حسن روحانی، رئیس جمهور ایران - عکس از شرق پارسی

حسن روحانی، رئیس جمهور ایران – عکس از شرق پارسی

وعده های حسن روحانی در دوران رقابت های انتخابات ریاست جمهوری در حوزه سیاست خارجی چه بود؟ و حسن روحانی تا چه حد موفق به تحقق آنها شده است؟ دستاوردهای آن چیست و ناکامی هایش در چه حوزه هایی است؟ آیا هفتمین رییس جمهور ایران توانسته است در سال اول ریاست جمهوری خود به وعده هایش در حوزه سیاست خارجی عمل کند؟

مهمترین وعده انتخاباتی حسن روحانی در حوزه سیاست خارجی این بود که گفت پرونده هسته‌ای را با مذاکره و دیپلماسی فعال حل و فصل می‌کند. درست به همین دلیل و برای تحقق این وعده ، راهبرد و استراتژی اصلی دولت داری حسن روحانی در سال اول “بهبود موقعیت بین المللی و منطقه ای ایران” بوده است. راهبردی که به عنوان وسیله و مقدمه نیز به آن نگاه می شود؛ مقدمه و وسیله ای برای احیای اقتصاد به شدت تحت فشار ایران، که از تحریم های بین المللی و ناکارآمدی داخلی رنج می برد.

حسن روحانی در همان ابتدای کار دولتش تصمیم گرفته بود با حل فوری ترین موضوع سیاست خارجی ایران، یعنی پرونده هسته ای و کاهش تحریم ها علیه تهران، گام نخست را محکم بردارد. بنابراین حسن روحانی تصمیم گرفت این پرونده حساس را از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه برگرداند و مسوولیت آن را به وزیر خارجه جدید یعنی محمد جواد ظریف بسپارد که دیپلماتی شناخته شده، به ویژه نزد آمریکایی ها، است.

سال اول سیاست خارجی روحانی دستاوردها و ناکامی ها (برای دیدن عکس در سایز بزرگتر روی آن کلیک کنید)

سال اول سیاست خارجی روحانی دستاوردها و ناکامی ها (برای دیدن عکس در سایز بزرگتر روی آن کلیک کنید)

حسن روحانی، بلافاصله گام دوم را برداشت و در همان هفته های اول ریاست جمهوری اش به نیویورک رفت تا در نشست مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کند. در این سفر بسیاری در انتظار ملاقات روحانی و اوباما یا حتی آغاز تماس های دوجانبه بودند. گویی به اعتقاد بسیاری اگر قرار بود گشایشی در سیاست خارجی و موقعیت بین المللی ایران به وجود آید، نیویورک نخستین گام خواهد بود، زیرا همگان می دانستند و می دانند که مسئله رابطه یا عدم رابطه با آمریکا مهمترین مسئله سیاست خارجی ایران در ۳۵ سال گذشته بوده و تحریم های بین المللی علیه تهران و همچنین تبدیل شدن برنامه هسته ای ایران به یک مشکل بین المللی نیز بیش از هر عامل دیگر از تنش در روابط تهران-واشنگتن سرچشمه می گیرد.

روسای جمهور ایران و آمریکا در آخرین ساعات حضور روحانی در نیویورک، گفتگویی تلفنی با یکدیگر داشتند. خبری که بلافاصله به عنوان نشانه تمایل طرفین به کنترل و مدیریت اختلاف های عمیق و طولانی شان تفسیر شد، اما واکنش آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی و شماری از فرماندهان نظامی ارشد این کشور نشان داد که حسن روحانی در این حوزه چندان پیشروی نکرده است. آیت الله خامنه ای در سخنرانی خود، از برخی «اقدامات نا به جا» در سفر روحانی نام برد که همگان دریافتند منظور او دیدار با اوباما بوده است. برخی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران ایران نیز به تاسی از رهبری همین موضوع را چند هفته ای در نقد روحانی و دولتش تکرار کردند.

