احمد خورشیدی، دبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی

احمد خورشیدی، دبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی

روزنامه آرمان مصاحبه زهرا ترابی با احمد خورشیدی را منتشر کرده است: احمد خورشیدی، دبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی پدر داماد محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور سابق، بعد از انتخابات سال ۸۸ گفت که ازفرزند خود که داماد احمدی‌نژاد است، اعلام برائت کرده و گفته است که فرزندی به نام مهدی ندارد. همچنین در انتخابات ریاست‌جمهوری دهم به محسن رضایی رای داد. حال با گذشت چند سال از آن دوران، خورشیدی یکی از یاران اصلی پدر خانم پسرش شده است به نحوی که طی مصاحبه‌ای که با آرمان داشت، مهدی خورشیدی ۲ بار به موبایل پدر زنگ زد بنابراین از شواهد مشخص شد که برائت خود از پسرش را پس گرفته است و مهدی را با آغوش گرم پذیرفته است. خورشیدی بر این باور است که دولت احمدی‌نژاد از لحاظ اقتصادی مشکلی نداشته است و می‌گوید او در انتخابات ریاست‌جمهوری دوره بعد ورود پیدا می‌کند و رای بالایی نیز کسب خواهد کرد.

آقای خورشیدی‌ پسرتان کجا فعالیت می‌کند؟

مهدی قبلا که رئیس بیمارستان فیروزآبادی شهرری بود، منتها الان در یکی از درمانگاه‌های زیرمجموعه دانشگاه شهید بهشتی طبابت می‌کند.

آن روزی که آقای مهدی آمدند، گفتند، می‌خواهم بروم خواستگاری دختر آقای احمدی‌نژاد عکس‌العمل‌تان چه بود؟

من بودم که به مهدی گفتم به خواستگاری دختر ایشان برود، اول ایشان در جریان نبود و خبر نداشت، آقایی که دوست ماست، از کردستان با هم بودیم و از رزمنده‌های قدیمی جنگ است. در همان حول و حوش شورای شهر دوم که آقای احمدی‌نژاد شهردار شد، پیشنهاد کرد ما هم دیدیم و به آقا مهدی گفتیم که او رفت، دید، پسندید و عقد کردند.

وقتی که کارهای آقای احمدی‌نژاد را دیدید و انتقادات زیادی از آنها مطرح کردید، به آقا مهدی نگفتید‌ای کاش با این خانواده وصلت نمی‌کردیم؟

نه (باخنده) . این موضوعی که دارم می‌گویم با چشم باز می‌گویم و با اطمینان هم می‌گویم، من کمتر خانواده‌ای مثل ایشان دیدم.

از چه جهت منظورتان است؟

ساده‌زیستی است. خیلی ساده و مردمی هستند، همین الان شما بروید خانه آقای احمدی‌نژاد، یک خانه‌ صد متری است. خداشاهد است مبل و صندلی که در خانه خودم است، دو برابر مبل و صندلی خانه احمدی‌نژاد قیمت دارد؛ من یک دفعه به ایشان گفتم آقای دکتر اجازه بدهید من یک عکسی از اینجا بگیرم و جواب بعضی‌ها را بدهم، یا خانمش دبیر فیزیک بود، بعد از اینکه رئیس‌جمهور شد همان دبیر فیزیک ماند، عروس من مهندس مخابرات ولی بیکار بود، بعدش هم بیکار ماند، پسرانش هم الان دارند در دو شرکت کار می‌کنند، مهندس هستند، هیچ کسی هیچ مورد از اینها ندارد. من شناختی داشتم نسبت به ایشان از زمان کردستان. ایشان هم کردستان بودند منتها کردستان بالا بود (اصطلاح رزمنده‌ها) خود شما الان بروید نزد احمدی‌نژاد من شک نمی‌کنم، بعد از اینکه برگردید حتما نظرتان عوض می‌شود.

ولی برخی معتقدند این ساده‌زیستی را در دولتش رعایت نکرد؛ بویژه سفرهایی که می‌رفت.

