گروهکهای افراطی، مانعی برای حل بحران سوریه
بیروت: نذیر رضا
به دلیل نبودن استراتژی خاص، توافقنامه سوچی هفته گذشته موفق به برخورد با افراطیها در ادلب نشد.
عملیات جداسازی این گروهکها از گروههای معتدل بسیار ساخت است. ترس این میرود که فشار آوردن به آنها، باعث زیاد شدن آنها شده و افراد افراطیتری از دیگر شهرها به آنها بپیوندند.
توافقنامه سوچی بر دو بخش استوار بود: یکی سرکوب افراطگرایان و دومی خارج کردن آنها از شهرها.
ولی این عملیات با مخالفت افراطگراها مواجه شد و خطراتی در پی داشت که ممکن بود باعث حمله افراطی ها به نیروهای ترکیه در ادلب و یا خود ترکیه شود.
از سوی دیگر تلاشها برای جدا کردن افراطیها از معتدلها بینتیجه بود چرا که صدها مبارز خارجی به شدت افراطی میان آنها وجود دارد که به نظر میرسد راهی برای حل معضل آنها نیست.
بر اساس گزارش دیدهبان حقوق بشر در سوریه، شبه نظامیان مسلح با توافقنامه ترکیه و روسیه مخالفت کرده و گروهکهای «حراس الدین»، «انصار التوحید»، «انصار الله»، «تجمع الفرقان» و «جند القوقاز» به همراه دیگر گروههای رادیکالی در میان «هیئه تحریر الشام» حاضر به خارج شدن از مرزهای نیروهای حکومت سوریه نشدند که از جسر الشغور شروع شده و تا ادلب شرقی ادامه دارد که از حومه حماه شمالی و ادلب جنوبی نیز میگذرد.
دیدهبان حقوق بشر از آمادگی این گروهک ها برای مقابله با کسانی که میخواهند آنها را خلع سلاح کرده و از این مناطق بیرون کنند، خبر داد.
رادیکالی شدن گروهکها
بعد از اینکه سوریه با کمک روسیه بخشهای زیادی از کشور خود را از چنگ افراطیها درآورد، ادلب تنها نقطه اشغالی این گروهکها باقی ماند.
با تلاش در بازپسگیری این منطقه از دست آنها، نسبت به وقوع فاجعهای انسانی هشدار دادهشد که توافق روسیه و ترکیه مانع از وقوع آن شد.
یکی از فاجعههای حمله به ادلب، سرازیرشدن سیل مهاجران، از این شهر که ۳ میلیون و نیم جمعیت دارد به سوی کشورهای دیگر خواهد بود.
یکی از احتمالات دیگر رادیکالی شدن گروههای معتدل و همچنین گروههای سوری است که نزدیک به القاعده هستند و ایدئولوژی آنها با القاعده یکسان است.
ممکن بود با حمله به ادلب، مشکلی پیچیدهتر بهوجود بیاید؛ چرا که خون و خونریزی باعث متحد شدن آنها میشد.
از سوی دیگر گزینههای پیش روی گروهکها محدود بود، آنها یا باید زندانی میشدند و یا با حکومت سوریه آشتی کرده و به جنگ همسویان خود میرفتند، بنابراین توافقنامه سوچی ضروری بود.
در واقع روسیه درباره برخورد با بحران روسیه دو شیوه دارد؛ رفع اختلاف و یا درگیری نظامی.
ترکیه سعی داشت «هیئه تحریر الشام» را تجزیه کرده و با دیگر گروهکها ادغام کند ولی موفق به این کار نشد و این گروهک، در فهرست گروههای تروریستی قرار گرفت.
این موضوع روی «النصره» نیز جواب نداد و آنها وارد ترکیه شدند.
علیرغم جداشدن خیلیها از «هیئه تحریر الشام» و تشکیل دادن گروههایی دیگر، اما این گروهک همچنان پایدار است.
از سوی دیگر این توافقنامه به معنی پایان حمله نظامی به ادلب نیست بلکه شروعی برای روند مقابله با بحران آن است.
