زبان صدای قلب و عقل است… زبان هر لحظه ما را گرامی می‌دارد و از این رو بر ماست که همه لحظات را برای گرامی داشت آن اختصاص دهیم و دست کم یک ماه را برای این کار در نظر گیریم

روز ۱۸ دسامبر روز گرامی‌داشت زبان عربی است. در سال ۱۹۷۳ جمعیت عمومی سازمان ملل متحد زبان عربی را جزو زبانهای رسمی خود قرار داد. این پیروزی حاصل سالیانی تلاش از سوی کشورهای متعدد عربی بود و هنگامی که این تصمیم گرفته شد شادی بسیاری از کشورهای مسلمان هم‌اندازه شادی عرب‌ها بود. زبان‌های رسمی سازمان ملل متحده را کشورهای پیروز در جنگ جهانی دوم تعیین کردند و خود این سازمان را با مقیاس خود تشکیل دادند. انگلیسی و فرانسوی و روسی و چینی با پیروزی کشورهای خود زبان رسمی شد و تنها این حالت اسپانیولی بود که به‌خاطر تعداد کشورها سخنگو بدان وارد این حیطه شد. چگونه زبان عربی وارد این حیطه ویژه بزرگان و پیروزشدگان شد؟ تلاش برای تعیین زبان عربی به‌عنوان یکی از زبان‌های سازمان ملل، بلافاصله پس از تشکیل این سازمان انجام شد و این مسئله نخستین موفقیت‌های استفاده از آن در برخی محافل بین‌المللی بود. همچنین این مسئله آغاز گرامی‌داشت زبان ما در محافل بین‌المللی بود، پس نحوه تعامل ما برای تجلیل از زبان‌مان در مقایسه با محافل جهانی چگونه است؟ کلام نطق عقل است که به نوشتار درمی‌آید و خاطره جمعی ما را می‌سازد. هر زبانی هویت خاص خود را دارد به همان‌سان که هر هویتی دارای یک زبانی است که در طی تاریخ بدان پیش می‌رود و جماعت بشری واحد را به‌هم پیوند می‌زند. این جماعت نتایج اندیشه‌ورزی خود را در قالب افکاری بیان می‌دارد که زبان ظرف آن است. زبان عربی موجودی است که عرب‌ها را آفرید و از بدو تاریخ آنها را هدایت می‌کرد و تاکنون نیز در کار هدایت آنهاست. اما در این بین بسیاری هشدار می‌دهند که مرگ زبان عربی نزدیک است و نسل‌های کنونی عرب زبان‌های بیگانه را جذاب‌تر می‌بینند و به‌جای آموزش عربی به آموزش زبان‌های بیگانه روی می‌آورند. از جمله مهم‌ترین تهدید علیه زبان عربی لهجه‌های محلی است که در برابر زبان معیار زبان فصیح عربی ایستاده‌است؛ و اضافه می‌کنند که زبان ما نمی‌تواند حجم تکنولوژی و پیشرفت موجود در جهان را پوشش دهد.
اما واقعیت کنونی عکس همه این پندارها را نشان می‌دهد. نخست اینکه تمام عرب‌ها از مشرق عربی تا مغرب آن به زبان عربی سخن می‌گویند و با آن می‌نگارند. نمازهای پنجگانه نیز با زبان عربی صورت می‌گیرد و در آن قرآن را با زبان فصیح تلاوت می‌کنند. رسانه‌های نوشتاری گفتاری و دیداری نیز با زبان فصیح سخن می‌گویند و این رسانه‌ها در واقع زبان ساده‌تری را به کار می‌گیرند که همگان متوجه آن می‌شوند. زبان عربی البته مانند هر زبان دیگری خصوصیات خود را دارد که قواعد آن با توجه به سیاق کلام تغییر می‌کند اما در مقابل مساحت‌های زیادی را برای ابداع و ابتکار در اختیار فرد می‌گذارد. لهجه‌های زبان عربی نیز یک حالت استثنایی نیست و بسیاری از زبان‌های دنیا نیز درون خود لهجه‌هایی دارند که از این میان می‌توان به ده‌ها لهجه موجود در آمریکا اشاره کرد.
در واقع زبان عربی در هر دوره تاریخی علمایی را به خود دید که برای ماندگاری و قوت آن قواعد و تلاش‌های زیادی در کار کردند تا بتواند به بهترین شکل و با قوت به حیات خود ادامه دهد و در برابر تغییرات آسیاب پذیر نباشد.
الفراهیدی و ابن جنی و سیبویه و ابوعمرو بن العلا و غیره بزرگ عقل‌هایی بودند که به عربیت قدرت و صلابت دادند و آن را برای ماندگاری ابدی مستحکم کردند. شعر عرب نیز ظرف عربیت خواهد ماند و برای ماندگاری این زبان عظیم مزید بر سبب خواهد شد. کافی است یادآوری کنیم که تعداد دانشجویان و پژوهشگرانی که مشغول بررسی شعر دوره جاهلیت و عصر اموی و عباسی هستند روز به روز در حال افزایش است و نه تنها عرب‌ها بلکه بسیاری از غیر عرب نیز به این حوزه وارد شدند.
سخن از خطر لهجه بر زبان عربی نیز سخن دیگری است که نیاز به بررسی بیشتر دارد اما در این خصوص می‌توان گفت که لهجه عربی جزوی از زبان عربی است و از آن متفرع شده‌است و یگانه منبع این لهجه‌ها زبان اصیل عربی است. برای مثال تصنیف‌هایی که با لهجه‌های مختلف عربی می‌شنویم در واقع افزوده دیگری برای زبان عربی است و باعث می‌شود بسیاری از کلماتی که در جایی معین مهجور شدند و در جایی دیگر به کار می‌روند بار دیگر بازگو شوند و استفاده از آنها دایره واژگانی را وسعت و تنوع و زیبایی می‌بخشد.
ورود واژگان فرنگی به زبان عربی نیز نمی‌تواند ضرری به این زبان وارد کند بلکه در واقع افزوده دیگری برای این زبان است و تنها زبانی قادر به ادامه حیات خواهد بود که با زبان‌های دیگری یک رابطه داد و ستد برقرار کند و برای تقویت خود واژگان یا حتی نحوه ترکیب جملات را به عاریت بگیرد و آنها را دورن خود تعدیل سازد و از نو به کار گیرد.