علی رغم وجود چنین مانعی در بهبود روابط دو جانبه ایران و آمریکا و عدم وجود چشم اندازی از بهبود روابط واشنگتن- تهران در آینده ای نزدیک، دولت روحانی درحوزه راهبردی دیگری یعنی بهبود رابطه تهران با لندن، اگر چه با احتیاط، ولی گام های کوچک والبته مهمی برداشته است. رابطه ایران با بریتانیا که در اکتبر ٢٠١١ قطع شده بود، با توافق طرفین براى تعیین کاردار غیر مقیم رو به بهبودى رفته است و هم اکنون سخن از بازگشایی سفارت طرفین است. از سوی دیگر تهران طی یکسال گذشته میزبان برخی از مقامات ارشد اروپایی بوده است.

حوزه دیگری که با وجود موانع و چالش هایی نظیر بی اعتمادی عمیق بین ایران و آمریکا، شاهد پیشروی تیم سیاست خارجی روحانی بوده، مذاکرات هسته ای این کشور است که یازدهمین سال آغاز خود را پشت سر می گذارد. برخی معتقدند سخنرانى حسن روحانى در نشست سالانه مجمع عمومى سازمان ملل متحد، گفت و گوى تلفنى وى با باراک اوباما، رییس جمهورى آمریکا، دیدار وزیر خارجه ایران با وزراى خارجه گروه ١+۵ در نیویورک و گفت و گوى دوجانبه محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران با جان کرى وزیر خارجه آمریکا در مجموع موفقیتی برای روحانى و تیم سیاست خارجی او بود، زیرا سفر نیویورک در ماه های بعد منجر به توافق هسته ای در ژنو شد .

پس از چندین دور مذاکره فشرده سرانجام در پاییز ۱۳۹۲ هجری خورشید، محمد جواد ظریف در مذاکرات با گروه پنج بعلاوه یک (متشکل از آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان) و به ریاست کاترین اشتون، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به یک توافق شش ماهه وموقت هسته ای دست یافت. فضای حاکم بر این توافقنامه یک بده بستان کامل بود؛ ایران پذیرفت از فعالیت های هسته ای خود بکاهد و محدودیت های بین المللی بیشتری بر برنامه هسته ای خود را بپذیرد و در مقابل، گروه پنج به علاوه یک پذیرفت که بخشی از تحریم های بین المللی علیه ایران را به حالت تعلیق درآورد. اقدامات عملی طرفین نیز پس از سال ها جنگ لفظی و دیپلماتیک در مذاکرات هسته ای پیشین، ملموس و محسوس بود. ایران غنی سازی بیست درصدی اورانیوم را متوقف کرد وشروع به اکسید کردن ذخایراورانیوم بیست درصد غنی شده خود کرد و در مقابل، کشورهای پنج به علاوه یک به آزادی سازی بیش از چهار میلیارد دلار از درآمدهای نفتی بلوکه شده ایران پرداختند و بخشی از تحریم های نفتی، بیمه ای و بانکی و کشتیرانی علیه ایران به حالت تعلیق درآمد.

با این وجود کمی بعد ،در بهار سال ۹۳، که کار به مرحله تدوین توافقنامه نهایی بین طرفین رسید، پیشرفت ها کند شد ودیپلمات ها و رسانه ها به نوعی ازبه بن بست مذاکرات صحبت کردند. از یک طرف غربی ها بر روی نیروگاه آب سنگین اراک و تعداد سانتریفیوژها و توانایی موشکی ایران متمرکز شدند. از سوی دیگر در درون ایران، تندروهای ایران و نیز منتقدان دولت روحانی نسبت به هر نوع عقب نشینی در این زمینه ها به تیم مذاکراتی ایران هشدار دادند.

در چنین شرایطی و در حالی که طرفین از احتمال تمدید دوره شش ماهه مذاکرات سخن می گویند، تدوین یک سند و توافقنامه نهایی بسیار دشوار به نظر می رسد. اگر چه به نظر می رسد دولت اوبام ا(طرف اصلی ایران در مذاکرات) و دولت روحانی، آمادگی شکست مذاکرات را ندارند و از پیامدهای وخیم و ویرانگر آن اطلاع دارند. اوباما زیر فشار تندروهای درون آمریکا و اسراییل است که به جای دیپلماسی بیشتر، از تحریم شدید تر برای عقب نشاندن کامل ایران بهره گیرد و اگر مذاکرات با ایران به شکست بیانجامد، پس از شکست تلاش های آمریکا برای از سرگیری مذاکرات بین فلسطینی ها و اسراییلی ها، کفه شکست در اولویت های اصلی سیاست خارجی دولت اوباما سنگین تر خواهد شد.

