دختر عراقی پس رسیدن خانواده اش در ایست بازرسی در مسیر شهر اربیل از موصل گریه می کند – عکس از آسوشیتد پرس

دختر عراقی پس رسیدن خانواده اش در ایست بازرسی در مسیر شهر اربیل از موصل گریه می کند – عکس از آسوشیتد پرس

جمعه گذشته، پس از نماز جمعه شهر معان اردن، نزدیک به ۲۰ تا ۳۰ نفر با پرچم‌ها و پلاکاردهایی که رویشان نوشته شده بود، دولت اسلامی عراق و سوریه به خیابان‌ها آمدند و حمایت خود را از این گروه اعلام کردند.

البته این که تعداد معترضان چندان زیاد نبود، نشان می‌دهدکه دولت اسلامی عراق و سوریه از حمایت زیادی برخوردار نیست، به خصوص در مقایسه با اعتراض‌هایی که در گذشته در جریان رویدادهای مهم سیاسی صورت گرفت. اما شاید هواداران زیادی هم وجود داشته باشند که به خاطر ترس از زیر نظر گرفته شدن و اینکه به خاطر حمایت از سازمانی تروریستی تهدید محسوب شوند، موضع خود را پنهان می‌کنند.

محمد شلبی، یکی از سران جنبش جهادگرایان اردن، هر گونه مسئولیتی در قبال تظاهرات حامی دولت اسلامی عراق و اهدافش را رد کرد. او مسئولیت برخی از اعمال اعضای جوان‌تر این جنبش را هم رد کرد و گفت که این جوانان فریب خورده‌اند و دولت اسلامی عراق و سوریه نه در خدمت و نه نماینده جنبش او است.

با این اوصاف اگر جمعیت اندکی که به خیابان‌های معان آمدند، برای هشدار کافی نیست، پس شمار زیادی از مردم که در توئیتر از دولت اسلامی عراق و سوریه حمایت می‌کنند، بدون شک باید واکنش‌زا باشد. ما از زمان پیدایش القاعده تا کنون شاهد پدیده‌ای مشابه نبوده‌ایم. در آن زمان، رسانه‌های عربی القاعده را به عنوان گروهی که از اسلام و مظلومان حمایت می‌کند، معرفی کرد. تنها بعد از کشته شدن سران القاعده بود که می‌شد حرف از امید برای از بین بردن سازمان و بن‌لادن زد. در آن زمان، ما هنوز می‌توانستیم امید داشته باشیم که مسلمانان می‌تواند به افراط‌گرایی خاتمه دهند.

واقعیت موجود بر این امیدها سایه انداخته. ایدئولوژی افراط‌گرایی به خاطر جنگ سوریه یک بار دیگر زنده شده که با خودش، در حین اینکه رئیس جمهور سوریه در حق میلیون‌ها نفر از مردم بی‌دفاع خودش جرم و جنایت مرتکب می‌شد، گروه دولت اسلامی عراق و سوریه را آورد. عراق هم حالا در همین مسیر قرار گرفته و عراقی‌ها در مناطق در حال جنگ می‌گویند که نیاز به کسی دارند که از آن‌ها در مقابل دولت حمایت و محافظت کند و در بسیاری موارد، منظور از «کسی» گروه دولت اسلامی عراق و سوریه است، اگر چه که آن‌ها هنوز وجه تاریک این گروه را ندیده‌اند.

من از این واهمه‌ دارم که دولت اسلامی عراق و سوریه-که ثابت کرده حتی از القاعده هم ظالم‌تر است- با ایدئولوژی‌هایش در دل جوانان نفوذ کرده باشد. ما می‌توانیم این حمایت را در زنی که در صدد است به همراه فرزندانش از عربستان سعودی به یمن فرار کند تا به سوریه برود و با جهادگرایان همکاری کند، ببینیم. و یا شاید نمود واضح‌ترش را در تعداد مسلمانان غربی که به جنگ سوریه پیوستند، مشاهده کنیم. نمونه‌های این چنینی به ما نشان می‌دهد که دولت اسلامی عراق و سوریه توانایی‌هایی دارد، که توانسته نیرو به سمت خودش جذب کنه و حامیانی دارد که شمارشان فراتر از این حرف‌هاست.

بدون شک، پیروزی‌های دولت اسلامی عراق و سوریه در عراق حتی بیشتر و بهتر تبلیغات خواهد شد. جنگ فرقه‌ای تعداد جنگجویان هر دو طرف را بیشتر می‌کند و بنابراین به خاطر همین عناصر است که همه مردم جهان باید بیشتر به فکر عواقب اتفاقاتی که در این دو جنگ رخ می‌دهد، باشند. بدون نگرانی، مداخله کارآمد و همکاری برای رسیدن به راه‌حل‌های سیاسی وضعیت سوریه و عراق ناگزیر به سمت فاجعه حرکت خواهد کرد.