عکس از خبرگزاری آلمان

عکس از خبرگزاری آلمان

همواره و در هرلحظه ای از شبانه روز با دوستان و عزیزانتان و نیز تعداد بی شماری غریبه در ارتباط هستید. همه در بهترین شکل و صورت حاضرند و مدام شما را در جریان داستان های دلنشین و لحظات شیرین زندگی شان قرار می دهند. چهره های خوشرو و خندانشان را می بینید در حالیکه اخبار خوب سفرها، میهمانی ها، موفقیت های شغلی و مراسم شاد خانوادگی شان را با شما در میان می گذارند. هر طرف را که نگاه می کنید تصاویر مکان های دیدنی و غذاهای هوس انگیز و جمع های شاد است.

اگر در شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و اینستاگرام عضو هستید، می فهمید از چه صحبت می کنم.

در فضای این دوستی های سایبری از درد و دل های صمیمانه و بی دغدغه خبری نیست. نمی توان لباس های شلخته برتن، با موهای آشفته، قیافه درهم و بدخلقی نشست و بی پیرایه از هر دری سخن گفت. در هیچ یک از این شبکه ها نمی بینید که کسی خبر دعواهای خانوادگی و اجاره عقب افتاده یا سوء هاضمه اش را با دیگران در میان بگذارد یا تصویری بدون فیلتر یا آرایش از خودش از زاویه ای که زشت دیده می شود منتشر کند.

این اوضاع ما را افسرده می کند

روانشناسان به نوعی از افسردگی به نام«افسردگی خندان» اشاره می کنند. این نوع افسردگی حالتی است که درآن فرد افسرده است ولی افسرده به نظر نمی رسد. با اینکه آمار دقیقی از این نوع خاص افسردگی در ایران در دست نیست ولی اخیرا دبیر انجمن روانپزشکان ایران اعلام کرده است که از هر پنج ایرانی یک نفر افسردگی دارد و رییس مرکز مطالعات وزارت ورزش و جوانان نیز از شیوع افسردگی به عنوان شایع‌ترین اختلال روانی میان نسل جوان کشور خبر داده است. با اینکه افسردگی ریشه و زمینه های متعدد دارد ولی تاثیر درد و دل در مقابله با این بیماری نیز اثبات شده است.

تشخیص «افسردگی خندان» کار دشواری است چون فرد مبتلا نه تنها همواره چهره ای شاد به خودمی گیرد بلکه پر سر و صدا و اهل بگو و بخند نیز هست. یکی از دلایل این بیماری تقلاهای ذهنی فرد برای ساختن «خود ایده آل» و انطباق آن با «تصویر از خود» است.

خود ایده آل آن چیزی است که ما در صدد هستیم باشیم یا همان خودی است که مثلا در فیسبوک به دیگران نشان می دهیم. «تصویر از خود» آن چیزی است که ما بر اساس باورها، اعمال، رفتارها و عادت هایمان از خود می شناسیم، یعنی خود واقعی مان. حال اگر این دو خود با هم منطبق باشند فرد در تعادل است. ولی اگر ما ناچار باشیم تصویری را که «می خواهیم از خود نشان دهیم» یا تصویری که «می خواهیم از ما دیده شود» را متفاوت از خود واقعی مان بسازیم این تعارض بین «خود مجازی» و “تصویر از خود” روان ما را آشفته خواهد کرد و منجر به افسردگی خواهد شد.

ما خودآگاهانه یا نا خود آگاهانه وقت و انرژی زیادی را صرف خلق هویت مجازی خود می کنیم و پیکره بندی این شخصیت مجازی تا حد زیادی متاثر و الگو گرفته از تصویری است که از دیگران می بینیم.

میل به خوب به نظر رسیدن در انظار باعث می شود ناراحتی ها و مشکلاتمان را پنهان کنیم و اگر درگیری ها و ضعف هایمان آشکار شوند احساس خواهیم کرد که از نظر اجتماعی مغلوب شده ایم.
گویی مدام رقابتی در جریان است که در آن با عکس هایمان اندازه می گیریم چه کسی زیباتر، خوش گذران تر،خوشبخت تر و به تبع آن محبوب تر است.

در فیسبوک و اینستاگرام عکس کمتر دختر ایرانی را می توان یافت که با فتوشاپ دستکاری نشده باشد و کمتر جوانی یافت می شود که عکسی در میهمانی ها یا از خودش منتشر نکرده باشد. این موج منجر شده که آتلیه های عکاسی در شهرهای بزرگ ایران نیز «عکس فیسبوکی» را در زمره طبقه بندی خدماتشان قرار دهند. ویدیوی «وحید نیک گو» با روایتی طنزگونه به خوبی تصویر گر این اوضاع است.

https://www.youtube.com/watch?v=X7-OD3-2cLw

تصاویر و اخبار ماجراجویی های هیجان انگیز، عشق های آتشین و مشاغل ایده آلی که زندگی اطرافیانتان را تصویر می کند نه تنها اغراق آمیز و گزینش شده اند، بلکه در شما منجر به احساس بی کفایتی می شوند. فیلم کوتاهی از “برادران هایتون” به خوبی روایتگر سردرگمی ناشی از توهم و میل به پسندیده شدن در شبکه های اجتماعی است.

این شبکه های اجتماعی عرصه ای برای عرضه بهترین جنبه زندگی ها هستند. گویی قانونی نانوشته هست که ما را ملزم می کند بهترین تصویری را که می توانیم از خود نشان دهیم، چه بسا غیر واقعی، در این شبکه ها عرضه کنیم تا از قافله عقب نمانیم. چرا که میل به پسندیده شدن رفتارهای اجتماعی ما را تحت تاثیر قرار می دهد و مقبول واقع شدن اعتماد به نفس ما را افزایش می دهد.