در مقابل ،دولت روحانی می داند که شکست مذاکرات هسته ای و عدم تدوین توافقنامه نهایی می تواند به معنای بازگشت به وضعیتی بدتر از ماه های آخر دولت محمود احمدی نژاد و تشدید تحریم ها علیه ایران باشد. چنین وضعیتی در عمل به معنای از دست رفتن مهمترین اهرم و ابزار روحانی برای بهبود وضعیت اقتصادی ایران یعنی کاهش فشارهای خارجی و تحریم ها خواهد بود. از دست رفتن توافق هسته ای و تاثیر زنجیره ای و مخرب آن بر وضعیت اقتصادی ایران، به منزله تیر خلاصی به دولت روحانی در همان سال اول از دوره چهار ساله ریاست جمهوری اوخواهد بود و بعید است دولت او در چنین شرایطی به سرمنزل مقصود برسد.

به ویژه آنکه تحقق وعده دیگر حسن روحانی در حوزه سیاست خارجی یعنی بهبود روابط با همسایگان نیز هنوز با مشکلاتی روبرو است . خارج از مسئله هسته ای وهمزمان با روى کار آمدن دولت حسن روحانى، پیش بینی هایى مبنى بر بهبود روابط ایران با کشورهاى عرب منطقه به ویژه عربستان سعودى می شد، اما بعد از گذشت یک سال هنوز تحرک جدى در این حوزه دیده نشده است.علی رغم سفر امیر کویت و سلطان عمان به تهران در یک سال گذشته، ایران همچنان در انتظار سفر امیر قطر است، روابط تجاری با امارات هنوز به دوران اوج خود و پیش از تحریم ها برنگشته است و روابط با بحرین کماکان تیره است. با این وجود در پی دعوت هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران و نیز محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران به ریاض، این امیدواری وجود دارد که تحولی مثبت در روابط ایران و عربستان، راه سهل الوصول تری برای توسعه روابط با دیگر کشورهای عربی و همسایگان ایران در حوزه خلیج فارس باشد.

البته چنین گشایشی در روابط تهران-ریاض چندان هم آسان نیست. دو کشور در مواردی نظیر لبنان، فلسطین، سوریه و عراق اختلاف نظرهای جدی با یکدیگر دارند، اما به نظر می رسد تمایل تهران- ریاض در مرحله کنونی عبور تدریجی از این اختلافات یا دست کم کنترل ومدیریت آنها در قبال دسترسی به اهدافی بزرگتر باشد. هم عربستان و هم ایران می دانند بدون رابطه متعادل و قابل قبولی با یکدیگر، معادلات منطقه ای در خارمیانه از جمله ثبات منطقه ای در وضعیتی قرار خواهد گرفت که در درازمدت به نفع تهران و ریاض نخواهد بود.

و نهایت آنکه در کنار وعده حسن روحانی برای حل و فصل پرونده هسته ای ایران و نیز بهبود روابط با همسایگان ، یک وعده انتخاباتی دیگر او نیز وجود دارد که بعید است به این زودی و در آینده نزدیک تحقق یابد . حسن روحانی در جریان رقابت های انتخاباتی وعده داد اعتبار را به پاسپورت ایرانی بازگرداند. اگر حسن روحانی در دستیابی به توافق نهایی هسته ای و نیز گشایش روابط با جامعه بین المللی موفق شود می تواند امیدوار باشد که در میان مدت -و نه کوتاه مدت- زمینه برای بازگشت اعتبار به پاسپورت ایرانی و تحقق این وعده فراهم شود. موضوعی که به نظر می رسد نه تنها به پرونده هسته ای بلکه به عوامل و فاکتورهای سیاسی، اقتصادی ، فرهنگی و حتی اجتماعی بسیاری بستگی دارد و اگر حسن روحانی چنین وعده ای را محقق کند می توان یقین داشت که قبل از آن بسیاری دیگر از وعده های خود درحوزه های سیاست خارجی و اقتصادی را محقق کرده است .