نمایی از تهران

نمایی از تهران

با شروع ثبت نام از کاندیداهای چهارمین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا در سراسر کشور، از گوشه و کنار صحبت هایی مبنی بر معرفی «یک شهردار زن» برای پایتخت از اردوگاه تبلیغاتی حامیان دولت شنیده می شود. این سخنان در حالی در شهر پیچیده شده که شاید تنها آن را بتوان شعاری تبلیغاتی عنوان کرد چرا که دولت و حامیان او در این ۸ سال به مدیریت زنان در سطوح بالا اهمیتی نداده اند و تنها وزیر زن دولت نیز سرنوشت تلخ برکناری را در کارنامه خود ثبت کرد.

از سوی دیگر رئیس دولت در زمانی که مدیریت شهر تهران را برعهده داشت ، تنها شهردار زن یکی از مناطق تهران را برکنار کرد و همچنین در چند ماه گذشته وقتی شورای شهر بوشهر ، نام یک زن را به عنوان شهردار منتخب شورا به وزارت کشور دولت احمدی نژاد ارسال کرد، وزیر دولت خط قرمز بر نام او کشید.

شاید تهرانی ها در سال ۱۳۷۵ شهردار شدن «زهرا صدراعظم نوری» را در منطقه ۷ به خاطر داشته باشند اما با روی کار آمدن شورای دور دوم در سال ۱۳۸۲ شهردار منتخب این شورا یعنی «محمود احمدی نژاد» تنها زن شهردار کشور را برکنار کرد. برخی یکی از دلایل برکناری صدراعظم نوری، تفاوت دیدگاه سیاسی او با احمدی نژاد اصولگرا عنوان می کنند . این برکناری شاید علاوه بر تفاوت دیدگاه های سیاسی، اهمیت ندادن شهردار وقت پایتخت را به مدیریت زنان نشان می داد.

با این وجود زمانیکه «محمد باقر قالیباف» با رای اکثریت اعضای شورای شهر بعد از احمدی نژاد به ساختمان خیابان بهشت رفت و شهردار پایتخت شد بارها شعار استفاده از مدیران زن را در شهرداری داد اما در نهایت چند شهردار زن در پایین ترین بخش مناطق یعنی ناحیه ها به کار گرفته شدند و زنان در ۸ سال مدیریت او در شهرداری سمتی بالاتر از شهرداری ناحیه را به دست نیاوردند.

در شهرهای دیگر کشور هم مدیریت زنان بر شهرداری ها عمر زیادی نداشته است به طوریکه در سال ۱۳۸۳ در شهر ساوه خانم «مهری روستایی گرایلو» با تصمیم شورای شهر، شهردار این شهر شد که مدیریت این فرد با فشار هایی که بر وی وارد آمد تا سال ۱۳۸۵ دوام آورد. هنوز چندماهی از کنار گذاشتن خانم روستایی از شهرداری ساوه در آن سال نگذشته بود که خبر شهردار شدن «شراره معدنیان» در شهرداری منطقه ۶ مشهد منتشر شد.

او نخستین شهردار زن در مشهد بود اما تنها با سابقه ۳ ماه مدیریت در شهرداری منطقه ۶ مشهد به دلایل نامعلومی از کار برکنار شد.

اما در تبریز هنوز «شیفته بدرآذر» به عنوان نخستین شهردار زن در این شهر، شهردار یکی از مناطق تبریز است. او از سال ۱۳۸۹ به سمت رسیده است. همچنین «شکوفه شهابی پور احمدی» هم در سال ۸۹ در حالیکه تنها ۲۳سال داشت در استان هرمزگان و شهر تازه تاسیس «سرگز حاجی آباد» شهردار شد و هنوز در این سمت باقی مانده است. حکم شهرداری این افراد یا به امضای شهردار اصلی رسیده است یا در نهایت استاندار آن محدوده جغرافیایی به دلیل کم جمعیت بودن شهر آن را امضا کرده است.

موارد انگشت شمار دیگری هم شاید در سایر شهرهای کوچک درباره مدیریت زنان در شهرداری ها وجود داشته باشد، ولی در کل این وضعیت با توانی که در این زمینه در بین زنان وجود دارد همخوانی ندارد.

از سوی دیگر یکی از مهمترین اتفاق هایی که در این زمینه سال پیش رخ داد ، این بود که شورای شهر بندر بوشهر به عنوان مرکز استان بوشهر ، تنها زن عضو این شورا یعنی «حمیده ماحوزی » را به عنوان شهردار منتخب این شهر بعد از استعفای شهردار پیشین برگزید. این انتخاب در کل کشور برای نخستین بار اتفاق می افتاد چرا که در مدیریت شهری کشور سابقه نداشته است که در مرکز یکی از استان های مهم کشور یک زن در راس شهرداری آن شهر تکیه بزند. این انتخاب با واکنش مثبت بسیاری از ساکنان بندر بوشهر روبرو شد اما این تمام ماجرا نبود چرا که باید مهر و امضای وزیر کشور زیر نام او به عنوان شهردار منتخب به ثبت می رسید که به ثبت نرسید (در شهرهای بالای دویست هزار نفر انتصاب شهرداران با پیشنهاد و رای گیری شورای شهر و حکم وزیر کشور صورت می گیرد/تبصر ۳ ماده ۷۱ قانون شوراها).

اعضای شورای شهر بند بوشهر ، دو ماه منتظر ماندند اما خبری از امضای حکم شهرداری این عضو شورای شهر نبود. او به تهران و وزارت کشور رفت اما باز خبری نشد تا اینکه اعضای شورای شهر در روزهای پایانی سال گذشته تصمیم گرفتند تا فرد دیگری را به عنوان شهردار انتخاب کند. «سعید راستی»، مردی که جایگزین انتخاب اولیه شورای شهر بوشهر شد و وزیر هم بلافاصله حکم او را امضا کرد تا این مرد جای یک زن بر پست شهرداری تکیه زند.

هنوز دلیل امتناع وزیر از امضا نکردن حکم «حمیده ماحوزی» به طور علنی فاش نشده است اما برخی معتقدند به خاطر زن بودن او این اتفاق افتاده است و برخی هم روی مشی اصلاح طلبی اش دست می گذارند موضوعی که هیچ گاه او به طور علنی آن را اعلام نکرده و در ده سالی که عضو شورای شهر بندر بوشهر بوده به آن توجه نشده است.

حال سوالی که با این سوابق در ذهن ایجاد می شود این است که وقتی وزیر یک دولت ، روی نام یک زن برای شهرداری یکی از مراکز استان ها خط قرمز می کشد، هواداران این دولت چگونه می توانند شعار تبلیغاتی شهردار شدن یک زن در پایتخت را در انتخابات شورای شهر پیگیری کنند؟ و آیا این تنها یک شعار انتخاباتی نیست که تنها مصرف دو ماهه خواهد داشت؟