محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور سابق ایران

محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور سابق ایران

این روزها انتقادات تندی علیه احمدی نژاد می شود. به طوری که از وزنه حامیانش کاسته و بر وزنه مخالفانش افزوده می شود. حالا بعد از هشت سال از پدر معنوی‌اش گرفته تا دوستانش مشغول انتقاداتی هستند که برای جبران و یا پاسخ گویی به آن خیلی دیر شده است.

یکی از جدی‌ترین انتقادات از محمود احمدی نژاد مربوط به رییس دیوان عدالت اداری بود. حجت‌الاسلام منتظری که دو سالی هست به صف منتقدان احمدی‌ نژاد پیوسته است انتقادات گسترده‌ ای به رییس دولت سابق کرد.

“یکی از مصیبتها در دوره گذشته این بود که متاسفانه آقای رییس‌جمهور محترم به مردم دروغ می‌گفت و قانون را علنا زیر پا می گذاشت”. این بخشی از سخنان رییس دیوان عدالت اداری در دیدار با مدیران دفاتر نمایندگی دیوان عدالت اداری در استانها بود. گفته های وی که به نظر می رسد بسیار تند و واکنشی باشد زمانی مطرح می شود که محمود احمدی نژاد چهار ماهی است که پست ریاست جمهوری را ترک کرده و دیگر مسئول اجرایی این کشور نیست و حتی نه توانی و نه اراده ای برای پاسخ گویی دارد.

بحث دروغ گویی احمدی نژاد به زمان انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ باز می گردد که در مناظره ها او متهم به عوام فریبی و دروغ گویی شد. آن زمان احمدی نژاد آمارهایی را از رسانه ملی در مناظرات انتخاباتی اعلام کرد که خیلی با آمار ثبت ‌شده در مرکز آمار کشور همخوانی نداشت. اکنون کار به جایی رسیده است که رئیس دولت یازدهم در گزارش صد روزه خود به مردم باید بیش از نیمی از وقت خود را به اشتباهات و فریبهای دولت قبلی اختصاص دهد.

آمارهای جعلی و غیر واقعی، طرح هاله نور، پرداخت یارانه و جهش اقتصادی، مدرک جعلی برخی از اعضای هیات دولت، افتتاح غیر واقعی بسیاری از طرح های عمرانی و صنعتی، اتهام های بی اساس به بسیاری از مسئولین، ادعای پاک ترین دولت تاریخ و …. از مواردی هستند که احمدی نژاد بارها به مردم گفت و کسی نیز در مقابل چنین حرفهایی واکنشی نشان نداد.

رییس دیوان عدالت اداری همچنین در بخش دیگری از سخنانش گفت: “وقتی مردم می ‌بینند عالی‌ ترین مقام اجرایی کشور قانون‌ گریز و قانون‌ ستیز است به چه کسی اعتماد کنند؟ یک آدم متخلف و مجرم را خلاف قوانین سر کار می ‌گذارد. دیوان عدالت اداری حکم می دهد که این کار خلاف قانون است، اما حکم را اجرا نمی‌کنند یا مصوبه را طوری تنظیم می ‌کنند تا قانون را دور بزنند و حالا هم می ‌بینیم دارد گندش درمی آید”.

اگرچه در سال ۸۸ معترضان به انتخابات ریاست جمهوری، احمدی نژاد را به دولت پوپولیست و عوام فریب نسبت دادند اما در تمام این سالها کسی نبود که در مقابلش محکم بایستد و وی را از این نحوه سخن گفتن پشیمان کند.

نکته جالب این است که بسیاری از حامیان احمدی نژاد که خیلی زود از وی جدا شدند و به منتقدان جدی وی تبدیل شدند، وی را از چنین گفته هایی بارها برحذر داشتند. یکی از این افراد عماد افروغ از چهر های اصول گرا و نماینده مجلس در دوره های پیشین بود که نسبت به عملکرد احمدی نژاد معترض بود. وی در یکی از اظهاراتش در همان زمان که احمدی نژاد چنین سخنانی را طرح می کرد گفت: “بی اعتمادی در وهله اول از صاحبان قدرت و بعد به دلیل اینکه صاحبان قدرت در شرایط کنونی با ارزشهای انقلابی و اخلاقی و اسلامی گره خورده‏اند بی اعتمادی پیش می آورد. اگر قوه قضائیه با اقتدار با فسادها مبارزه نکند بی اعتمادی گریبان اصل نظام را خواهد گرفت”.

رییس دیوان عدالت اداری همچنین در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: “این چیزی است که ما فریاد می زدیم و می‌گفتیم این فرد شایستگی تصدی چنین پست مهمی را ندارد. اگر حکم مرجع قضایی محترم شمرده نشود سنگ روی سنگ بند نمی ‌شود و هر کسی به خود اجازه می دهد هر کاری را انجام دهد”.

به نظر می‌ رسد رییس دیوان عدالت اداری به بحث فساد گسترده در تامین ‌اجتماعی که این روزها نقل محافل سیاسی شده است، اشاره دارد. مجلس در گزارش کمیته تحقیق ‌و تفحص خود از این سازمان به تخلفات گسترده‌ای در زمان ریاست سعید مرتضوی بر سازمان تامین‌اجتماعی اشاره کرده است. لازم به ذکر است که در آن زمان علاوه بر مجلس، دیوان عدالت اداری هم حکم بر برکناری سعید مرتضوی داد اما احمدی‌نژاد از انجام این کار سر باز زد.

دکتر رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم و استاد فلسفه دانشگاه تهران با اشاره به این نکته که به نظر من از اصحاب فلسفه و دوستداران دانایی باید پرسید چه عواملی باعث می شود تا جامعه ای اخلاقی بودن خود را از دست بدهد به شرق پارسی گفت: “امروز در جامعه ما همه از عدل، دین، مهر و دوستی سخن می گویند اما در عمل طور دیگری رفتار می کنند. این جدایی زبان از عمل ریشه در چه چیزی دارد؟ چرا حرف از دوستی می زنیم ولی از کینه توزی هم دور نیستیم؟ چرا به آسانی دروغ می گوییم؟ چرا به نام دین توهین می کنیم و ترسی هم نداریم. درد من این است که ما قبح دروغ و بد اخلاقی را از بین برده ایم. اینها مسائل جامعه امروز ماست که نمی توانیم نپرسیم و نمی دانیم چه بر سر ما آمده است”.

دکتر داوری معتقد است که اخلاق و سیاست در یک جامعه رابطه بسیار نزدیک و تنگاتنگی دارند و توقع ما از این جامعه این بود که لااقل اگر پیشرفت تکنولوژیک در همه عرصه ها نداریم جامعه مان از دیگر جوامع اخلاقی‌تر باشد. در یک جمله باید بگویم که جامعه ما باید اخلاقی ترین جامعه باشد یا لااقل از دیگر جوامع اخلاقی تر باشد اما آیا این گونه هست؟