آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان در حال گرفتن عکس سلفی با یکی از پناهندگان

آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان در حال گرفتن عکس سلفی با یکی از پناهندگان

حتماً بسیاری از ما حوادث شب سال نو در شهر کلن آلمان را پیگیری کردیم، که در آن پلیس تعدادی از مهاجران را به اذیت و آزار و سرقت و تجاوز به عنف متهم کرد. این وحشتناک بود، اما وحشتناک ترین چیز نبود. آن چه بسیار بدتر از آن بود، واکنش های عربی بود: مطبوعاتی که به دنبال ریشه های «توطئه» در اداره پلیس علیه مهاجران بودند. و خوانندگانی که آنچه اتفاق افتاد را تحت عنوان «شوک فرهنگی» به علت آزادی تحریک آمیز زنان آلمانی در عدم رعایت ارزش های اخلاقی توجیه می کردند. و دیگران معتقدند که جناح راست افراطی آلمان از نام عرب ها استفاده کرد تا آن ها را بی اعتبار کند و فروشندگان مواد مخدر و جیب برها و بی کاران را بدنام کند.

آلمان سال گذشته ۱٫۲ میلیون پناهنده را جای داد. برخی از مدافعان جنایات شب سال نو گفتند: «مزاحمان و جیب برها در کلن درصد کمی بودند که سزاوار این همه سرو صدا نیستند».

کم مانده بود بگویند که دختران کلن کنیز بوده و در هر حال آن ها خطا کارند که چرا برای جشن بیرون رفتند؟

نمی دانم آیا در روزنامه ها، سردبیران مقاله های نویسندگان را پیش از چاپ می خوانند، تا به نویسندگان و صاحب نظران و متفکران گوشزد کنند که پناهندگان مهمانان یک وضعیت انسانی هستند، و متجاوزان به عنف و جیب بر و فاسد نیستند که زندگی و امنیت و آسایش و شادی میزبانان خود را بر هم بزنند! اگر برخی از پناهندگان این روش را که همه جا خلاف اخلاق و انسانیت هست به کار بردند، پس روزنامه نگاران «نخبه» تجاری با چه حق و منطقی به دنبال توجیه هستند؟ به جای این که به دنبال راهی برای ماندن آن ها در سرزمین و کشورشان باشند، جایی که زنانی که مورد تجاوز قرار گرفته اند به مرگ محکوم می شوند، در حالی که متجاوز آزادانه زندگی می کند و به «مردانگی» و «شرف» خود افتخار می کند؟

اگر پناهنده در بحران  روانی و معیشتی است که او را از وفاداری به اصول مهمان نوازی منع می کند، پس لا اقل بزرگان فرهنگی عرب باید بدانند آن چه در کلن اتفاق افتاد مجموعه ای از جنایت و تجاوز و نافرمانی بود، و مسئله ای پژوهشی نبود که نیازمند جملات طولانی و پاراگراف های پیچیده باشد، که زیگموند فروید در آن حاضر شود تا به تجزیه و تحلیل علل تهاجم و تجاوز و جیب بری بپردازد.

اگر از من پرسیده شود، به نظرم جنایت متجاوزان در کلن کم تر از جنایت مدافعان آن ها است.

عیب است که پاداش این میزبانی آلمان بزرگ هم از سوی مردم خیابانی و هم از سوی تحصیل کردگان به این گونه داده شود. آن چه به زبان عربی در این باره منتشر می شود نیز عیب است. این زبان از سوی افرادی مورد استفاده قرار می گیرد که دارای آشنایی بیش تری با اصول اخلاقی هستند و اطلاعات کمی از فروید دارند.

آنگلا مرکل را تصور می کنم که آن شب از شدت نا امیدی و اندوه گریه کرد.