من این حرف را قبول ندارم، من به چشم می‌دیدم؛ سفرهای استانی ایشان خیلی ساده برگزار می‌شد، خیلی وقت‌ها مردم در سفرهای استانی راحت با ایشان ارتباط برقرار می‌کردند و شخصا به تک تک مشکلات مردم گوش می‌داد و رسیدگی می‌کرد. ایشان آنقدر در این سفرهای استانی با مردم خوب و ارتباطش قوی بود، اینقدر روبوسی کرد با اینها که ناراحتی پوستی گرفت. هیچ مسئولی، یا استانداری این کارها را نمی‌کند ولی رئیس‌جمهور انجام می‌داد.

ولی در کارهای اجرایی ظاهرا اینگونه نبود.

نه ساده‌زیستی‌اش همیشه بود، ولی اشکالاتی در دولت بود.

مثلا؟

بعضی از دوستانی که انتخاب کرده بود در رده‌های پایین‌تر بودند، وزیرانی که ضعیف بودند، ولی بالاخره مردم به یک تفکری رای داده بودند که آن تفکر پرکار بودن مسئولان را طلب می‌کرد و معتقد به اصول انقلاب بودن را. این را مردم رای داده بودند، آقای احمدی‌نژاد هم آدم‌هایی که انتخاب کرده بود همین‌طور بودند، من راجع به هدفمندی یارانه‌ها فقط می‌گویم، بیش از ۱۲ هزار ساعت کار کارشناسی انجام شد، خود من بیش از ۷یا ۸ ساعت در بحث هدفمندی یارانه‌ها کار کردم. احمدی‌نژاد اهل کار کارشناسی است، او دکتر و استاد دانشگاه است، اهل فکر و نظر است، الان بین رئیس‌جمهورهایی که بودند، بیشترین هجمه به ایشان می‌شود ولی اصلا کوچک‌ترین جواب و بی‌احترامی نمی‌کرد. اگر یادتان باشد در یکسال آخر قضیه تحریم خیلی جدی بود، فشار خیلی زیادی روی دولت بود، قیمت ارز هر روز، رو به افزایش بود یک دفعه قیمت نفت به یک سوم کاهش پیدا کرد از آن طرف هم درآمدها کاهش پیدا کرد که به نظر من هر کسی جای آقای دکتر احمدی‌نژاد بود با توجه به فشارهایی که روی دولت بود، نمی‌توانست با این وضعیت دوام بیاورد و این برای هر رئیس دولتی سخت است، به شما می‌گویند‌ آقا آنقدر بودجه شماست، یکدفعه صبح می‌بینید بودجه یک سوم شده است، چه بکنید با این همه برنامه‌ریزی که کردید؟ بالاخره مشکلاتی وجود داشت.

اما خیلی‌ها براین باور هستند که بیشترین هجمه‌ای که به دولت وارد شده دردولت آقای روحانی است.

نه، اتفاقا دولت آقای روحانی خیلی راحت است، اختیاراتی که الان بزرگان کشور به او داده‌اند و حمایت‌هایی که می‌کنند حمایت‌های خیلی خوبی است، مردم خیلی دارند حمایت می‌کنند.

یعنی در دولت قبل این حمایت‌ها نبود؟

حمایت‌هایی بود. درباره‌ موضوع هسته‌ای، مساله مذاکره با آمریکا از سوی دولت آقای روحانی نیست بلکه از دولت قبل است. دولت قبل سه بار رفتند با آمریکایی‌ها نشستند، مذاکره کردند، آقای صالحی هم می‌رفت. آقای روحانی الحمدا… خیلی خوب از پس منتقدین بر می‌آید. من خودم یکی از افرادی هستم که به توافق ژنو نقد دارم، یعنی بی‌سواد هستم، دکترای اقتصاد دارم، ولی بی‌تجربه نیستم و خیلی‌های دیگر که نقد دارند، همین طور هستند. بچه‌های باتجربه‌ای هستند اما برچسب زدن بی‌سواد و حسود و… خوب نیست.

