صحنه ای در حمص، سوریه. منبع: صفحه عدسی یک حمصی جوان

صحنه ای در حمص، سوریه. منبع: صفحه عدسی یک حمصی جوان

عکاسان غیرحرفه ای در صفحه فیسبوک خود با عنوان “عدسی یک حمصی جوان”، عکس های خود را از صحنه هایی در سراسر شهر جنگزده حمص منتشر می کنند تا زندگی در این شهر تقسیم شده را برای جهان خارج به نمایش بگذارند. این عکاسان از صحنه هایی متفاوت عکس می گیرند و این کار را دور از چشم مزدور های دولتی و ارتش انجام می دهند. محمد، یکی از عکاسان اصلی این گروه می گوید:”ما از مرگ نمی ترسیم.” محمد به علل امنیتی فقط اسم کوچک خود را می گوید.

محمد می گوید اعضای گروه عکاسان او تدابیر احتیاطی لازم را اتخاذ می کنند تا هدف گلوله قرار نگیرند یا دستگیر نشوند در همین حال دست کم در یک مورد یکی از اعضای این گروه هنگام گرفتن عکس هدف گلوله تک تیزاندازان قرار گرفت. محمد گفت:”ما می دانیم که کار ما ممکن است به کشته شدن خیلی از ما بیانجامد.” آن عکاس جان سالم بدر برد اما بسیاری از دیگر فعالان رسانه ای و عکاسان غیرحرفه ای در حمص اینقدر خوش شانس نبوده اند. این فعالان خود می گویند از نوامبر گذشته تاکنون دست کم ۴۲ نفر از آنها در استان حمص کشته شده اند. محمد می گوید:”به لطف خدا جراحت او شدید نبود.”

به رغم حضور کم و بیش دائمی روزنامه نگاران حرفه ای و عکاسان در صحنه، روزنامه نگاران عادی هم به صورت خبرنگاران تمام وقت جنگی در آمده اند زیرا سازمان های خبری تلاش می کنند پوشش کاملی از درگیری های جاری برای کنترل سوریه به دست آورند.

به علت محدودیت هایی که بر سازمان های رسانه ای در داخل سوریه اعمال شده است، وبسایت های شبکه های اجتماعی از جمله فیسبوک، توییتر و یوتیوب به روزنه هایی تبدیل شده که دنیا از طریق آنها این مناقشه را نظاره می کند. از دو سال پیش یعنی هنگام آغاز این جدال که زمانی صلح آمیز بود، این شبکه های اجتماعی دائما کار می کرده اند. مردم سوریه و جهان از طریق تصاویر ویدیویی از اعتراضات، فرار نظامیان و واحدهای نظامی در حال جنگ، به تماشای این درگیری ها می نشینند در حالی که شبکه های بین المللی مانند سی ان ان، الجزیره و بی بی سی این تصاویر را پخش می کنند.

در این میان عکاسی در سوریه معنای جدیدی یافته است و صفحاتی مانند “عدسی یک حمصی” به انعکاس خوب، بد، زشت و هر چیز دیگر در این میان می پردازند. به گفته محمد، “هدف این صفحه بهره گیری از عکاسی برای انتشار این واقعیت است که شهر ویران شده حمص پابرجا است.” وی با اشاره به این عکس ها می گوید:”آنها از تصاویر ویدیویی برای ما معنادارتر هستند.”

دیگر عکاسان غیرحرفه ای در سراسر سوریه گروه ها و نیز صفحات فیسبوک خود را با استفاده از همان عنوان و نشان گروه “عدسی یک حمصی” به راه انداخته اند. این صفحات هزاران “لایک” دریافت کرده اند و عکس های آنها هر روز در فیسبوک و توییتر به اشتراک گذاشته می شود. این عکاسان ابتدا از دوربین موبایل های خود استفاده می کردند اما مدتی بعد با حمایت خارجی دوربین های حرفه ای صاحب شدند. گروه عکاسی عدسی یک حمصی در زرادخانه خود یک دوربین حرفه ای دارد اما همچنان به دوربین های دیجیتال پایبند است زیرا این دوربین ها کوچکند و بنابراین حمل آنها در زمان عکسبرداری در نزدیکی ایست های بازرسی آسان است.

محمد می گوید دوربین ها سلاح هایی مرگبار هستند که علیه رژیم و شبه نظامیان مسلح به کار گرفته می شوند تا حقیقت بیان شود. در جنبش سوریه، هنر نقشی کلیدی را در جلب احساسات مردم چه در داخل و چه در خارج این کشور ایف می کند. احساسات افسردگی و ویرانی، خوشحالی و شادکامی، شجاعت و دلیری همه در قالب آثار هنری ارائه شده اند. کاریکاتورهای هفته ای از روستای کفرانبل در شمال سوریه شاخصی نمادین از وضعیت قیام است که اجازه می دهد آنهایی که در خارج به سر می برند بفهمند سوری ها درباره رژیم، فرقه گرایی، رهبران مخالفان و سیاست های جامعه بین الملل در قبال سوریه چه احساسی دارند.

