سینمای ایران و جشنواره های جهانی

فیلم گذشته کاری از اصغر فرهادی

سینمای ایران طی سال ها حضور پر فراز و نشیبی را در جشنواره های جهانی و جوایز بین المللی تجربه کرده است. اوج حضور سینمای ایران در جشنواره های جهانی به سال های دهه نود میلادی باز می گردد و افول آن از سال ۲۰۰۵ تا دو سه سال پیش که باز نوع تازه ای از فیلم های ایرانی مورد توجه واقع شد.

آخرین موفقیت های سینمای ایران در جهان، به جایزه یونسکو در جوایز آسیا- اقیانوسیه (چیزی شبیه به اسکار برای دو قاره آسیا و اقیانوسیه) برای فیلم “حوض نقاشی” بازمی گردد و همین طور نامزدی “گذشته” ساخته اصغر فرهادی برای جایزه گلدن گلوب.

داستان دلدادگی

بر خلاف تصور برخی، حضور سینمای ایران در جشنواره های جهانی به دوران پس از انقلاب محدود نمی شود. سینمای ایران در دهه شصت میلادی هم حضورهایی در جشنواره های جهانی داشت، اما آغاز دلدادگی جشنواره ها به سینمای ایران به دهه هفتاد بازمی گردد که موج نوی سینمای ایران مورد توجه قرار گرفت و فیلم هایی چون گاو (داریوش مهرجویی)، طبیعت بی جان و یک اتفاق ساده (ساخته های سهراب شهیدثالث) در جشنواره های مختلفی شرکت کردند و جوایزی هم نصیب بردند، از جمله جایزه خرس نقره ای بهترین کارگردانی جشنواره برلین برای طبیعت بی جان (که بعدها همین جایزه نصیب اصغر فرهادی شد برای درباره الی و بعدتر خرس طلایی برای جدایی نادر از سیمین).

با وقوع انقلاب وقفه ای در سینمای ایران و حضور آن در جشنواره های جهانی رخ داد، تا آنجا که حتی حضور “چریکه تارا” در جشنواره کن، باعث اخراج بهرام بیضائی از دانشگاه شد.

چند سال بعد مدیران سینمایی بنیاد فارابی و وزارت ارشاد تلاش کردند که به هر نحو ممکن سینمای ایران را در جهان مطرح کنند. به این ترتیب فضای داخلی برای حضور سینمای ایران در جهان باز شد و جشنواره های جهانی هم از غرابت و سادگی فیلم های ایرانی استقبال کردند.

“دونده” (امیر نادری- ۱۳۶۴) درهای جشنواره های جهانی را به روی سینمای ایران باز کرد تا آنجا که در سال هایی تصور یک جشنواره بین المللی بدون فیلمی از ایران غیرممکن می نمود. “طعم گیلاس” عباس کیارستمی نخل طلای جشنواره کن را از آن خود کرد و اولین اسکار سینمای ایران هم نصیب اصغر فرهادی شد.

مخالفت های داخلی

اما پس از دهه شصت و مدیران سینمایی آن که سیاست ترویج سینمای ایران در جهان را دنبال می کردند، از دهه هفتاد برخوردهای دوگانه با جوایز و موفقیت های جهانی آغاز شد. روزنامه های تندرو به مضامین فیلم های موفق ایرانی در جهان حمله کردند و عباس کیارستمی که فیلمساز مورد حمایت بنیاد فارابی و وزارت ارشاد در دهه شصت شمسی بود، مورد عتاب واقع شد، تا آنجا که رهبر ایران در یک سخنرانی در جمع هنرمندان در اوایل دهه هفتاد، از جوایز جهانی برای سینمای ایران ابزار ناخرسندی کرد و گفت که “تشویق غربی ها مشکوک است”.

در نتیجه این سیاست، مخالفت با حضورهای جهانی افزایش یافت و رفته رفته توجه به فیلم هایی که مضامین اجتماعی تند و تیزتری را مطرح می کردند (مثل غالب فیلم های جعفرپناهی که در ایران اجازه نمایش نداشتند) توجه جشنواره های جهانی را برانگیخت و با سر کار آمدن تندروها از سال ۲۰۰۵ در ایران، رفتار جشنواره های جهانی نسبت به سینمای ایران تغییر ملموسی را به نمایش گذاشت و این بار فیلمسازان ایرانی مقیم خارج از کشور (از مرجان ساتراپی تا شیرین نشاط) و فیلم هایی که به صورت ممنوعه در داخل ایران ساخته شده بودند، بیشتر مورد توجه قرار گرفتند تا فیلم های متعددی که از سوی بنیاد فارابی برای جشنواره های مختلف جهانی فرستاده می شدند.

