سالی که آغاز شد برای روسیه در آنِ واحد سال فرصتهای جدید و سال مشکلات است. هر دوی آنها نیازمند ادامه سیاست خارجهٔ انعطافپذیر و فعال از جانب او است؛ در درجهٔ اول در مناطقی از جهان همچون خاورمیانه که در صدر فهرست اولویتهای روسیه است.
هدف از تحریمهای آمریکا و دیگر کشورهای غربی علیه روسیه و تلاش برای کشاندن مسکو به مسابقهٔ تسلیحاتی جدید، ضعیف کردن و ناتوان کردن آن در دفاع از منافع خود و همپیمانانش در جهان است.
دستاوردهای اخیر روسیه در صنعت دفاعی و در درجهٔ اول صنعت ساخت سیستمهای سلاحی مافوق صوتی به او از طریق طرحهای فعال و کمهزینه این قدرت را میدهد که تهدیدات نظامی را از سر بگذراند و علیرغم تحریمها سیستمهای تسلیحاتی روسیه در بازارهای جهانی خریدار دارد.
با همه این احوال اما مسکو مجبور است این محدودیتها را در سیاست خارجی خود مدنظر قرار دهد. در خصوص خاورمیانه شاید امسال سال تغییرات جدی باشد؛ چرا که روسیه تابع سیاستی خواهد بود که از اصول خاصی در آن پیروی میکند، به عنوان مثال احترام به حاکمیت و تمایت ارضی کشورها، عدم دخالت در امور داخلی آنها، همکاری برای مبارزه با تروریسم و افراط گرایی، محافظت از ثبات وضعیت و… از جملهٔ آنها است که با پراگماتیسم همسو است و «اپورتونیسم سازنده» از جمله عناصر آن است. اما نه به این معنی که بدون هیچ تبعیضی شامل همه باشد بلکه در راستای منافع خود تظاهر به آمادگی برای همکاری با احزاب مختلف میکند.
بهطور کلی احتمال این وجود دارد که در سایهٔ رفتارهای واشنگتن مسکو شروع به توسعهٔ دایرهٔ شرکای خود کند. اما سعی ندارد که واشنگتن را کنار بزند؛ چرا که در برابر آمریکا این توانایی را ندارد و سعی میکند خود را دور از تنش نگه دارد.
سوریه نقطه تمرکز مهمی برای مسکو است. به طوری که روسیه توانست خیلی از اهداف خود را در آن محقق کند؛ از جمله پیشرفت در گسترش سلطهٔ دمشق بر زمینهای کشور، از بین بردن گروهکهای تروریسم، بازگشت پناهندگان و آوارگان و حتی آغاز بازسازی اقتصاد و عملیات بازگشت دمشق به خانه عربی». همزمان با آن به حمایت از مذاکرات ژنو ادامه داد، توسعهٔ فرمول آستانه را ادامه میدهد و برای توسعه همکاری خود با کشورهای ضامن یا به عبارتی ترکیه و ایران (و روسیه) اهمیت خاصی قائل است.
خروج نیروهای آمریکا از سوریه یکی از چالشهای جدید روند سوریه در سال ۲۰۱۹ خواهد بود. در مسکو تمام احتمالات پیامدهای این اتفاق بر وضعیت سوریه بررسی میشود. برخی اظهارات کارشناسان آمریکایی توجه روسیه را به خود جلب کرد که از جملهٔ آنها اظهارات داگلاس مک گریگور بود که بهطور زنده از طریق شبکه «فاکس نیوز» هدف آمریکا در خروج از سوریه را ایجاد تنش میان روسیه و همپیمانان آن یعنی ایران و ترکیه و همچنین شورشیان سوریه که با آنها در حال مذاکره است، اعلام کرد؛ بنابراین اگر مسکو به نیروهای ترکیه اجازه دهد برای حمله به کُردها در خاکهای سوریه پیشروی کنند روابط او با دمشق متشنج میشود.
هنوز روشن نیست که براساس نقشهٔ واشنگتن چه کسی جای آمریکا را در سوریه خواهد گرفت. آیا ترامپ بخش تحت کنترل خود در سوریه را به دمشق میدهد یا آنگونه که برخی از تحلیلگران معتقدند، با آنکارا توافقاتی در پشت پرده دارد؟
اما خبرهایی به گوش میرسد که برخی کشورهای عربی در حال تشکیل ائتلافی قوی با همپیمان غرب هستند که آمادگی نزدیکی با دمشق را دارد که متشکل از حدود ۳ هزار تا ۴ هزار نیرو است و جای آمریکا را در سوریه به شکل موقت در زمان خروج تدریجی نیروهای آن برای منع نفوذ ایران و پیشروی ترکیه میگیرد و فرصتی به دمشق میدهد تا با کُردها به توافق برسد. به دمشق وعدهٔ بازگشت سریع به اتحادیهٔ کشورهای عربی و ایجاد روابط سیاسی مجدد با کشورهای عربی را نیز میدهند. همچنین ممکن است پیشنهاد رسیدن به توافق با روسیه برای حمایت از وضعیت نیز دادهشود. نقش اصلی این ائتلاف را امارات و مصر بازی میکنند.
در هر صورت احتمال میرود روسیه امسال باید تلاش کند تا باعث ایجاد نزدیکی میان کُردها و دمشق شود. در این راه امتیازاتی که هر طرف میدهد و خطهای قرمز آنها مشخص است. حتی مأموریتهایی که به روسیه محول میکنند نیز مشخص هستند.
مأموریتی که کُردها به آن محول میکنند توافق برای رسیدن به حکومت خودمختار در استانهای شمالی سوریه است با اینکه همه ساکنان آن را کُردها تشکیل نمیدهند بنابراین ممکن است حکومتی خودمختار با سیستم چندگانه بر پایه دین تشکیل شود.
اینجا اهمیت این سؤال مشخص میشود: شکل حکومت سوریه بعد از بحران چگونه خواهد بود؟ سکولار یا اسلامی که شریعت را اساس قانون قرار دهد؟ این موضوع را باید ناظران اصلاحات قانون اساسی مشخص کنند.
ساکنان این مناطق آمادگی از دست دادن تمام امتیازات حکومت مختاری که از آن بهرهمند هستند را ندارند. آیا کُردها و دیگر ساکنان همیپمان آنها در این مناطق حاضر به قبول مدیریت داخلی صرف همچون دیگر مناطق سوریه خواهند بود؟
بعید است که دمشق برای دادن امتیازاتی بیشتر از این به آنها آماده باشد. از سوی دیگر برای گسترش سلطهٔ خود از طریق مسالمت آمیز در شمال سوریه و مرزهای خود به خصوص با ترکیه، باید به آنها امتیاز بدهد.
حل این موضوع ارتباط زیادی به موضوعاتی دیگر همچون تحت کنترل گرفتن مناطق تولید کنندهٔ نفت در کرانهٔ شرقی رود فرات است.
حل این مسئله همچنین در گرو عملیات قانون اساسی است؛ چرا که هرگونه تغییر در ساختار اداری سوریه حتی اگر ریشهای نباشد، نیازمند آن است که از لحاظ قانونی مشروعیت داشته باشد؛ بنابراین روسیه از طریق کشورهای ضامن و زیر نظر ایالات متحدهٔ آمریکا نقش مهمی در زمینهٔ قانون اساسی بازی خواهد کرد و به نظر میرسد سال ۲۰۱۹ سال سرنوشت سازی در این زمینه برای سوریه خواهد بود.