفسیری از منافع ملی، تضمین و تامین منافع ملی داشته باشند. در یک مذاکره معمولا طرفین در یک موضوعی می توانند به نتیحه برسند و در موضوعی دیگر کار را موقتا به عقب بیندازند. این که چه مواردی قابل گفتگو و چانه زنی است در مذاکرات است که مشخص می شود. از اکنون نمی توان گفت چه امتیازهای را می توان گرفت و چه امتیازهایی را می توان ارائه کرد.

مثلا پنج به علاوه یک درست است که سعی می کند سیاست واحدی در برابر ایران داشته باشد اما در درون آن شش نگاه متفاوت حاکم است. ایران منافع و مقتضاتی دارد که به ایران این امکان را می دهد تا در زمین طرفین بازی کند تا با رفتار و منطق متعامل با همدیگر طربقی از همکاری را تعریف کنند. فکر می کنم آقای روحانی و تیم او دستشان برای هر نوع مذاکره و تامین خواسته هایشان باز است.

پرسش: تاثیر بهبود روابط ایران و غرب، به ویژه روابط ایران و آمریکا را بر معادلات منطقه ای چگونه می بینید؟

بی تردید ایران و آمریکا منافع و تهدید های مشترک در منطقه دارند. ایران و آمریکا نزدیکترین کشورها به همدیگر برای تامین منافع مشترک و رفع تهدید های مشترک در منطقه هستند. هیچ کشوری در منطقه خلیج فارس و منطقه خاورمیانه شاید اینقدر قرابت منافع با آمریکا ندارد. در چند سال اخیر آمریکا دو دشمن خونین ایران یعنی طالبان و صدام حسین را از قدرت برکنار کرد. هر دو با ما در جنگ بودند، امروز القاعده همانقدر با ما بد است که با آمریکا بد است. هر دو کشور تهدید امنیت ملی از جانب ترافیک مواد مخدر و سلاح های متعارف داریم.

ایران و آمریکا می توانند تعریف جدیدی از همکاری و امنیت داشته باشند. این دو کشور بستر زیادی برای گفتگو دارند. امنیت منطقه و خلیج فارس بدون حضور ایران ممکن نیست. کمربند امنیتی در خلیج فارس بدون حضور ایران نه در خلیج فارس و نه در خاورمیانه محقق نخواهد شد.

تمام استراتژیست های امروز غرب معتقدند که هر حرکت و سیاست موفقی چه در لبنان چه در سوریه چه در پروسه صلح، چه در مقطع بیداری عربی و.. بدون حضور ایران همه تبدیل به حرکتهای مقطعی و خشن خواهند شد که نمونه اش در امروز مصر است نمونه اش در دیروز لیبی است. تنها راهی که می توان در منطقه صلح ایجاد کرد تعامل مشترک ایران و غرب به ویژه ایران و آمریکا است.

پرسش: آقای روحانی در اولین کنفرانس خبری خود پس از پیروزی در انتخابات بر بهبود روابط با عربستان سعودی تاکید ویژه ای داشت. از نظر شما مهمترین مشکلات بر سر راه ارتقای روابط تهران ریاض چیست؟ چگونه دو کشور می توانند همکاری متقابل را جایگزین روابط خصم آلود کنند؟

متاسفانه در هشت سال گذشته مناسبات ایران و عربستان سعودی به جای اینکه به همکاری سیاسی و فرهنگی و همکاری در منطقه پیش برود، به طور عجیبی امنیتی شده است و این به نفع منطقه نیست. این در حالی است که درون دولت عربستان سعودی، بخش عمده ای از حاکمیت و بزرگان عربستان سعودی اعتقاد به تعامل و گفتگوی سازنده با ایران دارند.

ایران باید گام های اعتماد ساز به سوی عربستان سعودی بردارد، عربستان سعودی هم باید گام های اعتماد ساز متقابل بردارد. هر دو کشور باید به سوی یکدیگر گام هایی در جهت اعتمادسازی بردارند و از تهدید منافع یکدیگر بپرهیزند. امکانات دو برادر همسایه برای برگشتن به همکاری بسیار زیاد است. ایران و عربستان سعودی دریایی از امکانات برای همکاری متقابل دارند. متاسفانه در این دوران مهمترین عاملی که دو کشور را از هم دور کرده تروریسم کور القاعده است. هر دو کشور تهدید تروریسمی گروه القاعده هستیم. دو کشور باید به دنبال همکاری و رقابت سالم و سازنده باشند. آقای روحانی معتقد است که مناسبات ایران و عربستان سعودی باید از حالت امنیتی، سیاسی و خصمانه جای خود را به یک رقابت سالم بدهد.

