ملک سلمان در جلسه شورای وزیران به همراه شاهزاده سعود الفیصل وزیر خارجه و شاهزاده مقرن ولیعهد و شاهزادگان متعب بن عبدالله و محمد بن نایف و محمد بن سلمان (عکس از خبرگزاری عربستان)

ملک سلمان در جلسه شورای وزیران به همراه شاهزاده سعود الفیصل وزیر خارجه و شاهزاده مقرن ولیعهد و شاهزادگان متعب بن عبدالله و محمد بن نایف و محمد بن سلمان (عکس از خبرگزاری عربستان)

دکتر سلمان العوده، هنگامی که در دیدار خود با استاد عبدالله المدیفر اعلام کرد که «قواعد بازی تغییر کرده است»، سنگی در برکه محلی انداخت. او منتقدان خود را به چالش کشید تا اتهامات سابق خود را تکرار نکنند. من با او موافقم، اما درباره بازی بزرگ تر، که واقعاً قواعد آن تغییر کرده است، به این دلیل که شیخ العوده زمانی را صرف کرد تا بی گناهی خود از اتهامات نادرست نسبت داده شده به وی مبنی بر تحریک کردن، را تأکید کند.

آن هایی که ادعا می کنند زمانه، زمان افراط گرایی است، باید ارسال کمک های خود و یا کمک های دوستان نیکوکار خود را به خارج، از طریق هر بانک محلی تجربه کنند، باید در خارج یک سخنرانی کنند و دعوت به جهاد کنند، باید کارهایی که سابق بر این، برای آن ها آسان بود، مانند جمع آوری کمک، آماده سازی مجاهدان، استقبال از نمایندگان سازمان های خارجی، برپایی کمپین های تحریک کننده و یا حتی نوشتن یک توییت که «مجاهدان» را در کشور بین النهرین یا غیر از آن تأیید می کند را تجربه کنند.

درست است، بازی محلی تغییر کرده است و جهان هم تغییر کرده است. زیرا هنگامی که بر ضد گروه هایی که کمک ها را جمع آوری می کردند، و اردوگاه به پا می کردند و جوانان را تحریک می کردند چیزی می نوشتیم، در دسته دشمنان دین و میهن قرار می گرفتیم. اما پس از آن که دهها جنایت کشف شد که توسط قرآن های بمب گذاری شده، و بودجه هایی که از اهداف انسان دوستانه خود تحریف شدند، و هدف قرار گرفتن مجاهدان مورد ادعای کشورهای ما، صورت گرفت، امروز این سیاست کشور شده است.

بسیار خوشحال کننده است هنگامی که شخصیت های تأثیر گذار، مانند دکتر عوده را می بینیم که گفته های معتدل خود را به یاد می آورد و به آن ها اشاره می کند، و روش افراط گرایی دیگران را رد می کند و آن را محکوم می کند، این دقیقاً همان چیز مد نظر و مورد نیاز است. آن چه برنامه «سلفی» انجام داد، برنامه ای که بنا به تأکید رسانه های ارتباط جمعی، مخاطبان زیادی پیدا کرده است، با مفهومی که دکتر العوده درباره آن سخن گفت، یعنی ایستادن در برابر افراط گرایی، و رد اغوا کردن و جذب جوانان، همسو می شود. شیخ العوده و ناصر القصبی، بازیگر توانا، هم زمان با دو شیوه گوناگون مردم را موعظه می کنند. مهم این است که مردمی که الگو هستند، و رهبران جامعه به شمار می آیند، همان هایی باشند که به سوی اعتدال و اسلام میانه فرا بخوانند.

مسلماً، روحانیون مدارس سیاسی مختلفی هستند و قرار دادن آن ها در یک سبد اشتباه است. برخی از آن ها ایدئولوژیک هستند و برخی دیگر سیاسی. و گروهی هم هستند که گمان می کنند با اتخاذ دو سخنرانی متناقض، که هم افکار عمومی خارجی را راضی کنند و هم افکار عمومی داخلی، از هوشیاری بیشتری برخوردارند. اینان در درون خود، بر تندروی بر ضد زنان و جوانان و گروه های دیگر تمایل دارند. اما هنگامی که به خارج سفر می کنند ، سخنرانی هایی را به کار می برند که آن ها را به عنوان یک شخصیت اسلامی میانه رو معرفی می کند، از حقوق و نو آوری سخن می گویند، و الگوی اسلامی در مالزی و ترکیه را تأیید می کنند. ما فرض می کنیم که موضع گیری ها ثابت است و به صاحبان آن ها نسبت داده می شوند، و مانع نمی شویم که مواضع خود را پس از اعتراف به اشتباهات خود، تغییر دهند.

