زینب بداوی

زینب بداوی

لندن، الشرق الاوسط – زینب بداوی سودانی الاصل برای مخاطبان شبکه جهانی بی‌بی‌سی چهره شناخته شده ای است. او یکی از مجریان اصلی برنامه World News Today و گفت‌وگوهای HARDtalk بی‌بی‌سی است.

بداوی از روزنامه‌نگاران کارکشته ای است که پیشینه فعالیتش به دهه ۱۹۸۰ باز می گردد. او در گفت‌وگو با الشرق الاوسط در مورد فعالیت حرفه ای خود در حوزه خبر، پوشش رسانه ای بین المللی از منطقه خاورمیانه و تفکراتش در مورد اخلاق روزنامه‌نگاری و آینده این صنعت در عصر رسانه های اجتماعی سخن می گوید.

الشرق الاوسط: کارتان را در حوزه روزنامه نگاری چطور آغاز کردید؟

زینب بداوی: اصلا دراماتیک نبود. هیچ وقت روزنامه نگاری نخواندم. من برای تحصیل فلسفه، سیاست و اقتصاد (PPE) به آکسفورد رفته بودم. در همین زمان به انجمن رسانه ای دانشگاه آکسفورد پیوستم و به عنوان دانشجو کمی کار رادیویی کردم. پس از آکسفورد، یک سال دیگر درس خواندم و سپس به عنوان کارآموز به کانال تلویزیونی ITV در بریتانیا درخواست کار دادم و در یکی از کمپانی های زیرمجموعه ITV کارآموزی گرفتم. در آن زمان دوره های دانشگاهی یا چیزی شبیه به این در حوزه روزنامه نگاری وجود نداشت. من کار را یاد گرفتم، اما ITV من را به جایی به اسم مدرسه ملی پخش (National Broadcasting School) فرستادند که الان دیگر وجود ندارد. این مدرسه در شهر سوهو بود و من در آنجا یک دوره آموزشی فشرده سه ماهه گذراندم و این همه ماجرا بود.

چرا اصلا تصمیم گرفتید در رسانه کار کنید؟

فکر می کنم نقش رسانه به طور کلی و خصوصا تلویزیون در آن زمان – تاثیرگذاریش بیش از شبکه های اجتماعی بود- برای توضیح آنچه در جهان در حال رخ دادن است، بسیار اهمیت دارد. تلویزیون پیش از رسانه های اجتماعی ابزار بسیار قدرتمندی بود؛ در واقع دریچه ای رو به جهان بود. فکر می کنم خطی که بین مسائل داخلی و خارجی کشده بودیم، معتبر نبود؛ امروز دیگر در چارچوب روند جهانی شدن، درک این موضوع برای همه ما آسان است. من همیشه نقش رسانه به خصوص تلویزیون را در اطلاع رسانی و آموزش مردم دوست داشتم.

هیچ وقت در برنامه های سرگرم کننده تلویزیون حضور نداشته ام، اما اطلاع رسانی و آموزش به مردم در سراسر جهان را بسیار بااهمیت می دانم. اگر مردم در کشوری چند فرهنگی مثل بریتانیا زندگی کنند، این بر رفتار محلی، اجتماعی و سیاسی و همچنین نحوه رفتارشان با دیگر شهروندانی که از کشورهای مختلف آمده اند، تاثیرگذار است.

به عنوان یک مسلمان آیا تا به حال در کار خود به مشکل بر خورده اید؟

نه، من خودم تاکنون به مشکلی بر نخورده ام، اما خصوصا پس از حوادث ۱۱ سپتامبر، اسلام‌هراسی به وضوح در میان رسانه ها دیده می شود. به نظر من پس از حملات ۱۱ سپتامبر، کاملا احساس می کردید که فضای ترس از اسلام وجود دارد – البته نه در مورد مسلمانان، بلکه در مورد خود اسلام. مثلا، گروهی دارید که دست به اقدامات تروریستی می زند و با اسلام هم مرتبط است. خوب، در چنین شرایطی همیشه از این عبارت استفاده می کنید: «گروه اسلام گرای تندرو». به نظر من این رویکرد راه‌گشا نیست. این گروه تنها یک گروه تندرو یا یک گروه خشن است؛ این مسئله لزوما ربطی به اسلام ندارد. شما نباید از همان واژگانی که گروه های افراطی استفاده می کنند و می خواهند اسلام با را به آن وصل کنند، استفاده کنید. به اعتقاد من تمایز بین این دو هنوز شکل نگرفته است. فکر می کنم اکنون در میان رسانه ها چیزی تحت عنوان اسلام‌هراسی وجود دارد و همین است که همیشه تروریسم را به شکلی به اسلام مرتبط می کند.