در طول قیام، هنرمندانی مانند “علی فرضت”، “جوان زرو” و” وصام الجزیری” توان خود را در جذب روح و فکر مردم سوریه در سراسر این کشور اثبات کردند. هر هنرمندی برای به تصویرکشاندن آنچه شهروند عادی درباره سلسله ناتمام اخبار بد حس می کند، روش خاص خود را دارد. آنطور که محمد می گوید، الجزیری چند قطعه از عکس های “عدسی یک حمصی” را گرفته و با افزودن اشباح و چهره های سایه گونه به خانه ها و ساختمان های ویران، آنها را دستکاری کرده است تا از این طریق پیام ها و مفاهیم انقلابی متعددی را برای مخاطبان خود بفرستد.

الجزیری در مطلبی در صفحه فیسبوک شخصی خود از گروه “عدسی یک حمصی” برای “کمک در به دست آوردن عکس هایی در سطح حرفه ای از شهر حمص تشکر می کند.” این گروه عکاسان از طریق عکس های شهر حمص تلاش می کند پیام ها و مفاهیمی را منتقل کند. به گفته محمد این پیام اساسا برای نشان دادن شدت ویرانی ها در محله های مسکونی رها شده حمص است که به شدت زیر آتش توپخانه قرار گرفته است. عکاسان این گروه در همین حال نمونه هایی را هم از شرایط عادی زندگی در همان شهر نشان می دهند. این عکس ها معمولا در محله هایی از شهر حمص گرفته شده که در درگیری ها آسیب ندیده اند یا (ساکنان آن) به رژیم وفادار بوده اند.

یکی از ساکنان آواره یکی از این محلات که خواست نامش ذکر نشود می گوید، “حتی محله هایی که امن در نظر گرفته می شوند به هیچ وجه امن نیستند.” بسیاری از مردمی که در شهر حمص باقی مانده اند از اوضاع کنونی خسته شده اند چرا که حملات و بازداشت ها توسط نیروهای امنیتی دائما ادامه دارد. این شخص آواره می گوید: “ما زیر سایه شبیهه (نیروهای شبه نظامی) زندگی می کنیم و آدم ربایی شب و روز ادامه دارد.”

حدود یک سال پیش، بسیاری از محله های حمص به محاصره درآمد و پس از آنکه مبارزان ارتش آزاد سوریه – گروه شورشی اصلی در سوریه – محله باب عمرو را تصرف کرد، مورد بمباران توپخانه قرار گرفت. پس از بمباران توپخانه ای شدید توسط دولت به مدت یک ماه و افزایش آمار تلفات، ارتش آزاد سوریه مجبور به عقب نشینی تاکتیکی شد. از آن زمان، دیگر محله های شهر حمص از جمله خالدیه، قربیس، جره الشایه، قصور و شهرقدیمی زیر کنترل واحدهای ارتش آزاد سوریه درآمده اند. بمباران متناوب این مناطق ادامه دارد در حالی که ساکنان محله های وفادار (به حکومت) به بهترین نحو به زندگی خود ادامه می دهند.

گروه عکاسی عدسی یک حمصی در این محله ها با خبرنگاران خود فعالیت می کند تا از فرستادن چهره های ناشناس که موجب مظنون شدن آنها می شود پرهیز کند. ماهیت فرقه ای این شهر و درگیری ها، موجب شده است محله های حمص به بخش های مربوط به سنی ها و علوی ها تفکیک شود. به گفته محمد، “گرفتن عکس در محله های وفادار به رژیم به شدت دشوار است.”

پیش از این جنبش، حمص شهری پرطراوت بود با محله هایی که ساکنان آن از فرقه های مختلف بودند، زنجیره ای گسترده از بازارها و شهر قدیمی که تقریبا با خواهرانش در دمشق و حلب شانه به شانه بود. عکس های حمص اکنون مردم را به یاد درسدن و دیگر شهرهای اروپایی پس از جنگ جهانی دوم می اندازد. اکنون محمد در حالی که در زادگاهش قدم می زند و خرابی ها را می بیند احساس غریبی دارد. او می گوید که خود و دیگر حمصی ها هرگز تصور نمی کردند شهرشان به این وضع بیافتد و اینچنین ویرانی و کشتار را شاهد باشد.

به رغم این شرایط ناامید کننده، بعضی ساکنان حمص همچنان امیدوارند که پیروزی شورشیان نزدیک است. حتی به گفته محمد همه دائما لبخند می زنند، “شما لبخند کودکان آواره و حتی کودکانی را که در محاصره زندگی می کنند می بینید. همه اینها به شما این توان را می دهد که خوش بین باشید و زیبایی و خیر را در شهر ببینید.”