در باره موضوعی مرتبط ، به افراد جدی و غیر جدی که از مقاله ای که درباره طرح «مطالعه حمایت وحدت ملی» نوشته بودم خشمگین شدند، می گویم : به اطراف خود نگاه کنید. سیل بزرگی که در مطبوعات عربستان سعودی به راه افتاد و تصمیم مجلس شورای را محکوم می کرد، به عنوان شاهد کافی است که نشان دهد آرای عمومی با این تصمیم مخالف است. این نظر مهم است و اعضای مجلس شورا باید آن را بشنوند، نه این که زیر گنبد مجلس بنشینند و تنها به حرف های یکدیگر گوش دهند. اکثر رسانه ها از مجلس شورا انتقاد کردند و این توجیه بسیار خوبی است، که باید آن را به عنوان یک شاخص واقعی در نظر بگیرند، نه این که ادعا کنند که این یک حمله برنامه ریزی شده است.

به کسانی که ما را متهم می کنند که آن ها را از فتنه فرقه ای می ترسانیم، می گوییم: ملک سلمان بن عبد العزیز پادشاه عربستان سعودی، نسبت به فتنه هشدار داد و گفت که جاه طلبی های خارجی با «پاشیدن بذر فتنه فرقه ای، و ایجاد محیط مناسب برای افراط گرایی و تروریسم، امنیت و ثبات منطقه را هدف قرار داده است». پادشاه همچنین در سخنرانی دیگری به مناسبت ماه رمضان گفت: «ما قصد داریم که شهروندان و کشور خود را از فتنه و آشوب و تنش های فرقه ای دور کنیم، و دسته بندی مذهبی و فرقه ای را کاملاً رد می کنیم». علاوه بر این اقدام ولیعهد در انفجار القدیح برای حضور شخصی در آن جا و تسلیت گفتن به اهالی، پیامی واضح و روشن بر ضد فرقه گرایان و نژاد پرستان بود. برای همین ، بهتر بود که مجلس شورا نشان دهنده علاقه و نگرانی رسمی ، و احساسات مردم خشمگین باشد، ولی این کار را نکرد. عجیب تر این که مجلس شورا «سیستم حمایت از وحدت ملی» را رد نکرد، بلکه مطالعه و بررسی آن را رد کرد. فکرش را بکنید، مطالعه و بررسی مسئله خطرناکی که با امنیت کشور در ارتباط است را به بهانه اینکه سیستم های دیگری هست، رد کرد! برای آگاهی می گویم که اکثر قوانین مبارزه با تبعیض و نژاد پرستی در جهان سالها پس از وضع قانون های اساسی نوشته شدند. زیرا این ها از واجبات همزیستی در جوامع نو و مقابله با چالش های جدید مانند مهاجرت و اختلاط است و مفاهیم دولت های ملی مدرن را تغییر می دهد.

اخیراً، اظهار نظر متعلق به دکتر صالح الخثلان توجه مرا جلب کرد که در آن به وجود تناقض در دو مقاله از نوشته های من اشاره کرده بود، یکی از آن ها را با عنوان « بوسیدن دست روس ها برای چه» در سال ۲۰۱۲ نوشته بودم و دیگری را چند روز پیش تحت عنوان «روس ها در راهند» نوشته بودم. من تضادی در دو مقاله نمی بینم، مقاله اول درباره برخورد با روسیه در مسئله سوریه بود، و دیگری برخورد با آن درباره مسئله توافق هسته ای بین ایران و غرب بود. و او به عنوان استاد گران قدری که علوم سیاسی تدریس می کند، بهتر از من می داند که دولت ها باید در پرونده های مختلف با سیاست های متفاوتی برخورد کنند و شرایط و زمانه را در نظر بگیرند.