بخشی از عملیات نیروهای مبارزه با تروریسم فرانسوی در منطقه سنت دنیس در حومه پاریس

بخشی از عملیات نیروهای مبارزه با تروریسم فرانسوی در منطقه سنت دنیس در حومه پاریس

روزی نمی گذرد که اخباری در مورد توطئه ها و حوادث تروریستی که عمدتاً با خاورمیانه یا کشورهای اسلامی مرتبط هستند یا افرادی که در اصل از بومیان این منطقه هستند، به گوش نرسد.

تروریسم به پدیده ای خانه نشین تبدیل شده است که اکثر قربانیان یا آسیب دیدگان آن ملت ها و کشورهای منطقه هستند. اگر به دو روز گذشته نگاهی بیندازیم می بینیم، یک حمله تروریستی به سربازان پلیس مصری در العریش رخ داد، و یک انفجار انتحاری در استانبول که منجر به متوقف شدن یک مسابقه بزرگ فوتبال از ترس تهدیدهای تروریستی شد، و نبردی در بروکسل که منجر به دستگیری متهم اول حملات خونین پاریس شد که چند ماه پیش رخ داده بود.

با افول ستاره «القاعده»، «داعش»، که در عراق و سوریه مسکن گزیده است، امروز به نامی تجاری برای تروریسم تبدیل شد، و به نظر می رسد اقدامات تلافی جویانه صدام حسین باشد، چرا که در بسیاری از گزارش ها، اصل داعش را از بقایای سازمان اطلاعاتی عراق می دانند. آن چه که نگرانی را زیاد می کند تکرار تجربه لیبی است که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در سخنان جنجال برانگیز خود درباره خاورمیانه، با انتقاد از دوستان خود کامرون و اولاند، آن را باتلاق نامید.

انگیزه های تروریسم غیر قابل درک شده است، و دلایل خشم نامشخص است. مشکل «داعش» با ترکیه چیست؟ در مصر نیز همیشه نگرانی از هدف قرار دادن ارتش وجود داشته، و هدف سیاسی سازمانی که در سینا فعالیت می کند مشخص نیست، آیا هدف آن پیوستن به اسرائیل می باشد؟ در اروپا علت خشم این نسل، که در خاک اروپا متولد شده و رشد یافت، روشن نیست، آیا علت آن شرایط اجتماعی در جامعه ای است که عبد السلام را از یک جنایتکار به یک تروریست تبدیل کرد؟ اگر این گونه باشد چرا همه قانون شکنان به یک تروریست تبدیل نمی شوند؟

ما به بررسی علل پنهان این خشم نهفته نیاز داریم که مردان و زنان جوان را به بمب های انسانی تبدیل می کند که خود را در خیابان ها و کافه ها منفجر می کنند و برای کشتن شهروندان غیر مسلحی که در حال وقت گذرانی در یک کافی شاپ و یا یک باشگاه ورزشی هستند مسلسل و نارنجک حمل می کنند.

چه چیزی باعث به وجود آمدن چنین حالتی از خشم شد که شکل جنونی و دیوانه وار و غیر قابل توجیهی به خود گرفت، در حالی که جهان پر از چیزهای آزار دهنده است؟ اما واکنش هیچ کسی بدین شکل نیست، مگر کسانی که به این سازمان ها می پیوندند و منطقه را به عرصه ای برای تروریسم تبدیل کرده اند.

بسیاری ها از نگاه اوباما به منطقه و دیدگاه او به موضوع تروریسم و ارتباط آن با منطقه شوکه شدند، اما به نظر می رسد این  روند گسترش خواهد یافت، در این صورت اگر ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا پیروز شود چه کار کنیم، در حالی که نقطه نظر او علنی است و آن را از مسلمانان پنهان نمی کند؟ حتی اگر او پیروز نشود و نقش او به نامزد جمهوری خواهان محدود شود، گرد و خاک زیادی به پا خواهد کرد.

پدیده تروریسم برای جهان جدید نیست، و یک پدیده قدیمی است که در مناطق زیادی موجود است، و به نظر پاسخ نا امیدانه ای از سوی برخی گروه ها و طرف ها در جامعه های پیشرفته یا در حال رشد باشد که آن را پاسخی به بی عدالتی سیاسی  در حق خود می دانند. حتی در خود آمریکا، که یک ابرقدرت است، گروه های بومی اقدامات هولناکی انجام دادند، مانند آن چه در اوکلاهاما اتفاق افتاد، یا آن چه در جنگ جهانی اول به وقوع پیوست، که جرقه آن یک ترور و عملیات تروریستی بود و جان ده ها میلیون انسان را گرفت. اما آن چه جدید است این امر است که سازمان های تروریستی تلاش می کنند برای توجیه اعمال تروریستی خود، یک دین را می ربایند، و این مسئله باید محکوم شود، و با قدرت با آن مبارزه کرد و اجازه نداد این گروه ها اعمال خود را تحت پوشش مذهبی توجیه کنند.

 موج جدید تروریسم، از زمانی که گروه های تکفیری مانند «الجهاد» و «القاعده» و اینک «داعش» پدید آمدند تقریباً سه دهه طول کشید،  و نمی دانیم در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد، اما روشن است که رویارویی فکری باید مسیر دیگری اتخاذ کند ، که با آنچه قبلاً از آن پیروی شده و نتیجه خوبی نداشته است تفاوت داشته باشد.