چه خبرها و چه مناطقی را بیشتر دوست دارید پوشش دهید و چرا؟

خوب، هنوز آنقدر که دوست دارم، خاورمیانه را پوشش نداده ام. من به اندازه ای که بتوانم با مردم ارتباط برقرار کنم، عربی صحبت می کنم و فکر می کنم این توانایی به شما به عنوان یک روزنامه نگار قابلیت بالایی می دهد که به راحتی بتوانید با مردمی که زندگی شان تحت تاثیر رخدادهای بزرگ قرار گرفته، صحبت کنید؛ مثلا در مورد آوارگان سوری. بنابراین فکر می کنم این چیزی است که باید کمی بیشتر روی آن وقت بگذارم. اما، عربی را آنقدر خوب صحبت نمی کنم که بتوانم با آن کار کنم، مثلا برای سرویس عربی بی‌بی‌سی، یا مثلا نمی توانم بنویسم و بخوانم، اما عربی متداول را به خوبی صحبت می کنم. خوب، من چهار فرزند دارم و همین باعث شده بیشتر استدیونشین باشم تا این که در سوریه یا هرجای دیگری از منطقه باشم.

آیا تاکنون سودانی بودن شما برای کار در رسانه های بریتانیایی مشکل ساز شده است؟

من افتخار می کنم که سودانی، عرب و آفریقایی هستم، اما این سوال سختی است. من در سودان متولد شدم، اما زمانی که کمتر از سه سال داشتم به لندن آمدم، بنابراین می توانم بگویم، هویتی دوگانه دارم. در سودان خیلی راحت هستم، در بریتانیا هم کاملا احساس راحتی می کنم.

نمی توانم بگویم یک سودانی هستم که در بریتانیا زندگی می کنم، چرا که زمانی که به اینجا آمدم، خیلی کوچک بودم، بنابراین نمی شود گفت خارجی هستم. . . در مورد مسائلی چون نژادپرستی یا اسلام ستیزی، تجربه ای نداشته ام. این بدین معنی نیست که این مسائل وجود ندارند، اما من شخصا تجربه آن را نداشته ام. همچنین نمی توانم بگویم چون سودانی الاصل هستم، زندگی سختی در اینجا داشته ام. فکر می کنم در مورد خودم چون سال ها اینجا بوده ام – دانشجوی آکسفورد بودم و فوق لیسانسم را هم از دانشگاه لندن گرفتم – این مسئله مرا حفظ کرده است.

رییس جمهور سودان، عمر البشیر، اخیرا تعدادی از روزنامه نگاران، مثل خود شما، را به کنفرانسی در مورد رسانه های سودان به خارطوم دعوت کرد. عمر البشیر که سابقه درخشانی در مورد آزادی مطبوعات هم ندارد، از روزنامه نگاران چه می خواست؟

سال گذشته بود؛ من در این کنفرانس شرکت نکردم. فکر می کنم آزادی بیان از اهمیت بالایی برخوردار است؛ در واقع سنگ بنای دموکراسی است. خیلی مهم است که ما اینجا از آن برخوردار هستیم، اما در مورد رسانه های سودان این شرایط به نوعی شکننده و نوسانی است. در این کشور روزنامه ها تا حدی می توانند از آنچه در جریان است انتقاد کنند، اما مشخصا محدودیت هایی در این زمینه وجود دارد. به اعتقاد من نباید برای آزادی بیان محدودیتی قائل شد و این همان چیزی است که پدر من، به عنوان یک روزنامه نگار سودانی به آن معتقد بود.

در مورد این که دولت سودان از پس این کنفرانس به دنبال چه بود، واقعا نمی دانم. محدود کردن آزادی بیان در عصر رسانه های اجتماعی بسیار سخت است. در سال های دور، پیش از ظهور توییتر و فیسبوک، دولت ها راحت تر می توانستند مانع جریان آزاد اطلاعات شوند. اکنون اگر اتفاقی بیفتد همه یک تلفن همراه دارند، می توانند عکس بگیرند یا به فردی خارج از کشور خود پیغام بدهند، بنابراین سانسور کردن به مراتب سخت تر شده است. به اعتقاد من انقلاب تکنولوژیک و رسانه های اجتماعی تاثیر زیادی روی گردش آزاد اطلاعات داشته است. مگر اینکه دولت چین باشید و زمان زیادی برای سانسور کردن بخش هایی از اینترنت صرف کنید، وگرنه برای هیچ کشوری آنقدرها هم راحت نیست که آنچه در این فضا در جریان است را سرکوب کنند. اگر در جایی خشونت در جریان است، یکی هم هست که از آن عکس بگیرد و همه جا منتشر کند. فکر می کنم انقلاب تکنولوژیک و رسانه های اجتماعی واقعا دورنمای رسانه ها را تغییر داده است؛ نه به خاطر بحث تکنولوژی به تنهایی، به این دلیل که اکنون همه روزنامه نگار هستند؛ شهروند روزنامه‌نگار.