اگر یادتان باشد‌ در دولت قبل آقای احمدی‌نژاد ادبیات دیگری به‌کار می‌بردند.

آقای احمدی‌نژاد با مجلس شوخی و یک کل‌کل‌هایی می‌کرد و دلایل خاص خودش را داشت و باید از خودش پرسید که چه دلایلی داشت.

اما دکتر روحانی شوخی نمی‌کند، حتما دلیل خاص خودش را دارد.

شما بگویید کم اطلاع هستید یا مصلحت‌ها را نمی‌بینید، این چه حرفی است؟ من الان نتیجه عملکرد آقای روحانی را خدمت شما عرض می‌کنم، هم افکارسنجی‌هایی که خود بچه‌های اصلاح‌طلب انجام می‌دادند و هم کامنت‌هایی که در سایت‌هاست، بیانگر خیلی مسائل است. یک سایتی دارد آقای فاتح که ایشان مسئول اطلاع‌رسانی ستاد انتخاباتی آقای میرحسین موسوی بود، به نام شفقنا. یک افکارسنجی می‌کند، سوال این است کدام رئیس‌جمهور موفق‌تر ارزیابی می‌شود؟ آقای احمدی‌نژاد اول است، با اختلاف زیادی آقای خاتمی دوم است، بعد آقای هاشمی و چهارم آقای روحانی با رای خیلی کم. این سایت خود بچه‌های اصلاح‌طلب است یا یکی از نهادهای معتبر یک نظرسنجی از بین ۳۰ هزار مخاطب در ۵۳ دانشگاه، راجع به محبوبیت آقای احمدی‌نژاد و آقای روحانی انجام داده است که آقای احمدی‌نژاد هفت برابر آقای روحانی محبوبیت دارد! چه می‌شود این اتفاقات پیش می‌آید؟ خیلی مسائل وجود دارد.

نظرتان راجع به شعارهایی که آقای دکتر روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری دادند، چیست ؟

