یک افسر ارتش به عبدالقاطر قحطان وزیر کشور یمن (سمت چپ) و دیگر مقامات رسمی ، سلاح ها و تجهیزات نظامی که از یک کشتی در آبهای ساحلی یمن در تاریخ 23 ژانویه 2013 ضبط شده است را نشان می دهد. منبع: خبرگزاری فرانسه/ گتی ایمجز

یک افسر ارتش به عبدالقاطر قحطان وزیر کشور یمن (سمت چپ) و دیگر مقامات رسمی ، سلاح ها و تجهیزات نظامی که از یک کشتی در آبهای ساحلی یمن در تاریخ ۲۳ ژانویه ۲۰۱۳ ضبط شده است را نشان می دهد. منبع: خبرگزاری فرانسه/ گتی ایمجز

یک کشتی پر از اسلحه زمانیکه وارد آبهای یمن شده بود ،در یک عملیات مشترک بین آمریکا و یمن مصادره شد. ظاهرا کشتی رفتار عجیب و غریبی داشت، و پس از سوار شدن ماموران و جست و جو، مقدار قابل توجهی سلاح در حالیکه در مخزن سوخت پنهان سازی شده بودند پیدا شد. ظاهرا خدمه کشتی یمنی بودند. پشت این واقعیت، تعداد قابل توجهی ادعا و نظریه ساخته شد که هیچ مدرکی از آنها پشتیبانی نمی کند.

نخستین و ساده ترین فرضیه این بود که مقصد این سلاح ها خود یمن بوده است چراکه این سلاح ها در آب های یمن و در کشتی ای با خدمه یمنی ضبط شده بود. با این حال، سازمان ملل اخیرا گزارش کرده است که مقادیر زیادی تجهیزات از ایران و یمن به خاک سومالی رسیده است. یک خط مستقیم ارتباطی از ایران به شمال سومالی وجود دارد که از آب های یمن عبور می کند.

فرضیه بعدی این بود که سلاح های ایرانی برای شورشیان و به طور شفاف تر برای حوثی ها یعنی گروه شیعه مذهب زیدی بوده است. پیش از این دولت یمن، ایران را در ارتباط با حمایت از حوثی ها سرزنش کرده بود –گرچه ۴۰ درصد یمنی ها خود شیعیان زیدی هستند که بسیاری از افراد دولتی هم شامل آنها می شوند. (پیش از این این، رژیم صالح بارها ، حوثی ها را به عنوان سلطنت طلب، طرفدار لیبی و طرفدار القاعده متهم کرده بود که همه با ایالات متحده دشمن هستند. اما در سال ۲۰۱۰ و در یک لحظه نادر از صداقت، علی عبدالله صالح در نهایت پذیرفت که حکومت ایران دخالتی در ارتباط با حوثی ها نداشته است و حکومت یمن در این موضوع اغراق کرده است.) به نظر می رسد هیچ کس پرسشی درباره ادعای رئیس جمهور هادی نداشته باشد همانگونه که هیچ فردی به اینکه حوثی ها در حال حاضر بخشی از روند سیاسی در یمن هستند اشاره ای ندارد . از سوی دیگر هیچ کس به این نکته هم اشاره نمی کند که یمن دومین کشور بعد از ایالات متحده است که بسیاری از مردم به سلاح های سنگین مجهز هستند که در این بین حوثی ها پیش از این دسترسی به مقادیر فراوانی از سلاح داشته اند.

در مقابل، القاعده در شبه جزیره عرب، به دلیل فعالیت های قبیله ای و حمایتی دولت هادی تحت فشار است و مقادیر زیادی از تجهیزات خود را از دست داده است. به علاوه، از نظر نیروهای زمینی یمن ، تجهیزات القاعده در شبه جزیره عرب بارها توسط هواپیماهای بدون سرنشین مورد هدف قرار گرفته است. بدین ترتیب، القاعده در شبه جزیره عرب، بسیار علاقمند است تا موشک های ضد هوایی داشته باشد. ایران- کشوری که علاقمند به بی ثباتی در ایالات متحده و عربستان سعودی است- پیش از این خود را در ارتباط با تجهیز گروه های تروریستی سنی مذهب در عراق نشان داده است.

احتمال دیگر برای مقصد این سلاح ها، به سمت گروه خشونت طلب الحرک است که طرفداران سیدعلی سلیم البیدع رئیس جمهور سابق جمهوری دمکراتیک خلق یمن هستند. گروهی که خواستار جدایی از یمن جنونی است. ارتباط های این گروه با ایران به طور نسبی در ارتباط با حمایت های بودجه ای است. فعالیت های آنها با استفاده از خشونت برای رسیدن به اهدافشان افزایش یافته است.

واقعیت این است که سلاح ها از ایران می آمدند یعنی کشوری که در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا باعث ترس و وحشت است. با وجود این، ماهیت و مقدار تجهیزات ضبط شده کمتر از آن است که مقامات رسمی اظهار می کنند. موشک های زمین به هوا فاقد یکی از بخش های اصلی خود هستند. موشک ها و باطری ها به عنوان تجهیزات مصرف شدنی به شمار می آیند بنابراین بر روی آن ها شماره سریالی مشاهده نمی شود. این موضوع باعث می شود تا این تجهیزات به راحتی گم یا دور ریخته شوند. فقدان شماره سریال و مقدار نامنظم این سلاح ها ، این احتمال را هم تقویت می کند که یک افسر فاسد نظامی ایرانی برای رسیدن به پول ، آنها را فروخته است.

در واقع، اگر گزارش های قبلی در ارتباط با سلاح های ایرانی یا ترکی (و غیره ) در راه یمن را کنار هم بگذاریم، این موضوع ممکن است که محموله برای تکمیل شدن تجهیزات یک فروشنده اسلحه فرستاده شده باشد.

این احتمال زمانی تقویت می شود که گزارش هایی مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی مقادیر بسیار زیادی از مهمات را به ویژه به آفریقا صادر می کند، وجود دارد. اما چرا این مهمات بدون نام و نشان هستند؟ دلیل محتمل و معقول این است که با تحریم های ایالات متحده آمریکا مقابله شود چرا که از این طریق نقل و انتقال پول سخت است. پاداش سنتی برای مهمات، دلار آمریکاست .

این تفکر احمقانه ای است اگر فردی تصور کند که جمهوری اسلامی ایرانی با مدیریت فردی مانند احمدی نژاد به دنبال استفاده از بهار عربی برای پروژه های نفوذ خود نیست. با این حال، این بدان معنا نیست که همه اتفاق هایی که سرچشمه آن ایران است به سیاست های رسمی حکومت مربوط است یا باید به عنوان یک بخش از عملیات نفوذ جمهوری اسلامی از آن یاد کرد.

تحریف، تاکید معکوس و گمراهی سیاسی به طور عموم در رسانه ها شایع است و این موضوع در حوزه های خاورمیانه و شمال آفریقا مشهود تر است. شک و تردیدها و همچنین تحلیل های تند جایگزین تفسیر را گرفته است. همانطور که شرلوک هلمز جایی می گفت: «وقتی که شما غیرممکن ها را حذف کردید، هر آنچه که باقی می ماند، هر چند که دور از ذهن است اما باید حقیقت قلمداد شود.»