آیا می توانید برای خوانندگان ما کمی راجع به برنامه HARDtalk بگویید؟

فکر می کنم ایده HARDtalk آموزش و اطلاع رسانی است. البته این برنامه مردم را در موقعیتی قرار می دهد که قدرت بازخواست دارند. . . به شما اجازه می دهد به صورت مفصل در مورد موضوعاتی با آن هایی که در قدرت هستند بحث و تبادل نظر کنید و از آن ها بخواهید در مورد هرآنچه انجام داده اند، پاسخگو باشند؛ در مورد سیاست هایشان، در مورد تعرض به حقوق بشر که این در واقع همان هدف اصلی این برنامه است. ایده اصلی مطرح شدن سوال های سخت و نه زننده در مورد کارهایی است که انجام داده اند.

آیا در رسانه های غربی نوعی سوگیری در مورد خبرهای منطقه خاورمیانه می بینید؟

رسانه ها خیلی زیاد هستند… اگر منظورتان بی‌بی‌سی است، تلویزیون عربی بی‌بی‌سی داریم، رادیو عربی بی‌بی‌سی داریم، رسانه های متعددی هستند. اگر منظورتان رسانه های داخلی بی‌بی‌سی۱ و بی‌بی‌سی۲ است، فکر می کنم بزرگ ترین شکایتی که می توان داشت این است که اخبار منطقه خاورمیانه به اندازه کافی پوشش داده نمی شود. هر زمان اتفاقی می افتد و همه مناطق جهان پوشش داده می شوند، به غیر از خاورمیانه.

مشکلات و چالش ها هستند که خبرها را شکل می دهند و این بدین معنی است که خبرها ذاتا تمایل دارند به همه چیز از دریچه لنز مشکلات نگاه کنند. درست است که طی سال ها درگیری های زیادی در منطقه خاورمیانه رخ داده و در حال حاضر هم بهار عربی در جریان است، اما مردم خبرها را به گونه ای دریافت می کنند که گویی در خاورمیانه چیزی جز خشونت و درگیری وجود ندارد. من معتقدم که سوگیری وجود دارد… چرا که طبیعت خبر تمایل دارد روی مشکلات تمرکز کند؛ نه به این دلیل که ممکن است کسی بگوید «ما خاورمیانه را دوست نداریم و معتقدیم جهان عرب سراسر خشونت است.» همان پوششی که دیگر مناطق جهان می گیرند، خاورمیانه هم می گیرد. زمانی که نخست وزیر بریتانیا، دیوید کامرون، موفق نشد موافقت مجلس عوام را برای اقدام نظامی در سوریه جلب کند، عکس العمل بی‌بی‌سی این چنین بود که «دیوید کامرون کنترل سیاست خارجی خود را از دست داده است.» این گونه اظهارنظرها و موضع گیری ها در مورد هر آنچه اتفاق می افتد، انجام می شود.

در مورد پوشش اسراییل چطور؟ آیا به نظر شما در این مورد سوگیری وجود دارد، چه در کشورهای غربی به طرفداری از اسراییل، چه در کشورهای عربی به طرفداری از فلسطین؟

نمی دانم. آنقدر ندیده ام که بتوانم نتیجه گیری کنم که آیا سوگیری به نفع اسراییل و به ضرر فلسطین وجود دارد یا خیر. نمی توانم بگویم در رسانه های بریتانیا سوگیری علیه فلسطین وجود دارد. یک انتقاد همیشه وجود داشته و آن هم این که رهبران عرب و فلسطینی ها، همیشه آنقدر که باید در دسترس نیستند. اغلب تنظیم قرار مصاحبه با یک عرب به سختی انجام می شود، اما بعضی وقت ها صحبت کردن با اسراییلی ها راحت تر است. مثلا صحبت کردن با وزیر امور خارجه سوریه یا مصر معمولا به راحتی امکان پذیر نیست. نبیل فهمی، وزیر امور خارجه مصر، چند هفته پیش اینجا بود، اما در آخرین لحظه قرار مصاحبه را لغو کرد و گفت وقت ندارد. فلسطینی ها و اعراب باید به این حقیقت توجه داشته باشند که لازم است در دسترس مردم باشند. به من اجازه دهند یکی از برنامه های HARDtalk را با حضور عبدالفتاح السیسی برگزار کنم.