سه جریان افراطگرا
افراطگرایان شمال سوریه به سه دسته تقسیم میشوند: کسانی که به توافق با ترکیه تمایل دارند، کسانی که افراطیتر بوده و با رفع اختلافات مشکل دارند و مبارزانی که خارجی بوده و از همه افراطیتر هستند.
دسته سوم در حومه شهر لاذقیه قرار دارند و عبارتند از «الحزب الترکستانی» ، مبارزان اویغور ، «تاجیک»، «حراس الدین» و بقایای جند الاقصی هستند.
منطقه خالی از سلاح در عمق ۱۵ تا ۲۰ کیلومتری ادلب است که بخش بزرگی از آن در دست «هیئه تحریر الشام» است.
بر اساس توافقنامه سوچی این منطقه باید از سلاح سنگین و مبارزان افراطی خالی شود ولی هنوز روشهایی برای اجرای این توافقنامه وجود ندارد.
از سوی دیگر، ادلب، تنها منطقه اشغالی گروهکها است که حاضر به حل و فصل اختلافات خود با نظام نشده و مناطق خود را ترک کرده و به آن پناه بردهاند.
به نظر میرسد هدف این توافقنامه، جدا کردن افراطیها از هم است.
این کار، مستلزم جدا کردن افراطیها از معتدلها است. ولی ممکن است این اتفاق از یک سو باعث درگیری افراطیها و معتدلها با هم شود و از سوی دیگر ترکیه را در برابر کسانی قرار دهد که حاضر به پایان دادن به این اختلافات نیستند.
این کار نیاز به صبر زیادی دارد و نیازمند روشهایی است که بخشی از آنها نظامی است.
ترکیه از تابستان ۲۰۱۷ سعی در اجرای آخرین بخش از توافقنامه آستانه دارد و لی تا امسال نتوانسته است «هیئه تحریر الشام» را تجزیه و تفکیک کند. حتی علیرغم اینکه باعث ایجاد «الجبهه الوطنیه للتحریر» شد.
باری بر دوش ترکیه
این گروهکها، علیرغم تفاوتها و تنوعهایشان که برخی با «القاعده» و برخی دیگر با «جبهه النصره» در ارتباط هستند، اما باری روی دوش ترکیه نبودهاند.
آنها به ترکیه به چشم مسیری برای رفت و آمد نگاه میکنند و علیرغم اینکه برخی از آنها از جمله داعش سعی در مرتد اعلام کردن اردوغان داشتند اما حمله به ترکیه، بخشی از برنامههای آنها نبوده است.
بار این گروهها زمانی بر شانه ترکیه سنگینی میکند که تحت فشار قرار بگیرند؛ همان اتفاقی که برای داعش افتاد؛ چرا که پس از حمله به آن در حومه شمالی حلب، چندین عملیات تروریستی در ترکیه انجام داد.
ترکیه علیرغم همه مشکلاتی که بر سر راه اجرای توافقنامه سوچی وجود دارد باید بر اساس آن عمل کند تا از خسارت سنگینی جلوگیری کند که به موجب شکسته شدن آتش بس ادلب متحمل آن خواهد شد.
اما بعید نیست ترکیه با وجود اجرای این توافقنامه و تحت فشار قرار دادن گروهکها مورد هجوم آنها قرار بگیرد.
بنابراین مشکل اصلی اکنون چگونگی برخورد با افراطیها است که هنوز معلوم نیست به چه صورت خواهد بود.
تا کنون همه تلاشها برای بیرون راندن آنها با مداخله روسیه نتیجه نداده است.
سعی در مهاجرت دادن آنها به لیبی یا افغانستان و یا استفاده از آنها از جانب ترکیه برای مبارزه با حزب کارگر کردستان بینتیجه بوده است.
هنوز هیچ راه مشخصی برای خلاص شدن از شر آنها وجود ندارد. فقط شاید به وسیله عملیاتی زمانبر بتوان آنها را از هم تفکیک کرد.