هنگامی که گوگوش خواننده معروف ایرانی پس از ۲۰ سال ممنوعیت آوازخوانی در ایران در سال ۱۳۷۸ به خارج از کشور رفت، اصلی ترین ترانه نخستین آلبومش اینگونه بود: “من نمی دانم قضاوت چیست / بر تن خوش سبز این ملک قدیمی / که قدیمی تر ز تاریخ است / خواندن از کی می تواند جرم باشد؟”

این ترانه را باید واکنشی مشخص و اعتراضی بلند به ممنوعیت خوانندگی زنان در ایران دانست، ممنوعیتی که دست کم خود گوگوش ۲۰ سال قربانی اش بود. با این حال امروز که ۱۴ سال از آن تاریخ می گذرد زمزمه هایی در ایران در گرفته است که ممکن است سرآغازی برای رفع این ممنوعیت باشد.

“طبق نظر مراجع اگر صدای تک‌خوان‌های زن در موسیقی موجب مفسده نباشد، ایرادی ندارد و برخی از مراجع در این باره چنین نظری دارند.” این اظهار نظر علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت ایران است که روز سه شنبه ۳۰ مهر ماه در یک برنامه دولتی آنرا اعلام کرد.

البته این یک خوش بینی صرف نیست، چرا که اشاره علی جنتی را می توان مرتبط با یکی از استفتائات نقل شده از رهبر ایران دانست. در کتاب استفتاءات آیت الله علی خامنه ای که توسط نشر جامعه مدرسین منتشر شده آمده او در پاسخ به سوالی پیرامون حکم شرعی آوازخواندن زنان اینگونه گفته است: “اگر صداى زن (چه به صورت تک خوانی و یا همخوانی با زنان و یا با مردان) به صورت غنا نباشد و گوش دادن به صداى او هم به قصد لذت و ریبه نباشد و مفسده‏اى هم بر آن مترتّب نگردد، اشکال ندارد. اگر مفسده داشته باشد و یا تحریک شهوت بکند، جایز نیست.”

مژگان شجریان

مژگان شجریان

از آنجا که بر اساس قوانین کنونی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بالاترین نهاد صاحب اختیار در زمینه صدور مجوز آلبوم های خوانندگان در ایران است، رویکرد جدید وزیر این وزارتخانه به موضوع لغو ممنوعیت آوازخوانی زنان را می توان اتفاقی جدید و منحصر به فرد در زمینه برداشتن برخی محدودیتها در حوزه فرهنگ در ایران به حساب آورد.

قصه از کجا شروع شد؟

واکنش آقای وزیر البته بدون پیش زمینه نبود. چند روز پیش و در مراسم جشن چهاردهمین سال تاسیس “خانه موسیقی ایران” که شامگاه دوشنبه ۲۲مهر ۱۳۹۲ در تالار وحدت تهران برگزار شد، داریوش پیرنیاکان سخنگوی “خانه موسیقی” در حضور معاون وزیر ارشاد خواستار آزاد شدن صدای زنان در ایران شد.

پیرنیاکان با اشاره به این نکته که در فقه اسلامی هیچ اثری از “حرام بودن موسیقی” نیافته است، گفت: «۳۴ سال است که در عرصه موسیقی زمستان است. هنوز موسیقی را اینجا حرام می‌دانند. هیچ روایتی نیست که نشان دهد موسیقی حرام است و درست نیست که این خیل عظیم جمعیت شنوندگان موسیقی را نادیده بگیریم. از فقها می‌خواهم توضیح دهند در کجای دین موسیقی حرام اعلام شده است؟ به علاوه خواسته‌ی مهم خانه موسیقی پخش شدن صدای زنان است.»

داریوش پیرنیاکان در ادامه این را هم گفت که نیمی از هنرمندان موسیقی، زنان هستند که در ایران اجازه خواندن ندارند.

اگر چه پیرنیاکان آغازگر بحث پیرامون چرایی ممنوعیت آوازخوانی زنان در ایران بود، اما بحثی که او شروع کرد تنها به حرف های او خلاصه نشد. آن گونه که روزنامه اصلاح طلب “بهار” گزارش داده است حسین علیزاده آهنگساز برجسته ایران و رهبر گروه “هم‌آوایان” در همان روز با اشاره به تفکیک جنسیتی در موسیقی ایران گفت: «این‌که فکر کنیم هرجایی زنان حضور دارند باید احساس خطر کنیم درست نیست، زیرا هنر بدون زن وجود ندارد و در همه مسائل زن و مرد باهم شریک هستند.»

