دو مرد در آنسوی پروتکل ها

مردی در حال تماشای یک برنامه خبری پیرامون دیدار رئیس جمهور امریکا دونالد ترامپ وکیم جونگ جون رهبر کره شمالی، در ایستگاه راه آهن سئول در سئول کره جنوبی روز دوشنبه ۱۱ ژوئن ۲۰۱۸ . آسوشیتدپرس

به ناگزیر باید در نامگذاری رویدادها محتاط بود. اینکه ملاقات فردا را با سفر ریچارد نیکسون به چین و صحنه دست دادن او و مائوتسه تونگ که دنیا را تغییر داد مقایسه کنیم اندکی عجولانه به نظر می رسد. پس باید با احتیاط سخن گفت چرا که سایه خاطرات دریای خون هنوز بر سر روابط واشنگتن و پیونگ یانگ سنگینی می کند. جنگی که کیم ایل سونگ –پدربزرگ و الهام بخش رهبر کنونی کره شمالی در سال ۱۹۵۰ به راه انداخت منجر به کشته شدن سه میلیون شهروند کره ای و ۳۷ هزار آمریکایی و نیز بیش از دویست هزار تن نیروی داوطلب چینی شد.

علاوه بر این، احتیاط در این مورد واجب است چرا که در اینجا از دونالد ترامپ و کیم جونگ اون صحبت می کنیم. این دو مرد از قدرت مشابهی برای جلب توجه و غیر قابل پیش بینی بودن برخوردارند اما با این حال در موارد دیگر اصلا شبیه یکدیگر نیستند. دنیای این دو کاملا متفاوت از یکدیگر است. این دو از دو نسل متفاوت و دو جهان متضاد هستند. ترامپ ۳۷ ساله بود که کیم در سال ۱۹۸۳ به دنیا آمد. نام ترامپ از صندوق رای بیرون آمد و کیم از دل تنها حزب حاکم که اتفاقا جد و پدر او هم وابسته به این حزب بودند. ترامپ توییت باز و کیم هم در حوزه موشکی تبحر دارد. ترامپ وارث دستاورد پیشرفت و توسعه آمریکا است اما دومی وارث دستاورد ایستادگی کره است. هر دوی آنها طوفان به پا می کنند. کیم همواره مایه نگرانی جهانیان بوده است، او لبخند زنان از آزمایش هسته ای یا تولید نسل جدید موشک به ویژه موشک هایی که می توانند به خاک آمریکا برسند خبر می دهد. او با خبرها و اقدامات ناگهانی مایه وحشت کشورهای همسایه شده است. دولت ها و نظامیان و بازار بورس کشورهای همسایه کیم از دست این رفتارها به ستوه آمدند. رفتارهای تحریک آمیز او موجب انزوای رژیم کره شمالی و وبالی بر گردن کشورهایی شده که اصولا جزو دشمنان او نیستند. کاسه صبر چینءهمسایه کیمء هم لبریز شده است. مقامات چین می گویند دوستی با کره مثل دوستی با کسی که بمب در دست دارد خطرناک است. ترامپ هم دست کمی از کیم در طوفان به پا کردن ندارد، از پرونده مهاجران غیر قانونی و دیوار کشی گرفته تا توافقنامه های آب و هوایی و انتقال سفارت به قدس تا مقدمه چینی برای جنگ تجاری. گفتمان کاملا تازه ای خطاب به دوستان و دشمنان ایجاد شده است. مردم تا صبح از خواب بیدار می شوند چشمانشان به توئیت های ترامپ می افتد. رفتار ترامپ موجی از بیم و نگرانی در ناتو و نیز اتحادیه اروپا ایجاد کرده است. ترامپ –چه پیش و چه پس از مشارکت در گروه هفتء طوفان و غوغا به پا کرد. ترامپ طوری به جهان نگاه می کند که گویی نیاز به بازتشکیل دارد. ترامپ شعار «اول آمریکا» را سر داد. او بر این باور است که معامله گر ماهری است و می تواند آب گل آلود را صاف کند و آب زلال تحویل دهد.

رئیس جمهور آمریکا از اختیارات گسترده ای برخوردار است. مرکز تصمیم گیری در کاخ سفید است. البته، گویا ترامپ علاقه چندانی به نهادها و مراجع تصمیم گیری ندارد. گاهی پیش آمده که ترامپ توئیت ناجوری منتشر کرده و همه مشاوران و نهادها بسیج می شوند تا اوضاع را جمع و جور و اصلاح کنند. ترامپ اصلا حاضر به معامله با مردان دو دل نیست. ترامپ هم مثل بقیه حاکمان، افرادی که تابع و سرسپرده مطلق و بی چون و چرا هستند را ترجیح می دهد. اما، آمریکا که کره شمالی نیست. رئیس جمهور آمریکا از تیتر روزنامه های فردا خبر ندارد و اجازه دستکاری در مطالب و اذیت و آزار روزنامه نگاران را ندارد چرا که قوانین و دستگاه قضا و کنگره و کمیته های بررسی و تحقیق آمریکا این وظیفه را به عهده دارند.