انقلاب فرهادی

اما در ادامه کشمکش های سیاسی که وضعیت ایران را در جهان به فاجعه نزدیک کرد، اصغر فرهادی همه معادلات جشنواره های جهانی و بی توجهی اخیرشان به سینمای داخل ایران را دگرگون کرد: ساخت و قدرت تکنیکی غیرقابل انکار “درباره الی” داوران جشنواره برلین را بهت زده کرد و سال بعد فرهادی با برگ برنده اش، “جدایی نادر از سیمین”، سینماهای جهان را تسخیر کرد.

موفقیت استثنایی جدایی نادر از سیمین، از برنده شدن اسکار تا نمایش عمومی گسترده در اروپا و آمریکا و ده ها جوایز بین المللی، نگاه مدیران جشنواره ها را به سینمای ایران تا حدی تغییر داد و موج جدیدی از حضور سینمای ایران در جشنواره های جهانی رقم خورد.

در این دور تازه به نظر می رسد حضور سینمای ایران از نوع سینمای ساده ای که برای آن معروف شده بود (با پرداخت رئالیستی اهالی روستا تا کودک به عنوان شخصیت اصلی فیلم؛ از کیارستمی تا ابوالفضل جلیلی و فیلم های اولیه پناهی) تغییر کرده و این بار نگاه های نو و شیوه های متفاوت فیلمسازی در ایران مورد توجه قرار می گیرد؛ از جمله “گربه و ماهی” ساخته فیلمساز جوان، شهرام مکری، که از جهت فرم تجربه ستایش برانگیزی بود و نمایش موفقی در جشنواره ونیز امسال داشت.

“حوض نقاشی” و جایزه یونسکو

حوض نقاشی ساخته مازیار میری، که به تازگی جایزه یونسکو را در جوایز آسیا-اقیانوسیه به دست آورد، داستان یک زوج عقب مانده ذهنی را روایت می کند که به رغم مشکلات، عاشق می شوند و با هم زندگی می کنند.

فیلم در جشنواره فیلم فجر هم ستایش شد و جوایزی چون جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و جایزه بهترین طراحی صحنه را به دست آورد.

مازیار میری که فیلمی چون سعادت آباد را هم در کارنامه دارد، حوض نقاشی را فیلم “موقعیت” می نامد و بنای فیلم را بر موقعیت هایی قرار می دهد که برای شخصیت ها پیش می آید؛ مثلاً اتفاقات ساده ای چون گذشتن از خیابان که به یک عمل قهرمانانه بدل می شود.

«گذشته» و ادامه راه

اما اصغر فرهادی هم امسال با تجربه متفاوتی بازگشت: “گذشته” فیلمی که در فرانسه تولید شد و به عنوان محصولی مشترک از چند کشور اروپایی در جشنواره کن در بخش مسابقه به نمایش گذاشته شد.

تا پیش از مراسم پایانی این شایعه به شدت قوت گرفته بود که گذشته برنده نخل طلا است، اما در کمال تعجب جایزه بهترین بازیگر زن به برنیس بژو بازیگر این فیلم رسید.

گذشته ادامه جهان تلخ فرهادی در جدایی نادر از سیمین است که به همراه درباره الی سه گانه او را درباره مفهوم حقیقت و لایه های مختلف آن شکل می دهد. با آن که فیلم در فرانسه اتفاق می افتد، فیلمساز موفق می شود دغدغه های شخصیت هایش را به شکلی وام گرفته از فیلم های قبلی ادامه دهد و در واقع عوض شدن لوکیشن و زبان، لطمه ای به کار او وارد نمی کند. با این حال گذشته به قدرت و کشش جدایی نادر از سیمین نیست و شاید حساب شدگی بیش از حد( و بستن راه برای غریزه) مهمترین مشکل فیلم را رقم می زند.

به نظر می رسید که نامزد شدن فیلم در جایزه گلدن گلوب، نامزدی فیلم برای جوایز اسکار را هم در پی داشته باشد، اما گذشته در بین نه فیلم انتخابی اولیه برای بهترین فیلم خارجی زبان، جایی پیدا نکرد و از روند رقابت حذف شد.

محمد عبدی: محمد عبدی، منتقد فیلم، داستان نویس و پژوهشگر هنر ساکن لندن است. او سردبیر مجله "هنر هفتم" و دبیر تحریریه چند مجله سینمایی در ایران بوده و از او تاکنون ده کتاب به چاپ رسیده است. عبدی طی بیش از دو دهه، صدها مقاله و نقد سینمایی و هنری برای نشریات داخل و رسانه های خارج از ایران نوشته است.
Related Post