درحالی که وزارت علوم در ماه های اخیر با اعلام آمارهایی از بازگشت دانشجویان محروم از تحصیل یا ستاره دار به دانشگاه ها خبر داد اما از یک سو برخی از نمایندگان مجلس که این تصمیم خوشایندشان نبود، وزیر علوم را تحت فشار قرار داده اند و از سوی دیگر روایت دانشجویان «ستاره دار» نشان می دهد که هنوز محدودیت ها برای بسیاری از آنها باقی است.

دانشجوی «ستاره دار» اصطلاحی است که در سال ۱۳۸۵ در زمان دولت نخست «محمود احمدی نژاد» باب شد. برخی از دانشجویان بعد از اینکه برای ثبت نام مراجعه کردند در فرم های خود با ستاره هایی روبرو شدند که نشان از محرومیت برای آنها داشت حتی محرومیت از تحصیل.

در سال های ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ از ارائه کارنامه علمی به برخی از دانشجویان ممتاز جلوگیری شد. در سال ۱۳۸۸ دانشجویان ستاره دار موفق به دریافت کارنامه و انتخاب رشته شدند اما در زمان اعلام نتایج نهایی با گزینه «مردود علمی» روبرو شدند و کارنامه نهایی برای آنها صادر نشد و در نهایت به آنها اعلام شد که ستاره دار هستند. در سال های ۸۹، ۹۰ و ۹۱ هم باز دانشجویان ستاره دار از دریافت کارنامه اولیه محروم شدند.

در بحبوحه تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، «حسن روحانی» در یک وعده انتخاباتی گفته بود: «باید عنوان دانشجوی ستاره‌دار را کنار بگذاریم؛ دانشجو باید در فعالیت سیاسی و علمی آزاد باشد و خطوط قرمز اقدامات او مصالح و منافع ملی است». او در نهایت به ریاست جمهوری رسید و یکی از کورسوهای امید ستاره دارها رسیدگی به این موضوع بود.

در زمان سرپرستی «جعفر توفیقی»، او اعلام کرد کارگروهی برای بررسی وضعیت دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل تشکیل شده است که مربوط به محرومین بعد از سال ۱۳۹۰ است. او در اظهار نظر دیگری بعد از یکی از جلسه ها ی هیات دولت اعلام کرد که ۴۰۰ نفر از دانشجویان محروم از تحصیل در سال های ۹۰ ، ۹۱ و ۹۲ به دانشگاه ها برگشته اند. اظهاراتی که آتش خشم برخی از نمایندگان مجلس را شعله ور کرد. گرچه توفیقی برای وزارت علوم به مجلس معرفی نشد اما این موضوع دامن «رضا فرجی دانا» وزیر فعلی علوم را نیز گرفت تا جایی که مجلس در جلسه سه شنبه ۱۹ آذر اعلام کرد، نامه ای توسط ۱۲ نفر از نمایندگان به هیات رئیسه ارائه شده است تا وزیر با حضور در صحن علنی مجلس مورد سوال نمایندگان در این موضوع قرار گیرد.

از سوی دیگر گرچه ابتدا سخن از بازگشت ۴۰۰ دانشجوی ستاره دار به دانشگاه ها بود اما بعد ها در چند نوبت تعداد دانشجویانی که توانسته اند با دادن تعهد به دانشگاه برگردند تنها ۱۲۶ نفر اعلام شد و این در حالی است که تشکل های دانشجویی منتقد، از وجود حدود هزار دانشجوی محروم از تحصیل در فاصله سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ خبر داده اند.

این روزها در بسیاری از رسانه ها، سخنان تند نمایندگان مجلس علیه دانشجویان محروم از تحصیل شنیده می شود تا جایی که «عبدالوحید فیاضی»، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس کشور، هفته گذشته در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد با تحکم می گوید: «دانشجویی که نباید به دانشگاه برگردد نمی‌تواند ادامه تحصیل بدهد و اگر اکنون در حال تحصیل است مطمئن باشید که ما جلوی ادامه تحصیل او را خواهیم گرفت.» از گوشه و کنار پاسخ هایی نیز از سوی وزارت علوم به این فشارها داده می شود اما روایت دانشجویان محروم از تحصیل چیست؟ روایتی که تاکنون شنیده نشده یا کمتر به گوش رسیده است.

