رار است در سال جاری کشورهای خلیج نشست چهارم اعلان رسانه نفت خلیج را که هر دو سال برگزار می‌شود، تشکیل دهند. شایان ذکر است که میزبان این نشست، طبق بیانیه نشست سوم که در سال ۲۰۱۷ در ابوظبی برگزار شد، دوحه باشد. اما پس از حوادث اخیر گمان می‌رود این کنفرانس در جایی دیگر تشکیل شود و یا اینکه شکل دیگری به‌خود گیرد.
این نشست که بسیاری از مردم عادی و حتی متخصصان اطلاعات چندانی راجع به آن نمی‌دانند برای نخستین بار در کویت، در سال ۲۰۱۳، برگزار شد. و طی آن وزرای نفت خلیجی حمایت بزرگی از آن کردند و در همین نشست بسیاری از توصیه‌ها و مذاکرات انجام گرفت و مشکلات حوزه نفت خلیج بررسی شد. البته باید یادآوری کنم که در همه نشست‌های برگزار شده همان مشکلات و همان مذاکرات تکرار می‌شود.
در نشست سوم بسیاری از توصیه‌ها و تصمیمات گرفته شد؛ و به‌نظر تصمیمات کاربردی می‌رسید، اما به مرحله اجرا نرسیدند یا اینکه اجرا شدند و ما از آنها بی‌خبر هستیم.
مهم‌ترین اهداف نشست سوم به شرح زیر بود:
*حمایت از بخش نفت و گاز در سطح محلی و خلیجی و بین‌المللی
*حمایت و پیش‌رفت فرهنگ متعلق به نفت در رسانه‌های محلی و در بخش ارتباطات استراتژیک
*راه‌اندازی شرکت‌های استراتژیک و حمایت از ارتباط میان شرکت‌های متخصص در بخش نفت و گاز
*برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای افزایش مهارت‌های کارکنان حوزه نفت و گاز
*افزایش آگاهی درباره فرهنگ متعلق به نفت در بین کارکنان بخش رسانه
از سوی دیگر باید یادآوری کرد که این اهداف تفاوت چندانی با اهدف اعلام‌شده در نشست سوم ندارد. در هر حالت، شنیدن و مطالعه این اهداف رضایت‌بخش است و به نظر تخصصی می¬آید، اما چرا به مرحله اجرا درنیامد؟ برای پاسخ بدین سوال برخی اظهار نظرات شخصی خودم را می‌نگارم؛ و در این راستا راه خلاصه گویی را در پیش می‌گیرم.
نخست اینکه بیشترین دست‌اندرکاران این نشست بخش‌های رسانه‌های وزارت‌خانه‌های نفت خلیج است و اینها افراد روزنامه‌نگار به معنای حرفه‌ای آن نیستند و بیشتر تجربه آنها فعالیت در روابط عمومی است؛ و میان رسانه و روابط عمومی فرق بسیار است.
دوم اینکه در هر دوره‌ای از این نشست روزنامه‌نگاران خلیجی به‌ کار گرفته نمی‌شوند و اکثر روزنامه‌نگاران بیشتر اشخاصی هستند که روزنامه‌نگار عمومی هستند و تخصصی در حیطه نفت ندارند. به همین خاطر توصیه‌ها و پیشنهادهای این روزنامه‌نگاران در این حوزه غیرکاربردی است و نتوانست تبدیل به اجراءات عملی شوند.
سوم اینکه از زمان برگزاری اولین نشست هیچ سرمایه‌گذاری در افراد خلیجی نشده که در حیطه رسانه مربوط به مسائل نفت صاحب تخصص شوند؛ و همزمان رسانه خلیجی را به بلوغ در این حوزه برساند. روزنامه‌نگاران متخصص نفت در خلیج از نبود حمایت و سرمایه‌گذاری لازم رنج می‌برند.
چهارم اینکه فعالان رسانه متعلق به نفت در خلیج مشغول کار روزمره هستند و برای نشست‌ها و گردهمایی‌های بی‌پایان خبر جمع‌آوری می‌کنند و از این‌رو فرصتی ندارند تا بتوانند به پیگیری تصمیمات و توصیه‌های انجام شده در این نشست‌ها بپردازند.
پنجم اینکه بسیاری از مدیران بخش رسانه متعلق به نفت، از سال ۲۰۱۳، به دلیل بازنشستگی یا دلایل دیگر، تغییر پیدا کردند.
ششم اینکه عدم ادراک نقش رسانه و چگونگی فعالیت در بخش نفت و گاز از سوی خود اصحاب رسانه؛ زیرا خود آنان تجربه کار اجرایی نداشته و در بخش نفت تخصص ندارند.
برای پرهیز از شرح زیاد در اینجا سخن را به پایان می¬برم و امیدوارم این دوره از نشست نسبت به دوره‌های پیشین فعال‌تر باشد و پیگیری بیشتری برای تحقق اهداف خود انجام دهد. البته باید یادآوری کرد حتی در صورتی که اهداف کمتر باشد در مقابل باید عملی‌تر باشد، و مانند توصیه‌های سابق نباشد که امکان تحقق آنها تا هم‌اکنون فراهم نشده است. همچنین امیدوارم وزرای رسانه خلیجی در این نشت شخصا حضور یابند تا کوتاهی بخش رسانه‌ای متعلق به نفت را به چشم ببینند و دلایل کوتاهی را برطرف کنند. همچنین باید مسئولین بزرگ رسانه و شرکت‌های بزرگ در جهان دعوت به مشارکت شوند تا یک گفتگوی نهادی برقرار شود.