شعارهای اساسی‌تر که آقای روحانی درانتخابات مطرح کرد، یکی این بود که ایشان گفتند ما صد روزه اقتصاد را سامان می‌دهیم، نگفتند حل می‌کنیم؛ سامان دادن یک تعریف مشخصی دارد، یعنی قیمت‌ها یک وضعیت خوبی پیدا بکند، یعنی اگر سرعت افزایش قیمت‌ها خیلی بالاست کند شود، یعنی اگر اشتغالی وجود ندارد ایجاد شود، و یکی هم این موضوع بود که ایشان گفتند همانطوری که به اصطلاح سانتریفیوژها باید بچرخد، کارخانه‌ها باید بچرخد. که البته انتخاب شعارها، یک انتخاب حساب‌شده‌ای بود، ما بررسی می‌کنیم می‌بینیم بعد از سال ۸۸ ماهواره‌ها و جریانات داخلی که هماهنگ هستند، اینها خیلی شدید روی این موضوع کار می‌کردند که ارتباط با آمریکا حلال مشکلات است. در هر صورت به این نتیجه رسیدیم که مشکل ما تحریم‌هاست و حل آن با مذاکره صورت می‌گیرد. چون من در کار سیاسی بیشتر کار ذائقه‌شناسی انجام می‌دهم اگر هم جایی موفق بودم به این دلیل است که ذائقه‌شناسی را سعی می‌کنم بدون کار سیاسی انجام دهم چون فایده‌ای ندارد کار تخصصی را مخلوط با کار سیاسی کنید چون به نتیجه‌ای نمی‌رسد، مثل کار جراحی مغز است. قبل از اینکه اصرار آقای هاشمی و حمایت آقای خاتمی در انتخابات باشد، این شعارهایی بود که آقای روحانی داده بود. مثلا بعد از مناظره همین بحث ما می‌خواهیم هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ کارخانه‌ها، این در مردم یک عکس‌العمل خوبی نسبت به آقای روحانی ایجاد کرد. اما اگر بررسی کنیم در این حوزه، چند مطلب وجود دارد؛ در مساله اقتصادی همانطور که می‌بینید یک مورد، موضوع نقدینگی‌هاست، در بازار اگر نقدینگی زیاد باشد به حدی که شما کالا کم تولید کنید ولی متقاضی زیاد باشد، در این صورت تورم به وجود می‌آید، نقدینگی، تورم به وجود می‌آورد که عرضه و تقاضا با هم تناسبی نداشته باشند و عرضه بیشتر از تقاضا باشد. آماری که خود بانک مرکزی داده، ابتدای سال ۹۲ که آقای روحانی دولت را تحویل گرفت ۶۴‌هزار میلیارد تومان معوقه بانکی داشتیم، انتهای سال ۹۲ یعنی دقیقا بعد از ۶یا ۷ ماه این ۸۲ هزار ۲۷‌درصد افزایش پیدا کرد، یعنی می‌شود در سال اول خدمت دولت آقای روحانی ۱۸ هزار میلیارد تومان به معوقاتمان اضافه شد؛ اگر قرار باشد به همین شکل پیش برود، ‌در ۴ سال می‌شود ۷۲‌هزار میلیارد، پس بنابراین بعد از ۴‌سال، جمع ۷۲ هزار میلیارد و ۸۲ هزار میلیارد می‌شود ۱۵۴ هزار میلیارد، این معوقات ۶۴ هزار میلیاردی که گفتیم ابتدای دولت آقای روحانی بود، معوقات مربوط به ۲۴‌سال است، یعنی از زمان آقای هاشمی تا آقای خاتمی، گرچه در دوره‌ آقای خاتمی کمتر بود، در دوره آقای احمدی‌نژاد چون گردش مالی بود، بیشتر شد، بودجه زمان آقای احمدی‌نژاد اصلا قابل مقایسه با قبل نبوده و خیلی بالاتر بود. می‌خواهم بگویم این معوقات که به قول کارشناسان اکثرا توسط دلال‌ها گرفته شده است، یعنی تولیدکننده‌ها کمتر گرفته‌اند؛ این یکی از مشکلاتی است که حل نشد و بدتر هم شد. نقدینگی ما زمانی که آقای روحانی دولت را تحویل گرفت ۴۵ هزار میلیارد تومان بود و در طول این ۱۰ ماه، ۱۵۰ هزار تا هم اضافه شد، یعنی شد ۶۰۰ هزار میلیارد تومان و اگر همینطور پیش برود تا آخر دوره ۴ ساله اول آقای روحانی، ۶۰۰ هزار میلیارد تومان می‌شود، یعنی خیلی بیشتر از نقدینگی ۲۴ سال قبل می‌شود. موضوع دیگر، مساله رشد اقتصادی است؛ دولتی موفق است که رشد اقتصادی‌اش دائم بالا باشد. الان رشد اقتصادی که دولت اعلام می‌کند که منفی ۸/۵ بودیم، الان شدیم صفر، یعنی ۶ درجه رفتیم بالاتر. رشد اقتصادی هم یعنی رشد اشتغالزایی، تولید بیشتر شود، بیمارستان‌ها و پل‌ها بیشترشود، ‌مجموعه چیزهایی که به رشد و اقتصاد و معیشت مردم بستگی دارد.

یعنی شما می‌گویید از زمانی که دولت روی کار آمده از نظر اشتغال و رشد هیچ تغییری ایجاد نشده است؟

چرا، آن را در جای خودش بحث می‌کنم. راجع به اشتغال که رقمی دولت نگفته و ادعا هم نکرده است.