«شرق پارسی» با چند نفر از این دانشجویان گفت و گوهایی انجام داده است که آنها درباره چگونگی محرومیت از تحصیل خود و اقداماتی که بعد از روی کار آمدن دولت حسن روحانی انجام داده اند، می گویند.

مهدیه گلرو: تنها ۱۰ درصد از دانشجویان محروم از تحصیل به دانشگاه برگشته اند

«مهدیه گلرو» از دانشجویان رشته اقتصاد صنعتی دانشگاه علامه طباطبایی یکی از این دانشجویان ستاره دار است که در شورای دفاع از تحصیل تا سال ۱۳۸۸ پیگیر وضعیت دانشجویان ستاره دار دیگر بود. او بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ به خاطر فعالیت های دانشجویی خود بازداشت می شود و دو سال و نیم زندان را تحمل می کند.

مهدیه گلرو می گوید: پس از آزادی از زندان، به بخش آموزش دانشگاه رفتم اما با کمال تعجب برگه اخراجم را مشاهده کردم

مهدیه گلرو می گوید: پس از آزادی از زندان، به بخش آموزش دانشگاه رفتم اما با کمال تعجب برگه اخراجم را مشاهده کردم

وی در گفت و گو با «شرق پارسی» روایت تعلیق و اخراج از دانشگاه را اینگونه شرح می دهد: «محرومیت از تحصیل من به سال تحصیلی ۱۳۸۵-۱۳۸۶ برمی گردد یعنی وقتی ترم هشتم رشته اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی بودم. آن زمان به خاطر انتخابات انجمن اسلامی و حاشیه های آن با دو ترم تعلیق مواجه شدم. تنها هشت واحدم مانده بود. در همان سال بار دیگر دو ترم به تعلیقی های قبلی اضافه شد. بعد از آن هم به خاطر اتفاق هایی که در دانشگاه تهران و پلی تکنیک افتاد، دو ترم دیگر افزوده شد. یعنی در مجموع شش ترم تعلیقی خوردم. ترم ششم تعلیقم مصادف شد با اتفاق های بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ که در آذر ماه آن سال بازداشت شدم.»

گلرو درباره پیگیری های بعد از آزادی اش در اردیبهشت ۱۳۹۱ می گوید:« بعد از آزاد شدن، بلافاصله پیگیر دانشگاه شدم تا این هشت واحد باقی مانده را پاس کنم. به بخش آموزش دانشگاه رفتم اما با کمال تعجب برگه اخراجم را مشاهده کردم. تاریخ اخراجم به زمانی برمی گشت که من زندان بودم. کمیسیون موارد خاص درباره اخراج هر دانشجویی تصمیم گیری می کند و معمولا با حضور دانشجو یا حداقل با اطلاع دانشجو برگزار می شود. تاریخ اخراج من از دانشگاه اردیبهشت ۱۳۹۰ بود و به من یا خانواده ام هیچ اطلاعی داده نشده بود. آن زمان به دلیل حضور صدرالدین شریعتی در راس دانشگاه علامه که حکم اخراجم را امضا کرده بود و ریاست کامران دانشجو در وزارت علوم همه درها را برای پیگیری بسته می دیدم.»

در حالی گلرو از اخراجش سخن می گوید که آبان ماه گذشته «کامران دانشجو» در گفت و گو با خبرگزاری تسنیم در پاسخ به این سوال که آیا مشکل دانشجویان ستاره‌دار با روی کار آمدن دولت احمدی‌نژاد تشدید شد، ادعا کرد: «ما هیچ وقت دانشجو اخراج نکردیم، اصلا وزارت علوم نمی‌تواند دانشجو اخراج کند. اگر کسی به عنوان مساله سیاسی از دانشگاه اخراج شده است، باید مصداقی بیان کند والا این می‌شود شعار.»