آیا برای مصاحبه با سیسی درخواست داده اید؟

من درخواستم را با سفیر مصر در بریتانیا، اشرف الخولی، مطرح کرده ام و گفته ام که آماده هستم به قاهره بروم و گفت و گوی HARDtalk خود را با السیسی برگزار کنم، اما هنوز پاسخی دریافت نکرده ام. طی سه ماه اخیر چندین بار درخواست داده ام، اما پاسخی دریافت نکرده ام. بنابراین اگر عرب ها شکایت دارند که نوعی سوگیری وجود دارد، من می گویم خودتان را بیشتر در دسترس قرار دهید و برای مصاحبه به زبان انگلیسی آماده باشید؛ در این صورت ما می توانیم نظرات شما را هم به آسانی دریافت کنیم.

غیر از السیسی، دوست دارید با چه کسی گفت‌وگو داشته باشید؟

بشار اسد گزینه فوق العاده ای است. خیلی کم در مورد بشار اسد می شنویم، اما مشاور رسانه ای او، بثینه شعبان، همیشه صحبت می کند. . . یا هر یک از مقام های عالی رتبه سعودی، البته وزیر امور خارجه این کشور، سعود بن فیصل، معمولا صحبت می کند. اردنی ها کمتر صحبت می کنند. اگر منظورتان اتفاقات کنونی است، باید بیشتر به سراغ سوریه و مصر رفت.

در مورد فلسطینی ها، محمود عباس معمولا در دسترس نیست. من با سخنگوی فلسطینی ها، حنان عشراوی، گفت و گو کرده ام؛ او رابطه خوبی با رسانه ها دارد و معمولا در دسترس است. فکر می کنم مسئله مهم این است که آن ها سخنگوهای قوی و خوب داشته باشند. بنابراین این پیغام من است، عرب ها باید از رسانه های بین المللی بیشتر استفاده کنند، خصوصا کانالی مثل بی‌بی‌سی جهانی؛ چرا که بیننده زیادی دارد.

اگر روبروی بشار اسد بنشینید، با همه اقداماتی که انجام داده، آیا باز هم آرام خواهید بود؟

بله، چرا که نه؟ شما او را در جایگاهی قرار می دهید که پاسخگو باشد. بله، قطعا آرام خواهم بود. نقش رسانه ها این است که از افراد بخواهند پاسخگو باشند. من با افرادی گفت‌وگو کرده ام که در حال حاضر در دادگاه بین المللی محاکمه می شوند. برای برنامه HARDtalk با ژان پیر بمبا که معاون رییس جمهور جمهوری دموکراتیک کنگو بود مصاحبه کردم. این درست همان نقش رسانه است، مصاحبه با افراد، حتی اگر از دستشان خون می چکد.

توصیه شما به جوانانی که قصد دارند وارد حوزه روزنامه نگاری شوند چیست؟

زمانی که شروع کردم – سال ها پیش – شرایط رسانه ای با امروز کاملا متفاوت بود. اکنون تعداد رسانه ها بسیار بیشتر است و رسانه های اجتماعی حضوری جدی دارند. من در استفاده از رسانه های اجتماعی هیچ خوب نیستم، توییت نمی کنم، از فیسبوک و اینجور چیزها استفاده نمی کنم. کاملا قدیمی هستم، بنابراین به هیچ کسی توصیه کاری نمی کنم جز اینکه روزنامه نگار همیشه باید کنجکاو باشد و به دیگران علاقه داشته باشد و برای افرادی که توانایی صحبت با آن هایی که در قدرت هستند را ندارند، نگران باشد. به اعتقاد من از میان نقش هایی که روزنامه نگار دارد، پاسخگو قرار دادن مقام های قدرتمند مهم ترین است.

من در سودان به دنیا آمدم، جایی که ساختار به شکل هرم های متعدد است. در راس هرم، افراد انگشت شماری وجود دارند، اما در قاعده هرم میلیاردها نفر قرار می گیرند. . . به عنوان یک روزنامه نگار، همیشه دوست دارم هرم را وارونه کنم و مطمئن شوم آن ها که همیشه به افراد صاحب قدرت دسترسی ندارند، بدانند که جایگاه آن ها با آن دسته دیگر عوض شده است. بنابراین به روزنامه نگاران جوان می گویم: این نقش رسانه را به عنوان ابزاری برای توسعه و رسیدن به دموکراسی فراموش نکنید.