فکر نمی‌کنید به خاطر همین موضوع است که آقای احمدی‌نژاد اقتصاد را به چالش کشید و این زمان می‌برد تا یک مقدار آن چالش از بین برود؟

من این موضوع را قبول ندارم، ما در این یکسال خیلی انتظار نداریم، اما انتظار داریم که دولت برنامه داشته باشد، دولت راجع به اقتصاد هیچ برنامه‌ای ارائه نکرده است؛ راجع به مسکن چه گفته؟ اینکه می‌گویند مسکن مهر تورم‌زاست‌، اصلا حرف درستی نیست و از نظر اقتصاددانان، محلی از اعراب ندارد. نخستین موضوع بحث حل فقر و مسکن برای مردم است، تمام دولت‌های اروپایی مثلا انگلستان از نظر مسکن‌سازی اول و سنگاپور دوم است، دولت ساخته همین مسکن مهر، یعنی وام داده، زمین به شما مجانی داده، وام داده با بهره کم، اینها رفتند خانه ساختند و الان از نظر مسکن بهترین وضعیت را انگلستان دارد. آن زمان که داشتند مسکن مهر را بحث می‌کردند از همین تجربیات استفاده شده است تقریبا دو میلیون و صد و هشتاد هزار واحد دست مردم دادند که در طول تاریخ ایران بی‌سابقه است البته اشکالاتی هم وجود دارد، بعضی از پروژه‌ها، آب ندارد، برق ندارد، مردم داخل اکثر اینها زندگی می‌کنند و سرپناهی دارند که نسبت به زمان آقای خاتمی ۱۲ برابر است. الان دولت بحثی که مطرح کرده، بحث مسکن اجتماعی را مطرح کرده است که ما نمی‌دانیم مختصاتش را و محتویاتش را اعلام نکرده و فقط وزیر مسکن گفته ما سالی ۵۰ هزار تا می‌سازیم و تحویل می‌دهیم. سالی ۵۰ هزار تا کجا، ۴ میلیون کجا، قابل مقایسه نیست. من خودم درشهر کوچکی زندگی می‌کنم که خیلی دولت‌ها آمدند و قول دادند و نتوانستند کاری کنند اما در شهر من در زمان دولت آقای احمدی‌نژاد ۴ هزار مسکن مهر اجرا شد. یک بحث دیگری که وجود دارد، بحث رشد اقتصادی است. دولت می‌گوید ۶ درجه بالا بردیم. برای اجرای یک درجه رشد اقتصادی، خود دولت می‌گوید ۲۰ میلیارد دلار پول لازم است، پس ۶ تا می‌شود ۱۲۰ میلیارد دلار، این ۱۲۰ میلیارد اصلا در بودجه کشور وجود ندارد که اینها خرج کرده باشند، ۱۲۰ میلیارد دلار یعنی بالای ۳۶۰ هزار میلیارد تومان، یعنی ۵/۲ برابر بودجه امسال که دولت در مجلس تصویب کرده است. اینها را از نظر علمی می‌گویم.

‌عملکرد دولت آقای روحانی در زمینه اقتصاد را چطور می‌بینید؟

من خیلی مثبت نمی‌بینم. مشکل اصلی سیاست کلی دولت است، دولت آمده مشکل اقتصاد و معیشت ما را گره زده با مذاکرات؛ این مذاکرات یا به نتیجه می‌رسد یا نمی‌رسد، تا الان که به نتیجه نرسیده است، هرچه هم که دولت برای حل مشکلات مردم کوتاه آمده تا آمریکایی‌ها راه بیایند، تا به امروز راه نیامدند. نزدیک به ۲۳ امتیاز دادیم و ۷ امتیاز از آنها گرفتیم که آنها اجرا نکردند.

‌عملکرد دولت آقای احمدی‌نژاد در بحث اقتصاد را چطور می‌بینید؟

به نظر من خوب بوده، با وجود فشارهای زیادی که داشتند، کارنامه خوبی را به جا گذاشته است، دولت احمدی‌نژاد بود که بودجه‌اش یک سوم شد.