اما گلرو به عنوان عضو شورای دفاع از تحصیل درباره پیگیری های خود در اعتراض به اخراجش می گوید: «بعد از انتخابات و قول هایی که آقای روحانی داده بود، ما بچه های محروم از تحصیل پیگیری هایمان را شروع کردیم. نخستین درخواست کتبی من بعد از اعلام عمومی آقای توفیقی سرپرست وزارت علوم برای بررسی درخواست دانشجویان محروم از تحصیل بود. کمیسیون موارد خاص برای اعتراض من به اخراج، ابتدا در دانشگاه برگزار شد. آقای شریعتی تغییر کرده بود اما درخواست و اعتراضم با کمال تعجب رد شد. بررسی که کردم متوجه شدم در این کمیسیون برخی از افراد از دوره آقای شریعتی هنوز حضور داشتند و البته برای بقیه افراد کمیسیون این پرونده حساسیت برانگیز بود. من باز پیگیری کردم تا کمیسیون موارد خاص در وزارت علوم تشکیل شود که فعلا هنوز نتیجه مثبتی نه درباره من و نه درباره دیگر دوستانی که موضوع اخراج یا محرومیت آن ها به قبل از سال ۱۳۸۸ برمی گردد حاصل نشده است. »

این دانشجوی محروم از تحصیل می گوید: «واقعیت این است که نمی توانیم بگوییم که هیچ فردی به دانشگاه برنگشته است. اما این تعدادی که به دانشگاه برگشته اند بسیار جزیی هستند یعنی شاید تنها ۱۰ درصد از دانشجویان محروم از تحصیل و ستاره دار باشند. من خودم با وجود تلاش هایی که کردم نتوانسته ام برگردم. وقتی درخواستم را به کمیسیون موارد خاص وزارت علوم دادم، پرونده ام از دانشگاه به وزارت علوم رفت. فردی که به او نامه ام را دادم، به من گفت که زیاد امیدوار نباشم. امیدی که شخصا برای برگشتن به دانشگاه دارم فقط به خاطر این است که حقم محفوظ باشد. این حق هنوز برای تک تک ما وجود دارد.»

او درباره دانشجویان محروم از تحصیل قبل از سال ۹۰ می گوید: «مسئولان وزارت علوم اصل را گذاشتند که محرومان از تحصیل بعد از سال ۱۳۹۰ را در نظر بگیرند اما بچه هایی که قبل از سال ۱۳۹۰ با رتبه های خیلی خوب قبول شدند نادیده گرفته می شوند مثلا ضیا نبوی که الان پنج سال بدون مرخصی در زندان است، کسی بود که با رتبه ۱۴ در آزمون کارشناسی ارشد قبول شد اما نتوانست انتخاب رشته کند.»

وی در عین امیدواری گله های خود را مطرح می کند: «ما تلاشمان را می کنیم و امیدواریم این مسئله برطرف شود اما آنطوری که وزارت علوم و آقای روحانی در این جریان فضای خبری ایجاد می کنند که همه برگشتند دانشگاه اینطور نیست. به هر حال ما محدودیت هایی که دولت دارد را در نظر می گیریم . با توجه به اینکه وزیر علوم تحت فشار مجلس است این ها را در نظر داریم و نمی خواهیم عجولانه رفتار کنیم.»

