ترافیک در تهران - آسوشیتدپرس

ترافیک در تهران – آسوشیتدپرس

هنوز جوهر حکم «محمود احمدی نژاد» برای سه عضو شورای شهر دور دوم خشک نشده بود که آنها استعفا از دولت نهم را امضا کردند و به شورای اصولگرای آبادگران بازگشتند تا مبادا نفر شانزدهم اعضای علی البدل که یک اصلاح طلب معروف به نام «مصطفی تاجزاده» بود، به شورای دوم راه پیدا کند. آنها تا آخر در شورا باقی ماندند به مانند اتفاقی که در شورای شهر دور سوم هم تکرار شد، اما این روزها با وجود گذشت تنها پنج ماه از عمر شورای دوره چهارم، سه عضو اصلی به مجلس و دولت رفته اند و اعضای علی البدل جای آنها را گرفته اند. آخرین این افراد «مسعود سلطانی فر» بود که با حکم «حسن روحانی» رییس دولت به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران رفت.

نخستین نفر که نیامده، ترجیح داد برود، «محمد مهدی مفتح» بود که هم در انتخابات میان دوره ای مجلس نهم از حوزه تویسرکان شرکت کرده بود و هم در انتخابات شوراهای شهر و روستا از حوزه تهران. او که در هر دو انتخابات رای لازم را به دست آورده بود، جایگاه مجلس را به جایگاه پارلمان شهری ترجیح داد و مقصد نهایی او، بهارستان شد. مفتح در لیست اصولگرایان قرار داشت و تخصصش در حوزه اقتصاد است.

«مهدی حجت» در لیست اصلاح طلبان بود و با این لیست توانست آرای مستقیم مردم تهران را از آن خود کند و به شورای شهر تهران راه یابد. حجت هم سابقه طولانی فعالیت در شهرداری تهران و در پروژه هایی مانند تونل رسالت را در کارنامه خود دارد و هم در سازمان میراث فرهنگی از پیشگامان بود، اما همزمان با روی کار آمدن دولت یازدهم با پیشنهاد «محمد علی نجفی» عضو سابق شورای شهر تهران و رییس (سابق) سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران به این سازمان رفت. او که دکتری حفاظت از بناهای تاریخی از بریتانیا دارد، دولت را به شورای شهر ترجیح داد و استعفا نامه خود را در بدو ورود نوشت.

«مسعود سلطانی فر» عضو دیگر لیست اصلاح طلبان در شورای شهر که بعد از ناکامی در کسب رای اعتماد از مجلس برای وزارتخانه ورزش و امور جوانان به شورای شهر آمده بود نیز روز ده بهمن (پنجشنبه ۳۰ ژانویه) با حکم «حسن روحانی» رییس جمهور ایران بعد از استعفای نجفی، به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری رفت. او در شورای شهر تهران عضو کمیسیون برنامه و بودجه بود و در حالی به دولت کوچ کرد که شورای شهر تهران منتظر لایحه بودجه کلان شهرداری برای سال آینده بود. در کارنامه سلطانی فرد سابقه دوازده ساله استانداری که یکی از سازمان های نزدیک به مدیریت شهری است نوشته شده است.

حال با این رفت و آمدها این سوالات مطرح می شود که عضویت در دولت مهمتر است یا عضو شورای شهر کلان شهری مانند تهران بودن؟ آیا هدف برطرف کردن مشکلات ریز و درشت (تهران) است یا ارتقای جایگاه و موقعیت؟ وقتی فردی با حضور در لیست خاص به عضویت در شورای شهر می رسد نباید تعهد چهارساله به آن لیست و جایگاه داشته باشد؟ آیا تنها با گذشت پنج ماه از آغاز به کار شورای شهر تهران در دوره چهارم و خروج سه عضو اصلی از این نهاد، می توان به بهبود وضعیت پایتخت کشور امیدوار بود؟ با این شرایط به نظر می رسد حتی اعضای شورای شهر این نهاد را جدی نمی گیرند.

تعداد اعضای شورای شهر تهران در دوره جدید، از ۱۵ عضو به ۳۱ عضو ارتقا یافته است و طبق قانون ۱۲ عضو «علی البدل» نیز برای همین رفتن های احتمالی اعضای اصلی تعریف شده است. گرچه قانون عضو علی البدل را برای همین امکان خروج از شورا تدارک دیده است، اما با مرور تاریخ کوتاه مدت شورای شهر تهران متوجه می شویم که در شورای شهر نخست، خروج های مکرر باعث شد تا قبل از انحلال این نهاد در آن زمان، تمام اعضای علی البدل به کار گرفته شوند. با این وجود باز هم اعضای علی البدل جوابگوی خروج اعضای اصلی از شورای شهر نبودند و جلسات شورای شهر آن دوره و در روزهای آخر عمر خود تنها با سیزده عضو تشکیل می شد.