از چه لحاظ می‌گویید خوب؟

ما یک معیاری داریم برای سنجش وضعیت اقتصادی دولت، اسمش تفریغ بودجه است، که یک قانونی که شما در یک سال به عنوان رئیس دولت با هر چه درآمد دارید و هر چه خرج می‌کنید، در یک کتابی می‌آورید و به مجلس ارائه می‌شود بعد از این می‌شود فهمید که دولت از نظر اقتصادی موفق بوده یا نبوده و این حرفی که می‌گویند چند میلیارد دولت قبل درآمد داشته کجا رفته است، اینها حرف‌های بچگانه‌ای است، چون این کشور تفریغ بودجه دارد و روی آن بحث می‌کنند.

یعنی مدعی هستید در دولت آقای احمدی‌نژاد تخلفی صورت نگرفته؟

چرا، همان اختلاس ۳ هزار میلیاردی که اختلاس بدی بود.

فکر نمی‌کنید دولت در همین اختلاس ۳ هزار میلیاردی، خیلی تاثیرگذار بود؟ پس چرا عنوان می‌کنید اقتصاد آقای احمدی‌نژاد خوب بود؟

تاثیرگذار بود؛ خوب بود یعنی معنی‌اش این بود که هر خوبی یک نقاط ضعفی هم دارد. اولا که همه پول‌ها را برگرداندند و جریمه‌ها را گرفتند و تازه مگر در دولت آقای روحانی همین الان اختلاسی صورت نگرفته است.

مقصر کیست؟

بانک. بانک‌ها همه دولت‌ها را بازی می‌دهد.

نباید یک ساماندهی شود؟

چرا؛ آن طرح هدفمندی، هدفمندی بود، این طرح هدفمندی ۷ مرحله دارد، یکی یارانه‌ها بود، گمرکات بود، بانک‌ها بود، دولت احمدی‌نژاد قرار بود این کارها را بکند که فرصت نشد، نتوانست موفق شود.

چند وقتی است زمزمه‌هایی برای ورود آقای احمدی‌نژاد به دنیای سیاست به گوش می‌رسد، نظر شما چیست؟

آقای احمدی‌نژاد که من می‌شناسم نسبت به انقلاب تعصب ویژه‌ای دارد، اسلام برایشان مهم است و اینکه کشورش چه می‌شود مهم است، این آدم بدون برنامه نخواهد شد. ایشان به عنوان یک آدم سیاسی مثل دیگران، دارای طرفداران و مخالفینی است. الان آقای زیباکلام می‌گوید ایشان ۱۰ میلیون رای دارد ولی من بیش از این می‌دانم و اکثر روستاییان و شهرهای کوچک و بسیاری از نخبگان آقای احمدی‌نژاد را مثبت می‌دانند و بعید می‌دانم برای مجلس ایشان بیاید، شاید اطرافیانش را معرفی وحمایت کند.

برای ریاست‌جمهوری چطور؟

به نظر من احتمالش خیلی بالاست که ورود پیدا کند. بویژه اینکه آقای احمدی‌نژاد از نظر هواداران و اینکه رای‌اش افزایش پیدا کند، دو مورد دارد؛ یکی اینکه ایشان یک کارهای اثباتی کرده که برایش هوادار ایجاد کرده و می‌کند. یک عامل دیگر، عملکرد منفی دولت کنونی است و باعث می‌شود هواداران آن جدا ‌شوند و به سمت دکتر احمدی‌نژاد می‌آیند. کار اجرایی خود به خود یک مشکلات ویژه خودش را دارد، آقای روحانی، ۲۴ خرداد ۹۲، ۷/۵۰ یا هفتاد درصد رای آورده است، الان بروید افکارسنجی بکنید، ایشان ۱۰ ماه است رئیس‌جمهور شده ولی نتوانسته شعارهایش را عملی کند شاید اگر کسی دیگر هم بود نمی‌توانست. پس این رای کاهش پیدا کرده است یا اقبال او این بود که آقای هاشمی از آقای روحانی حمایت می‌کرد اما الان دیگر آن اقبال را ندارد، الان آقای هاشمی سعی می‌کند خودش را در دولت دخیل نداند و خیلی مواقع سکوت کرده است. طبیعت کار اجرایی همین است بویژه اینکه شما نتوانید به آن شعار اصلی که داده‌اید، عمل کنید؛ اکنون در اقتصاد ما اتفاقی نیفتاده است، که ما بگوییم فرض کنید یک جایی یکدفعه ۵۰۰ هزار نفر شاغل شده باشند چون چنین چیزی نشده و ادعایی هم نکرده است. به نظرم عملکرد دولت یکی از اهرم‌های کمک به افزایش رای آقای احمدی‌نژاد است.