گلرو درباره دلیل تلاش های خود می گوید: «این موضوع همان چیزی است که شش سال پیش به آن فکر می کردم یعنی ما در شورا به این فکر می کردیم که حتی اگر به این قیمت باشد که ما به دانشگاه برنگردیم اما جلوی این پروژه ای که نمی گذارند افرادی که تفکر و دیدگاه های متفاوت دارند وارد تحصیلات تکمیلی شوند یا درس خود را به پایان برسانند بگیریم. این پروژه باید جایی به پایان برسد. »

دانشجویی با ۱۱ ترم تعلیق: پیگیری کردم، گفتند بهمن ماه جواب می دهند

«سلیمان محمدی» دانشجوی کرد است و روزنامه نگار. او هم از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بود. در سال ۱۳۸۶ در حالیکه تنها چند واحد تا پایان دوره کارشناسی داشت از تحصیل محروم شد.

او در گفت و گو با «شرق پارسی» محرومیت خود از تحصیل را اینگونه روایت می کند: «من در شش ترم توانستم با معدل الف، ۱۳۴ واحد را پاس کنم اما در سال ۱۳۸۶ با یازده ترم تعلیق متوالی روبرو شدم. یعنی بدون آنکه اصلا به دانشگاه برگردم به من حکم داده می شد.»

او از آن سال به تمامی ساختمان های اداری و دانشگاهی دانشگاه علامه طباطبایی ممنوع الورود شد. محمدی که دبیر سابق شورای صنفی دانشکده های علوم اجتماعی و ارتباطات دانشگاه علامه بود که در نهایت در سال ۱۳۹۱ با حکم وزارت علوم تحقیقات و فناوری اطلاعات از دانشگاه اخراج شد.

محمدی درباره اتهام هایی که به او زدند می گوید: «گفتند که در قوانین و نظم دانشگاه اخلال کرده ام و حتی ادعا کردند که من به نفع گروه های معاند فعالیت می کنم. ادعایی که هیچ سندی برای آن نبود. »

از او می پرسم که آیا بعد از تغییر دولت برای بازگشت به دانشگاه اقدامی کرده است یا نه؟ که می گوید: «یک نامه برای برگشتن به دانشگاه داده ام که همین چند روز پیش زنگ زدند و من به سازمان دانشجویان وزارت علوم رفتم و متوجه شدم در پرونده ام ۱۲۹ واحد به جای ۱۳۴ واحد ثبت شده است. به من گفتند چون حکم اخراج و این همه تعلیق دارم، نمی توانند روی پرونده کاری انجام دهند و تنها باید درخواست تخفیف دهم که من همین کار را کردم و در نهایت به من گفتند از یکسری جاها باید استعلام بگیرند و بهمن ماه به من اعلام می کنند که آیا می توانم به دانشگاه برگردم یا نه؟ »

یک دانشجوی ستاره دار: گفتند دوباره در کنکور شرکت کنم

«محسن ثقفی» دانشجوی رشته آهنگسازی از جمله فعالان دانشجویی طیف چپ و کارگری است. او در سال های ۱۳۸۶ و ۱۳۸۹ با وجود رتبه های برتر اما هر بار به نوعی از تحصیل محروم می شود. به طوریکه در سال ۸۶ در مصاحبه عقیدتی رد می شود و در سال ۸۹ هم وقتی نتایج آزمون کارشناسی ارشد در سایت سازمان سنجش اعلام شد با عنوان «نقص پرونده» روبرو می شود که نشان از ستاره دار بودن او داشت.

محسن ثقفی: «در سال 89 از ارائه کارنامه به بهانه نقص پرونده به من خودداری شد.»

محسن ثقفی: «در سال ۸۹ از ارائه کارنامه به بهانه نقص پرونده به من خودداری شد.»

او در گفت و گو با «شرق پارسی» در این زمینه می گوید: « فعالیت دانشجویی را از سال ۸۲ و با دانشجویان طیف چپ دانشگاه های تهران آغاز کردم. پخش و انتشار نشریات دانشجویی در ابتدا تنها کاری بود که انجام می دادیم. به مرور تشکل یابی ها و حلقه های دانشجویی شکل و قوام بیشتری پیدا کرد. اولین بازداشتم در روز زن سال ۸۵ در دانشگاه تهران صورت گرفت. دانشگاه تهران از من شکایتی تنظیم و تحت الحفظ به کلانتری و دادگاه ویژه برده شدم که بعد ها در دادگاه بدوی و تجدید نظر از من رفع اتهام شد.»