در شورای شهر دور نخست با نزدیک‌شدن زمان انتخابات مجلس ششم در بهمن ماه سال ۱۳۷۸، «عبدالله نوری»، «محمد غرضی» و «جمیله کدیور» برای نامزدی مجلس از شورا استعفا دادند. «داوود سلیمانی» عضو علی البدل آن شورا هم ترجیح داد برای مجلس کاندیدا شود. «سعید حجاریان» نفر دوم این شورا ترور شد و به طور ناخواسته از شورا حذف شد. سه نفر دیگر از اعضای اصلی و علی البدل هم به بهانه های مختلف یا به شورا وارد نشده تا از آن خارج شوند یا بدون اینکه استعفا دهند در جلسات شرکت نکردند و گام های تضعیف این نهاد نوپا برداشته و سهم آن انحلال شد.

اما شورای دور دوم که با کمترین مشارکت مردم در انتخابات آن تشکیل شد، شورای اصولگرایان آبادگرانی بود که «محمود احمدی نژاد» در شکل دادن آن، نقش مهمی داشت. از پانزده عضو این شورا، چهارده نفر عضو یک لیست بودند و تنها «رسول خادم» به طور مستقل وارد این شورای پانزده نفره شد. نخستین عضو علی البدل این شورا «مصطفی تاجزاده» اصلاح طلب عضو احزاب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی بود که آبادگرانی ها از ترس ورود او به شورای دور دوم و شاید نقش او در آشکار کردن تخلفات احتمالی شهردار آنها یعنی احمدی نژاد، هیچ گاه تا آخرین روزهای دوره چهارساله شورا از این نهاد جدا نشدند حتی با وجود دریافت حکم حضور در دولت احمدی نژاد، ترجیح دادند در شورا باقی بمانند.

شورای دور سوم نیز با اکثریت اصولگرایان و حضور سه اصلاح طلب شکل گرفت. در این شورا آن حساسیت های شورای دور دوم وجود نداشت و نخستین نفر علی البدل نیز از اصولگرایان نزدیک به «محمد باقر قالیباف» شهردار تهران بود، اما اعضای این شورا در دوره ای شش ساله بدون تغییر در این نهاد باقی ماندند که البته شاید هیچ کدام از آنها پیشنهادی برای حضور در دولت یا نهادهای دیگر نداشتند. از سوی دیگر دو عضو این شورا یعنی «مرتضی طلایی» و «پروین احمدی نژاد» با وجود ثبت نام در انتخابات مجلس نهم، به دلیل کسب نکردن آرای لازم، مجبور شدند در شورا باقی بمانند.

اگرچه شوراهای شهر و روستا در ایران هنوز نهاد های جوانی هستند و از نظر قانونی هنوز به جایگاه واقعی خود که شورای یک شهر یا روستا بودن است، نرسیده اند و بیشتر تبدیل به شورای شهرداری ها شده اند، اما خود اعضای این نهاد نیز آن را جدی نمی گیرند و با خروج های مکرر خود، بسترهای تضعیف آن را فراهم می کنند که مصداق واقعی آن را می توان در شورای شهر دور نخست جست و جو کرد.

از سوی دیگر، تهران به عنوان پایتخت ایران و کلانشهری که مشکلات فراوانی مانند آلودگی هوا، ترافیک، آسیب های اجتماعی و … را به دوش می کشد نیازمند حضور جدی اعضای شورای شهر خود است تا با ارائه طرح های کارشناسانه و کشاندن مسئولان دولتی و غیر دولتی به جلسات شورای شهر، آنها را برای اجرای طرح ها و قوانین بر زمین مانده و طرح های جدید هماهنگ کند که وظیفه این نهاد چنین تعریف شده است.

هرچند با خروج «مسعود سلطانی فرد»، اصلاح طلب دیگری به نام «علی صابری» که وکیل دادگستری است وارد شورا می شود، اما شورائیان باید به زنگ خطر خروج های مکرر که پنج ماه بعد از شکل گیری این نهاد به صدا درآمده است، گوش بسپارند. شاید حک شدن یک تعهد مرامی در ذهن تک تک اعضای شورای شهر که فعالیت در شورا را به اندازه فعالیت در دولت مهم قلمداد کنند در قدرت بخشیدن به این نهاد راهگشا باشد.