به علاوه این «تصاویر ایده آلی» که دیگران از خودشان ارایه می دهند باعث می شود ما گمان کنیم که زندگی آن ها کامل و بی عیب و نقص یا دست کم بهتر از زندگی ماست و ما تنها کسی هستیم که مدام با ناملایمات زندگی در پیکار است یا کمبودهایی دارد. همین مسئله اعتماد به نفس ما را نیز می کشد چرا که مدام خودمان را با آنچه از دیگران می بینیم مقایسه می کنیم.

سال گذشته نتایج تحقیقی در دانشگاه سالفورد انگلستان در مورد تاثیر این شبکه ها نشان داد که بیش از ۵۰ درصد شرکت کنندگان اذعان کرده اند که شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر زندگی آن ها را بدتر می کنند.

این تصاویر همچنین تلقی ما از زیبایی و توقعات ما از خودمان را شکل می دهند. جدیدا نتایج یک تحقیق که در روزنامه مترو چاپ لندن منتشر شده نشان داده است که در بیش از ۵۰ درصد زنان دیدن عکس های دوستانشان باعث شده احساس بدی نسبت به اندامشان پیدا کنند، ۴۱ درصد ادعا کرده اند که رسانه های اجتماعی تصویر آن ها از زیبایی را تحت تاثیر قرار میدهند، و ۴۲ درصد خود را از عکس های دوستانشان که در آن هستند حذف می کنند چون از ظاهرشان در آن راضی نیستند. به علاوه ۵۷ درصد زنان اذعان کرده اند که “پسندیده شدن” در این شبکه ها اعتماد به نفسشان را افزایش می دهد.

تحقیق دیگری که در سایت «روانشناسی امروز» منتشر شده نقش این شبکه ها در تقویت «نارسیسیم» و «اضطراب» و «کاهش اعتماد به نفس» را اثبات کرده است. پدیده دیگری که در این شبکه ها رایج است «عکس گرفتن از خود» یا «سلفی» (( selfie است که عادت به آن به تازگی به عنوان یک بیماری روانی طبقه بندی شده است.

فریبا که ۳۲ ساله است و در تهران زندگی می کند معتقد است که ۶۰ تا ۷۰ درصد اطلاعات پروفایل های فیسبوک خصوصا خانم ها «تظاهر» است. وی می گوید از مطالبی که دوستانش در صفحه شان می نویسند یا به اشتراک می گذارند می تواند پی به حالات روحی آن ها ببرد ولی می داند که این اطلاعات کاملا واقعی نیستند. وی می گوید: «ما به خاطر فرهنگ ایرانی مجبوریم خودسانسوری کنیم یا خیلی مسایل را از دوست و آشنا پنهان کنیم یا هر عکسی را به اشتراک نگذاریم.»

وی می گوید که عکس های فتوشاپ شده و آتلیه ای دوستانش تعبیرش از زیبایی را تحت تاثیر قرار نمی دهند چرا که مشخص است واقعی نیستند ولی با دیدن عکس ها و مطالب دوستانش گاهی این احساس به وی دست می دهد که دیگران خوشبخت تر از وی هستند و حسرت می خورد.

نیما هم که ۲۳ ساله و مقیم گرگان است درباره نقش فیس بوک در زندگی اش می گوید: «خیلی مسایل هست که با عقایدمون جور در نمیاد ولی اینجا به سادگی مطرح می کنیم. این به خاطر سیاست دروغین ماست چرا که اگر اینطور نباشه مثلا در باره هر موضوعی با مخالفت و مقاومت سایر کابرها مواجه می شیم…. من مدتی معتاد به فیسبوک شدم اما در حال حاضر دیگر برایم مهم نیست و زیاد فعالیت نمی کنم. فیسبوک فقط باعث تنهاتر شدن من شد…»

شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک و توییتر عرصه ای برای نمایش تمایلات نارسیسیستیک لجام گسیخته هستند که زیباترین، جالب ترین و اغوا کننده ترین ابعاد زندگی ما در آن برجسته و تبلیغ می شوند و روزمرگی های خسته کننده ولی چه بسا دلنشین در آن رنگ می بازند. «دیوار» نویس ها مدام ویرایش می شوند و همین گواهی است که آنها تنها بازتابی دستکاری شده از زندگی واقعی هستند.

اگر شما هم یکی از کابران فعال این شبکه ها هستید و علایم مرضی که در ادامه توضیح داده می شود را از خود بروز می دهید وقت آن است که این عرصه را برای مدتی ترک کنید. روانشناس بریتانیایی به نام شری کمپبل هفت نشانه حاکی از زوال اعتماد به نفس براثر فعالیت در شبکه های اجتماعی بر می شمرد.

به گفته وی اگر این رسانه های اجتماعی مجازی افکار و فعالیت های روزانه شما در دنیای واقعی را تحت تاثیر قرار می دهند، خلق و خوی شما را تغییر میدهند، تعاملات اجتماعی در دنیای واقعی و یا تنها ماندن را برایتان دشوار می کنند، یا اینکه باعث می شوند به دیگران حسادت کنید، از بدبختی های آنها احساس رضایت کنید، موفقیتتان را با میزان موفقیت دیگران بسنجید، و یا به توجه و جلب توجه معتاد شده اید یعنی زمان آن رسیده است که فعالیت های مجازی تان را تعطیل کنید.

دفعه بعد که با دیدن پست های دوستانتان حسودی تان برانگیخته می شود به خاطر داشته باشید که آن ها چه بسا ناخودآگاهانه در لاف زدن از خوشبختی هایشان اغراق می کنند و عکس های دستکاری شده شان را با انواع فیلترها و ترفندها می پیرایند.