پرسش: گفته می شود که انتخاب آقای شمخانی به عنوان یک شهروند عرب ایرانی به مقام دبیر شورای عالی امنیت ملی یک پیام برای کشورهای عربی و عربستان سعودی بوده، شما موافق هستید؟

درست است که آقای شمخانی سابقه نظامی دارند اما یکی از موفق ترین دیپلمات های تاریخ سیاست خارجی ایران بوده اند که بالاخره زمانی با عربستان سعودی به توافق نامه امنیتی و دفاعی مشترک رسیدند. هرکس می تواند تفسیر خود را از این انتخاب داشته باشد. وجود آقای شمخانی می تواند به منزله توسعه مناسبات ایران با جهان عرب توصیف شود.

پرسش: در مورد بحران سوریه چه فکر می کنید، اگر ایران و عربستان سعودی به تعامل سازنده دست یابند این مسئله چه تاثیری بر بحران سوریه دارد؟

می توانیم با همکاری با عربستان سعودی و دولت سوریه تحولات اساسی ایجاد کنیم به طوری که تمام دوره انتقال قدرت و دوره انتخابات و روند مردمسالاری همه مبنتی بر منافع مردم سوریه و امنیت در منطقه باشد.

پرسش: تاکید کردید که نگاه ایران در منطقه بر اساس امنیت خود و گسترش مردمسالاری در خاورمیانه است؛ حضور اسد در قدرت و حمایت ایران از آقای اسد در سوریه چگونه می تواند به امنیت ایران کمک کند؟

به نظر من، اسد برخوردار از حمایت اکثریت مردم سوریه است. آقای کوفی عنان معتقد است که هنوزهم اسد همچنان مورد حمایت اکثریت مردم سوریه است. اپوزسیون باید به مذاکره با دولت سوریه بنشیند. مفاد گفتگو می تواند مسائل مهمی را حل کند.

بخشی از توافق نامه ژنو قابل اجرا است و بخشی از آن قابل اجرا نیست اما می توان در یک بستر مناسب و تعریف تعاملی، بین دولت و اپوزسیون تقسیم قدرت کرد، همانگونه که در لبنان شاهد آن هستیم. اما اینکه با زور و اسلحه بخواهند کاری انجام دهند و چیزی را به زور جا بیاندازند، این جواب نمی دهد، یا اینکه دولت خارجی بخواهد کاری کند و چیزی را از بیرون تغییر دهد، این نمی شود.

سوریه یک پروسه و پروژه است. پروسه سیاسی است که باید راه خود را طی کند و پروژه ای است که کشورها باید با همکاری در این زمینه کوشا باشند.

پرسش: به هرصورت الان وضعیت سوریه بهتر از چیزی نیست که در سؤال من بود. انزوا، مشروعیتی متزلزل ..

انزوا شاید. اما به نظر من مشروعیت در بین مردم سوریه وجود دارد.

پرسش: شما فکر میکنید این حمایت ایران از آقای اسد تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد؟

ما حاکمیت و دولت سوریه را تا حدی در در چارچوب منافع ملی خود قلمداد کرده ایم و معتقدیم که اصلاحات دمکراتیک، تغییر قدرت و رفتارها باید در سوریه انجام شود. اینها پروسه هایی است که باید انجام شود. همانگونه که همه جا باید در یک پروسه انجام شود با جنگ داخلی و ترور محقق نمی شود. ما آقای اسد را به رسمیت می شناسیم و درچارچوب منافع ملی خود از او حمایت می کنیم و معتقدیم حل مسائل سوریه با منطق و گفتگو ونه با ترور و خشونت و جنگ قابل تحقق است.

پرسش: ایران برای دیپلماسی عمومی تلاش زیادی کرد، خود شما اکنون مدیریت یکی از وبسایت های مطرح در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی را بر عهده دارید. این تلاش ها را چقدر موفق می دانید؟

من در دوره قبل، از منتقدین جدی دیپلماسی بودم. الان هم در چند روز نمی توان گفت که همه چیز تغییر کرده. من نقد های جدی و اساسی نسبت به دیپلماسی ایران دارم و معتقدم در زمان احمدی نژاد اتفاقات و فجایعی زیادی رخ داد که قابل جمع کردن نبود. امیداروم دوستان در دولت جدید گام های بهتری بردارند.

پرسش: در آن زمان هم انتقاد می کردید؟

تمام روزنامه های کشور انتقادهای و مقاله های من رو منتشر می کردند؛ من یکی از سرسخت ترین منتقدین سیاست خارجی آقای احمدی نژاد بودم. بارها با آقای متکی جر و بحث داشتم.