سازمان منع سلاح های شیمیایی

سازمان منع سلاح های شیمیایی

درباره شما نمی دانم اما من شخصا نه تنها احساس آرامش کردم، بلکه حتی به وجد آمدم. دو واقعه بسیار بزرگ و بی نظیر بین المللی رخ داده است. نخست اینکه رژیم سوریه پذیرفت زرادخانه سلاح های شیمیایی اش را نابود کند. دوم اینکه جایزه صلح نوبل به سازمان منع سلاح های شیمیایی داده می شود.

هر دو واقعه، توفیقی در زمینه بشردوستانه است، و بعد از این دو، مسائل دیگر جزئی و کم اهمیت است! مثلا میلیونها سوری آواره که از کشورشان رانده شده اند و البته میلیونها دیگری که به علت جنگ داخلی در داخل این کشور از خانه و کاشانه اشان رانده شده اند.

ده ها هزار نفر هم یا زندانی اند یا به اسارت گرفته شده اند و یا بدتر از آن، و نیز ده ها هزار نفر هم کشته شده اند. در این میان از سرنوشت خود سوریه را هم نباید غافل شد، کشوری که قلب پان – عربیسم بود اما امروز جنگی را علیه شهروندان عرب خود یا دست کم آنهایی که باقی مانده اند به راه انداخته است.

جامعه بین الملل ظاهرا موضوع را به سخره گرفته است. بیش از یکصد هزار نفر با سلاح های متعارف، از جمله تانک، موشک، گلوله و حتی چاقو کشته شده اند، و در همین حال به نظر می رسد که این آمار مرگ و میر بالا نادیده گرفته شده و یا تحت الشعاع مرگ یک هزار نفری قرار گرفته که در قتل عام شیمیایی در حومه دمشق کشته شدند. تمام این مرگ ومیرها و ویرانی ها در پی مصالحه بر سر سلاح های شیمیایی نادیده گرفته شد.

در این میان جان کری وزیر خارجه آمریکا از اسد خواست این توافق را رعایت کند، هر چند او احتمالا در انتخابات پیش رو هم به او تبریک خواهد گفت. ولادیمیر پوتین هم با قدرت نمایی درباره اهمیت دیپلماسی در خلاصی از این اسلحه خاموش نسل کشی سخن گفت. بدین ترتیب روسیه می تواند همچنان سلاح های پرسروصدا تر مرگ و ویرانی مانند تانک، هواپیماهای جنگنده و موشک را برای رژیم اسد بفرستد. البته به جز چاقو که اسد می تواند آنرا در داخل تولید کند.

یکی از آهنگ های مورد علاقه من آهنگی از خواننده فرانسوی «آزناوور» است که می گوید: «گویی فلاکت زیر آفتاب آسان تر است.» اعطای جایزه صلح نوبل و همه حواشی آن ظاهرا این پیام را دارد که ما وارد زمستانی طولانی شده ایم. فعلا توافق پابرجا است، سلاح های شیمیایی هم وجود دارند، در حالی که میلیونها آواره سوری در سرما زندگی می کنند در شرایطی که جایی برای زندگی جز اردوگاه های آوارگان در کشورهای همسایه ندارند.

مردم بیچاره سوریه در کنفرانس ژنو ۲ در رأس دستور کار قرار ندارند؛ در واقع اگر بخت با آنها یار باشد در این کنفرانس از آنها یادی خواهد شد. از هنگامی که اسد حمله شیمیایی به کودکان سوری را متوقف کرد درد و رنج آنها دیگر مایه نگرانی نیست و این در حالی است که حمله به آنها با سلاح های متعارف ادامه دارد.

ما باید قبل از آنکه انتخابات ریاست جمهوری در سوریه برای انتخاب دوباره بشار اسد برنامه ریزی شود، به این وضعیت غیرقابل دفاع پایان دهیم؛ چرا که همانطور که جامعه بین الملل اعطای جایزه صلح نوبل را جشن گرفته است، بسیاری هم در مناطق عربی با جهاد خودشان جشن خواهند گرفت و اوضاع را وخیم تر خواهند کرد.

این جهان، اگر چه با لهجه ها و گویش های فراوان، به یک زبان صحبت می کند. خرس روسی و عقاب آمریکایی از همان اصطلاحات استفاده می کنند و پیروزی واحد را جشن می گیرند، آن هم پس از دو سال و نیم ترویج خشونت و کشتار، یا به طور مستقیم به شیوه مسکو و یا به صورت غیرمستقیم به خاطر بی تفاوتی، در مورد واشنگتن. هر دو طرف اکنون در انتظار ژنو ۲ هستند، گویی که ژنو ۱ نتیجه ای داده بود.

هر کس که مدتی طولانی در این حرفه کار کرده باشد، تعجب نمی کند. جامعه بین الملل باز هم مانند مقاطعه کاران کفن و دفن عمل می کند همانطور که قبل از این هم تردیدی به خود راه نداد که جایزه صلح نوبل را به هنری کیسینجر بدهد!