کیم جونگ اون از اختیارات نامحدودی برخوردار است. اراده او قضا و قدر است. در این کشور دو دیدگاه نمی گنجند. یا باید به یک ساز برقصی و یا اینکه دشمنان تو را از میان برمی دارند. کرامت ملی مهم تر از نان است. گرسنگان حق گدایی ندارند. مشاوران هم همچون ژنرال های نظامی و احزاب و شهروندان عادی تنها در ستایش تصمیم های مرد خطا ناپذیر سخن می گویند. الگوی کیم پدربزرگ او است. او از گورش کشور را هدایت می کنند و گزارش های حکومتی به آنجا ارسال می شوند. سی و پنج هزار تصویر و مجسمه او در همه جای کشور به چشم می خورند و سایه اقتدار وی حتی بعد از مرگش هم بر سر کشور سنگینی می کند. او سیستمی ایجاد کرد که حتی به خیال و فکر مردم نفوذ می کند. نقش تصویر او در اول و آخر کتاب های درسی ترسیم شده است. قوانین فیزیک و شیمی هم در برابر نبوغ او سر تعظیم فرود می آورند.

پدربزرگ به نماد نور و روشنگری تبدیل شد. شماری از رهبران جمهوری های ترقی خواه خاورمیانه از او به خاطر توانایی در مطیع سازی مردم و آموزش سرود در مداحی رهبر و حزب او به دانش آموزان مدرسه ای ستایش می کنند. جانشینان او هم یاد گرفتند که دستاوردهایی مثل او داشته باشند..از جمله موشک و زرداخانه تسلیحات شیمیایی و نیز رویای هسته ای شدن.

کیم جونگ اون اما در سال گذشته کمی آرام تر شد. برخی معتقدند که کیم جونگ اون با هسته ای شدن کشورش می تواند دریچه را تا حدودی بگشاید. گروه دیگری بر این باورند که منافع حاصل از ارتباط با جهان برای کیم جونگ اون بی تردید بیشتر از دستاوردهای ناشی از باج خواهی هسته ای است.

اینکه چرا کیم جونگ اون به این رفتار روی آورده معلوم نیست. کسی دقیقا نمی داند که آیا کیم جونگ اون به این دلیل تغیبر کرده که با رفتار غربی ها آشناست و می داند که دنیا تغییر کرده است. حالا درست است که او در کودکی در مدرسه ای در سوئیس با اسم مستعار درس خوانده و گاهی وانمود می کرده که او پسر راننده ای است که او را از مدرسه به خانه می رسانده اما به هر حال، زندگی در سوئیس لزوما به معنای دانش اندوزی و شناخت جهان نیست.

کسی از رفتار این مرد مرموز چیزی سر در نمی آورد. آیا واقعا از ادامه انزوا و تحریم ترسیده یا اینکه بیم او از این است که کشورش بر اثر گرسنگی و ناکارآمدی اقتصادی به نقطه انفجار برسد؟ شاید هم با توجه به چین یاد گرفته که می توان مائو را بدون رویکرد اقتصادی ناکارآمدش داشت. آیا او واقعا حاضر به کوتاه آمدن از بالش هسته ای در مقابل تعهد قاطعانه آمریکا برای عدم حمله به کره است؟ آیا رژیم کره شمالی می تواند سرازیر شدن سرمایه گذاران و ارتباط با اندیشه های گوناگون و جهانیان را تحمل کند؟

کسی نمی تواند پیش بینی کند که بعد از دست دادن این دو مرد طوفان زا و پیش بینی ناپذیر چه اتفاقی می افتد. اما فردا، دست دادن این دو مرد یک رویداد تاریخی را رقم می زند. این اقدام به نفع دو طرف است. ترامپ که از توافق «بد» هسته ای خارج شده حالا می تواند مدعی شود که نه جنگ طلب است و نه تنش زا. او الان می تواند بگوید که هنگامی پای صلح در میان باشد لحظه ای فرصت را از دست نمی دهد. این دو رهبر بارها یکدیگر را تهدید و توهین کردند تا جایی که کار به دکمه هسته ای و شلیک آن و بزرگی آن کشید. حالا کیم هم می تواند مدعی شود که با جرات تمام با مرد شماره یک کاخ سفید دست داده و دو طرف درباره خلع تسلیحات هسته ای مذاکره می کنند.

این دو مرد تبحر خاصی در جلب توجه و رسانه ای شدن دارند. همه جهانیان دیدار فردا را دنبال می کنند. حالا سوال اینجاست که رهبر ایران بعد از مشاهده تصاویر دست دادن دو مرد چه خواهد گفت و چه جور نتیجه گیری می کند؟ به احتمال زیاد، باراک اوباما فردا اصلا خوشحال نخواهد بود.

غسان شربل: سردبیر شرق الاوسط
Related Post