فکر می‌کنید اصولگراها پشت آقای احمدی‌نژاد باشند ؟

ما نباید اصولگراها را خلاصه کنیم در چند حزب و گروه. احزاب و جناح‌ها در افکار عمومی چندان تاثیری ندارند، اما اگر بگوییم شخصیت‌ها و توده‌های ویژه اصولگرا، بله، توده‌های اصولگرا می‌آیند سراغش. من دارم بررسی می‌کنم مثلا می‌گویند روحانی و احمدی‌نژاد، نمی‌گویند روحانی و حداد، ، این نشانگر این است که یک دوقطبی هم که از قبل بین آقای هاشمی و احمدی‌نژاد بود بین روحانی و احمدی‌نژاد هم ایجاد شده است.

یعنی گزینه‌‌ای به جز آقای احمدی‌نژاد برای آنها نیست؟

اگر داشته باشند، نیست.

رابطه آقای مشایی و آقای احمدی‌نژادچگونه است ؟

من فکر می‌کنم که یک تغییری در رفتار آقای احمدی‌نژاد لازم است، باید یکسری مشکلات را کنار بگذارد.

مثلا در چه زمینه‌ای؟ درباره رابطه‌اش با آقای مشایی هم صدق پیدا می‌کند؟

آنچه شما گفتید را من قبول دارم. علت کنار کشیدن تعداد قابل توجهی از اصولگراها از حمایت آقای احمدی‌نژاد، مشایی بود، الان می‌بینم آقای احمدی‌نژاد خیلی اسمی از آقای مشایی نمی‌برد و دفتر کارش از او جدا شده است و دانشگاه ایرانیان را اداره می‌کند و حداقل ارتباط سیاسی که آن موقع بوده کمرنگ‌تر شده است. وضعیت اصولگراها مثل قبل نیست، قبلا دولت دستشان بود، احساس قدرت داشتند الان اینطور نیست. مثل اصلاح‌طلب‌ها قبل از آقای روحانی، قدرت دستشان نبود، آقای روحانی که اصلاح‌طلب نیست. قدرت اصلی، قدرت اجرایی است، قوه مجریه است.

درباره دلواپسان نظرتان چیست؟

دلواپسی برای هر انقلابی و هر ایرانی لازم است، یک طرف گفت مذاکره ایرادی ندارد، حمایت هم کردند، اما از آن طرف هم به عملکرد تیم مذاکرکننده اشکالاتی وارد است و از آن طرف هم هر مسلمان ایرانی به این مذاکرات حساس می‌شود و اخبار و اطلاعاتش را پیگیری می‌کند، دوستانی که مذاکره می‌کنند، انقلابی هستند و پاک هستند و سعی می‌کنند از حقوق کشور دفاع کنند، اما همین‌ها چه بسا توسط طرف مقابل بازی داده شوند، ما نمی‌توانیم بگوییم شما ۲۰ درصد غنی‌سازی که سه سال طول کشید را کنار بگذارید؛ یکدفعه رفتیم امتیاز را دادیم، باخت است، یعنی همین ۲۰ درصد را می‌دادند جایش و تحریم‌ها لغو می‌شد ارزش داشت، که این اتفاق تاکنون نیفتاد. برخی دلواپسان به نظر من عناصری هستند که دلسوز هستند، درباره مطالبی صحبت می‌کنند که راجع به زندگی مردم و خودشان است و حق هم دارند که دلواپس و نگران باشند.

درباره آقای مشایی چطور؟

مگر الان موضوع جامعه است و چه تاثیری دارد، نه پستی دارد و نه مسئولیتی.