این دانشجو و فعال کارگری ادامه می دهد: «در سال ۸۶ و همزمان با موج دستگیری دانشجویان طیف چپ در آستانه روز دانشجو، از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شدم و مورد بازجویی قرار گرفتم که فردای روز بازداشت و پس از اتمام مراسم روز دانشجو در دانشگاه تهران آزاد شدم. »

اما وی درباره چگونگی محرومیت از تحصیلش می گوید: «در سال ۸۶ حائز رتبه ۱۵ کنکور کارشناسی ارشد شدم اما در مصاحبه عقیدتی رد شدم. در سال ۸۸ و دو هفته قبل از برگزاری روز جهانی کارگر از سوی وزارت اطلاعات احضار شدم. در این احضار از شرکت در مراسم روز جهانی کارگر منع شدم و تعهدی مبنی بر عدم ادامه فعالیت های سیاسی از من گرفته شد. در همین جلسه از سوی بازجو به من اعلام شد که ستاره دار شده ام. از جانب وی ژنرال خطاب شدم و گفته شد که وضعیت من از حد ستاره دار گذشته است و باز دو هفته بعد از آن در پارک لاله و در روز جهانی کارگر به همراه بیش از ۱۰۰ فعال کارگری بازداشت و به بند اطلاعات زندان اوین منتقل شدم . در طول بازجویی ها به طور مداوم به من گفته می شد که دیگر امکان ندارد وارد دانشگاه شوم. »

وی در ادامه به شرکت در آزمون کارشناسی ارشد سال ۱۳۸۹ اشاره می کند و می گوید: «در سال ۸۹ از ارائه کارنامه به بهانه نقص پرونده به من خودداری شد. در سال ۹۰ مجددا از سوی وزارت اطلاعات احضار و تهدید شدم که دیگر برای کنکور کارشناسی ارشد درخواست ندهم و زحمت وزارت اطلاعات و علوم را کمتر کنم. »

اما این دانشجو بعد از تغییر دولت چه اقدامی انجام داده است؟ او می گوید: «پس از تغییر دولت در سال ۹۲ و اعلام این نکته از سوی وزیر علوم که دانشجویان ستاره دار می توانند به دانشگاه برگردند و برای این کار لازم است شکوائیه ای به وزارت علوم ارائه کنند، به سازمان سنجش و وزارت علوم مراجعه و شکوائیه ای تنظیم کردم. اما مدیر کل بخش مربوطه به طور خصوصی و غیر رسمی به من اعلام کرد که تنها پرونده های مربوط به سال ۹۲ ، ۹۱ و ۹۰ را مورد ارزیابی مجدد قرار می دهند و من اگر می خواهم باید مجددا در کنکور ثبت نام کنم و اگر پرونده من مشکلی نداشت می توانم در صورت قبولی در دانشگاه ثبت نام کنم.»

یک دانشجوی علوم سیاسی: سابقه تعلیق و زندان ندارم اما گفتند باید تعهد دهم

«سید احمد موسوی» دانشجوی محروم از تحصیل دیگری است که نه سابقه زندان داشته است و نه سابقه تعلیق اما بعد از اعلام نتایج آزمون کارشناسی ارشد سال ۹۰-۹۱ متوجه می شود که جزو ستاره دارها است.