علیزاده پیش از این هم در این باره اظهار نظر کرده بود، او ممنوعیت آوازخواندن زنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران را به “پاک شدن صدای زنان از حافظه موسیقایی ۳۰ ساله‌های امروز” تعبیر کرده و گفته است: «چرا صدای زن را از حافظه موسیقایی ما پاک کرده‌اند؟ من با هرگونه تفکیک جنسیتی مخالفم. مگر تنها مردان می‌توانند هنرمند باشند و آواز بخوانند؟»

البته با وجود این ممنوعیت ها پیش از این و با استناد به همان نظر نقل شده در کتاب استفتائات آیت الله خامنه ای در تیتراژ پایانی سریال مذهبی مختارنامه صدای یک خواننده زن آن هم به صورت تک خوانی پخش شد و واکنش خاصی در پی نداشت.

به نظر می رسد تابوی شنیدن و پخش صدای خوانندگی زنان در ایران در حال شکستن است. چند روز پیش هم زهرا اشراقی نوه آیت الله خمینی بینانگذار انقلاب اسلامی در مصاحبه ای با شرق پارسی در پاسخ به سوال خبرنگار که از او درباره گوش دادن به موسیقی های با صدای خواننده های زن پرسیده بود اینگونه پاسخ داد: “چرا، ولی نمیشه گفت که گوگوش رو دوست دارم. سر و صدا میشه. ولی خب آره صدای هایده را دوست دارم به نظرم هایده اعجوبه موسیقی ایران بوده. مثلا “علی ای همای رحمت” هایده بسیار زیبا است. هایده و مهستی از زیبایی های موسیقی ما هستند.”

همانطور که خانم اشراقی پیش بینی کرده بود این مصاحبه سر و صداهایی هم در پی داشت اما نه آن قسمتش که درباره گوش دادن به گوگوش و هایده و مهستی و تمجید از صدای این خوانندگان زن ایرانی بود. مخالفان او بیشتر از هر چیز به بحثش پیرامون لزوم انقلاب رنگ در حجاب خانم ها در ایران واکنش نشان دادند.

شاید بتوان ریشه و علت بلند نشدن سر و صدا درباره آن قسمت خاص از صحبت های نوه آیت الله خمینی را در این نظر پدربزرگش دانست. رهبر سابق ایران در پاسخ به سؤالی در زمینه تک خوانی زن به صورت آواز سرود، اینگونه گفته است: «مجرد صوت زن نامحرم حرام نیست و استماع صدای زن فی نفسه منعی ندارد ولی اگر به ملاحظه وضع خاص خواننده در حال خواندن، یا وضع خاص مجلس و محل خوانندگی، یا به ملاحظه مضامین موضوعی که خوانده می شود، از مصادیق خوانندگی مطرب لهوی به حساب آید و یا مستلزم مفاسدی باشد،‌جایز نیست.»

نیمه خالی اما مهم لیوان

با این حال این همه ماجرا نیست، این لیوان یک نیمه خالی هم دارد. به عنوان مثال اگر چه برخی از فقهای شیعه مانند آیت الله خمینی، آیت الله گلپایگانی، آیت الله خوئی و.. آواز خوانی زنان را در یک مورد استثناء کرده اند و آن هم تنها در شب عروسی به شرطی که مرد نامحرم صدایش را نشنود، اما بعضی دیگر از فقهاء مانند آیت الله مکارم، آیت الله سیستانی و… هم گفته اند که حتی در شب عروسی هم برای زنان، آوازه خوانی جایز نیست.

نیمه خالی لیوان هنوز تمام نشده، درست است که برخی از مراجع بلند پایه شیعه در برخی مواقع سختگیری را کنار گذاشته و با شرط و شروطی آواز خوانی زنان را مجاز دانسته اند اما همه مراجع اینگونه نیستند. نظرات برخی از آنان به غایت سختگیرانه است. یکی از این مراجع آیت الله بهجت بود. بر اساس نظر او “گوش دادن به آواز زن خواننده بنابر احتیاط واجب جایز نیست، هرچند قصد ریبه و لذت نباشد. “آیت الله فاضل هم در این باره حکمی کلی و “بدون راه در رو” صادر کرده است این حکم اوست: “گوش فرا دادن به خواننده زن، جایز نیست.”

در این میان اما آنچه کورسویی از چراغ امید زنده نگه می دارد همین تفاوت در میان نظرات مراجع شیعه است. شاید از میان‌بر نبود وحدت نظر قاطع در زمینه آوازخواندن زنان، چندی دیگر در دولت حسن روحانی که با وعده برداشتن برخی محدودیت ها روی کار آمده است، با مجوز وزارت ارشاد، شاهد لغو ممنوعیت آوازخوانی زنان در ایران باشیم.