شاعرانگی ایرانیان

جلد کتاب «پنج اقلیم حضور» نوشته داریوش شایگان

نام کتاب: پنج اقلیم حضور، بحثی درباره شاعرانگی ایرانیان
تالیف: دکتر داریوش شایگان
انتشارات فرهنگ معاصر، تهران، ۱۳۹۳

هر دوره ‌ای از تاریخ هر سرزمین، فرهنگ زنده‌ و اندیشمندان خاص خود را دارد. این اندیشمندان کسانی هستند که آگاهانه یا ناخود آگاه مساله‌ های آن سرزمین و فرهنگ را مطرح می‌کنند و مطالبی می‌گویند و می‌نویسند که در فرایند تاریخ آن سرزمین و فرهنگ از دغدغه ‌های شخصی فراتر می رود و بخشی از دغدغه ‌های فکری دوره‌ ای را می‌ نمایاند.

بر اساس این نگرش، دکتر داریوش شایگان از اندیشمندان معاصر ایران است. او شهرت و اعتباری فراتر از مرزهای ایران دارد و به عرصه اندیشه در جهان راه برده ‌است. ریشه ‌های فکری عمیقی در فرهنگ شرق به طور عام و فرهنگ ایران به طور خاص دارد و در واقع با همین ریشه ها و اصالت‌ هاست که توانسته است اندیشمندی ایرانی در سطح جهان باشد.

دکتر داریوش شایگان در کتاب جدیدی که با عنوان «پنج اقلیم حضور، بحثی درباره شاعرانگی ایرانیان» منتشر کرده نگاهی دیگر به حضور شعر نزد فکر و اندیشه ایرانیان ارائه کرده است.

مولف در این کتاب پنج شاعر بزرگ ایران زمین یعنی، فردوسی، خیام، مولوی، سعدی و حافظ را به عنوان پنج اقلیمی از سرزمین شعر ایران معرفی می کند و معتقد است که «از میان صدها شاعری که تاریخ ادبیات ایران به خود دیده است، ایرانیان تنها پنج شاعر را در مقام نمونه های اعلای بینش شاعرانه خویش برگزیده اند. جایگاه ممتاز این شاعران در تفکر ایرانی صرفا ثمره صفات استثنایی آنان نیست، بلکه این پنج شاعر هر یک به تناسب نبوغ خاص خود، نماینده تبلور یک جریان بزرگ تبارشناسی فکری است که سبک و سیاق و شیوه ای منحصر به فرد را در بازتاب نحوه جهان شناسی خود در پیش می گیرد.»

این کتاب از پنج مقاله درباره پنج شاعر که نام برده شد، تشکیل شده و به نوعی زاویه دید مولف نسبت به خصلت شاعرانگی ایرانیان را درمورد این شاعران پی ریزی و بررسی کرده است. شایگان در این باره می نویسد: «غرض از این قلمفرسایی، سنجش و تحلیل ارتباط ایرانیان با شاعران ارجمندشان است، بالاخص آنانکه طی قرون و اعصار به پایگاهی اساطیری اعتلا یافته اند. ایرانیان مقهور و مسحور نبوغ گرانمایه شاعرانشان، دمی از حضور فعال آنان غافل نمی مانند، حضوری که نشانه هایش را در گوشه گوشه زندگی هر ایرانی و در زوایای مختلف روحی او می توان یافت.»

مولف معتقد است که ویژگی «شاعرانگی» که نزد ایرانیان است به جهان بینی ایرانیان هویتی خلل ناپذیر می بخشد، ضمن آنکه اعتماد به نفسشان را هم تقویت می کند. این موقعیت کم نظیر به گذر زمان وقعی نمی نهد، گویی زمان به رابطه دیرپای ایرانیانی که خود را با بزرگانشان همدل و همزبان می پندارند، هیچ خدشه ای وارد نکرده و در برداشت آنها نسبت به حضور این شاعران هیچ مدخلیتی نداشته است. فاصله چندین قرنی اغلب این بزرگان با ما و این حقیقت که آخرین غزلسرای نامور ایران هفتصد سال پیش می زیسته، کوچکترین رخنه ای در نگاهمان نیفکنده است.

امروزه در صدر آمار پرفروشترین کتابها، هنوز هم که هنوز است، نام دیوان حافظ و مثنوی و شاهنامه به چشم می خورد و سالی نیست که چندین دیوان جدید از حافظ به زیور طبع آراسته نشود. این موقعیت بی بدیل را به چه معیاری باید سنجید؟ چگونه می توان این حقیقت اساسی را توجیه کرد، این خصلت ایرانیان بدان ماند که فی المثل یک ایتالیایی دائما به کمدی الهی دانته رجوع کند و دمی از حکمت نهفته در آن غافل نماند، یا یک انگلیسی در هر موقعیتی به سراغ شکسپیر برود و قطعاتی از اشعار یا گفته ها و کلمات قصار وی را ورد زبانش سازد و به مانند الگویی تقلید ناپذیر به کارش گیرد.

ناگفته پیداست که رفتاری از این دست، در هیچ تمدن دیگری از دنیا نظیر ندارد. پس می توان اذعان داشت که خصلت شاعرانگی ایرانی و همدمی سحرانگیز او با شاعران بلندمرتبه اش پدیده ای است کاملا استثنایی و یگانه که به راستی شکوهمند است و تحسین برانگیز.

شایگان پنج شاعری را که در این کتاب بدان پرداخته نماینده اندیشه ایرانی می داند و سعی دارد جهان فکری آنها را بررسی کند. مولف درباره فردوسی معتقد است که «فردوسی مظهر اوج حماسه ای است که با تاثیر از اساطیر اوستایی و افسانه های پارتی و ساسانی، که چندی پس از حمله اعراب در پی بیداری آگاهی ملی ایرانیان از نو احیا گردید، در شاهنامه صورتی قطعی به خود گرفت.»

وی درباره عمر خیام نیز بر این باور است که «خیام با آنکه اصالت دقیق رباعیاتش همچنان پس از گذر سالیان دراز محل مباحثه است، مظهر نوعی تعارض در نبوغ ایرانی است که طی آن جریانهای متناقض، مانند ایمان و شک، اطاعت و عصیان و لحظه ابدیت در مواجهه با یکدیگر قرار می گیرند.»

شایگان، مولوی را اوج تکامل نوعی سنت عرفانی، و سعدی را نمونه تعبیر یونانیان باستان و نمونه اعلای پایدیا می داند. و حافظ را ترجمان الاسرار ادب فارسی و شاعری منحصر به فرد توصیف می کند.

داریوش شایگان در سال ۱۳۱۴ در تهران به دنیا آمد. غالب آثار شایگان در حوزه فلسفه تطبیقی است. او در سال ۱۳۴۷ در رشته هندشناسی دکترای خود را دریافت کرد.

از آثار شایگان می توان به “آسیا در برابر غرب”، “ادیان و مکتب ‌های فلسفی هند”، “تصوف و هندوئیسم”، “افسون زدگی جدید، هویت چهل تکه و تفکر سیار”، “زیر آسمان‌های جهان، گفتگوی رامین جهانبگلو و شایگان”، “بت‌ های ذهنی و خاطره‌های ازلی”، “انقلاب دینی چیست؟”، “نگاه شکسته” و سرانجام کتاب “در جست ‌و ‌جوی فضا های گمشده” اشاره کرد.

الشرق الاوسط:
Related Post