او که در رشته علوم سیاسی برای آزمون کارشناسی ارشد، شرکت کرده بود، به «شرق پارسی» روایت محرومیت از تحصیل خود را اینگونه بیان می کند: «پیش از اعلام رتبه ها در آزمون سال ۹۰ -۹۱ از سازمان سنجش با من تماس گرفتند که خودم را به این سازمان معرفی کنم. من را به بخش گزینش سازمان سنجش هدایت کردند. آقایی که آنجا بود به صورت کتبی از من سوالاتی می پرسید که بیشتر شبیه بازجویی بود. مثلا می پرسید که بعد از انتخابات ۸۸ کجا بودی و چه فعالیت هایی داشتی؟ یا اگر سابقه رفتن به کمیته انضباطی را داری بگو. حتی درباره فیس بوک و وبلاگ داشتن هم سوال پرسیدند. هر سوال را باید در یک برگه جداگانه A 4 پاسخ می دادم که آخر هر برگه امضا می شد. در نهایت از من خواستند که تعهد دهم که در صورت قبولی در چارچوب موازین نظام جمهوری اسلامی فعالیت کنم و به من گفتند که باید این موضوع در کمیسیون بررسی شود و اگر تشخیص دهند که واجد شرایط هستم رتبه ام اعلام می شود.»

وی این روایت را اینگونه ادامه می دهد: «یک هفته بعد رتبه ها آمد و رتبه من چهار رقمی بود. در رشته علوم سیاسی باید رتبه دانشجو زیر ۵۰ باشد تا قبول شود. من دوباره مراجعه کردم و گفتم اگر من قرار بود قبول نشوم و رتبه به این شکل به من اعلام شود چرا من را احضار کردید؟ اما جواب درستی نگرفتم. در دانشگاه آزاد هم همان سال علوم سیاسی شرکت کرده بودم اما کارنامه برای من صادر نشد. پیگیری که کردم به من اعلام کردند که اسم شما در لیستی است که وزارت اطلاعات داده است. »

اما این دانشجو بعد از تغییر دولت چه پیگیری هایی انجام داده است: «بعد از انتخابات ریاست جمهوری و کارگروهی که در وزارت علوم برای دانشجویان محروم از تحصیل و ستاره دار شکل گرفت، من باز مراجعه کردم و درخواستم را برای بررسی اعلام کردم. خانمی که آنجا بود بعد از مدتی تماس گرفت و اعلام کرد که وزارت گفته است شما مشکلتان برطرف شده است اما باید برای ورود به دانشگاه تعهد دهید. من گفتم اگر تنها موضوع تعهد است که دوسال پیش این روند درباره من اعمال شد و چه تفاوتی با زمان دولت آقای احمدی نژاد کرده است؟ من نمی خواهم زیر بار چنین تعهدهایی بروم.»

از او می پرسم که دلیل این برخوردها از نظر او چه بوده است که می گوید: «اینطور که فهمیدم مشکل این ها با فعالان دانشگاهی است. بعد از اتفاق های سال ۱۳۸۸ شعاع دربرگیری دانشجویان با تفکرهای سیاسی گسترده تر شد. یعنی فردی مثل من که نه تعلیقی تحصیلی داشتم و نه زندان رفته ام و فقط در انجمن اسلامی فعال بودم هم در این دایره قرار گرفته ام.»

این روایت ها بخش کوچکی از داستان محرومین از تحصیل است که دامنه آن در سال های اخیر بسیار گسترده شده است و این اتفاق در حالی رخ داده است که در اصول متعدد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تأکید شده است که همه مردم از حقوق یکسان در برابر قانون برخوردار هستند. حکومت موظف است از همه مردم حمایت برابر کند و رعایت قانون اساسی را تضمین کند. از جمله حقوقی که همه مردم به طور یکسان از آن برخوردارهستند، حق تحصیل و آموزش است که دولت موظف شده است امکانات آموزش وپرورش رایگان و تعمیم و گسترش آموزش عالی را برای همه فراهم کند. حقی که در سال های اخیر به طور سلیقه ای از بسیاری از دانشجویان سلب شده است.

به طوریکه «مهدیه گلرو» عضو شورای دفاع از تحصیل هم در این زمینه با جدیت می گوید: «ما این حق را تا به نتیجه برسد برای خودمان محفوظ نگه می داریم و درس خواندن و ادامه تحصیل را بر اساس نص صریح قانون اساسی از حقوق خود می دانیم و از آن کوتاه نمی آییم.»